عکسهای نوستالژیک من : کاباره مولن روژ و مدرسه ملی معرفت.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۶۴
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
واى خدا، چه دورانى بود. افسوس براى از دست دادن آسایش و آرامشى که در چهره هاى هم میهنان در آنروزها مشاهده میشود.
جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۳:۳۷
۴۵
smart292 - ونکوور، کانادا
دوران خوشی بود ، همه چیز نظم داشت و روی حساب و کتاب بود ، در صورتی که حالا امام جمعهها برای خود امپراتوری درست کردند برای خود صادرات و واردات میکنند ،رقمهای نجومی از بانکها بیرون کشیده میشود و اصلا اقتصاد و بئ کاری مردم اهمیتی برای آنها ندارد اموال هر کسی را به راحتی مصادره میکنند و اگر هم حرف بزنی ، بر علیه امنیت ملی به اعدام یا زندان دراز مدت محکوم میشوی، این یعنی هرج و مرج و پاره پاره شدن ایران.
شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۳:۳۳
۷۱
senator x - تهران، ایران
خوشا آن دوره(نامسلمانی)که ای مذهب چه خانه خرابی
شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۴:۳۹
۴۱
raha1984 - هامبورگ، آلمان
لعنت و نفرین بر دشمنان ایران و ایرانی با انقلاب سیاه و نفرت انگیزشون
شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۰
۴۶
لا مذهب - دورتموند، آلمان
با مردم الان مقایسه کنی آدم فکر میکنه این عکسا مطلق به ۱۰۰ سال ایندست
شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۹
۶۵
شاه و شیخ - قم، ایران
خوش به حال شما آقا مسعود که دوربینی داشتید و جایگاه و قرب و منزلتی و برو بیایی، ما که فقط یا برای گرفتن عکس شناسنامه جلوی دوربین مینشستیم و یا روز قبل از چهارم آبان, مدیر مدرسه از ترس و از اجبار عکاسی را خبر میکرد تا ۴ عکس گرفته و به عنوان نشان شاهدوستی به در و دیوار بکوبد. ۷۰سال که خوب است اگر ۵۰ سال پیش هم یک نفر دوربینش را به روستای بی آب و برق و بی یخچال و بی بهداشت و بی حمام بی هیچ امکانات ما میاورد و من با آن لباسهای مندرس برادر بزرگم ۴ تا عکس نوستالوژی نه از کاباره و سینما و خیابانهای پر از لنگ و پاچه روستایمان که از خانههای کاه گلی زهوار در رفته خودمان به خصوص در شبهای تاریکی که با نور یک فانوس نفتی دور هم مینشستیم و ساعت ۸ شب هم ۵ نفر در یک اتاق دود گرفته میخوابیدیم تا فردا صبح سر قرآن خوانی صبگاهی مدرسه بلند و غرا دعا به جان شاهنشاه آریامهر و شهبانوی نیکو کار و ولیعهد عزیزمان کنیم عکس میگرفتم و امروز به دیوار مهربانی میچسباندم...!!یادش بخیر، چقدر امکانات، چقدر آسایش، چقدر رفاه، چقدر خوشی !!!
شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۷:۱۰
۶۵
شاه و شیخ - قم، ایران
خوش به حال شما آقا مسعود که دوربینی داشتید و جایگاه و قرب و منزلتی و برو بیایی، ما که فقط یا برای گرفتن عکس شناسنامه جلوی دوربین مینشستیم و یا روز قبل از چهارم آبان, مدیر مدرسه از ترس و از اجبار عکاسی را خبر میکرد تا ۴ عکس گرفته و به عنوان نشان شاهدوستی به در و دیوار بکوبد. ۷۰سال که خوب است اگر ۵۰ سال پیش هم یک نفر دوربینش را به روستای بی آب و برق و بی یخچال و بی بهداشت و بی حمام بی هیچ امکانات ما میاورد و من با آن لباسهای مندرس برادر بزرگم ۴ تا عکس نوستالوژی نه از کاباره و سینما و خیابانهای پر از لنگ و پاچه روستایمان که از خانههای کاه گلی زهوار در رفته خودمان به خصوص در شبهای تاریکی که با نور یک فانوس نفتی دور هم مینشستیم و ساعت ۸ شب هم ۵ نفر در یک اتاق دود گرفته میخوابیدیم تا فردا صبح سر قرآن خوانی صبگاهی مدرسه بلند و غرا دعا به جان شاهنشاه آریامهر و شهبانوی نیکو کار و ولیعهد عزیزمان کنیم عکس میگرفتم و امروز به دیوار مهربانی میچسباندم...!!یادش بخیر، چقدر امکانات، چقدر آسایش، چقدر رفاه، چقدر خوشی !!!
شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۷:۱۰
۴۶
لا مذهب - دورتموند، آلمان
با مردم الان مقایسه کنی آدم فکر میکنه این عکسا مطلق به ۱۰۰ سال ایندست
شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۹
۴۱
raha1984 - هامبورگ، آلمان
لعنت و نفرین بر دشمنان ایران و ایرانی با انقلاب سیاه و نفرت انگیزشون
شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۰
۷۱
senator x - تهران، ایران
خوشا آن دوره(نامسلمانی)که ای مذهب چه خانه خرابی
شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۴:۳۹
۴۵
smart292 - ونکوور، کانادا
دوران خوشی بود ، همه چیز نظم داشت و روی حساب و کتاب بود ، در صورتی که حالا امام جمعهها برای خود امپراتوری درست کردند برای خود صادرات و واردات میکنند ،رقمهای نجومی از بانکها بیرون کشیده میشود و اصلا اقتصاد و بئ کاری مردم اهمیتی برای آنها ندارد اموال هر کسی را به راحتی مصادره میکنند و اگر هم حرف بزنی ، بر علیه امنیت ملی به اعدام یا زندان دراز مدت محکوم میشوی، این یعنی هرج و مرج و پاره پاره شدن ایران.
شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۳:۳۳
۶۴
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
واى خدا، چه دورانى بود. افسوس براى از دست دادن آسایش و آرامشى که در چهره هاى هم میهنان در آنروزها مشاهده میشود.
جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۳:۳۷
۶۴
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
واى خدا، چه دورانى بود. افسوس براى از دست دادن آسایش و آرامشى که در چهره هاى هم میهنان در آنروزها مشاهده میشود.
جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۳:۳۷
۴۵
smart292 - ونکوور، کانادا
دوران خوشی بود ، همه چیز نظم داشت و روی حساب و کتاب بود ، در صورتی که حالا امام جمعهها برای خود امپراتوری درست کردند برای خود صادرات و واردات میکنند ،رقمهای نجومی از بانکها بیرون کشیده میشود و اصلا اقتصاد و بئ کاری مردم اهمیتی برای آنها ندارد اموال هر کسی را به راحتی مصادره میکنند و اگر هم حرف بزنی ، بر علیه امنیت ملی به اعدام یا زندان دراز مدت محکوم میشوی، این یعنی هرج و مرج و پاره پاره شدن ایران.
شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۳:۳۳
۷۱
senator x - تهران، ایران
خوشا آن دوره(نامسلمانی)که ای مذهب چه خانه خرابی
شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۴:۳۹
۴۱
raha1984 - هامبورگ، آلمان
لعنت و نفرین بر دشمنان ایران و ایرانی با انقلاب سیاه و نفرت انگیزشون
شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۰
۴۶
لا مذهب - دورتموند، آلمان
با مردم الان مقایسه کنی آدم فکر میکنه این عکسا مطلق به ۱۰۰ سال ایندست
شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۹
۶۵
شاه و شیخ - قم، ایران
خوش به حال شما آقا مسعود که دوربینی داشتید و جایگاه و قرب و منزلتی و برو بیایی، ما که فقط یا برای گرفتن عکس شناسنامه جلوی دوربین مینشستیم و یا روز قبل از چهارم آبان, مدیر مدرسه از ترس و از اجبار عکاسی را خبر میکرد تا ۴ عکس گرفته و به عنوان نشان شاهدوستی به در و دیوار بکوبد. ۷۰سال که خوب است اگر ۵۰ سال پیش هم یک نفر دوربینش را به روستای بی آب و برق و بی یخچال و بی بهداشت و بی حمام بی هیچ امکانات ما میاورد و من با آن لباسهای مندرس برادر بزرگم ۴ تا عکس نوستالوژی نه از کاباره و سینما و خیابانهای پر از لنگ و پاچه روستایمان که از خانههای کاه گلی زهوار در رفته خودمان به خصوص در شبهای تاریکی که با نور یک فانوس نفتی دور هم مینشستیم و ساعت ۸ شب هم ۵ نفر در یک اتاق دود گرفته میخوابیدیم تا فردا صبح سر قرآن خوانی صبگاهی مدرسه بلند و غرا دعا به جان شاهنشاه آریامهر و شهبانوی نیکو کار و ولیعهد عزیزمان کنیم عکس میگرفتم و امروز به دیوار مهربانی میچسباندم...!!یادش بخیر، چقدر امکانات، چقدر آسایش، چقدر رفاه، چقدر خوشی !!!
شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۷:۱۰
۶۴
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
واى خدا، چه دورانى بود. افسوس براى از دست دادن آسایش و آرامشى که در چهره هاى هم میهنان در آنروزها مشاهده میشود.
جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۳:۳۷
۴۵
smart292 - ونکوور، کانادا
دوران خوشی بود ، همه چیز نظم داشت و روی حساب و کتاب بود ، در صورتی که حالا امام جمعهها برای خود امپراتوری درست کردند برای خود صادرات و واردات میکنند ،رقمهای نجومی از بانکها بیرون کشیده میشود و اصلا اقتصاد و بئ کاری مردم اهمیتی برای آنها ندارد اموال هر کسی را به راحتی مصادره میکنند و اگر هم حرف بزنی ، بر علیه امنیت ملی به اعدام یا زندان دراز مدت محکوم میشوی، این یعنی هرج و مرج و پاره پاره شدن ایران.
شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۳:۳۳
۷۱
senator x - تهران، ایران
خوشا آن دوره(نامسلمانی)که ای مذهب چه خانه خرابی
شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۴:۳۹
۴۱
raha1984 - هامبورگ، آلمان
لعنت و نفرین بر دشمنان ایران و ایرانی با انقلاب سیاه و نفرت انگیزشون
شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۰
۴۶
لا مذهب - دورتموند، آلمان
با مردم الان مقایسه کنی آدم فکر میکنه این عکسا مطلق به ۱۰۰ سال ایندست
شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۹
۶۵
شاه و شیخ - قم، ایران
خوش به حال شما آقا مسعود که دوربینی داشتید و جایگاه و قرب و منزلتی و برو بیایی، ما که فقط یا برای گرفتن عکس شناسنامه جلوی دوربین مینشستیم و یا روز قبل از چهارم آبان, مدیر مدرسه از ترس و از اجبار عکاسی را خبر میکرد تا ۴ عکس گرفته و به عنوان نشان شاهدوستی به در و دیوار بکوبد. ۷۰سال که خوب است اگر ۵۰ سال پیش هم یک نفر دوربینش را به روستای بی آب و برق و بی یخچال و بی بهداشت و بی حمام بی هیچ امکانات ما میاورد و من با آن لباسهای مندرس برادر بزرگم ۴ تا عکس نوستالوژی نه از کاباره و سینما و خیابانهای پر از لنگ و پاچه روستایمان که از خانههای کاه گلی زهوار در رفته خودمان به خصوص در شبهای تاریکی که با نور یک فانوس نفتی دور هم مینشستیم و ساعت ۸ شب هم ۵ نفر در یک اتاق دود گرفته میخوابیدیم تا فردا صبح سر قرآن خوانی صبگاهی مدرسه بلند و غرا دعا به جان شاهنشاه آریامهر و شهبانوی نیکو کار و ولیعهد عزیزمان کنیم عکس میگرفتم و امروز به دیوار مهربانی میچسباندم...!!یادش بخیر، چقدر امکانات، چقدر آسایش، چقدر رفاه، چقدر خوشی !!!
شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۷:۱۰
۶۵
شاه و شیخ - قم، ایران
خوش به حال شما آقا مسعود که دوربینی داشتید و جایگاه و قرب و منزلتی و برو بیایی، ما که فقط یا برای گرفتن عکس شناسنامه جلوی دوربین مینشستیم و یا روز قبل از چهارم آبان, مدیر مدرسه از ترس و از اجبار عکاسی را خبر میکرد تا ۴ عکس گرفته و به عنوان نشان شاهدوستی به در و دیوار بکوبد. ۷۰سال که خوب است اگر ۵۰ سال پیش هم یک نفر دوربینش را به روستای بی آب و برق و بی یخچال و بی بهداشت و بی حمام بی هیچ امکانات ما میاورد و من با آن لباسهای مندرس برادر بزرگم ۴ تا عکس نوستالوژی نه از کاباره و سینما و خیابانهای پر از لنگ و پاچه روستایمان که از خانههای کاه گلی زهوار در رفته خودمان به خصوص در شبهای تاریکی که با نور یک فانوس نفتی دور هم مینشستیم و ساعت ۸ شب هم ۵ نفر در یک اتاق دود گرفته میخوابیدیم تا فردا صبح سر قرآن خوانی صبگاهی مدرسه بلند و غرا دعا به جان شاهنشاه آریامهر و شهبانوی نیکو کار و ولیعهد عزیزمان کنیم عکس میگرفتم و امروز به دیوار مهربانی میچسباندم...!!یادش بخیر، چقدر امکانات، چقدر آسایش، چقدر رفاه، چقدر خوشی !!!
شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۷:۱۰
۴۶
لا مذهب - دورتموند، آلمان
با مردم الان مقایسه کنی آدم فکر میکنه این عکسا مطلق به ۱۰۰ سال ایندست
شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۹
۴۱
raha1984 - هامبورگ، آلمان
لعنت و نفرین بر دشمنان ایران و ایرانی با انقلاب سیاه و نفرت انگیزشون
شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۰
۷۱
senator x - تهران، ایران
خوشا آن دوره(نامسلمانی)که ای مذهب چه خانه خرابی
شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۴:۳۹
۴۵
smart292 - ونکوور، کانادا
دوران خوشی بود ، همه چیز نظم داشت و روی حساب و کتاب بود ، در صورتی که حالا امام جمعهها برای خود امپراتوری درست کردند برای خود صادرات و واردات میکنند ،رقمهای نجومی از بانکها بیرون کشیده میشود و اصلا اقتصاد و بئ کاری مردم اهمیتی برای آنها ندارد اموال هر کسی را به راحتی مصادره میکنند و اگر هم حرف بزنی ، بر علیه امنیت ملی به اعدام یا زندان دراز مدت محکوم میشوی، این یعنی هرج و مرج و پاره پاره شدن ایران.
شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۳:۳۳
۶۴
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
واى خدا، چه دورانى بود. افسوس براى از دست دادن آسایش و آرامشى که در چهره هاى هم میهنان در آنروزها مشاهده میشود.
جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۳:۳۷