اعتراف جنجالی کمال تبریزی: من در اشغال سفارت آمریکا حضور داشتم! + ویدئو
+0
رأی دهید
-11
کمال تبریزی، کارگردان شناختهشده سینمای ایران، در گفتگویی تازه با ایسنا روایت شخصی خود از حضور در ماجرای اشغال سفارت آمریکا در سال ۱۳۵۸ را بازگو کرده است. او با اشاره به نقش خود در ثبت تصاویر، تأکید میکند که اگر بار دیگر به آن موقعیت تاریخی بازگردد، همان تصمیم را تکرار خواهد کرد.
کارگردان فیلم مارمولک در توضیح حضورش در اشغال ساختمان سفارت آمریکا میگوید از سوی گروهی از دانشجویان، از جمله محمد هاشمی، همسر معصومه ابتکار، دعوت شده بود تا همراه چند دانشجوی دیگر دانشگاه پلیتکنیک (امیرکبیر کنونی) برای ثبت تصاویر و فیلمهای مربوط به رویداد به محل بروند. او تأکید میکند که هیچکدام از آنها در جریان جزئیات ماجرا قرار نداشتند.

ماجرای اشغال سفارت آمریکا در تهران، که در تاریخ ۱۳ آبان ۱۳۵۸ (۴ نوامبر ۱۹۷۹) رخ داد، یکی از تعیینکنندهترین و بحثبرانگیزترین رویدادها در تاریخ روابط ایران و ایالات متحده است. این واقعه نه تنها به تیرگی کامل روابط دیپلماتیک دو کشور انجامید، بلکه سرآغاز یک دوره چالش و تقابل مداوم شد که تا به امروز نیز ادامه دارد.
دانشجویان پیرو خط امام، گروهی سازمانیافته از دانشجویان دانشگاههای تهران، با هدف اعتراض به سیاستهای آمریکا در قبال ایران و پناه دادن به محمدرضا شاه پهلوی، اقدام به تصرف ساختمان سفارت کردند. انگیزه اصلی این اقدام، از دیدگاه دانشجویان و بسیاری از مقامات انقلابی، جلوگیری از تکرار تجربههای تلخ گذشته از جمله کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود که دخالت آمریکا در سرنوشت سیاسی ایران تلقی میشد.
این اشغال، در ابتدا به عنوان یک حرکت انقلابی و ضد امپریالیستی ستایش شد، اما در عرصه بینالمللی، به دلیل نقض آشکار مصونیت دیپلماتیک، محکومیت گستردهای را در پی داشت.
اشغال سفارت بلافاصله به بحران گروگانگیری تبدیل شد. ۵۲ دیپلمات و کارمند آمریکایی به مدت ۴۴۴ روز در اسارت دانشجویان باقی ماندند. این دوره طولانی، به یکی از مهمترین سوژههای خبری بینالمللی تبدیل شد و فشار بیسابقهای را بر دولت وقت آمریکا به رهبری جیمی کارتر وارد کرد.
کارتر که تلاشهای دیپلماتیک متعددش برای آزادی گروگانها به شکست انجامیده بود، نهایتاً دستور عملیات نظامی «پنجه عقاب» را صادر کرد. این عملیات نجات در فروردین ۱۳۵۹ در صحرای طبس با ناکامی فاجعهبار مواجه شد؛ سقوط بالگردها و هواپیماها و کشته شدن ۸ نظامی آمریکایی، نه تنها عملیات را متوقف کرد، بلکه تحقیر بزرگی برای ارتش آمریکا و شکست سیاسی برای کارتر محسوب شد.
شکست در طبس، عملاً راه حل نظامی را از دستور کار واشنگتن خارج کرد و بار دیگر بر پیچیدگی و حساسیت این بحران افزود.
از منظر داخلی ایران، اشغال سفارت تأثیر عمیقی بر فضای سیاسی کشور گذاشت. این اقدام، به عنوان «انقلاب دوم» تلقی شد و منجر به تقویت جایگاه نیروهای رادیکال و انقلابیون خط امام در برابر جریانهای لیبرال و میانهرو گردید.
دولت موقت به ریاست مهدی بازرگان، که با اشغال سفارت مخالف بود، نتوانست در مقابل موج حمایت عمومی از این حرکت مقاومت کند و مجبور به استعفا شد. این رویداد، عملاً خط جدایی میان جناحهای سیاسی داخل ایران را مشخص و تثبیت کرد و مسیر انقلاب اسلامی را بیش از پیش به سمت تقابل ایدئولوژیک با غرب سوق داد.
۱۳ آبان که به عنوان روز ملی مبارزه با استکبار جهانی نامگذاری شد، به نمادی از استقلالطلبی و نفی سلطه خارجی تبدیل گشت و همبستگی داخلی را در مقابل آنچه «شیطان بزرگ» نامیده میشد، به اوج رساند.
پایان بحران گروگانگیری نهایتاً پس از ۴۴۴ روز، با امضای بیانیه الجزایر در دی ماه ۱۳۵۹ و با میانجیگری دولت الجزایر میسر شد. بر اساس این بیانیه، ایران متعهد به آزادی گروگانها در ازای تعهد آمریکا مبنی بر عدم دخالت در امور داخلی ایران، آزادسازی بخشی از داراییهای مسدود شده ایران در آمریکا و تأسیس یک دادگاه داوری بینالمللی برای حل و فصل دعاوی مالی دو کشور (دادگاه لاهه) شد.
هرچند آزادی گروگانها یک پیروزی دیپلماتیک برای ایران محسوب میشد، اما تبعات اقتصادی و سیاسی این رویداد برای هر دو کشور سنگین بود. مهمترین پیامد بینالمللی این بحران، قطع کامل روابط دیپلماتیک بین ایران و آمریکا بود که به شکافی عمیق و دائمی تبدیل شد و تمامی کانالهای رسمی تعامل را مسدود ساخت.
در نهایت، اشغال سفارت آمریکا به عنوان نقطه عطفی تاریخی، تأثیرات خود را فراتر از دوران انقلاب بر جای گذاشت. این ماجرا، نهتنها روابط دو کشور را برای دههها تحتالشعاع قرار داد، بلکه به یکی از عناصر اصلی هویت سیاسی جمهوری اسلامی و گفتمان ضدیت با استکبار در منطقه تبدیل شد.
این رویداد، مبنای بسیاری از تحریمهای بعدی آمریکا علیه ایران قرار گرفت و به الگویی برای نحوه مواجهه ایران با قدرتهای غربی در بحرانهای بعدی تبدیل شد.
۴۵ سال پس از این واقعه، سفارت سابق آمریکا در تهران همچنان به عنوان یک موزه و نماد مقاومت باقی مانده و یادآور این نکته است که بحران گروگانگیری، سرآغاز یک رویارویی طولانیمدت و عمیق بود که آثار آن هنوز بر سیاست داخلی و خارجی هر دو کشور هویداست.