آناهیتا ناچو؛ زن ایرانی که رکورد تعداد جراحیهای پلاستیک را شکست و در گینس ثبت شد! (ویدئو)
+1
رأی دهید
-16
آناهیتا ناچو، از چهرههای تاثیرگذا در فضای مجازی ادعا میکند با ۳۸۸ عمل جراحی و داشتن باریکترین کمر دنیا نام خود را در کتاب رکوردهای گینس ثبت کرده است. این شخصیت به دنبال اشتهار در فضای مجازی (Blogger) میگوید عملهای زیبایی را با درخواست شریک زندگیاش آغاز کرده است و هر ماه باید ۵۰ سیسی ژل برای زاویه صورت و گونههایش تزریق کند.
آناهیتا ناچو؛ زن ایرانی که رکورد جراحی پلاستیک را شکست و در گینس ثبت شد! pic.twitter.com/YD2nGCH3lu
— Iranian UK (@IranianUk) December 17, 2025
مصاحبه او مورد توجه رسانههای منطقهای هم قرار گرفته و تلویزیون العربیه عربستان سعودی هم گزارشی از آن پخش کرده است.
اعتیاد به جراحیهای زیبایی، که اغلب به عنوان یک وسواس روانی شناخته میشود، پدیدهای پیچیده است که فراتر از تمایل ساده برای بهبود ظاهر فیزیکی میرود.
این اشتیاق بیپایان معمولاً از یک نارضایتی عمیق درونی و اختلالی به نام «دیسمورفوفوبیا» یا خودزشتانگاری ریشه میگیرد، جایی که فرد نقصهای بسیار جزئی یا حتی خیالی در چهره و بدن خود را به شکلی اغراقآمیز بزرگ میبیند.
در این وضعیت، اتاق عمل به جای آنکه مقصدی برای رسیدن به تعادل باشد، به پناهگاهی موقت تبدیل میشود که فرد در آن به دنبال گمشدهای میگردد که هرگز با تیغ جراحی یافت نخواهد شد.
این چرخه تکرار شونده نشاندهنده آن است که مشکل اصلی نه در آینه، بلکه در ذهن و روان فرد نهفته است و جراحی تنها نقابی موقت بر روی زخمهای عاطفی عمیقتر میگذارد.
فشار رسانههای اجتماعی و استانداردهای زیبایی غیرواقعی در عصر دیجیتال، بنزینی بر آتش این وسواس افراطی پاشیده است. امروزه افراد مدام در معرض تصاویر فیلتر شده و بینقصی قرار دارند که به اشتباه به عنوان معیار «عادی بودن» پذیرفته شدهاند.
این مقایسههای دائمی باعث میشود که فرد نسبت به ویژگیهای طبیعی خود احساس بیگانگی کند و به اشتباه تصور کند که با تغییر دادن فرم بینی، زاویه فک یا برجستگی گونهها، میتواند به پذیرش اجتماعی و خوشبختی دست یابد.
در واقع، این وسواس نوعی فرار از خود واقعی است؛ تلاشی نافرجام برای تبدیل شدن به یک تصویر دیجیتالی که در دنیای واقعی وجود خارجی ندارد و همین تضاد، منجر به انجام جراحیهای مکرر و گاه خطرناک میشود.
پیامدهای این وابستگی شدید به جراحیهای زیبایی تنها به جنبههای روانی محدود نمیشود و میتواند آسیبهای جسمی جبرانناپذیری به همراه داشته باشد. وقتی بدن تحت جراحیهای پیاپی و غیرضروری قرار میگیرد، بافتها خاصیت ارتجاعی خود را از دست میدهند، جای زخمها (اسکار) روی هم انباشته میشوند و خطر بروز عفونت و فلج شدن اعصاب افزایش مییابد.
در بسیاری از موارد، جراحانی که اخلاق حرفهای را نادیده میگیرند، با تسلیم شدن در برابر خواستههای نامعقول بیمار، به این چرخه تخریب دامن میزنند. نتیجه نهایی اغلب چهرهای مصنوعی و بیروح است که نه تنها زیباتر نیست، بلکه هویت فردی و ویژگیهای انسانی منحصربهفرد فرد را نیز زیر خروارها ژل و پروتز مدفون کرده است.
از منظر جامعهشناختی، رواج وسواسگونه جراحی زیبایی نشاندهنده بحران هویت در جوامع مدرن است. در دنیایی که ارزش انسانها بیش از پیش با معیارهای ظاهری سنجیده میشود، جراحی پلاستیک به ابزاری برای کسب قدرت اجتماعی و اعتماد به نفس کاذب تبدیل شده است.
این وسواس باعث میشود که فرد تمام سرمایه زمانی، مالی و عاطفی خود را صرف تغییرات فیزیکی کند و از رشد مهارتهای فردی و ارتباطی باز بماند. در واقع، فرد در زندانی از «کمالگرایی جسمانی» محبوس میشود که دیوارهایش را خودش با هر بار مراجعه به کلینیکهای زیبایی ضخیمتر کرده است.
این نگاه کالاگونه به بدن، لذت زیستن در لحظه و پذیرش روند طبیعی پیر شدن را از انسان سلب میکند.
برای رهایی از دام این وسواس مخرب، تغییر نگرش از «تغییر بیرون» به «ترمیم درون» ضرورتی انکارناپذیر است. درمانهای روانشناختی و مشاوره، نقش کلیدی در شناسایی ریشههای عدم اعتماد به نفس و بازسازی تصویر بدنی فرد ایفا میکنند.
جامعه باید بیاموزد که زیبایی در تنوع و تفاوتها نهفته است، نه در پیروی از یک الگوی تکراری و کارخانهای. تا زمانی که فرد نتواند با صلح درونی به آینه بنگرد، هیچ جراح حاذقی قادر نخواهد بود رضایت و آرامش را به او هدیه دهد.
در نهایت، شفای واقعی زمانی رخ میدهد که فرد بپذیرد کمال انسانی در نقصهای طبیعی و اصالت وجودی اوست، نه در تقارنهای مصنوعی که با جراحی به دست آمدهاند.
۵۲

اخوند شیپیشو - اندیمشک، استرالیا
بسیار زیبا گفتند - عقل سالم در بدن سالم - عقل نباشد بدن در عذاب است . واقعا اینا چی فکر میکنند با خودشون - در کدام سیاره زندگی میکنند خیلی جالبه بدونم - اونم در کشوری که همه مشکل دارند حتی در داشتن هوای سالم .
0
2
چهارشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۸