لحظه زیر گرفتن عمدی یک روحانی در بلوار فرودگاه شهر یزد + ویدئو
+108
رأی دهید
-5
انتشار خبر زیر گرفتن عمدی یک روحانی در بلوار فرودگاه شهر یزد، موجی از واکنشهای متفاوت را در فضای مجازی و رسانهای کشور به همراه داشته است. بر اساس گزارشهای منتشر شده و تصاویر ویدئویی، این حادثه زمانی رخ داد که یک روحانی پس از پارک خودروی خود در حاشیه بلوار، در حال تعویض لباس یا آماده شدن برای انجام کاری بود که ناگهان خودرویی در حرکتی کاملاً عمدی و تهاجمی به سمت او تغییر مسیر داده و وی را به شدت زیر گرفت.
شدت برخورد به حدی بود که مصدوم دچار جراحات سنگینی شد و بلافاصله توسط نیروهای امدادی به مراکز درمانی منتقل گشت.
لحظه زیر گرفتن عمدی یک روحانی در یزد pic.twitter.com/po3p0hfp8U
— Iranian UK (@IranianUk) December 24, 2025
این رخداد که در روشنایی روز و در یکی از مسیرهای اصلی شهر یزد به وقوع پیوست، بار دیگر زنگ خطر را درباره افزایش خشونتهای خیابانی و هدفمند علیه قشر روحانیت به صدا درآورد؛ موضوعی که تحلیلگران آن را نشانهای از شکافهای عمیق اجتماعی و تخلیه خشمهای فروخورده سیاسی بر پیکر افرادی میدانند که تنها به دلیل پوشش خود در انظار عمومی ظاهر میشوند.
بازتابهای این واقعه در افکار عمومی فراتر از یک تصادف ساده باقی مانده و بحثهای داغی را درباره امنیت شهروندان و ریشههای روانی-اجتماعی چنین رفتارهای خشونتآمیزی برانگیخته است.
بسیاری از تحلیلگران اجتماعی معتقدند که ریشه اصلی نارضایتی و تقابل بخشی از جامعه با نهاد روحانیت در ایران، به گره خوردن این نهاد سنتی با ساختار قدرت سیاسی و اجرایی بازمیگردد.
در گذشته، روحانیون به عنوان پناهگاهی برای مردم در برابر ظلم حاکمان شناخته میشدند و نقشی مستقل و منتقد داشتند، اما پس از انقلاب ۱۳۵۷ و ورود مستقیم آنها به بدنه دولت، قوه قضاییه و نهادهای اقتصادی، این مرز سنتی از میان رفت.
زمانی که یک صنف مسئولیت مستقیم اداره کشور را بر عهده میگیرد، طبیعتاً تمامی ناکارآمدیها، تورم، بیکاری و بحرانهای دیپلماتیک نیز به پای آنها نوشته میشود؛ به همین دلیل، بخشی از مردم که خود را زیر فشارهای معیشتی میبینند، روحانیت را نه در کنار خود، بلکه عامل اصلی وضعیت موجود قلمداد میکنند.
علاوه بر مسائل معیشتی، شکاف فرهنگی و سبک زندگی میان لایههایی از روحانیت حاکم و نسلهای جدید، به این حس بیزاری دامن زده است.
اصرار بر اجرای الگوهای رفتاری و پوششی خاص که با ارزشهای دنیای مدرن و مطالبات جوانان در تضاد است، نوعی تقابل هویتی ایجاد کرده است. وقتی نهادهای مذهبی با استفاده از ابزارهای قانونی و نظارتی سعی در تحمیل قرائت رسمی خود از دین در فضاهای عمومی دارند، این اقدام در نگاه بخشی از جامعه به عنوان دخالت در حریم خصوصی تعبیر میشود.
این ایستادگی در برابر تغییرات اجتماعی و اصرار بر سنتهای قدیمی در جامعهای که به سرعت به سمت مدرنیته حرکت میکند، باعث شده است که ردای روحانیت برای برخی به نمادی از انسداد و محدودیت تبدیل شود.
تبعیضهای طبقاتی و اخبار مربوط به رانتهای اقتصادی یا زندگی تجملاتی برخی از چهرههای منتسب به این صنف، ضربه سنگینی به وجهه اخلاقی روحانیت وارد کرده است.
در حالی که آموزههای دینی بر سادهزیستی و قناعت تاکید دارند، مشاهده تفاوت فاحش میان شعارها و واقعیت زندگی برخی از متولیان مذهب، نوعی احساس فریبخوردگی و خشم را در لایههای محروم جامعه پدید آورده است.
این تناقض در رفتار و گفتار، منجر به فرسایش سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی شده است، به طوری که حتی روحانیون سنتی و غیرسیاسی که زندگی سادهای دارند نیز تحت تاثیر این جو عمومی قرار گرفته و گاه در فضاهای شهری با بیاحترامی یا انزوای ناخواسته مواجه میشوند.
نکته دیگری که نباید نادیده گرفت، نحوه برخورد با منتقدان و دگراندیشان در لوای احکام شرعی است.
در دهههای اخیر، بسیاری از محدودیتهای سیاسی، فیلترینگ، و برخوردهای امنیتی با توجیهات مذهبی و توسط چهرههای روحانی در نهادهای تصمیمساز صورت گرفته است.
این مسئله باعث شده تا هرگونه نارضایتی از ساختار سیاسی، مستقیماً به سمت دین و نمایندگان رسمی آن نشانه رود.
در واقع، تقدسزدایی از روحانیت نتیجه مستقیم ورود آنها به حوزههایی است که با نقد و چالشهای روزمره گره خورده است؛ چرا که در دنیای سیاست، هیچ کنشی مقدس نیست و هر تصمیمی میتواند مخالفان جدی داشته باشد که در صورت نادیده گرفته شدن، به خشم و نفرت تغییر ماهیت میدهند.
در نهایت، تریبونهای رسمی و نمازهای جمعه که به جای همدلی با آلام عمومی، اغلب به فضایی برای ترویج ایدئولوژیهای خاص یا حمله به سبکهای زندگی متفاوت تبدیل شدهاند، فاصله میان این قشر و بدنه جامعه را بیشتر کردهاند.
زبان تند و گاهی تحقیرآمیز برخی خطبا نسبت به مخالفان یا کسانی که باورهای متفاوتی دارند، باعث شده است که حس تعلق ملی جای خود را به قطببندیهای «خودی و غیرخودی» بدهد.
این احساس که روحانیت به جای ایفای نقش پدری برای تمام آحاد ملت، تنها به دنبال حفظ منافع گروهی و فکری خویش است، به شکلگیری موجی از دینگریزی و ضدیت با مظاهر روحانیت منجر شده که امروزه در سطح معابر و شبکههای اجتماعی به وضوح قابل مشاهده است.
۵۱

behran - کردستان، ایران
عمدی نبود؛ آخوند جایی بود که اصلاً نباید میبود!
0
36
چهارشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۴ - ۱۰:۵۷
۸۵

siavash786 - شیکاگو، ایالات متحده امریکا
حالا که رفتی یک کار خوب بکنی چرا ناقص ؟ باید محکمتر و با سرعت انجام میدادی که نقصی در آن نبود و هم یک حادثه جلوه میداد . بهرحال ، روش خوبی است و بهتر از اسلحه ، راهی برای گریز
0
30
چهارشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۴ - ۱۰:۵۷
۳۵

arian1 - ابادان، ایران
اخوند بی شرف فقط زخمی شد و به درک واصل نشد. دفعه بعد بایستی خیلی با سرعت بیشتری زیرش بگیریم.
0
32
چهارشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۴ - ۱۱:۱۵
۵۵

به امید فردایی بهتر - تهران، ایران
سر تعظیم فرود میاورم به تو و خانواده ات، شیر مادرت حلالت باد. نمونه بک پارسی کامل. احسنت. داداش دمت گرم. ای والله. کاری کهذهر ایرانی آزاده باید یاد بگیره و انجام بده. باید این کار در مدارس درس داده بشود و همهددر انجام ایندگار تشویق شوتد. هر وقت روحانی را هر جا دیدید چنین برخوردی داشته باشید. تا باشه از این اتفاقات باشه براشون. امیدوارم تو بیمارستان دارو اشتباهی بخوردش بدهند تا زود بره پیش امام خرش. مشتی روز و هفته وماه و سالمون رو ساختی. دمت گرم، خودت و خانواده و دوستات سالم و شاد و پاینده باشی.
0
31
چهارشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۹
۵۰

Tornado1 - استانبول، ترکیه
حالا این ننه مرده رو اذیت هم کردی که چی ؟؟؟ دستت به حموم منصوری ، جنتی و . که نمی رسه ، این بیچاره چی کاره س ؟ سر پیازه ، ته پیازه ، دستت رسید با اصل کاریا این کارو بکن ، یا خ ا ی ه داری ، بیا جلو « بیت » چند صد نفر دورت جمع میشن ، هیچی هم نگو ، فقط بیا و اونجا تجمع کن ، اذیت یه معمم مظلوم که مثل تو گرفتار گوشت یه میلیونی ، تخم مرغ دویست تومنی ، پراید پونصدمیلیونی ، پارس یه میلیاردی و . است که دردی رو دوا نمی کنه
27
1
چهارشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۴ - ۱۲:۱۳
۵۵

Persiangulf2535 - لندن، انگلستان
همچین خوب نزد که شتک بشه این نجاست خوار مرده خور حرامی.
0
29
چهارشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۴ - ۱۲:۴۱
۵۲

گل همیشه بهار - لندن، انگلستان
نتیجه این است که اخوند خوب اخوند مرده است!
0
28
چهارشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۴
۴۷

خردگرا - برن، سوییس
درود بر تو و پدر مادرت که همچین فرزند باجراتی را تربیت کردند، تا آخوند کفن نشود ، این وطن، وطن نشود.
1
28
چهارشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۴ - ۱۳:۰۷
۶۶

بینوایان1 - دوسلدورف، آلمان
قطار هم از رویان رد شه این مجودات وحشی جون سلام بدر می کنند ازبس که مفتخوری کردند
0
24
چهارشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۴ - ۱۳:۲۷
۲۶

romano - تهران، ایران
کاری پست بیشرف بیشعور، حیوانی و خلاف اخلاق ایرانی با هر مرام و مسلک و دینی. طرف یک پراید داشت. مثل این میمونه زور من بشما نمیرسه بچت رو زیر بگیرم. من اگر همه حکومت و دین اسلام رو نخوام قطعا حاضر به انجام همچین کار پستی نیستم. چه دلیل اخلاقی بما اجازه میده همانکاری رو بکنیم که امثال خلخالی با مردم کردند. خودمون پیش خودمون محاکمه کنیم و حکم صادر کنیم و اعدام کنیم.
25
2
چهارشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۴ - ۱۳:۳۸
۳۰

گشتاسپ - تهران، ایران
درود به شرفت،هر ایرانی و هر یک از ماها باید حرکاتی تز این دست ،بجوری که گیر نیفتیم انجام دهیم،واقعا ایشان حرات و دلیری بروز دادند.
0
19
چهارشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۴ - ۱۳:۴۹
۴۵

Momijii - توکیو، ژاپن
بجای استفاده از واژه روحانی ، واژه اصلی و حقیقی رو بکار ببرید. ( شیاد زالو )
0
21
چهارشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۴ - ۱۳:۵۰
۵۱

Javid shah VA pahlavi - اهواز ، ایران
هنوز چپولای ملا دوست پیامی نگذاشتند ، خوب توجه کنید ، الان اگر خبر در مورد شاهزاده بود این صفحه شده بود در از....خوریاشون، ............. دستشون تو کاسه ملاهای ارتجاع سرخ. مرگ بر سه فاسد . ملا ،چپول بی وطن ،مجاهد. زنده باد خاندان ایرانساز و ایراندوست پهلوی
2
7
چهارشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۴ - ۱۴:۳۰