درخواست کمک کره شمالی از ایران برای مقابله با خشکسالی.

بنده به یاد ِ داستان ِ " آب ِ زندگی" اثر زنده یاد صادق هدایت افتادم که در آن تیراندازان و سوارکاران ِ کشور ماه تابان که کر و لال بودند کنار ِ سربازان ِ کشور ِ زرافشان که کور بودن می نشستند تا اینها دو نفری در کنار هم بتوانند یک تیر پرتاب کنند [البته خود ِ این داستان به نظر بنده برگرفته از داستانهای هزار و یک شب ِ بهرام نامه ُ نظامی گنجه ای است که پایولو کوییلهو نویسنده ُِ برزیلی هم از روی آن ,کتاب ِ کیمیاگر را نوشته است ]

کره شمالى هم به لیست اضافه شده ولى تاسف بارتر این است که یک کشور به خاطر نرقصیدن با ساز آمریکا چنین از جامعه جهانى طرد شود،

وقتی کوری عصا کش کور دیگر می شود

کره شمالی به سنگ پای قزوین گفته زکی

خیکی جان از تشنگی ما خبر نداری وگر نه از ما کمک نمی خواستی اب که نداریم اگر خیلی گرسنه ای کنسرو تاریخ گذشته داریم که برادران حوثی مان پس فرستادند

تنها کشوری که وقتی‌ اسمش میادخدا رو شاکرم( به قول قلعه مافیا) چون حداقل از کره شمالی خوشبخت تریم. یک کشور بسته مثل یک پادگان بزرگ که ارتباطی‌ با دنیای خارج نداره و مردمش اختیاری از خودشون ندارند و کاملاً مطیع رهبرشون با اون مدل موهاش هستن یک ویدیویی بود پارسال زمان جام جهانی‌ نمیدونم واقعی‌ باشه یا نه ولی‌ تلویزیون کره شمالی داشت اخبار ورزشی میگفت اعلام کرد پرتغال و کره شمالی‌ به فینال جام جهانی‌ رسیدن!!!!!!!!!. در مرزشون با همسایه جنوبی که اتفاقاً زبانشون هم یکیه یک تونل زیر زمینی‌ زده بودن که بتونن از این راه به سئول برسن کلاً ملت عجیبی هستند .

فقط این کره ایها ...... خامنه ای... بودن که اینام فهمیدن میشه اخوندارو تیغ زد اخونده عقده ای چلاقه بی خاصیته بد مشدی تاازش تعریف کنی مجازی هر کاری میخوای بکنی تا ... تو پاچش کنی از فردام حزب الشطانیا میان داد سخن میدن که از تمام دنیا دست به دامانه ما شدن و ما ابر قدرتیم و ایم مزخرفات

خوب چکار کنیم بهتره بسیجیها با آفتابه آب ببرن کره برای جناب کیم جون .. تا بتونه تهارتش رو بگیره بیچاره

خوب چکار کنیم بهتره بسیجیها با آفتابه آب ببرن کره برای جناب کیم جون .. تا بتونه تهارتش رو بگیره بیچاره

فقط این کره ایها ...... خامنه ای... بودن که اینام فهمیدن میشه اخوندارو تیغ زد اخونده عقده ای چلاقه بی خاصیته بد مشدی تاازش تعریف کنی مجازی هر کاری میخوای بکنی تا ... تو پاچش کنی از فردام حزب الشطانیا میان داد سخن میدن که از تمام دنیا دست به دامانه ما شدن و ما ابر قدرتیم و ایم مزخرفات

تنها کشوری که وقتی‌ اسمش میادخدا رو شاکرم( به قول قلعه مافیا) چون حداقل از کره شمالی خوشبخت تریم. یک کشور بسته مثل یک پادگان بزرگ که ارتباطی‌ با دنیای خارج نداره و مردمش اختیاری از خودشون ندارند و کاملاً مطیع رهبرشون با اون مدل موهاش هستن یک ویدیویی بود پارسال زمان جام جهانی‌ نمیدونم واقعی‌ باشه یا نه ولی‌ تلویزیون کره شمالی داشت اخبار ورزشی میگفت اعلام کرد پرتغال و کره شمالی‌ به فینال جام جهانی‌ رسیدن!!!!!!!!!. در مرزشون با همسایه جنوبی که اتفاقاً زبانشون هم یکیه یک تونل زیر زمینی‌ زده بودن که بتونن از این راه به سئول برسن کلاً ملت عجیبی هستند .

خیکی جان از تشنگی ما خبر نداری وگر نه از ما کمک نمی خواستی اب که نداریم اگر خیلی گرسنه ای کنسرو تاریخ گذشته داریم که برادران حوثی مان پس فرستادند

کره شمالی به سنگ پای قزوین گفته زکی

وقتی کوری عصا کش کور دیگر می شود

کره شمالى هم به لیست اضافه شده ولى تاسف بارتر این است که یک کشور به خاطر نرقصیدن با ساز آمریکا چنین از جامعه جهانى طرد شود،

بنده به یاد ِ داستان ِ " آب ِ زندگی" اثر زنده یاد صادق هدایت افتادم که در آن تیراندازان و سوارکاران ِ کشور ماه تابان که کر و لال بودند کنار ِ سربازان ِ کشور ِ زرافشان که کور بودن می نشستند تا اینها دو نفری در کنار هم بتوانند یک تیر پرتاب کنند [البته خود ِ این داستان به نظر بنده برگرفته از داستانهای هزار و یک شب ِ بهرام نامه ُ نظامی گنجه ای است که پایولو کوییلهو نویسنده ُِ برزیلی هم از روی آن ,کتاب ِ کیمیاگر را نوشته است ]

بنده به یاد ِ داستان ِ " آب ِ زندگی" اثر زنده یاد صادق هدایت افتادم که در آن تیراندازان و سوارکاران ِ کشور ماه تابان که کر و لال بودند کنار ِ سربازان ِ کشور ِ زرافشان که کور بودن می نشستند تا اینها دو نفری در کنار هم بتوانند یک تیر پرتاب کنند [البته خود ِ این داستان به نظر بنده برگرفته از داستانهای هزار و یک شب ِ بهرام نامه ُ نظامی گنجه ای است که پایولو کوییلهو نویسنده ُِ برزیلی هم از روی آن ,کتاب ِ کیمیاگر را نوشته است ]

کره شمالى هم به لیست اضافه شده ولى تاسف بارتر این است که یک کشور به خاطر نرقصیدن با ساز آمریکا چنین از جامعه جهانى طرد شود،

وقتی کوری عصا کش کور دیگر می شود

کره شمالی به سنگ پای قزوین گفته زکی

خیکی جان از تشنگی ما خبر نداری وگر نه از ما کمک نمی خواستی اب که نداریم اگر خیلی گرسنه ای کنسرو تاریخ گذشته داریم که برادران حوثی مان پس فرستادند

تنها کشوری که وقتی‌ اسمش میادخدا رو شاکرم( به قول قلعه مافیا) چون حداقل از کره شمالی خوشبخت تریم. یک کشور بسته مثل یک پادگان بزرگ که ارتباطی‌ با دنیای خارج نداره و مردمش اختیاری از خودشون ندارند و کاملاً مطیع رهبرشون با اون مدل موهاش هستن یک ویدیویی بود پارسال زمان جام جهانی‌ نمیدونم واقعی‌ باشه یا نه ولی‌ تلویزیون کره شمالی داشت اخبار ورزشی میگفت اعلام کرد پرتغال و کره شمالی‌ به فینال جام جهانی‌ رسیدن!!!!!!!!!. در مرزشون با همسایه جنوبی که اتفاقاً زبانشون هم یکیه یک تونل زیر زمینی‌ زده بودن که بتونن از این راه به سئول برسن کلاً ملت عجیبی هستند .

فقط این کره ایها ...... خامنه ای... بودن که اینام فهمیدن میشه اخوندارو تیغ زد اخونده عقده ای چلاقه بی خاصیته بد مشدی تاازش تعریف کنی مجازی هر کاری میخوای بکنی تا ... تو پاچش کنی از فردام حزب الشطانیا میان داد سخن میدن که از تمام دنیا دست به دامانه ما شدن و ما ابر قدرتیم و ایم مزخرفات

خوب چکار کنیم بهتره بسیجیها با آفتابه آب ببرن کره برای جناب کیم جون .. تا بتونه تهارتش رو بگیره بیچاره

بنده به یاد ِ داستان ِ " آب ِ زندگی" اثر زنده یاد صادق هدایت افتادم که در آن تیراندازان و سوارکاران ِ کشور ماه تابان که کر و لال بودند کنار ِ سربازان ِ کشور ِ زرافشان که کور بودن می نشستند تا اینها دو نفری در کنار هم بتوانند یک تیر پرتاب کنند [البته خود ِ این داستان به نظر بنده برگرفته از داستانهای هزار و یک شب ِ بهرام نامه ُ نظامی گنجه ای است که پایولو کوییلهو نویسنده ُِ برزیلی هم از روی آن ,کتاب ِ کیمیاگر را نوشته است ]

وقتی کوری عصا کش کور دیگر می شود

کره شمالی به سنگ پای قزوین گفته زکی

خیکی جان از تشنگی ما خبر نداری وگر نه از ما کمک نمی خواستی اب که نداریم اگر خیلی گرسنه ای کنسرو تاریخ گذشته داریم که برادران حوثی مان پس فرستادند

تنها کشوری که وقتی‌ اسمش میادخدا رو شاکرم( به قول قلعه مافیا) چون حداقل از کره شمالی خوشبخت تریم. یک کشور بسته مثل یک پادگان بزرگ که ارتباطی‌ با دنیای خارج نداره و مردمش اختیاری از خودشون ندارند و کاملاً مطیع رهبرشون با اون مدل موهاش هستن یک ویدیویی بود پارسال زمان جام جهانی‌ نمیدونم واقعی‌ باشه یا نه ولی‌ تلویزیون کره شمالی داشت اخبار ورزشی میگفت اعلام کرد پرتغال و کره شمالی‌ به فینال جام جهانی‌ رسیدن!!!!!!!!!. در مرزشون با همسایه جنوبی که اتفاقاً زبانشون هم یکیه یک تونل زیر زمینی‌ زده بودن که بتونن از این راه به سئول برسن کلاً ملت عجیبی هستند .

خوب چکار کنیم بهتره بسیجیها با آفتابه آب ببرن کره برای جناب کیم جون .. تا بتونه تهارتش رو بگیره بیچاره

فقط این کره ایها ...... خامنه ای... بودن که اینام فهمیدن میشه اخوندارو تیغ زد اخونده عقده ای چلاقه بی خاصیته بد مشدی تاازش تعریف کنی مجازی هر کاری میخوای بکنی تا ... تو پاچش کنی از فردام حزب الشطانیا میان داد سخن میدن که از تمام دنیا دست به دامانه ما شدن و ما ابر قدرتیم و ایم مزخرفات

کره شمالى هم به لیست اضافه شده ولى تاسف بارتر این است که یک کشور به خاطر نرقصیدن با ساز آمریکا چنین از جامعه جهانى طرد شود،

کره شمالى هم به لیست اضافه شده ولى تاسف بارتر این است که یک کشور به خاطر نرقصیدن با ساز آمریکا چنین از جامعه جهانى طرد شود،

فقط این کره ایها ...... خامنه ای... بودن که اینام فهمیدن میشه اخوندارو تیغ زد اخونده عقده ای چلاقه بی خاصیته بد مشدی تاازش تعریف کنی مجازی هر کاری میخوای بکنی تا ... تو پاچش کنی از فردام حزب الشطانیا میان داد سخن میدن که از تمام دنیا دست به دامانه ما شدن و ما ابر قدرتیم و ایم مزخرفات

خوب چکار کنیم بهتره بسیجیها با آفتابه آب ببرن کره برای جناب کیم جون .. تا بتونه تهارتش رو بگیره بیچاره

تنها کشوری که وقتی‌ اسمش میادخدا رو شاکرم( به قول قلعه مافیا) چون حداقل از کره شمالی خوشبخت تریم. یک کشور بسته مثل یک پادگان بزرگ که ارتباطی‌ با دنیای خارج نداره و مردمش اختیاری از خودشون ندارند و کاملاً مطیع رهبرشون با اون مدل موهاش هستن یک ویدیویی بود پارسال زمان جام جهانی‌ نمیدونم واقعی‌ باشه یا نه ولی‌ تلویزیون کره شمالی داشت اخبار ورزشی میگفت اعلام کرد پرتغال و کره شمالی‌ به فینال جام جهانی‌ رسیدن!!!!!!!!!. در مرزشون با همسایه جنوبی که اتفاقاً زبانشون هم یکیه یک تونل زیر زمینی‌ زده بودن که بتونن از این راه به سئول برسن کلاً ملت عجیبی هستند .

کره شمالی به سنگ پای قزوین گفته زکی

خیکی جان از تشنگی ما خبر نداری وگر نه از ما کمک نمی خواستی اب که نداریم اگر خیلی گرسنه ای کنسرو تاریخ گذشته داریم که برادران حوثی مان پس فرستادند

بنده به یاد ِ داستان ِ " آب ِ زندگی" اثر زنده یاد صادق هدایت افتادم که در آن تیراندازان و سوارکاران ِ کشور ماه تابان که کر و لال بودند کنار ِ سربازان ِ کشور ِ زرافشان که کور بودن می نشستند تا اینها دو نفری در کنار هم بتوانند یک تیر پرتاب کنند [البته خود ِ این داستان به نظر بنده برگرفته از داستانهای هزار و یک شب ِ بهرام نامه ُ نظامی گنجه ای است که پایولو کوییلهو نویسنده ُِ برزیلی هم از روی آن ,کتاب ِ کیمیاگر را نوشته است ]

وقتی کوری عصا کش کور دیگر می شود