آقای رییسجمهور میدانید چرا ژاپن، ژاپن شد و ایران به قهقرا رفت؟
+4
رأی دهید
-1
ژاپن چه کرده است؟ فکر کنید اینجا ژاپن است و بقیه را از نگاه خود کنار بگذارید. اگر چنین شود، همه امور حل خواهد شد.» این جملات را مسعود پزشکیان، در دیدار فعالان فرهنگی کهگیلویه و بویراحمد، گفته است.ایران وایر: پژمان تهوریمسعود پزشکیان، رییسجمهور ایران، روز پنجشنبه ۱۳آذر۱۴۰۴، در دیدار فعالان فرهنگی کهگیلویه و بویراحمد، گفته: «چه کسی گفته اگر خارجیها کمک نکنند نمیتوانیم؟ دیگران چه کردهاند که ما نمیتوانیم؟ تصور اینکه یک نفر آدم توانمندی عجیبی دارد و دیگران نمیتوانند، اشتباه است. همه شما توانمند هستید. اگر نگاه از بیرون برداشته شود، همهچیز سامان مییابد. ژاپن چه کرده است؟ فکر کنید اینجا ژاپن است و بقیه را از نگاه خود کنار بگذارید. اگر چنین شود، همه امور حل خواهد شد.»
آیا ژاپن بدون کمک خارجی ژاپن شد؟ آیا ژاپن مسیر توسعه را در انزوا طی کرد؟ آیا ژاپن بدون اصلاحات ساختاری و بدون دوستی با آمریکا، ژاپن امروزی بود؟
ژاپن پس از حمله هستهای آمریکا چگونه سربلند کرد؟
ژاپن پس از بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی در سال ۱۹۴۵ توسط آمریکا، با نابودی کامل اقتصادش مواجه شد. ۶۰ درصد زیرساختهایش از بین رفت. گرسنگی، فروپاشی صنعتی و سقوط ارزش پول این کشور، ژاپن را در نقطه صفر بازسازی قرارداد؛ اما این کشور توانست ظرف ۲۵ سال تولید ناخالص ملی خود را به ۹ برابر افزایش دهد، صادراتش ۲۲ برابر افزایش یافت و به دومین اقتصاد جهان تبدیل شد. پرسش اصلی این است که این جهش اقتصادی چگونه ممکن شد؟
تحقیقات نشان میدهد ژاپن پس از حمله اتمی، بهجای دشمنی با آمریکا و بهجای کینهورزی با این کشور مهاجم، اصلاحات ساختاری عمیقی مبتنی بر «برنامه آمریکایی-ژاپنی پس از جنگ» را در دستور کار قرارداد. دست به اصلاحات ارضی برای قدرت بخشی به کشاورزان و افزایش بهرهوری زد، اتحادیههای کارگری را ایجاد کرد و قانون اساسی جدیدی با تاکید بر دموکراسی و حقوق مدنی نوشت و ارتش را محدود و بودجه نظامی را کاهش داد و تمرکز خود را بر اقتصاد و توسعه قرارداد.
ژاپن که پیش از حمله اتمی آمریکا نیز تمرکز بالایی بر توسعه آموزش داشت، پسازاین حمله نیز در کنار اصلاحات ساختاری، سرمایهگذاری عظیمی در آموزش، فناوری و نیروی انسانی انجام داد. آموزش رایگان و اجباری را توسعه داد، دانشگاههای مهندسی و مراکز تحقیقاتی را تقویت کرد و تربیت نسل جدیدی از مهندسان، تکنسینها و مدیران صنعتی را در دستور کار قرارداد.
ژاپن با تدوین سیاست صنعتی هوشمندانه، وزارت صنایع و تجارت را مکلف کرد تا مسیر صنعتی این کشور را دنبال کند. هدفگذاری ژاپن بر صنایع استراتژیک، وادار کردن شرکتها به رقابت جهانی، محدود کردن صنایع ناکارآمد قرار گرفت و یک هماهنگی اصولی میان بانکها، شرکتها و دولت ایجاد کرد تا بتواند اهداف را محقق سازد.
ژاپن بهخوبی دریافته بود که برای تولید ثروت باید کالاهایی پیچیده، دقیق و رقابتی تولید کند، لذا تولید خودروهای کممصرف و بادوام، دستگاههای الکترونیکی باکیفیت، رباتیک، فولاد پیشرفته و کشتیسازی را در دستور کار قرارداد و توانست بازار جهانی، خصوصا بازار آمریکا را در دست بگیرد.
علاوه بر همه این موارد، مهم این است که بدانیم:
ژاپن چگونه با فاجعه بمباران هستهای «کنار آمد»؟
چطور از آمریکا که بمب را انداخت، به متحد استراتژیک رسید؟
این دوستی چقدر در توسعه اقتصادی ژاپن نقش داشت؟
ژاپن بعد از بمباران اتمی، شکست را پذیرفت، هویت نظامی خود را کنار گذاشت، قانون اساسی را از نو نوشت، ارتش تهاجمی را منحل و سیاست «صلح و توسعه» را جایگزین کرد؛ اما ایران نهتنها شکست را انکار میکند بلکه ادعای پیروزی هم داردبعد از حمله اتمی آمریکا، ژاپن با کشوری ویرانشده مواجه بود، خطر قحطی سراسری جدی بود؛ اما ژاپن برای عبور از این بحران، از کمکهای آمریکا برای تامین غذا، دارو و سوخت استقبال کرد؛ یعنی ژاپن بهجای اینکه به آمریکا به چشم یک دشمن بنگرد به یک «منبع بقا» نگاه کرد و با «پذیرش شکست»، یک هویت تازه برای خود تعریف کرد که صلحدوستی، محور اصلی آن بود.
ژاپن در همکاری با ژنرالهای آمریکایی، امپراتوری خود را حفظ کرد، اما یک قانون اساسی جدید با یک نظام سیاسی مبتنی بر دموکراسی، انتخابات آزاد و پاسدار حقوق زنان، آزادی احزاب و اتحادیههای بنا کردند و در اصل ۹ قانون اساسی، ورود ژاپن به جنگ و داشتن ارتش تهاجمی را منع کردند.
شاید از روی اجبار، شاید هم برمبنای منطق، ژاپن تصمیم گرفت از دشمن هستهای خود یک متحد استراتژیک بسازد. ژاپن برای رهایی از سلطه بلوک شرق یعنی شوروی و چین، چتر امنیتی آمریکا را ترجیح داد و پیمان امنیتی سانفرانسیسکو را با آمریکا امضا کرد و پذیرفت که آمریکا پایگاه نظامی خود را در این کشور حفظ کند.
درواقع ژاپن با نزدیکی به آمریکا رسما اعلام کرد ممکن است ازنظر احساسی، آمریکا را دوست نداشته باشند اما ازنظر استراتژیک با این کشور همپیمان شدند تا نهتنها خود را از نابودی نجات دهند بلکه از این اتحاد حداکثر استفاده اقتصادی را ببرند و همین هم شد دوستی با آمریکا در توسعه این کشور نقش مهمی داشت.
ژاپن بین سالهای ۱۹۴۶ تا ۱۹۵۲ بالغبر ۲.۲ میلیارد دلار آن زمان از آمریکا کمک مالی دریافت و آن را صرف بازسازی صنعتی، خرید ماشینآلات، انرژی، حملونقل، غذا، دارو و نیازهای اولیه کرد. کمکی که درواقع مبنای برنامهریزی این کشور برای توسعه بود.
این تنها کمک آمریکا به ژاپن در پروسه توسعه نبود، آمریکا در جریان جنگ با کره، حجم عظیمی از کالا و خدمات موردنیاز خود را از ژاپن خرید که گفته میشود آن زمان حدود ۲۷ درصد کل صادرات ژاپن را تشکیل میداد. درنتیجه تولید صنعتی ژاپن ۵۰ درصد رشد کرد و این کشور در سال ۱۹۵۲ توانست به سطح زندگی پیش از جنگ بازگشت. بهطوریکه وزارت خارجه ژاپن رسما اعلام کرد جنگ کره «اولین رونق بزرگ اقتصادی پس از جنگ را از طریق سفارشها ویژه برای این کشور ایجاد کرد.»
ژاپن بهواسطه امضای پیمان امنیتی با آمریکا و قبول ممنوعیت داشتن ارتش تهاجمی در قانون اساسی جدید، عملا ثروت خود را بهجای خرید تجهیزات نظامی و توسعه ارتش، صرف آموزش، زیرساخت، صنعت و پژوهش کرد و امنیت خود را نیز با واگذاری پایگاه نظامی به آمریکا و پیمان امنیتی تضمین کرد.
بازار آمریکا در دوران جنگ سرد، به مهمترین مقصد صادرات ژاپن تبدیل و این کشور توانست بازار این کشور را در اختیار بگیرد و از سوی دیگر، دانش کارشناسان آمریکایی را به ژاپن منتقل کرد. انتقال سیستمهای کنترل کیفیت آمریکایی به کمپانیهای ژاپن، کمک بزرگی برای این شرکتها برای تابآوری، رشد و توسعه بود.
پیوند آمریکا و ژاپن، عملا باعث تقویت ین ژاپن هم شد چراکه ین با ثبات ارزی ناشی از صادرات تضمینشده بود. علاوه بر این آمریکا شرایط عضویت ژاپن در IMF، GATT و بعداً OECD را فراهم و این کشور را به قلب اقتصاد سرمایهداری جهانی وصل کرد.
درواقع اتحاد با آمریکا، تنها باهدف تامین امنیت صورت نگرفت، بلکه ژاپن راهی برای دسترسی به بازار جهانی، فناوری و نظم اقتصادی جهانی پیدا کرد. هرچند اتحاد با آمریکا تنها عامل موفقیت و توسعه ژاپن نبود و حتما باید به پیشینه صنعتی و سرمایهگذاری گسترده ژاپن در آموزش و بها دادن این کشور به سیاست صنعتی هوشمند و فرهنگ سختکوشی و نظم آنها نیز اهمیت داد. ژاپن با سرمایهگذاری روی نیروی انسانی خود و تمرکز روی فناوری و تولید باکیفیت گام مهمی در جهت توسعه برداشت.
چرا جمهوری اسلامی ایران نتوانست و نمیتواند مثل ژاپن عمل کند؟
برای پاسخ به این پرسش کافی است به نوع مواجهه ژاپن و ایران به حمله هستهای آمریکا (اولی بمباران هستهای شد و دومی مراکز هستهایاش بمباران شد) نگاه کنید تا چرایی ژاپن شدن ژاپن و پسرفت ایران را دریابید:
اول: ژاپن بعد از بمباران اتمی، شکست را پذیرفت، هویت نظامی خود را کنار گذاشت، قانون اساسی را از نو نوشت، ارتش تهاجمی را منحل و سیاست «صلح و توسعه» را جایگزین کرد؛ اما ایران نهتنها شکست را انکار میکند بلکه ادعای پیروزی هم دارد. علی خامنهای ۷ آذر ۱۴۰۴ میگوید: «ملت ایران در جنگ ۱۲ روزه هم آمریکا و هم اسراییل را شکست دادند، آمدند، شرارت کردند اما کتک خوردند و دستخالی برگشتند.» نپذیرفتن شکست یا خطای راهبردی سبب شده که جمهوری اسلامی سیاستهای خود را اصلاح نمیکند و بر مسیر باطل گذشته اصرار میورزد و مهمتر اینکه استراتژی خود را بر «بقاء» گذاشته نه توسعه. بهطوریکه هر دو رهبر جمهوری اسلامی اصرار دارند که «حفظ نظام اوجب واجبات است.»
دوم: ژاپن با آمریکا برخورد احساسی نکرد و به یک انتخاب مصلحتی-استراتژیک دست زد و پذیرفت که بدون آمریکا امنیت و امکان رشد باثبات ندارد، لذا متحد آمریکا شد و همین اتحاد ستون اصلی توسعه اقتصادیاش شد؛ اما ایران بر دشمنی با آمریکا و نزاع دائمی اصرار دارد. چراکه ایدئولوژی محوری را جایگزین اقتصادمحوری کرده است.
سوم: ژاپن با تحقق صلح، یک دولت مدرن، حرفهای و پاسخگو تشکیل داد، ثبات در قانونگذاری، شفافیت و پاسخگویی را افزایش داد و با بها دادن به متخصصان، مافیای اقتصادی-سیاسی را محدود کرد ولی جمهوری اسلامی در اولین قدم یک زندانی مشهور به فساد اقتصادی (بابک زنجانی) را آزاد و به او میدان داد. درواقع به فساد ساختاری و رانت بیشتر بها میدهد.
چهارم: ژاپن پس از شکست، ایدئولوژی امپراتوری را کنار گذاشت و منطق حکمرانی یعنی کارآمدی، توسعه و صلح و فرهنگ کار حرفهای را در دستور قرارداد، اما جمهوری اسلامی کماکان بر ایدئولوژی شکستخورده خود اصرار دارد و هرچه از جنگ ۱۲ روزه بیشتر فاصله میگیریم بیشتر به تنظیمات غلط کارخانه بازمیگردد. بهطوریکه هم رهبر و هم رئیس قوه قضاییه و هم نمایندگان مجلس مجدد خط رویارویی با جامعه در حوزه «حجاب و عفاف» را در پیشگرفته و دستور تشدید بگیروببند صادر میکنند.
پنجم: ژاپن پس از شکست، سعی کرد رابطه دولت با جامعه را بهبود بخشد، اعتماد اجتماعی را بازسازی کند، درنتیجه آزادی احزاب و رسانهها را پذیرفت اما در ایران، تقویت همبستگی ملی در حد شعار باقی ماند، نه زندانیان سیاسی مشمول عفو شدند و نه حقوق مردم احیاء شد و نه فیلترینگ اینترنت برداشته شد. برعکس، آمار اعدامها بالا رفت.
ششم: ژاپن پس از قبول شکست، استراتژی ادغام در اقتصاد جهانی را در دستور کار قرارداد. استانداردهای بینالمللی را پذیرفت، با بازارهای جهانی وارد تعامل شد و به عضویت GATT، IMF، OECD درآمد. ولی ایران، نهتنها خود را به اقتصاد جهانی نزدیک نکرد بلکه با ناتوانی در تعامل با غرب، با تشدید تحریمها و بازگشت تحریمهای سازمان ملل مواجه شد. درواقع ژاپن پس از شکست، ظرفیت خود را صرف آینده کرد، اما ایران هر چه داشته و دارد را پای حفظ وضع موجود ریخته است و نه شکست را میپذیرد و نه حتی برای نجات خود حاضر است دست به اصلاحات ساختاری بزند.
آیا جمهوری اسلامی بدون اصلاحات ساختاری، میتواند برخی از دستاوردهای ژاپن را رقم زند؟
برای پاسخ به این پرسش باید به پرسش دیگری پاسخ داد، یعنی بدانیم ایران چه برتریای نسبت به ژاپن دارد که میتواند با اتکا به آن و بدون اصلاحات ساختاری، برخی از دستاوردهای ژاپن را محقق سازد.
برخلاف ژاپن، ایران از منابع طبیعی سرشاری برخوردار است. ایران یکی از بزرگترین ذخایر نفت و گاز جهان را دارد و ازنظر برخورداری از منابع طبیعی، بارها از ژاپن قویتر است. موقعیت ژئوپلتیک ایران به ژاپن برتری دارد. ایران در چهارراه واقعی تجارت جهانی قرار دارد و میتواند حلقه وصل هند و چین به اروپا و مدیترانه باشد. ایران میتوانست یکی از مهمترین کریدورهای تجاری جهان باشد.
برخلاف ژاپن که کشوری پیر بهحساب میآید، ایران کشوری جوان است که اگر میتوانست جلوی مهاجرت نخبگان را بگیرد، ازنظر نیروی انسانی در وضعیت بسیار مطلوبی قرار داشت. تنوع اقلیمی ایران یک مزیت نسبی به ژاپن به شمار میآید و …
جمهوری اسلامی ایران به دلیل همین مزیتها حتی با همین ساختار معیوب میتوانست برخی از دستاوردهای ژاپن را محقق کند، مثل:
* آموزش مهارت و بهبود کیفیت نیروی انسانی (تقویت کیفی مدارس فنی-حرفهای، تقویت مهارتآموزی، افزایش آموزشهای کاربردی و صنعتی و توسعه کسبوکارهای کوچک مهارت محور)
آیا ژاپن بدون کمک خارجی ژاپن شد؟ آیا ژاپن مسیر توسعه را در انزوا طی کرد؟ آیا ژاپن بدون اصلاحات ساختاری و بدون دوستی با آمریکا، ژاپن امروزی بود؟
ژاپن پس از حمله هستهای آمریکا چگونه سربلند کرد؟
ژاپن پس از بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی در سال ۱۹۴۵ توسط آمریکا، با نابودی کامل اقتصادش مواجه شد. ۶۰ درصد زیرساختهایش از بین رفت. گرسنگی، فروپاشی صنعتی و سقوط ارزش پول این کشور، ژاپن را در نقطه صفر بازسازی قرارداد؛ اما این کشور توانست ظرف ۲۵ سال تولید ناخالص ملی خود را به ۹ برابر افزایش دهد، صادراتش ۲۲ برابر افزایش یافت و به دومین اقتصاد جهان تبدیل شد. پرسش اصلی این است که این جهش اقتصادی چگونه ممکن شد؟
تحقیقات نشان میدهد ژاپن پس از حمله اتمی، بهجای دشمنی با آمریکا و بهجای کینهورزی با این کشور مهاجم، اصلاحات ساختاری عمیقی مبتنی بر «برنامه آمریکایی-ژاپنی پس از جنگ» را در دستور کار قرارداد. دست به اصلاحات ارضی برای قدرت بخشی به کشاورزان و افزایش بهرهوری زد، اتحادیههای کارگری را ایجاد کرد و قانون اساسی جدیدی با تاکید بر دموکراسی و حقوق مدنی نوشت و ارتش را محدود و بودجه نظامی را کاهش داد و تمرکز خود را بر اقتصاد و توسعه قرارداد.
ژاپن که پیش از حمله اتمی آمریکا نیز تمرکز بالایی بر توسعه آموزش داشت، پسازاین حمله نیز در کنار اصلاحات ساختاری، سرمایهگذاری عظیمی در آموزش، فناوری و نیروی انسانی انجام داد. آموزش رایگان و اجباری را توسعه داد، دانشگاههای مهندسی و مراکز تحقیقاتی را تقویت کرد و تربیت نسل جدیدی از مهندسان، تکنسینها و مدیران صنعتی را در دستور کار قرارداد.
ژاپن با تدوین سیاست صنعتی هوشمندانه، وزارت صنایع و تجارت را مکلف کرد تا مسیر صنعتی این کشور را دنبال کند. هدفگذاری ژاپن بر صنایع استراتژیک، وادار کردن شرکتها به رقابت جهانی، محدود کردن صنایع ناکارآمد قرار گرفت و یک هماهنگی اصولی میان بانکها، شرکتها و دولت ایجاد کرد تا بتواند اهداف را محقق سازد.
ژاپن بهخوبی دریافته بود که برای تولید ثروت باید کالاهایی پیچیده، دقیق و رقابتی تولید کند، لذا تولید خودروهای کممصرف و بادوام، دستگاههای الکترونیکی باکیفیت، رباتیک، فولاد پیشرفته و کشتیسازی را در دستور کار قرارداد و توانست بازار جهانی، خصوصا بازار آمریکا را در دست بگیرد.
علاوه بر همه این موارد، مهم این است که بدانیم:
ژاپن چگونه با فاجعه بمباران هستهای «کنار آمد»؟
چطور از آمریکا که بمب را انداخت، به متحد استراتژیک رسید؟
این دوستی چقدر در توسعه اقتصادی ژاپن نقش داشت؟
ژاپن بعد از بمباران اتمی، شکست را پذیرفت، هویت نظامی خود را کنار گذاشت، قانون اساسی را از نو نوشت، ارتش تهاجمی را منحل و سیاست «صلح و توسعه» را جایگزین کرد؛ اما ایران نهتنها شکست را انکار میکند بلکه ادعای پیروزی هم داردبعد از حمله اتمی آمریکا، ژاپن با کشوری ویرانشده مواجه بود، خطر قحطی سراسری جدی بود؛ اما ژاپن برای عبور از این بحران، از کمکهای آمریکا برای تامین غذا، دارو و سوخت استقبال کرد؛ یعنی ژاپن بهجای اینکه به آمریکا به چشم یک دشمن بنگرد به یک «منبع بقا» نگاه کرد و با «پذیرش شکست»، یک هویت تازه برای خود تعریف کرد که صلحدوستی، محور اصلی آن بود.ژاپن در همکاری با ژنرالهای آمریکایی، امپراتوری خود را حفظ کرد، اما یک قانون اساسی جدید با یک نظام سیاسی مبتنی بر دموکراسی، انتخابات آزاد و پاسدار حقوق زنان، آزادی احزاب و اتحادیههای بنا کردند و در اصل ۹ قانون اساسی، ورود ژاپن به جنگ و داشتن ارتش تهاجمی را منع کردند.
شاید از روی اجبار، شاید هم برمبنای منطق، ژاپن تصمیم گرفت از دشمن هستهای خود یک متحد استراتژیک بسازد. ژاپن برای رهایی از سلطه بلوک شرق یعنی شوروی و چین، چتر امنیتی آمریکا را ترجیح داد و پیمان امنیتی سانفرانسیسکو را با آمریکا امضا کرد و پذیرفت که آمریکا پایگاه نظامی خود را در این کشور حفظ کند.
درواقع ژاپن با نزدیکی به آمریکا رسما اعلام کرد ممکن است ازنظر احساسی، آمریکا را دوست نداشته باشند اما ازنظر استراتژیک با این کشور همپیمان شدند تا نهتنها خود را از نابودی نجات دهند بلکه از این اتحاد حداکثر استفاده اقتصادی را ببرند و همین هم شد دوستی با آمریکا در توسعه این کشور نقش مهمی داشت.
ژاپن بین سالهای ۱۹۴۶ تا ۱۹۵۲ بالغبر ۲.۲ میلیارد دلار آن زمان از آمریکا کمک مالی دریافت و آن را صرف بازسازی صنعتی، خرید ماشینآلات، انرژی، حملونقل، غذا، دارو و نیازهای اولیه کرد. کمکی که درواقع مبنای برنامهریزی این کشور برای توسعه بود.
این تنها کمک آمریکا به ژاپن در پروسه توسعه نبود، آمریکا در جریان جنگ با کره، حجم عظیمی از کالا و خدمات موردنیاز خود را از ژاپن خرید که گفته میشود آن زمان حدود ۲۷ درصد کل صادرات ژاپن را تشکیل میداد. درنتیجه تولید صنعتی ژاپن ۵۰ درصد رشد کرد و این کشور در سال ۱۹۵۲ توانست به سطح زندگی پیش از جنگ بازگشت. بهطوریکه وزارت خارجه ژاپن رسما اعلام کرد جنگ کره «اولین رونق بزرگ اقتصادی پس از جنگ را از طریق سفارشها ویژه برای این کشور ایجاد کرد.»
ژاپن بهواسطه امضای پیمان امنیتی با آمریکا و قبول ممنوعیت داشتن ارتش تهاجمی در قانون اساسی جدید، عملا ثروت خود را بهجای خرید تجهیزات نظامی و توسعه ارتش، صرف آموزش، زیرساخت، صنعت و پژوهش کرد و امنیت خود را نیز با واگذاری پایگاه نظامی به آمریکا و پیمان امنیتی تضمین کرد.
بازار آمریکا در دوران جنگ سرد، به مهمترین مقصد صادرات ژاپن تبدیل و این کشور توانست بازار این کشور را در اختیار بگیرد و از سوی دیگر، دانش کارشناسان آمریکایی را به ژاپن منتقل کرد. انتقال سیستمهای کنترل کیفیت آمریکایی به کمپانیهای ژاپن، کمک بزرگی برای این شرکتها برای تابآوری، رشد و توسعه بود.
پیوند آمریکا و ژاپن، عملا باعث تقویت ین ژاپن هم شد چراکه ین با ثبات ارزی ناشی از صادرات تضمینشده بود. علاوه بر این آمریکا شرایط عضویت ژاپن در IMF، GATT و بعداً OECD را فراهم و این کشور را به قلب اقتصاد سرمایهداری جهانی وصل کرد.
درواقع اتحاد با آمریکا، تنها باهدف تامین امنیت صورت نگرفت، بلکه ژاپن راهی برای دسترسی به بازار جهانی، فناوری و نظم اقتصادی جهانی پیدا کرد. هرچند اتحاد با آمریکا تنها عامل موفقیت و توسعه ژاپن نبود و حتما باید به پیشینه صنعتی و سرمایهگذاری گسترده ژاپن در آموزش و بها دادن این کشور به سیاست صنعتی هوشمند و فرهنگ سختکوشی و نظم آنها نیز اهمیت داد. ژاپن با سرمایهگذاری روی نیروی انسانی خود و تمرکز روی فناوری و تولید باکیفیت گام مهمی در جهت توسعه برداشت.
چرا جمهوری اسلامی ایران نتوانست و نمیتواند مثل ژاپن عمل کند؟
برای پاسخ به این پرسش کافی است به نوع مواجهه ژاپن و ایران به حمله هستهای آمریکا (اولی بمباران هستهای شد و دومی مراکز هستهایاش بمباران شد) نگاه کنید تا چرایی ژاپن شدن ژاپن و پسرفت ایران را دریابید:
اول: ژاپن بعد از بمباران اتمی، شکست را پذیرفت، هویت نظامی خود را کنار گذاشت، قانون اساسی را از نو نوشت، ارتش تهاجمی را منحل و سیاست «صلح و توسعه» را جایگزین کرد؛ اما ایران نهتنها شکست را انکار میکند بلکه ادعای پیروزی هم دارد. علی خامنهای ۷ آذر ۱۴۰۴ میگوید: «ملت ایران در جنگ ۱۲ روزه هم آمریکا و هم اسراییل را شکست دادند، آمدند، شرارت کردند اما کتک خوردند و دستخالی برگشتند.» نپذیرفتن شکست یا خطای راهبردی سبب شده که جمهوری اسلامی سیاستهای خود را اصلاح نمیکند و بر مسیر باطل گذشته اصرار میورزد و مهمتر اینکه استراتژی خود را بر «بقاء» گذاشته نه توسعه. بهطوریکه هر دو رهبر جمهوری اسلامی اصرار دارند که «حفظ نظام اوجب واجبات است.»
دوم: ژاپن با آمریکا برخورد احساسی نکرد و به یک انتخاب مصلحتی-استراتژیک دست زد و پذیرفت که بدون آمریکا امنیت و امکان رشد باثبات ندارد، لذا متحد آمریکا شد و همین اتحاد ستون اصلی توسعه اقتصادیاش شد؛ اما ایران بر دشمنی با آمریکا و نزاع دائمی اصرار دارد. چراکه ایدئولوژی محوری را جایگزین اقتصادمحوری کرده است.
سوم: ژاپن با تحقق صلح، یک دولت مدرن، حرفهای و پاسخگو تشکیل داد، ثبات در قانونگذاری، شفافیت و پاسخگویی را افزایش داد و با بها دادن به متخصصان، مافیای اقتصادی-سیاسی را محدود کرد ولی جمهوری اسلامی در اولین قدم یک زندانی مشهور به فساد اقتصادی (بابک زنجانی) را آزاد و به او میدان داد. درواقع به فساد ساختاری و رانت بیشتر بها میدهد.
چهارم: ژاپن پس از شکست، ایدئولوژی امپراتوری را کنار گذاشت و منطق حکمرانی یعنی کارآمدی، توسعه و صلح و فرهنگ کار حرفهای را در دستور قرارداد، اما جمهوری اسلامی کماکان بر ایدئولوژی شکستخورده خود اصرار دارد و هرچه از جنگ ۱۲ روزه بیشتر فاصله میگیریم بیشتر به تنظیمات غلط کارخانه بازمیگردد. بهطوریکه هم رهبر و هم رئیس قوه قضاییه و هم نمایندگان مجلس مجدد خط رویارویی با جامعه در حوزه «حجاب و عفاف» را در پیشگرفته و دستور تشدید بگیروببند صادر میکنند.
پنجم: ژاپن پس از شکست، سعی کرد رابطه دولت با جامعه را بهبود بخشد، اعتماد اجتماعی را بازسازی کند، درنتیجه آزادی احزاب و رسانهها را پذیرفت اما در ایران، تقویت همبستگی ملی در حد شعار باقی ماند، نه زندانیان سیاسی مشمول عفو شدند و نه حقوق مردم احیاء شد و نه فیلترینگ اینترنت برداشته شد. برعکس، آمار اعدامها بالا رفت.
ششم: ژاپن پس از قبول شکست، استراتژی ادغام در اقتصاد جهانی را در دستور کار قرارداد. استانداردهای بینالمللی را پذیرفت، با بازارهای جهانی وارد تعامل شد و به عضویت GATT، IMF، OECD درآمد. ولی ایران، نهتنها خود را به اقتصاد جهانی نزدیک نکرد بلکه با ناتوانی در تعامل با غرب، با تشدید تحریمها و بازگشت تحریمهای سازمان ملل مواجه شد. درواقع ژاپن پس از شکست، ظرفیت خود را صرف آینده کرد، اما ایران هر چه داشته و دارد را پای حفظ وضع موجود ریخته است و نه شکست را میپذیرد و نه حتی برای نجات خود حاضر است دست به اصلاحات ساختاری بزند.
آیا جمهوری اسلامی بدون اصلاحات ساختاری، میتواند برخی از دستاوردهای ژاپن را رقم زند؟
برای پاسخ به این پرسش باید به پرسش دیگری پاسخ داد، یعنی بدانیم ایران چه برتریای نسبت به ژاپن دارد که میتواند با اتکا به آن و بدون اصلاحات ساختاری، برخی از دستاوردهای ژاپن را محقق سازد.
برخلاف ژاپن، ایران از منابع طبیعی سرشاری برخوردار است. ایران یکی از بزرگترین ذخایر نفت و گاز جهان را دارد و ازنظر برخورداری از منابع طبیعی، بارها از ژاپن قویتر است. موقعیت ژئوپلتیک ایران به ژاپن برتری دارد. ایران در چهارراه واقعی تجارت جهانی قرار دارد و میتواند حلقه وصل هند و چین به اروپا و مدیترانه باشد. ایران میتوانست یکی از مهمترین کریدورهای تجاری جهان باشد.
برخلاف ژاپن که کشوری پیر بهحساب میآید، ایران کشوری جوان است که اگر میتوانست جلوی مهاجرت نخبگان را بگیرد، ازنظر نیروی انسانی در وضعیت بسیار مطلوبی قرار داشت. تنوع اقلیمی ایران یک مزیت نسبی به ژاپن به شمار میآید و …
جمهوری اسلامی ایران به دلیل همین مزیتها حتی با همین ساختار معیوب میتوانست برخی از دستاوردهای ژاپن را محقق کند، مثل:
* آموزش مهارت و بهبود کیفیت نیروی انسانی (تقویت کیفی مدارس فنی-حرفهای، تقویت مهارتآموزی، افزایش آموزشهای کاربردی و صنعتی و توسعه کسبوکارهای کوچک مهارت محور)
* اصلاح بوروکراسی با دیجیتالی کردن خدمات، کاهش مراجعه حضوری، حذف کاغذبازی، استانداردسازی فرآیندها و ایجاد بانک دادههای یکپارچه، توسعه صنایع متوسط
* نظم شهری و توسعه حملونقل عمومی، مدیریت پسماند و بازیافت و کاهش ترافیک و آلودگی هوا
توسعه گردشگری داخلی و منطقهای
* مدیریت منابع آب، اصلاح الگوی کشت، مدیریت مصرف و توسعه تصفیهخانهها
جمهوری اسلامی قادر به تامین همین دستاوردها هم نیست، چراکه تا بناگوش در فساد و رانتخواری و ناکارآمدی غوطهور است.
آیا «گسترش ایدئولوژی و نفوذ مذهبی–هویتی» میتواند در بلندمدت ایران را به کشوری پرنفوذتر از ژاپن کند؟ یا اینکه «قدرت اقتصادی و تکنولوژیکی ژاپن» تعیینکنندهتر است؟
تجربه تاریخی نشان داده که ایدئولوژی بدون قدرت اقتصادی، روبهزوال است. اتحاد جماهیر شوروی یکی از مهمترین تجارب تاریخی است. هیچکدام از قدرتهای ایدئولوژیک دنیا که روزگاری حامیانی داشتند به دلیل نداشتن قدرت اقتصادی، پایدار نماندند. برعکس کشورهایی که از قدرت اقتصادی برخوردارند توانستهاند قدرت جهانی همکسب کنند مثل آمریکا، آلمان، ژاپن، سوئیس، و … چراکه در دنیای امروز، قدرت پایدار از ترکیب اقتصاد، فناوری، ثروت و نظم نهادی ایجاد میشود نه از گسترش ایدئولوژی.
نفوذ ایدئولوژیک ایران در منطقه و جهان تشیع، جز هزینه، فایدهای برای ایران نداشته و ندارد. تنها ممکن است بپذیریم که به تثبیت ایران در معادلات منطقهای منجر شده ولی قدرت اقتصادی ژاپن، جهانی و پایدارتر است و به ابزار تولید ثروت برای این کشور تبدیلشده است.
ایران برای ژاپن شدن باید به نگاه خود عمق بیشتری ببخشد، بپذیرد که باسیاست فعلی ره بهجایی نمیبرد. بپذیرد که برای تبدیلشدن به قدرت منطقهای و جهانی باید دانش، علم و توسعه را جایگزین ایدئولوژی کند. ساختار قدرت را در داخل تغییر دهد، حاکمیت قانون، دموکراسی و حقوق بشر را مبنای کار قرار دهد و تمرکزش را بر اقتصاد و توسعه همهجانبه و پایدار، بگذارد.
مسعود پزشکیان رییسجمهور ایران، اگر دغدغه ژاپن شدن دارد، باید بداند ایران با داشتن منابع سرشار طبیعی، موقعیت ژئوپلیتیک و نفوذ ایدئولوژیک منطقهای، اگر بتواند به اقتصاد صنعتی ژاپن دست یابد، به شبکه تجارت جهانی بپیوندد و خود را بهعنوان یک قدرت اقتصادی به دنیا بقبولاند، آنگاه بر ژاپن هم برتری مییابد؛ اما چنین آرزو و رویایی را باید با جانفشانی و مقاومت در برابر مخالفان اصلاحات ساختاری محقق کند، نه با دعوت مردم به ژاپنی فکر کردن. همانطور که چین با انعطاف، توانست با حفظ حزب ایدئولوژیک و تمرکز قدرت اما با منطق کارآمدی، رابطه فعالی با اقتصاد جهانی برقرار کرد؛ اصلاحات اقتصادی را پذیرفت و به سمت جذب سرمایهگذاری خارجی حرکت و ایدئولوژی خود را تا حدود از اقتصاد دورنگه داشت، ایران هم اگر میخواهد ژاپن یا چین شود، اول باید چون ژاپن، شکست را بپذیرد تا قبول و اجرای اصلاحات ساختاری برایش معنادار و ممکن شود.
۵۰

Tornado1 - استانبول، ترکیه
چون آنجا به علی حمامی مبتلا نبوده اند ، لامذهب از ۶۸ تا کنون خودش را به ملت حقنه کرده ، هیچ برنامه ای برای کشور ندارد تنها برنامه اش ، حفظ خود است ، تو به مردم ات خدمت کن اگر در قلب ملت جای نگرفتی ، به جای این همه سال دوز و کلک ، قتل و جنایت فقط برای حفظ خود ، فلذا می بینید گاری پراید شده پانصد میلیون ، گاری پرشیا شده یک میلیارد ، گاری سورن شده یک میلیارد و خورده ای . فقر عمدی ، به منظور حفظ ابنه ی علی حمامی ، خانه از پای بست ویران است ، وجود این جانور ، باعث شده به جای حرکت ایران به سمت ژاپن ۲ داره از کره شمالی ۲ هم دو تر ! میشه ، ریشه در وجود « دجال » دارد این مصیبت
0
3
سه شنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۴ - ۰۰:۰۱