روایت تازه افسران اسرائیلی: اشتباه کردیم؛ میتوانستیم قبل از ۷ اکتبر رهبران حماس را نابود کنیم
+3
رأی دهید
-1
ایندیپندنت فارسی: گزارشهای تازه و شهادت افسران ارشد ارتش اسرائیل نشان میدهد که در دو سال منتهی به حمله ۷ اکتبر، فرصتهای مهمی برای هدف قرار دادن رهبران ارشد حماس، از جمله محمد ضیف و یحیی سنوار وجود داشته، اما به دلیل تصمیمگیری سیاسی و نظامی برای «حفظ آرامش غزه» این طرحها رها شده است.این شهادتها به کمیته تحقیقی به ریاست سامی ترگمان، ژنرال بازنشسته ارتش اسرائیل ارائه شدهاند. بر اساس گفتههای افسران، فرماندهی جنوبی ارتش اسرائیل دستکم دو بار طرحهای عملیاتی مشخصی برای ترور این دو چهره کلیدی حماس ارائه کرده بود، اما مقامهای سیاسی و برخی فرماندهان نظامی اجازه پیشبرد آنها را ندادند.
بهویژه آویو کوخاوی، رئیس وقت ستاد کل، خواستار تمرکز اصلی ارتش بر جبهه شمالی و تهدیدهای جمهوری اسلامی ایران و حزبالله بود. همزمان، رهبری سیاسی اسرائیل بارها به ارتش تاکید کرده بود که در دورههای آرامش غزه، هیچ اقدام پیشدستانهای انجام نشود.
اطلاعاتی که پس از عملیات زمینی سال گذشته و از رایانههای حماس در غزه استخراج شد، نشان میدهد که این گروه از عید پسح یهودیان در سال ۲۰۲۳ تا روز استقلال همان سال، بهطور جدی به اجرای طرح حمله بزرگ خود با نام «دیوار اریحا» فکر میکرد. تحلیلگران میگویند زمانبندی احتمالی این عملیات با تشدید شکافهای سیاسی و اجتماعی در اسرائیل، ناشی از اختلاف بر سر اصلاحات قضایی دولت نتانیاهو، مرتبط بوده است.
کمیته تحقیق ارتش اسرائیل همچنین اسناد و پیشنهادهای مطرحشده در اسرائیل را بررسی کرده است؛ از جمله طرحهایی که بین سال ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۳ برای ترور سنوار و ضیف مطرح شده بود. ماه مارس امسال روزنامه یدیعوت آحارونوت و وبسایت واینت، برای نخستینبار وجود این طرحها را افشا کردند.
طرح چهارمرحلهای برای ضربه بزرگ به حماس
یکی از افسران ارشد شهادت داده است که فرماندهی جنوب، علاوه بر طرح محدود برای ترور ضیف و سنوار، یک طرح گستردهتر نیز در اوایل دهه ۲۰۲۰ تهیه کرده بود. این طرح چهار مرحله داشت که شامل «غافلگیری اولیه با ترور همزمان ضیف، سنوار و چند فرمانده گردان حماس»، «حملات هوایی سنگین به سایتهای شناساییشده ساختوساز نظامی حماس»، «عملیات هوایی گسترده علیه مواضع کلیدی حماس و جهاد اسلامی»، و همچنین «مانور زمینی محدود با سه لشکر منظم ارتش برای پاکسازی مناطق پرتاب موشک» بود.
این طرح با وجود ضربه سنگینی که میتوانست به حماس وارد کند، هرگز با هدف «سقوط کامل حکومت حماس» طراحی نشده بود؛ سیاستی که سالها بود در سطح سیاسی دولت اسرائیل وجود داشت و بر اساس آن، حفظ حکومت حماس در غزه را نوعی «تضمین ثبات نسبی» و راهی برای اجتناب از مسئولیت اداره مستقیم غزه میدانستند.
روایتهای متناقض
یکی دیگر از افسران ارشد روایتی متفاوت ارائه کرده است. او میگوید نخستین فرصت در مه ۲۰۲۲ ایجاد شد؛ زمانی که فرماندهی جنوب تنها طرح محدود ترور سنوار و ضیف را پیشنهاد کرد. این طرح پس از حمله مرگبار در شهر العاد و سخنرانی تحریکآمیز سنوار، معروف به «سخنرانی تبر»، که در آن فلسطینیها را به کشتن اسرائیلیها با هر ابزار ممکن تشویق کرده بود، مطرح شد.
به گفته این افسر، پیشنهاد از سوی شاباک مطرح شده بود، اما به دلیل تداوم سیاست اسرائیل مبنی بر «تضعیف، اما حفظ» حماس در غزه، طرح رد شد. یکی از اصول ثابت سیاست امنیتی اسرائیل این بوده که صحنههای کرانه باختری و غزه نباید به یکدیگر پیوند بخورند و عملیات در یکی از این دو جغرافیا نباید موجب انفجار در دیگری شود.
فرصت دوم در ۲۰۲۳ و مخالفت مستقیم فرمانده کل ارتش
فرصت دوم و مهمتر، میان عید پسح و روز استقلال ۲۰۲۳ پدید آمد؛ زمانی که پرتاب موشکها و تحریکات مرزی حماس افزایش یافته بود. فرماندهی جنوب بار دیگر طرح هدفگیری رهبران حماس را مطرح کرد. شاباک نیز به گفته شاهدان، از آن حمایت میکرد، اما هرتزی هالوی، رئیس جدید ستاد کل ارتش، با آن مخالفت کرد و گفت که سیاست ثابت دولت همچنان «مصونیت عملی» برای رهبری حماس است.
طبق شهادتها، هالوی به تولیدانو اجازه داد طرح را بیشتر توسعه دهد، اما به شرطی که این طرح نه فقط در زمان آرامش -که امکان شناسایی همزمان ضیف و سنوار بیشتر است-، بلکه در دورههای تنش نیز قابل اجرا باشد. به باور مقامهای نظامی، نتانیاهو تنها در صورت بالا گرفتن تنش، چنین عملیات حساسی را تایید میکرد.
افسران تاکید کرده بودند که ضیف و سنوار سالهاست هرگز با هم ظاهر نمیشوند و شناسایی همزمان آنها بسیار دشوار است.
کمبود هماهنگی
شاهدان گفتهاند تولیدانو هرگز همه نهادهای ضروری، از جمله نیروی هوایی و شاباک را برای پیشبرد طرح در سطح لازم به کار نگرفت و همین امر موجب شد طرح به مرحلهای نرسد که تصمیمگیرندگان سیاسی را قانع کند. همچنین گفته شده که فرماندهی جنوب جزئیات طرح «دیوار اریحا» از سوی حماس را هرگز به رئیس ستاد کل یا کابینه امنیتی ارائه نکرد.
در آن مقطع، اسرائیل عمدتا بر تهدیدات ایران و حزبالله متمرکز بود. نفوذ یک عامل تروریستی از لبنان و انفجار در نزدیکی «مفترق مگیدو» در مارس ۲۰۲۳، که یک اسرائیلی را بهشدت زخمی کرد، آمادگی اسرائیل برای جنگ احتمالی در شمال را سرعت بخشید. به گفته افسران، دولت بارها به ارتش دستور داده بود که غزه باید «به هر قیمت ممکن» آرام نگه داشته شود.
طرح ناکام چه بود؟
افسران گفتهاند در طرح پیشنهادی، عملیات هوایی هماهنگی پیشبینی شده بود که در نهایت باعث نابودی مراکز فرماندهی حماس و کشتهشدن فرماندهان میانی میشد؛ عملیاتی که هدفش نابودی کامل حماس نبود، اما به گفته آنان دو سال جنگ زمینی در غزه هم نتوانست به چنین هدفی برسد.
آنها میگویند وظایف لشکرها کاملا مشخص بود و کل عملیات حدود دو هفته طول میکشید. بحثها در ستاد کل «شدید و پرتنش» توصیف شده است. در میانه ۲۰۲۳، ارتش این کشور آمادهسازی برای یک جنگ چندجبههای با حزبالله و جمهوری اسلامی را در اولویت قرار داده بود و نگران ذخایر سامانه گنبد آهنین بود. همچنین ترس از تلفات احتمالی در یک عملیات پیشدستانه، نقشی مهم در تصمیمگیری داشت؛ ترسی که امروز و پس از حمله ۷ اکتبر به گفته افسران، «محاسبات را کاملا تغییر میدهد».