انتقاد از برخی مداحان و هشدار به قمه‌زنان و آرایشگران.

عکس 14 روببین واقعا رفته تو مایه های میانمار و عکس 17 عزاداری کبابی های مقیم

مخ تعطیل. هیچی با حالتر از فیلم PK نیست. حتما ببینید میفهمید دین یعنی چی

من بی‌ نوای بخت برگشته هم هفت هشت سالی‌ تو بچگی‌ ماه محرم لباس سبز با یک زنجیر پر از پلاک اسم اولیا ضربدری از سینه آویزون میکردم ،تازه باید مشهد هم میرفتیم چرا که تو بچگی‌ بعد از یه بیماری واسه به هوش آمدنم از مش رضا کمک خواسته و اون همه دکتر و متخصص هم کشک بودن و امام رضائی که زنش محرم و همسرش انگورش را زهر آلود میکنه این موضوع را نمیفهمه بعدش منو از مرگ و کما به دنیا برگردونده :o خدا رشکر که فقط حرف هشت سال نیت کرده بود یادمه دوسه سال آخر دیگه با زور اینکارو می‌کردم مخصوصا که باید یک گوشواره هم به عنوان غلام, رضا به گوش می‌‌انداختم .سالهای اول دوس داشتم اما بعد‌ها شدیدا مسخره و استهزا میشدم و هی‌ بچه‌ها میگفتن فلونی حلقه بگوش ،،مادر هم اصرار شدید داشت که مو به مو نیتی که کرده عملی بشه،تا اینکه دو سال آخر به جای حلقه نخ می‌بستم و فقط عاشورا تاسوعا که باید میرفتیم مشهد حلقه می‌‌انداختم،،هنوز هم زلم زیمبو‌ ,آویز‌ها حلقه و لباس هارو نگه داشته

من بی‌ نوای بخت برگشته هم هفت هشت سالی‌ تو بچگی‌ ماه محرم لباس سبز با یک زنجیر پر از پلاک اسم اولیا ضربدری از سینه آویزون میکردم ،تازه باید مشهد هم میرفتیم چرا که تو بچگی‌ بعد از یه بیماری واسه به هوش آمدنم از مش رضا کمک خواسته و اون همه دکتر و متخصص هم کشک بودن و امام رضائی که زنش محرم و همسرش انگورش را زهر آلود میکنه این موضوع را نمیفهمه بعدش منو از مرگ و کما به دنیا برگردونده :o خدا رشکر که فقط حرف هشت سال نیت کرده بود یادمه دوسه سال آخر دیگه با زور اینکارو می‌کردم مخصوصا که باید یک گوشواره هم به عنوان غلام, رضا به گوش می‌‌انداختم .سالهای اول دوس داشتم اما بعد‌ها شدیدا مسخره و استهزا میشدم و هی‌ بچه‌ها میگفتن فلونی حلقه بگوش ،،مادر هم اصرار شدید داشت که مو به مو نیتی که کرده عملی بشه،تا اینکه دو سال آخر به جای حلقه نخ می‌بستم و فقط عاشورا تاسوعا که باید میرفتیم مشهد حلقه می‌‌انداختم،،هنوز هم زلم زیمبو‌ ,آویز‌ها حلقه و لباس هارو نگه داشته

مخ تعطیل. هیچی با حالتر از فیلم PK نیست. حتما ببینید میفهمید دین یعنی چی

عکس 14 روببین واقعا رفته تو مایه های میانمار و عکس 17 عزاداری کبابی های مقیم

عکس 14 روببین واقعا رفته تو مایه های میانمار و عکس 17 عزاداری کبابی های مقیم

مخ تعطیل. هیچی با حالتر از فیلم PK نیست. حتما ببینید میفهمید دین یعنی چی

من بی‌ نوای بخت برگشته هم هفت هشت سالی‌ تو بچگی‌ ماه محرم لباس سبز با یک زنجیر پر از پلاک اسم اولیا ضربدری از سینه آویزون میکردم ،تازه باید مشهد هم میرفتیم چرا که تو بچگی‌ بعد از یه بیماری واسه به هوش آمدنم از مش رضا کمک خواسته و اون همه دکتر و متخصص هم کشک بودن و امام رضائی که زنش محرم و همسرش انگورش را زهر آلود میکنه این موضوع را نمیفهمه بعدش منو از مرگ و کما به دنیا برگردونده :o خدا رشکر که فقط حرف هشت سال نیت کرده بود یادمه دوسه سال آخر دیگه با زور اینکارو می‌کردم مخصوصا که باید یک گوشواره هم به عنوان غلام, رضا به گوش می‌‌انداختم .سالهای اول دوس داشتم اما بعد‌ها شدیدا مسخره و استهزا میشدم و هی‌ بچه‌ها میگفتن فلونی حلقه بگوش ،،مادر هم اصرار شدید داشت که مو به مو نیتی که کرده عملی بشه،تا اینکه دو سال آخر به جای حلقه نخ می‌بستم و فقط عاشورا تاسوعا که باید میرفتیم مشهد حلقه می‌‌انداختم،،هنوز هم زلم زیمبو‌ ,آویز‌ها حلقه و لباس هارو نگه داشته

مخ تعطیل. هیچی با حالتر از فیلم PK نیست. حتما ببینید میفهمید دین یعنی چی

عکس 14 روببین واقعا رفته تو مایه های میانمار و عکس 17 عزاداری کبابی های مقیم

من بی‌ نوای بخت برگشته هم هفت هشت سالی‌ تو بچگی‌ ماه محرم لباس سبز با یک زنجیر پر از پلاک اسم اولیا ضربدری از سینه آویزون میکردم ،تازه باید مشهد هم میرفتیم چرا که تو بچگی‌ بعد از یه بیماری واسه به هوش آمدنم از مش رضا کمک خواسته و اون همه دکتر و متخصص هم کشک بودن و امام رضائی که زنش محرم و همسرش انگورش را زهر آلود میکنه این موضوع را نمیفهمه بعدش منو از مرگ و کما به دنیا برگردونده :o خدا رشکر که فقط حرف هشت سال نیت کرده بود یادمه دوسه سال آخر دیگه با زور اینکارو می‌کردم مخصوصا که باید یک گوشواره هم به عنوان غلام, رضا به گوش می‌‌انداختم .سالهای اول دوس داشتم اما بعد‌ها شدیدا مسخره و استهزا میشدم و هی‌ بچه‌ها میگفتن فلونی حلقه بگوش ،،مادر هم اصرار شدید داشت که مو به مو نیتی که کرده عملی بشه،تا اینکه دو سال آخر به جای حلقه نخ می‌بستم و فقط عاشورا تاسوعا که باید میرفتیم مشهد حلقه می‌‌انداختم،،هنوز هم زلم زیمبو‌ ,آویز‌ها حلقه و لباس هارو نگه داشته

من بی‌ نوای بخت برگشته هم هفت هشت سالی‌ تو بچگی‌ ماه محرم لباس سبز با یک زنجیر پر از پلاک اسم اولیا ضربدری از سینه آویزون میکردم ،تازه باید مشهد هم میرفتیم چرا که تو بچگی‌ بعد از یه بیماری واسه به هوش آمدنم از مش رضا کمک خواسته و اون همه دکتر و متخصص هم کشک بودن و امام رضائی که زنش محرم و همسرش انگورش را زهر آلود میکنه این موضوع را نمیفهمه بعدش منو از مرگ و کما به دنیا برگردونده :o خدا رشکر که فقط حرف هشت سال نیت کرده بود یادمه دوسه سال آخر دیگه با زور اینکارو می‌کردم مخصوصا که باید یک گوشواره هم به عنوان غلام, رضا به گوش می‌‌انداختم .سالهای اول دوس داشتم اما بعد‌ها شدیدا مسخره و استهزا میشدم و هی‌ بچه‌ها میگفتن فلونی حلقه بگوش ،،مادر هم اصرار شدید داشت که مو به مو نیتی که کرده عملی بشه،تا اینکه دو سال آخر به جای حلقه نخ می‌بستم و فقط عاشورا تاسوعا که باید میرفتیم مشهد حلقه می‌‌انداختم،،هنوز هم زلم زیمبو‌ ,آویز‌ها حلقه و لباس هارو نگه داشته

عکس 14 روببین واقعا رفته تو مایه های میانمار و عکس 17 عزاداری کبابی های مقیم

مخ تعطیل. هیچی با حالتر از فیلم PK نیست. حتما ببینید میفهمید دین یعنی چی