آیا حملات اسرائیل به حزب‌الله پیش‌درآمدی برای حمله مجدد به ایران است؟

یورونیوز: تنش میان تهران و بیروت به مرحله‌ تازه‌ای رسیده است؛ جایی که وزیر امور خارجه لبنان دعوت رسمی ایران را رد می‌کند و همزمان اسرائیل با گسترش حملات خود تلاش دارد «سپر نیابتی» ایران را در شمال از میان بردارد.

یوسف رجی، وزیر امور خارجه لبنان روز چهارشنبه دهم دسامبر (۱۹ آذر ۱۴۰۴) اعلام کرد که فعلا دعوتنامه سفر به تهران را نپذیرفته و به جای آن پیشنهاد کرده است که مذاکرات با ایران در یک کشور ثالث بی‌طرف و مورد توافق دو طرف برگزار شود.

به گزارش خبرگزاری دولتی لبنان، آقای رجی دلیل این تصمیم را «شرایط کنونی» عنوان کرد، بدون آنکه جزئیات بیشتری ارائه دهد، و تأکید کرد که این اقدام به معنای رد گفتگو با ایران نیست. هفته گذشته، عباس عراقی، وزیر امور خارجه ایران، از همتای لبنانی خود دعوت کرده بود تا در آینده نزدیک به ایران سفر کند و روابط دوجانبه را بررسی کنند.

موضوع خلع سلاح حزب ‌الله و حملات اخیر اسرائیل به بیروت فراتر از یک موضوع داخلی ساده به نظر می‌رسد و آنطور که هفته نامه «عرب ویکلی» چاپ لندن روز چهارشنبه در مقاله خود توصیف می‌کند: «لبنان در واقع به زمینی سوخته بدل شده که پیام‌ها (و موشک‌ها) میان اسرائیل، ایران و آمریکا رد و بدل می‌شوند.»

ولید جنبلاط، سیاستمدار باسابقه دروزی لبنان، با لحنی صریح اخیرا هشدار داد که کشورش نباید به «صندوق پستی» ارسال پیام میان قدرت‌های خارجی تبدیل شود.

تازه‌ترین پیام اسرائیل به حزب‌الله و ایران، روز ۲۳ نوامبر (دوم آذر ۱۴۰۴) در محله حاره حریک، که گفته می‌شود از مقرهای حزب‌الله در حومه جنوبی بیروت است، رسید. در این حمله هوایی اسرائیل که شخصا توسط بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل تأیید شده بود، یک بلوک مسکونی کاملا تخریب شد و هیثم علی طباطبایی، فرمانده ارشد ایرانی‌تبار تازه منصوب‌شده این گروه شبه‌نظامی، کشته شد.

اسرائیل که با حملات هوایی خود به ایران جسور شده و با وضعیت تضعیف‌شده دشمن لبنانی خود روبروست، دیگر علاقه‌ای به مدیریت تهدید حزب‌الله ندار؛ بلکه قصد دارد آن را از میان ببرد و نتانیاهو سال گذشته به دولت و مردم لبنان هشدار داده بود که یا «کشور خود را از حزب‌الله آزاد کنید» یا اینکه با «ویرانی و رنجی مشابه آنچه در غزه می‌بینیم» مواجه خواهید شد.
«حزب‌الله؛ واجب‌تر از نان و آب برای لبنان»
فاضل ابراهیم، نویسنده این مقاله معتقد است که این تحولات، نگاه ایران به حزب‌الله را به‌طور اساسی تغییر داده است؛ بطوریکه «پیش از حملات ماه ژوئن، حزب‌الله ابزاری برای نمایش قدرت بود، اما اکنون، شاید آخرین سپر موجود برای تضمین بقای جمهوری اسلامی محسوب می‌شود.»

این دیدگاه همچنین توضیح‌دهنده اظهارات علی‌اکبر ولایتی، مشاور ارشد رهبر عالی ایران، است که اواخر نوامبر تأکید کرد «وجود حزب‌الله از نان شب هم برای لبنان واجب‌تر است.»

این اظهارات با واکنش شدید و علنی دولت لبنان مواجه شد. یوسف رجی، وزیر امور خارجه لبنان، سخنان آقای ولایتی را نقض آشکار حاکمیت کشورش دانست و در فرسته‌ای در شبکه ایکس خطاب به همتای ایرانی خود، عباس عراقی، نوشت: «برای ما آنچه از آب و نان واجب‌تر است، حاکمیت، آزادی و استقلال تصمیم‌گیری‌های داخلی ماست.»

او همچنین با انتقاد شدید، شعارهای ایدئولوژیک و برنامه‌های فرامرزی را محکوم کرد که به گفته او کشور لبنان را ویران کرده‌اند.

دولت لبنان دیگر نارضایتی خود را به‌صورت پنهانی منتقل نمی‌کند، بلکه آن را با صدای بلند برای همه اعلام می‌کند. وزیر أمور خارجه لبنان سپس در مصاحبه‌ای با شبکه الجزیره عربی حتی تأکید کرد که «حزب‌الله بدون تصمیم ایران نمی‌تواند سلاح‌های خود را تحویل دهد»، اعترافی آشکار به این واقعیت که کنترل جنگ و صلح لبنان نه در بیروت، بلکه در تهران قرار دارد.
چرخش کارزارهای اسرائیل پس از آتش‌بس غزه
در حالی که تنش‌های لفظی میان بیروت و تهران افزایش یافته است، اسرائیل که در جریان آتش‌بس شکننده در غزه فعالیت‌های نظامی خود را کاهش داده، به‌طور فعال دامنه عملیات خود را به کشورهای همسایه گسترش می‌دهد.

ارتش اسرائیل، علاوه بر هدف گرفتن رهبران حزب‌الله در بیروت، کارزار خود در سوریه را نیز تشدید کرده و با اجرای یک یورش زمینی جسورانه در شهر بیت جن، شمار قابل توجهی تلفات بر جای گذاشته‌اند.

وضعیت کنونی میدان نیز وقوع بیش از پیش درگیری را تشدید می‌کند، به‌ویژه اینکه گزارش‌ها حاکی است که تام براک، نماینده آمریکا در تازه‌ترین هشدار خود به بغداد اعلام کرده است در صورتی که شبه‌نظامیان مورد حمایت ایران در آنجا برای حمایت از حزب‌الله وارد عمل شوند، اسرائیل در حمله به خاک عراق تردید نخواهد کرد.
پیش‌درآمدی برای «دور دوم» حملات علیه ایران
علاوه بر این، این حملات و تهدیدها به نظر می‌رسد پیش‌درآمدی برای «دور دوم» حملات علیه ایران باشند. امیر بارام، مدیرکل وزارت دفاع اسرائیل اخیرا در سخنرانی خود در دانشگاه تل‌آویو هشدار داد که «انباشت سریع قدرت ایران» به این معناست که «همه جبهه‌ها همچنان باز هستند.»

برای اسرائیل (و البته برای ایران) دور بعدی جنگ مستقیم امری اجتناب‌ناپذیر است که باید از نظر فناوری و نظامی برای آن آماده باشد.

نتانیاهو نیز اخیرا هرگونه ابهام درباره این ترتیب عملیات را از میان برد. او در یک مصاحبه اخیر با افتخار گفت که جنگ ماه ژوئن «دانشمندان هسته‌ای برتر و فرماندهی ایران را از میدان خارج کرد» و تهدید فوری «نابودی هسته‌ای» را از بین برد. با این حال، با اذعان به اینکه تهران دوباره برنامه هسته‌ای خود را بازسازی خواهد کرد، او مرحله عملیاتی کنونی اسرائیل را به‌صراحت تشریح کرد: «تمرکز ما اکنون بر محور ایران است … بگذارید کار را همان‌جا تمام کنیم.»

به اعتقاد نویسنده این مقاله در عرب ویکلی، «پیام کاملا روشن است: هنگامی که سپر نیابتی کنار زده شود، مسیر رسیدن به تهران دوباره گشوده خواهد شد.»

از دید تهران، حزب‌الله همچنان نماینده اصلی و کلیدی نیابتی، نزدیک‌ترین و توانمندترین متحد در جبهه شمالی اسرائیل و ستون اصلی «راهبرد پیش‌روی» ایران است. به همین دلیل، جلوگیری از نابودی این گروه به بالاترین اولویت تهران تبدیل شده و این کشور با صرف منابع مالی عظیم در تلاش برای بازسازی توانمندی‌های حزب‌الله است.

مقامات وزارت خزانه‌داری آمریکا می‌گویند که ایران تنها در سال گذشته حدود یک میلیارد دلار به حزب‌الله منتقل کرده است. گفته می‌شود که این بودجه از طریق شبکه‌ای پیچیده و مبهم از صرافی‌ها منتقل می‌شود و با کمک گروهی از مسافران که پول نقد را در چمدان‌ها جابه‌جا می‌کنند تا سیستم بانکی رسمی را دور بزنند، تقویت می‌شود.

این جریان مالی حیاتی به حزب‌الله اجازه می‌دهد در شرایطی که دولت لبنان در حال فروپاشی است، همچنان به خانواده‌های «شهدای» خود مستمری پرداخت کند و نیروهای تازه جذب کند. اما برای اسرائیل، این روند بازسازی یک خط قرمز محسوب می‌شود. از نگاه تل‌آویو، بمباران‌های کنونی صرفاً با هدف حذف فرماندهان حزب‌الله انجام نمی‌شود، بلکه تلاشی است برای زمین‌گیر کردن این سازمان از راه نابودی زیرساخت‌ها و دارایی‌های فیزیکی آن است که ایران با صرف هزینه‌های کلان در حال بازسازی آن‌هاست.
لبنان، ساختمانی در حال سوختن بدون راه فرار
با تسریع برخوردهای اسرائیل با حزب‌الله، رهبران رسمی دولت لبنان از جمله جوزف عون و نواف سلام، به ترتیب رئیس جمهوری و نخست‌وزیر لبنان در موقعیتی قرار دارند که گویی در حال اداره ساختمانی در حال سوختن بدون هیچ راه فراری هستند.

کابینه لبنان در ماه اوت، به‌صورت نمادین به خلع سلاح گروه‌های شبه‌نظامی غیر دولتی رأی داد، اما حزب‌الله این تصمیم را عمدتاً نادیده گرفت و ارتش لبنان نیز بدون آنکه خطر شروع یک جنگ داخلی را به جان بخرد، قادر به اجرای آن نیست؛ جنگی که رئیس جمهوری عون سوگند خورده است از آن جلوگیری کند.

با این که ایالات متحده اعلام کرده است که کمک‌های مالی آن مشروط به خلع سلاح خواهد بود و سفیر تازه و جنگ‌طلب آمریکا، میشل عیسی نیز بر آن تاکید دارد، بیروت فضای محدودی برای مانور دارد.

از آنجا که تل‌آویو و واشینگتن بر این باورند که جنگ ۱۲ روزه پنجره‌ای منحصر به فرد برای پایان دادن به جمهوری اسلامی و شبکه «محور مقاومت» آن یک‌بار برای همیشه ایجاد کرده است، بنابراین هر دو قدرت، دولت لبنان را تحت فشار قرار می‌دهند تا کاری را انجام دهد که نیروی هوایی اسرائیل قادر به تکمیل آن از آسمان نیست.

فاضل ابراهیم، نویسنده این مقاله معتقد است که موج خشونت در لبنان به شاخصی تبدیل شده است که افزایش احتمال بروز یک جنگ مستقیم دوم میان اسرائیل و ایران را نشان می‌دهد.

اسرائیل روی این حساب باز کرده است که بتواند شبکه نیابتی ایران را پیش از آنکه تهران توان نظامی پیش از ۷ اکتبر حزب‌الله را دوباره احیا کند، از هم فرو بپاشد.

در مقابل، تهران بر اصل معکوس تکیه کرده است؛ اینکه با جلوگیری از روند خلع سلاح، زمان بیشتری بخرد، توان رزمی حزب‌الله را تقویت کند و اسرائیل را به باتلاق لبنان بکشاند تا نیروهای دفاعی اسرائیل به اندازه‌ای فرسوده شوند که جمهوری اسلامی بتواند قدرت خود را دوباره بازیابی کند.
+9
رأی دهید
-4

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۴۵
    antifascism - تهران، ایران
    ایشالا که اینطوره
    3
    3
    ‌چهارشنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۲۶
    romano - تهران، ایران
    پیش درآمد در موسیقی به قطعه شروع گفته میشود پیش درآمد را قبلا شنیدیم نوازنده استعداد نداشت. تمامی قدرت نیروی زمینی اسرائیل آنچیزی بود که در غزه دیدید پنجاه و پنج گردان بعلاوه کل ذخیره تمامی قدرت عملیاتی و هوایی جاسوسی و پشتیبانی اسرائیل بعلاوه حمایت آمریکا و ناتو و کشورهای اطراف هم همان چیزی بود که مجددا دیدید. ایران در آن نبرد از حداکثر ۳۰ درصد توان خود استفاده کرد شاید هم کمتر (اسرائیل خیلی خوش شانسه با ایران هم مرز نیست). در هرگونه حمله دیگر اگر صنایع یا زیر ساختهای حساس ایران صدمه ببیند چیزی از اسرائیل سالم نخواهد ماند. ایران از درگیری ۱۰۰ درصدی اجتناب کرد چون نمیدانست نبرد برای چه مدت طول خواهد کشید و آیا ناتو ورود خواهد کرد یا خیر آیا حمله اتمی وجود خواهد داشت یا خیر. نرخ شلیک ایران بسیار آرام و متناسب بود همان هم زیر ساختهای حیاتی اسرائیل را مخصوصا در روزهای آخر با از دست رفتن پدافند اسرائیل نابود کرد (ترامپ به دادش رسید). این مقالات برای تغییر روایت نوشته میشوند بهرحال حداقل برتری هژمونیک مطبوعاتی اسرائیل باید حفظ شود. زدیم بد خوردند بازهم بیایند بدتر خواهند خورد. ارتش پارس
    2
    2
    ‌چهارشنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.