حمله تمسخرآمیز کیهان به پزشکیان: سخنان رئیس جمهور «نه افقی دارد، نه گره میگشاید»
+0
رأی دهید
-2
فرارو- اظهارنظر برخی مقامات دولتی در زمینه مشکلات و راهحلها و یا پاسخگویی به سؤالات و انتقادات مخاطبان، نیازمند بازنگری جدی است. برخی اظهارات آقای رئیسجمهور است که نه افقی نشان میدهد، نه مشکلی را حل میکند، نه حاکی از داشتن راهحل و برنامه است و نه گزارش اقدامات دولت.روزنامه کیهان در اخبار ویژه خود به انتقاد از صحبتهای رئیسجمهور پرداخته و آنها را یأسآور خوانده است.
در این بخش آمده است: اظهارنظر برخی مقامات دولتی در زمینه مشکلات و راهحلها و یا پاسخگویی به سؤالات و انتقادات مخاطبان، نیازمند بازنگری جدی است تا اولاً معطوف به واقعیتها باشد و نه خلاف واقع، ثانیاً کارشناسی باشد نه کلیگویی و روایت وارونه، و ثالثاً امیدوارکننده باشد و نه یأسآفرین و رابعاً بیان برنامههای در حال اجرا باشد و نه سخن گفتن از موضع منتقد و یا اپوزیسیون.
مرور برخی اظهارنظرها در این زمینه نشان میدهد که برخی مدیران، نقطه پمپاژ قضاوت منفی درباره توانمندی دولت هستند و حال آنکه انتظار میرود منطق «میشود»، «میتوانیم»، «برنامه داریم» و «در حال اقدام براساس برنامه برای حل مشکل هستیم»، بر رویکرد گفتاری مدیران دولت حاکم باشد.
به عنونان نمونه در حالی که مردم انتظار دارند برنامه دولت برای مهار گرانیهای افسارگسیخته و بیمبنا ارائه شود، سخنگوی دولت میگوید: تثبیت قیمتها به عنوان اشتباهی در دولتهای قبل انجام گرفت.
دید علمی کافی در این زمینه نداشتند و فکر کردند اگر قیمت کالا ثابت باشد، داریم به مردم کمک میکنیم.
این اظهارات در حالی است که دستگاههای اقتصادی دولت عملاً تنظیم بازار و نظارت بر قیمتها را رها کردهاند و برخی اقلام نه سالی یکبار بلکه ماهی چندبار گران میشوند و مدیران ذیربط در وزارت جهاد کشاورزی و اقتصاد و صمت و… هم لبخند رضایت میزنند.
از نکات قابلتامل، برخی اظهارات آقای رئیسجمهور است که نه افقی نشان میدهد، نه مشکلی را حل میکند، نه حاکی از داشتن راهحل و برنامه است و نه گزارش اقدامات دولت:
- قربان خدا بروم، به هر شکلی دارد ما را میچلاند.
- راهحل رفع ناترازیها، وفاق ملی است.
- من در مجلس بودم کسی ما را تحویل نمیگرفت الان رئیسجمهور شدم همان آدم قبلی هستم. مگر من کی هستم که بیایم شهر شما را ببینم؟ خیال میکنید من بیایم ببینم معجزه میکنم؟ شما خودتان مشکلات را ببینید و آنها را حل کنید.
- اقتصاد با دستور اداره نمیشود. «باید» با ارائه راهکارهای مناسب، روندهای اجرائی فعلی را اصلاح کنیم.
- تلاش برای حذف کامل قیمتگذاری دستوری در دستورکار است. چراکه دستور با علم اقتصاد همخوانی ندارد.
- از روزی که آمدیم هر روز یک بلایی سر ما آوردند.
- این گوی و این میدان هر کسی میتواند مشکلات را حل کند بیاید حل کند. مگر من کیام؟ من تا دیروز نماینده مجلس بودم.
- من اصلاً دنبال رئیسجمهور شدن نبودم. میخواستم مردم به صحنه بیایند.
- من سهبار در ارومیه درخواست دادم، استخدام نکردند.
- روی طلا خوابیدیم و گرسنه هستیم.
- ترکیه و ژاپن و کره، نفت و گاز ندارد و وضعیت آنها از ما بهتر است. ما نفت و گاز داریم ولی گرسنه هستیم، مشکل داریم. گیر و مشکل کجاست؟
- یک زمانی میگفتند ارومیه، پاریس ایران است؛ حالا ببینید چه کارش کردهایم. حالا یکی دیگر میآید پاریس ایران را میکند افغانستان.
- هر چقدر بتوانیم به شما کمک میکنیم، ولی شما منتظر کمک ما نباشید (یکی از حضار: نشد که؛ هم میگویید کمک میکنید هم میگویید کمک نمیکنید!).
- سالهای گذشته برای کالاهای اساسی ۱۵ تا ۱۸میلیارد دلار هزینه میشد، الان ما فقط ۸میلیارد دلار تا پایان سال در اختیار داریم. خب سؤال این است که از کجا باید تامین کرد؟ بعد هم میگوییم باید مقاومت کنیم که البته باید مقاومت کنیم.
- با مدیری که میگوید «نمیشود»، نمیشود کار کرد.
سؤال مهم این است که مردم و نخبگان و فعالان اقتصادی و کارآفرینان و اقشار مختلف مردم باید از این قبیل ادبیات کلیگویانه، فرافکنانه، سیاهنمایانه و بعضاً نادرست چه چیزی را باید برداشت بکنند؟
کدام اقتصاد و مدیریتی بدون دستور اداره میشود که برخی مدیران دولتی برای توجیه بیعملی یا سوءتدبیرهای خود مدام توی سر «دستور» میزنند و حال آنکه دائماً دستورهای مستقیم یا غیرمستقیم گرانکردن اقلام و خدمات از سمت همین مدیران صادر میشود؟!
ارز و خودرو و نان و لبنیات و دارو و برخی کالاهای اساسی و گاز و برق و بلیتهای مسافرتی و… در همین یکسال گذشته چقدر گران شدهاند و نقش بخشنامههای دولتی در این میان چه بوده است؟
۹۶میلیارد دلار ارز حاصل از صادرات به کشور بازنگشته و مدیران دولتی به جای اینکه گریبان شرکتها (به ویژه شرکتهای دولتی) را در اینباره بگیرند، از کمبود منابع ارزی مینالند یا دائماً سراغ گرانسازی اقلام مختلف برای تامین بودجه میروند.
انواع تسهیلات ارزی و ریالی به شرکتهای گوناگون دولتی و غیردولتی واگذار میشود اما کمتر پیگیری میشود که سرنوشت و سرانجام آن تسهیلات یا بودجهها چه شد؟ اینجاست که دلالان- به علاوه اخلالگران رسانهای مرتبط با اتاق جنگ اقتصادی دشمن- بازار را به هم میریزند و مدیران دولتی ذیربط هم حداکثر نقش تماشاچی را به جای مسئول تنظیم بازار و مهار قیمتها ایفا میکنند، اگر خود دخیل در بههمریختن ثبات قیمتها نباشند!
به عنوان یک نمونه، در زمینه نهادههای دامی که نقش مهمی در بازار مرغ و گوشت دارد، دبیر اتحادیه واردکنندگان نهادههای دامی گفته است: از دیماه سال گذشته به رئیسجمهور و معاون رئیسجمهور و وزیر جهاد کشاورزی مکاتبه کردیم و هشدار داده بودیم و کمبود نهاده و مرغ کیلویی ۱۷۰هزار تومان را پیشبینی کرده بودیم؛ اما توجهی نکردند.
محور قرارگرفتن سیاست بنگاههایی که دنبال منافع خودشان هستند دلیل گرانی قیمت است و دولت باید آگاه باشد و منفعت ملی را در نظر بگیرد.
همچنین نهاوندی، عضو هیئتمدیره اتحادیه واردکنندگان نهادههای دام و طیور میگوید: پارسال و در دولت قبل جو، ذرت و کنجاله سویا به فراوانی و ارزان در اختیار دامداران بود ولی از آغاز کار وزیر فعلی، همهچیز خراب شد.
تنها عامل گرانی شدید محصولات کشاورزی در یک سال گذشته تغییر مدیریت در وزارت جهاد کشاورزی است/ پارسال قیمت مرغ سفره مردم کیلویی ۸۵هزار تومان بود، الان ۱۴۵هزار تومان است، مقصر این گرانی وزیر کشاورزی است.
در زمینه نوسان قیمتها در بازار اقلام اساسی و مصرفی، بهرامی ارض اقدس، عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی تهران هم تاکید کرده است: آقای وزیر جهاد کشاورزی، این شما هستید که رکورد قیمت برنج ۴۰۰هزار تومانی را خلق کردید. اگر وزارت بازرگانی داشتیم اجازه نمیداد بازار برنج اینگونه باشد.
صدها واردکننده برنج، برنج خود را در دبی ذخیره میکنند و به محض آزادسازی واردات، آن را در بازار میریزند. مگر میشود یک واردکننده ۴روزه برنج وارد کند؟ مگر میشود شما وزیر جهاد کشاورزی باشی و کاری با قیمت برنج نداشته باشی؟ پس برای چه اختیارات بخش بازرگانی کشاورزی را گرفتهای؟
اجمالاً اینکه در هیچ اقتصاد بازار آزادی و سوپرسرمایهداری هم، مدیران دولتی اینچنین خود را فاقد مسئولیت نسبت به روند تولید و مصرف و بازار نشان نمیدهند و اجازه هم ندارند که به جای برنامهریزی مشخص و اقدام و عمل و گزارش عملکرد، به کلیگویی بپردازند.
مدیریت اقتصادی، در مثل، مانند کشت و آبیاری و برداشت مکانیزه محصولات است و نه کشاورزی دیمی؛ هرچند که حتی کشت دیم هم با همه نواقصش، برنامهریزی خود را دارد و کشاورزی به جای اقدام و عمل، نمینشیند تا دست روی دست بگذارد و از زمین و زمان و روزگار بد بگوید!