سی سال پس از مرگ در تبعید؛ بزرگداشت غلامحسین ساعدی در آلمان.

یک زمانی خاطرم هست که در مجلهُ تهران مصور- به سردبیری مسعود بهنود- قلم می زد و قلم خیلی شیوایی داشت -البته چپگرا بود درست مثل خیلی های دیگر در آنزمان-آنموقع من با اینکه کوچک بودم ولی این مجلات -پیش ازتولد من خریداری شده -همیشه زیر دست و بالم بود و شاید یک آرشیو -البته نه کامل -عجیبی داشتیم آنموقع با خودم می گفتم ای خدا ! می شود من هم همینطوری بنویسم ?! وهمینطور به داستانها و نوشته هایش علاقه مند شدم کسانی مثل احمد شاملو و کاوه گلستان و رضا براهنی هم آنجا مقاله می نوشتند برای همین بعد از آن کتابهایش را هم در همان سنین کم -تاسیزده سالگی -خواندم کتابهایی که حداکثر بیست ریال بودند -آنموقع سیگارت وینستون چهار خط که پدرم می گرفت سی ریال !یعنی سیگارت از کتاب گرانتر بود نه مثل الان ! - خوره کتاب بودم با اینکه برخی کتابها انزمان نثر سنگینی داشتند !به هر حال الان که در کنار صادق هدایت در پاریس - به قول وقلم خودش در یک اطاق دنگال ! ! - آرمیده است ..

من همواره تاکید دارم که نور به قبر شاه فقید بتابد ، اما متاسفانه در دوران اون مرحوم به هنرمندانی از جمله ساعدی بسیار ظلم شد، ساعدی زندانی و شکنجه شد، و بعد از دوران زندان زخم های درونی او هرکز التیام نیافت، بقول شاملو روح این إنسان حساس را له کردند، بعد از زندان به الکل ر مشروب وابسته شد و تنها و فقیر در فرانسه فوت کرد، روحش شاد،

Kuroush h سوئد. نازنین عزیز. خوب دقت کنی خواهی دریافت که سازمان دهندگان دگرگونی یا انقلاب برای اداره عنعنقلاب نیاز بافراد مختلف از طیف های مختلف اچتماعی دارند.لذا زندانی شدن ساعدی یا شعرای دیگر صرفا بجرم شیشکی و بردن این عزیزان بزندان فقط برای شناخت بیشتر همدیگر و تشکیل گروه ها یا سازمانهائی بود که بعد از انقلاب ایجاد انها ضوروی بود. لذا با دقت نگاه کنید اصولا چرا اینها را بزندان میبردند و یا م.الف سایه چرا باید زندان برود ودرک اینگونه موارد را پس از 30 سال یا بیشتر میتوان فهمید.بهتر بگویم عده ای بنام رهبران سازمانهای سیاسی که کسی انها را نمی شناخت مانند فرخ نگهدار با رفتن بزندان صاحب نام شدند و در زمان انقلاب نقش افرینی کردند و پس از بکشتن دادن جوانان همین رهبران دست پروده اربابان امروزه در لندن یا پاریس زیر چتر حمایت انها هستند. شما هیچ رهبر گروهی را نمی بینید که کشته شده باشد اما جوانان را بکشتن دادند.بهر حال میخواستم بگویم هدف از کشیدن این عزیزان بزندان فقط بجرم شیشکی بوده ولا غیر

[::ایران زاد - هامبورگ، آلمان::]. مرسی‌ . به نکات جالبی‌ اشاره کردید. شاد باشید !

Koroush کوروش سوئد . مرسی اقا

Koroush کوروش سوئد . مرسی اقا

[::ایران زاد - هامبورگ، آلمان::]. مرسی‌ . به نکات جالبی‌ اشاره کردید. شاد باشید !

Kuroush h سوئد. نازنین عزیز. خوب دقت کنی خواهی دریافت که سازمان دهندگان دگرگونی یا انقلاب برای اداره عنعنقلاب نیاز بافراد مختلف از طیف های مختلف اچتماعی دارند.لذا زندانی شدن ساعدی یا شعرای دیگر صرفا بجرم شیشکی و بردن این عزیزان بزندان فقط برای شناخت بیشتر همدیگر و تشکیل گروه ها یا سازمانهائی بود که بعد از انقلاب ایجاد انها ضوروی بود. لذا با دقت نگاه کنید اصولا چرا اینها را بزندان میبردند و یا م.الف سایه چرا باید زندان برود ودرک اینگونه موارد را پس از 30 سال یا بیشتر میتوان فهمید.بهتر بگویم عده ای بنام رهبران سازمانهای سیاسی که کسی انها را نمی شناخت مانند فرخ نگهدار با رفتن بزندان صاحب نام شدند و در زمان انقلاب نقش افرینی کردند و پس از بکشتن دادن جوانان همین رهبران دست پروده اربابان امروزه در لندن یا پاریس زیر چتر حمایت انها هستند. شما هیچ رهبر گروهی را نمی بینید که کشته شده باشد اما جوانان را بکشتن دادند.بهر حال میخواستم بگویم هدف از کشیدن این عزیزان بزندان فقط بجرم شیشکی بوده ولا غیر

من همواره تاکید دارم که نور به قبر شاه فقید بتابد ، اما متاسفانه در دوران اون مرحوم به هنرمندانی از جمله ساعدی بسیار ظلم شد، ساعدی زندانی و شکنجه شد، و بعد از دوران زندان زخم های درونی او هرکز التیام نیافت، بقول شاملو روح این إنسان حساس را له کردند، بعد از زندان به الکل ر مشروب وابسته شد و تنها و فقیر در فرانسه فوت کرد، روحش شاد،

یک زمانی خاطرم هست که در مجلهُ تهران مصور- به سردبیری مسعود بهنود- قلم می زد و قلم خیلی شیوایی داشت -البته چپگرا بود درست مثل خیلی های دیگر در آنزمان-آنموقع من با اینکه کوچک بودم ولی این مجلات -پیش ازتولد من خریداری شده -همیشه زیر دست و بالم بود و شاید یک آرشیو -البته نه کامل -عجیبی داشتیم آنموقع با خودم می گفتم ای خدا ! می شود من هم همینطوری بنویسم ?! وهمینطور به داستانها و نوشته هایش علاقه مند شدم کسانی مثل احمد شاملو و کاوه گلستان و رضا براهنی هم آنجا مقاله می نوشتند برای همین بعد از آن کتابهایش را هم در همان سنین کم -تاسیزده سالگی -خواندم کتابهایی که حداکثر بیست ریال بودند -آنموقع سیگارت وینستون چهار خط که پدرم می گرفت سی ریال !یعنی سیگارت از کتاب گرانتر بود نه مثل الان ! - خوره کتاب بودم با اینکه برخی کتابها انزمان نثر سنگینی داشتند !به هر حال الان که در کنار صادق هدایت در پاریس - به قول وقلم خودش در یک اطاق دنگال ! ! - آرمیده است ..

یک زمانی خاطرم هست که در مجلهُ تهران مصور- به سردبیری مسعود بهنود- قلم می زد و قلم خیلی شیوایی داشت -البته چپگرا بود درست مثل خیلی های دیگر در آنزمان-آنموقع من با اینکه کوچک بودم ولی این مجلات -پیش ازتولد من خریداری شده -همیشه زیر دست و بالم بود و شاید یک آرشیو -البته نه کامل -عجیبی داشتیم آنموقع با خودم می گفتم ای خدا ! می شود من هم همینطوری بنویسم ?! وهمینطور به داستانها و نوشته هایش علاقه مند شدم کسانی مثل احمد شاملو و کاوه گلستان و رضا براهنی هم آنجا مقاله می نوشتند برای همین بعد از آن کتابهایش را هم در همان سنین کم -تاسیزده سالگی -خواندم کتابهایی که حداکثر بیست ریال بودند -آنموقع سیگارت وینستون چهار خط که پدرم می گرفت سی ریال !یعنی سیگارت از کتاب گرانتر بود نه مثل الان ! - خوره کتاب بودم با اینکه برخی کتابها انزمان نثر سنگینی داشتند !به هر حال الان که در کنار صادق هدایت در پاریس - به قول وقلم خودش در یک اطاق دنگال ! ! - آرمیده است ..

من همواره تاکید دارم که نور به قبر شاه فقید بتابد ، اما متاسفانه در دوران اون مرحوم به هنرمندانی از جمله ساعدی بسیار ظلم شد، ساعدی زندانی و شکنجه شد، و بعد از دوران زندان زخم های درونی او هرکز التیام نیافت، بقول شاملو روح این إنسان حساس را له کردند، بعد از زندان به الکل ر مشروب وابسته شد و تنها و فقیر در فرانسه فوت کرد، روحش شاد،

Kuroush h سوئد. نازنین عزیز. خوب دقت کنی خواهی دریافت که سازمان دهندگان دگرگونی یا انقلاب برای اداره عنعنقلاب نیاز بافراد مختلف از طیف های مختلف اچتماعی دارند.لذا زندانی شدن ساعدی یا شعرای دیگر صرفا بجرم شیشکی و بردن این عزیزان بزندان فقط برای شناخت بیشتر همدیگر و تشکیل گروه ها یا سازمانهائی بود که بعد از انقلاب ایجاد انها ضوروی بود. لذا با دقت نگاه کنید اصولا چرا اینها را بزندان میبردند و یا م.الف سایه چرا باید زندان برود ودرک اینگونه موارد را پس از 30 سال یا بیشتر میتوان فهمید.بهتر بگویم عده ای بنام رهبران سازمانهای سیاسی که کسی انها را نمی شناخت مانند فرخ نگهدار با رفتن بزندان صاحب نام شدند و در زمان انقلاب نقش افرینی کردند و پس از بکشتن دادن جوانان همین رهبران دست پروده اربابان امروزه در لندن یا پاریس زیر چتر حمایت انها هستند. شما هیچ رهبر گروهی را نمی بینید که کشته شده باشد اما جوانان را بکشتن دادند.بهر حال میخواستم بگویم هدف از کشیدن این عزیزان بزندان فقط بجرم شیشکی بوده ولا غیر

[::ایران زاد - هامبورگ، آلمان::]. مرسی‌ . به نکات جالبی‌ اشاره کردید. شاد باشید !

Koroush کوروش سوئد . مرسی اقا

یک زمانی خاطرم هست که در مجلهُ تهران مصور- به سردبیری مسعود بهنود- قلم می زد و قلم خیلی شیوایی داشت -البته چپگرا بود درست مثل خیلی های دیگر در آنزمان-آنموقع من با اینکه کوچک بودم ولی این مجلات -پیش ازتولد من خریداری شده -همیشه زیر دست و بالم بود و شاید یک آرشیو -البته نه کامل -عجیبی داشتیم آنموقع با خودم می گفتم ای خدا ! می شود من هم همینطوری بنویسم ?! وهمینطور به داستانها و نوشته هایش علاقه مند شدم کسانی مثل احمد شاملو و کاوه گلستان و رضا براهنی هم آنجا مقاله می نوشتند برای همین بعد از آن کتابهایش را هم در همان سنین کم -تاسیزده سالگی -خواندم کتابهایی که حداکثر بیست ریال بودند -آنموقع سیگارت وینستون چهار خط که پدرم می گرفت سی ریال !یعنی سیگارت از کتاب گرانتر بود نه مثل الان ! - خوره کتاب بودم با اینکه برخی کتابها انزمان نثر سنگینی داشتند !به هر حال الان که در کنار صادق هدایت در پاریس - به قول وقلم خودش در یک اطاق دنگال ! ! - آرمیده است ..

من همواره تاکید دارم که نور به قبر شاه فقید بتابد ، اما متاسفانه در دوران اون مرحوم به هنرمندانی از جمله ساعدی بسیار ظلم شد، ساعدی زندانی و شکنجه شد، و بعد از دوران زندان زخم های درونی او هرکز التیام نیافت، بقول شاملو روح این إنسان حساس را له کردند، بعد از زندان به الکل ر مشروب وابسته شد و تنها و فقیر در فرانسه فوت کرد، روحش شاد،

Kuroush h سوئد. نازنین عزیز. خوب دقت کنی خواهی دریافت که سازمان دهندگان دگرگونی یا انقلاب برای اداره عنعنقلاب نیاز بافراد مختلف از طیف های مختلف اچتماعی دارند.لذا زندانی شدن ساعدی یا شعرای دیگر صرفا بجرم شیشکی و بردن این عزیزان بزندان فقط برای شناخت بیشتر همدیگر و تشکیل گروه ها یا سازمانهائی بود که بعد از انقلاب ایجاد انها ضوروی بود. لذا با دقت نگاه کنید اصولا چرا اینها را بزندان میبردند و یا م.الف سایه چرا باید زندان برود ودرک اینگونه موارد را پس از 30 سال یا بیشتر میتوان فهمید.بهتر بگویم عده ای بنام رهبران سازمانهای سیاسی که کسی انها را نمی شناخت مانند فرخ نگهدار با رفتن بزندان صاحب نام شدند و در زمان انقلاب نقش افرینی کردند و پس از بکشتن دادن جوانان همین رهبران دست پروده اربابان امروزه در لندن یا پاریس زیر چتر حمایت انها هستند. شما هیچ رهبر گروهی را نمی بینید که کشته شده باشد اما جوانان را بکشتن دادند.بهر حال میخواستم بگویم هدف از کشیدن این عزیزان بزندان فقط بجرم شیشکی بوده ولا غیر

[::ایران زاد - هامبورگ، آلمان::]. مرسی‌ . به نکات جالبی‌ اشاره کردید. شاد باشید !

Koroush کوروش سوئد . مرسی اقا

[::ایران زاد - هامبورگ، آلمان::]. مرسی‌ . به نکات جالبی‌ اشاره کردید. شاد باشید !

Koroush کوروش سوئد . مرسی اقا

Kuroush h سوئد. نازنین عزیز. خوب دقت کنی خواهی دریافت که سازمان دهندگان دگرگونی یا انقلاب برای اداره عنعنقلاب نیاز بافراد مختلف از طیف های مختلف اچتماعی دارند.لذا زندانی شدن ساعدی یا شعرای دیگر صرفا بجرم شیشکی و بردن این عزیزان بزندان فقط برای شناخت بیشتر همدیگر و تشکیل گروه ها یا سازمانهائی بود که بعد از انقلاب ایجاد انها ضوروی بود. لذا با دقت نگاه کنید اصولا چرا اینها را بزندان میبردند و یا م.الف سایه چرا باید زندان برود ودرک اینگونه موارد را پس از 30 سال یا بیشتر میتوان فهمید.بهتر بگویم عده ای بنام رهبران سازمانهای سیاسی که کسی انها را نمی شناخت مانند فرخ نگهدار با رفتن بزندان صاحب نام شدند و در زمان انقلاب نقش افرینی کردند و پس از بکشتن دادن جوانان همین رهبران دست پروده اربابان امروزه در لندن یا پاریس زیر چتر حمایت انها هستند. شما هیچ رهبر گروهی را نمی بینید که کشته شده باشد اما جوانان را بکشتن دادند.بهر حال میخواستم بگویم هدف از کشیدن این عزیزان بزندان فقط بجرم شیشکی بوده ولا غیر

من همواره تاکید دارم که نور به قبر شاه فقید بتابد ، اما متاسفانه در دوران اون مرحوم به هنرمندانی از جمله ساعدی بسیار ظلم شد، ساعدی زندانی و شکنجه شد، و بعد از دوران زندان زخم های درونی او هرکز التیام نیافت، بقول شاملو روح این إنسان حساس را له کردند، بعد از زندان به الکل ر مشروب وابسته شد و تنها و فقیر در فرانسه فوت کرد، روحش شاد،

یک زمانی خاطرم هست که در مجلهُ تهران مصور- به سردبیری مسعود بهنود- قلم می زد و قلم خیلی شیوایی داشت -البته چپگرا بود درست مثل خیلی های دیگر در آنزمان-آنموقع من با اینکه کوچک بودم ولی این مجلات -پیش ازتولد من خریداری شده -همیشه زیر دست و بالم بود و شاید یک آرشیو -البته نه کامل -عجیبی داشتیم آنموقع با خودم می گفتم ای خدا ! می شود من هم همینطوری بنویسم ?! وهمینطور به داستانها و نوشته هایش علاقه مند شدم کسانی مثل احمد شاملو و کاوه گلستان و رضا براهنی هم آنجا مقاله می نوشتند برای همین بعد از آن کتابهایش را هم در همان سنین کم -تاسیزده سالگی -خواندم کتابهایی که حداکثر بیست ریال بودند -آنموقع سیگارت وینستون چهار خط که پدرم می گرفت سی ریال !یعنی سیگارت از کتاب گرانتر بود نه مثل الان ! - خوره کتاب بودم با اینکه برخی کتابها انزمان نثر سنگینی داشتند !به هر حال الان که در کنار صادق هدایت در پاریس - به قول وقلم خودش در یک اطاق دنگال ! ! - آرمیده است ..