وقتی مست‌ها به فایده‌گراهای بی‌رحم بدل می‌شوند.

رأی دهید
agha_ehsan - تهران - ایران
دهقان فداکار هم تو مزرعه اش شراب درست می کرده .
دوشنبه 12 آبان 1393 - 08:39
اسب آتش - سیدنی - استرالیا
agha_ehsan - شایعه درست نکن لطفا ، میگن خیلی هم مذهبی بوده وگندم کاشت میکرده که بعدها راه آهن شغل سوزن بانی رو بهش میده، اینم اطلاعات بیشتر که برات کپی میکنم: . ازبر علی خاجوی مشهور به ریزعلی خواجوی و دهقان فداکار (زادهٔ ۱۳۰۹ خورشیدی در میانه) فردی است که داستانش سالها است با عنوان «دهقان فداکار» در کتاب فارسی سوم دبستان مدارس ایران چاپ می‌شود. او اکنون در حصارک کرج ساکن می‌باشد. او در سن سی‌ و دو سالگی شب هنگام در حالی که در کنار ریل قطار حرکت می‌کرد، متوجّه مسدود شدن مسیر قطار به علت ریزش کوه شد. در آن هنگام برای نجات قطار و مسافران آن، کت خود را آتش زد و به سمت قطار حرکت کرد. این کار نتوانست مسئولین قطار را آگاه سازد و در نهایت با شلیک چند گلوله از تفنگ شکاری خود توانست باعث توقف قطار شود.
دوشنبه 12 آبان 1393 - 16:12
اسب آتش - سیدنی - استرالیا
به گفتهٔ او پس از توقّف قطار مردم ناراضی از قطار پیاده شدند و او را کتک زدند. تا اینکه او آنها را متوجه خطری که در انتظار آنها بود ساخت. پس از آنکه مسافرین با چشم خود ریزش کوه را دیدند به تشکر و عذرخواهی از او روی آوردند.در سال ۱۳۸۵ در سومین همایش اعطای تندیس ملی فداکاری از وی تجلیل شد و تندیسی به او اهدا شد. در این مراسم که در تالار علامه امینی دانشگاه تهران برگزار شد، زبرعلی داستان را از زبان خود تعریف کرد و مترجم او آن را از زبان ترکی به فارسی ترجمه کرد. .
دوشنبه 12 آبان 1393 - 16:12
ANTI JAHL - هامبورگ - آلمان
طرف ترمز می‌بره می‌زنه ۳۶ نفرو می‌کشه، ازش می‌پرسن مگه آدم نیستی‌ تو چرا اینهمه آدمو کشتی‌؟ میگه بابا من که نمی‌خواستم اینهمه رو بکشم، ماشین ترمز پاره کرد، دیدم اینور ۱ نفر واستاده، آنور یه جمعیت واستاده، گفتم خوب خدارو خوش نمیاد به جمعیت بزنم، پس بزنم به این ۱ نفر، رفتم که به این ۱ نفر بزنم این لامصب در رفت، رفت تو جمعیت
دوشنبه 12 آبان 1393 - 16:54
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.