از کنجکاوی خانواده مشهدی تا کودتای سرخ.

کاش استراحت در باغ‌ها و خوردن تیهو و کبک, محافظان و شرایط زندگی‌ این حقّه باز را هم نشان می‌دادند نه اینکه تنها اکسیژنی که بر بینی‌ و دهان دارد، مردم هر روز هوایِ آلوده که از ظهورِ بی‌ کفایتی‌ و اجنبی پرستی‌ این نظام خبیث بوجود آمد را استنشاق میکنند، میلیونها جوان در آتشِ اعتیاد میسوزند و اطرافیانشان را میسوزانند میلیونها مردم با مریضی دست و پنجه نرم و زیر بار هزینه و امکاناتِ بد تلف میشوند بعد ، یک عملِ نیم ساعته موضعی که ظاهراً هم نشان داد از مردی کم دارد ببین چگونه تبلیغ میشود، اینها همین‌ها هستند که با نقشه غرب برای این به حکومت رسیدند که در سطح فقیر‌ترین و محرومترین مردم زندگی‌ کنند تا فقر و تبعیض و بی‌ عدالتی از جامعه رخت بر بندد، خداوند را شکر و هزاران سپاس که هیچ چیز مانند عملکردِ خودِ اینها نمی‌توانست مردم ظاهر بین را از خوابِ غفلت بیدار کند تا متوجه شوند فقط به ظواهر و گفتارها اکتفا نکنند و از نعمتِ خدادی عقل، شعور و درک بیشتر استفاده کنند.

نکته قابلِ تعملِ دیگر در موردِ نوع روپوش تخت در بیمارستان است، یکبار که رو تختی رویش بود و حالا پتوی موادِ نفتی‌ ، این حکومتِ آخوندِ دوزاری باید هم این‌گونه باشد، آن دستِ کثیفش را که بر سر و بدن میزند خصوصاً در بیمارستان یقیناً پتو را هم لمس می‌کند، امکان ندارد با هر تعویض این پتو‌ها شسته شود و فقط ملافه شسته میشود، پتویِ بیمارستان و تمامِ پوششِ تخت باید از نوعی باشد که با تعویض هر مریض کّلِ آن شسته ضدّ عفونی شود، مگر ما کم کارخانه نساجی خوب داشتیم که تولید پارچه هایِ کتانی نخی یا پنبه ایی کنند که این گردن شکستگان همه را به ورشکستگی کشانده تا بنجولِ چینی‌ وارد کنند و یا کارخانه هأیی مانندِ قارچ از الیافِ نفتی‌ یا مصنوعی بروید، این اختاپوسان از هر نظر ضربه ایی به ایران و ایرانی زدند که غیر قبلِ محاسبه است، خداوند شرّتان را به خیر از سرِ این مملکت و مردم کم کند.

اولین گروه احمق‌های ایرانی عازم عربستان سعودی شدند.