دلار ۱۳۱ هزار تومانی و سکه ۱۴۴میلیونی؛ اقتصاد ایران با سرعت به ته دره سقوط میکند
+12
رأی دهید
-1
ایندیپندنت فارسی: امیرحسین میراسماعیلیبازارهای ارز و طلا در ایران روز دوشنبه ۲۴ آذرماه، بار دیگر ثبت رکوردهای جدیدی را شاهد بود. در این روز، در حالی تابلو صرافیهای خیابان فردوسی تهران اعدادی حوالی ۱۳۱ هزار تومان را برای هر دلار آمریکا نشان میدهند که بنا بر سخنان یک فعال بازار ارز در گفتگو با ایندیپندنت فارسی، با قیمتهای فعلی کمتر فروشندهای در بازار یافت میشود و قیمت خرید دلار هم به بیش از ۱۳۳ هزار تومان رسیده است.
هر پوند انگلستان هم ۱۷۶ هزار تومان، یورو ۱۵۴ هزار و ۵۰۰ تومان، لیر ترکیه سه هزار و ۱۴۰ تومان، یوآن چین ۱۸ هزار و ۶۰۰ تومان، درهم امارات ۳۵ هزار و ۸۲۰ تومان و دلار کانادا نیز ۹۵ هزار و ۷۰۰ تومان خریدوفروش میشود.
در همین حال، هر گرم طلای ۱۸ عیار در تهران به ۱۳ میلیون و ۸۱۶ هزار تومان رسیده است، بهای یک مثقال طلا ۵۹ میلیون و ۸۵۰ هزار تومان شده و سکه امامی نیز از رکورد ۱۴۴ میلیون تومانی عبور کرده است. سکه بهار آزادی هم روز دوشنبه ۱۳۷ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان و نیمسکه و ربعسکه، به ترتیب ۷۷ میلیون و ۴۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان قیمتگذاری شدند.
حسین امیری، اقتصاددان ساکن ایران، روز دوشنبه در گفتگو با وبسایت آفتاب، تشدید تحریمهای اقتصادی دولت دونالد ترامپ علیه اقتصاد جمهوری اسلامی را از اصلیترین دلایل افزایش چشمگیر قیمت کالاهای اساسی دانست و گفت: «کاهش بازگشت ارز حاصل از صادرات نفت و پتروشیمی در تغییرات اخیر نرخ دلار نقش قابلتوجهی ایفا کرد. عوامل غیراقتصادی هم بر نوسانهای بازار ارز تاثیر قابلملاحظهای داشتند؛ از جمله اخبار مربوط به تنشهای سیاسی، تحولات منطقهای، درگیریهای نظامی و مسائل سیاسی که معمولا انتظارات تورمی را تشدید میکنند و به افزایش قیمت ارز منجر میشوند.»
تجربه تاریخی نشان میدهد در ماهها و سالهای پایانی حکومتهای اقتدارگرا، پیش از هر چیز ارزش پول ملی فرو میریزد، تورم از کنترل خارج میشود، قیمتها ناگهانی و مهارنشده، جهش میکنند و جامعه وارد چرخهای از بیثباتی و فقر میشود که به خیزشی گسترده و تاریخی منجر خواهد شد. در این وضعیت گرانی افسارگسیخته نه یک خطای اقتصادی مقطعی، بلکه یکی از نشانههای سنتی فرسایش ساختار قدرت است؛ همان الگویی که در واپسین دوره بسیاری از دیکتاتوریها تکرار شده و امروز در بازار ایران، با دلار ۱۳۱ هزار تومانی و سکه ۱۴۴ میلیونی، بار دیگر خود را نشان داده است.
اصرار رهبر جمهوری اسلامی بر تداوم سیاستهای جنگطلبانه، هستهای، موشکی و منطقهای طی ماههای گذشته نهتنها به شکلگیری گستردهتر یک ائتلاف بینالمللی برای تشدید تحریمهای اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران انجامید، بلکه احتمال حمله نظامی دوباره اسرائیل و متحدانش به ایران را نیز افزایش داد. در چنین شرایطی، تحلیلگران اقتصادی هشدار میدهند که در صورت تداوم این روند، بعید نیست نرخ دلار در آیندهای نهچندان دور حتی تا مرز ۲۰۰ هزار تومان نیز پیش برود.
از زمان آغاز به کار دولت پزشکیان در مرداد ۱۴۰۳، قیمت دلار به طور بیوقفه صعودی بوده و امروز پس از گذشت ۱۶ ماه، به کانال ۱۳۰هزار تومان وارد شده است. برای توقف یا عقبگرد این افزایش ۱۲۱ درصدی هم هیچ افق روشنی وجود ندارد.
پیامد مستقیم جهش افسارگسیخته نرخ ارز در ماههای اخیر بهسرعت خود را در بازار کالاهای اساسی نشان داده و قیمت گوشت قرمز و مرغ به سطاست حی رسیده که بخش بزرگی از خانوارها عملا آنها را از سبد غذاییشان حذف کردهاند. بهای نان هم پس از افزایش ۱۰۰ درصدی در یک سال، بار دیگر افزایش یافته و تخممرغ و لبنیات نیز با رشدهای پیدرپی، از دسترس دهکهای پایین و حتی بخش قابلتوجهی از طبقه متوسط خارج شدهاند.
همزمان، افزایش هزینههای حملونقل، انرژی و نهادههای تولید، موج تازهای از گرانی را به زنجیره تامین مواد غذایی تحمیل و سفره معیشتی مردم ایران را بیش از پیش کوچک کرده است.
در چنین شرایطی، تشدید فقر دیگر یک هشدار نظری نیست، بلکه به واقعیتی روزمره در زندگی میلیونها ایرانی بدل شده است؛ واقعیتی که در گسترش سوءتغذیه، حذف وعدههای غذایی، رشد بدهی خانوارها و گسترش نابرابری اجتماعی نمود پیدا میکند. تجربه تاریخی نشان میدهد تداوم این وضعیت نهتنها اقتصاد را به بنبست میکشاند، بلکه شکاف میان جامعه و حاکمیت را عمیقتر میکند؛ الگویی آشنا که در آخرین فصل حکومتهای اقتدارگرا، پیش از هر تحول سیاسی، خود را با فروپاشی معیشت عمومی و انباشت خشم اجتماعی نشان داده است.
هر پوند انگلستان هم ۱۷۶ هزار تومان، یورو ۱۵۴ هزار و ۵۰۰ تومان، لیر ترکیه سه هزار و ۱۴۰ تومان، یوآن چین ۱۸ هزار و ۶۰۰ تومان، درهم امارات ۳۵ هزار و ۸۲۰ تومان و دلار کانادا نیز ۹۵ هزار و ۷۰۰ تومان خریدوفروش میشود.
در همین حال، هر گرم طلای ۱۸ عیار در تهران به ۱۳ میلیون و ۸۱۶ هزار تومان رسیده است، بهای یک مثقال طلا ۵۹ میلیون و ۸۵۰ هزار تومان شده و سکه امامی نیز از رکورد ۱۴۴ میلیون تومانی عبور کرده است. سکه بهار آزادی هم روز دوشنبه ۱۳۷ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان و نیمسکه و ربعسکه، به ترتیب ۷۷ میلیون و ۴۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان قیمتگذاری شدند.
حسین امیری، اقتصاددان ساکن ایران، روز دوشنبه در گفتگو با وبسایت آفتاب، تشدید تحریمهای اقتصادی دولت دونالد ترامپ علیه اقتصاد جمهوری اسلامی را از اصلیترین دلایل افزایش چشمگیر قیمت کالاهای اساسی دانست و گفت: «کاهش بازگشت ارز حاصل از صادرات نفت و پتروشیمی در تغییرات اخیر نرخ دلار نقش قابلتوجهی ایفا کرد. عوامل غیراقتصادی هم بر نوسانهای بازار ارز تاثیر قابلملاحظهای داشتند؛ از جمله اخبار مربوط به تنشهای سیاسی، تحولات منطقهای، درگیریهای نظامی و مسائل سیاسی که معمولا انتظارات تورمی را تشدید میکنند و به افزایش قیمت ارز منجر میشوند.»
تجربه تاریخی نشان میدهد در ماهها و سالهای پایانی حکومتهای اقتدارگرا، پیش از هر چیز ارزش پول ملی فرو میریزد، تورم از کنترل خارج میشود، قیمتها ناگهانی و مهارنشده، جهش میکنند و جامعه وارد چرخهای از بیثباتی و فقر میشود که به خیزشی گسترده و تاریخی منجر خواهد شد. در این وضعیت گرانی افسارگسیخته نه یک خطای اقتصادی مقطعی، بلکه یکی از نشانههای سنتی فرسایش ساختار قدرت است؛ همان الگویی که در واپسین دوره بسیاری از دیکتاتوریها تکرار شده و امروز در بازار ایران، با دلار ۱۳۱ هزار تومانی و سکه ۱۴۴ میلیونی، بار دیگر خود را نشان داده است.
اصرار رهبر جمهوری اسلامی بر تداوم سیاستهای جنگطلبانه، هستهای، موشکی و منطقهای طی ماههای گذشته نهتنها به شکلگیری گستردهتر یک ائتلاف بینالمللی برای تشدید تحریمهای اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران انجامید، بلکه احتمال حمله نظامی دوباره اسرائیل و متحدانش به ایران را نیز افزایش داد. در چنین شرایطی، تحلیلگران اقتصادی هشدار میدهند که در صورت تداوم این روند، بعید نیست نرخ دلار در آیندهای نهچندان دور حتی تا مرز ۲۰۰ هزار تومان نیز پیش برود.
از زمان آغاز به کار دولت پزشکیان در مرداد ۱۴۰۳، قیمت دلار به طور بیوقفه صعودی بوده و امروز پس از گذشت ۱۶ ماه، به کانال ۱۳۰هزار تومان وارد شده است. برای توقف یا عقبگرد این افزایش ۱۲۱ درصدی هم هیچ افق روشنی وجود ندارد.
پیامد مستقیم جهش افسارگسیخته نرخ ارز در ماههای اخیر بهسرعت خود را در بازار کالاهای اساسی نشان داده و قیمت گوشت قرمز و مرغ به سطاست حی رسیده که بخش بزرگی از خانوارها عملا آنها را از سبد غذاییشان حذف کردهاند. بهای نان هم پس از افزایش ۱۰۰ درصدی در یک سال، بار دیگر افزایش یافته و تخممرغ و لبنیات نیز با رشدهای پیدرپی، از دسترس دهکهای پایین و حتی بخش قابلتوجهی از طبقه متوسط خارج شدهاند.
همزمان، افزایش هزینههای حملونقل، انرژی و نهادههای تولید، موج تازهای از گرانی را به زنجیره تامین مواد غذایی تحمیل و سفره معیشتی مردم ایران را بیش از پیش کوچک کرده است.
در چنین شرایطی، تشدید فقر دیگر یک هشدار نظری نیست، بلکه به واقعیتی روزمره در زندگی میلیونها ایرانی بدل شده است؛ واقعیتی که در گسترش سوءتغذیه، حذف وعدههای غذایی، رشد بدهی خانوارها و گسترش نابرابری اجتماعی نمود پیدا میکند. تجربه تاریخی نشان میدهد تداوم این وضعیت نهتنها اقتصاد را به بنبست میکشاند، بلکه شکاف میان جامعه و حاکمیت را عمیقتر میکند؛ الگویی آشنا که در آخرین فصل حکومتهای اقتدارگرا، پیش از هر تحول سیاسی، خود را با فروپاشی معیشت عمومی و انباشت خشم اجتماعی نشان داده است.