کلاه نوکتیز جادوگران از کجا آمده است؟
+2
رأی دهید
-1
العربیه: تصویر جادوگر در ذهن ما معمولاً با سه چیز گره خورده است: جاروی پرنده، دیگ جوشان، و کلاه نوکتیز. این نمادهای شناختهشده تاریخی پیچیده و طولانی دارند، و بهتدریج از دل باورهای مذهبی، ترسهای اجتماعی، و تصاویر هنری شکل گرفتهاند. نخستین شواهد جارو یا دیگ جادوگری به قرون وسطی بازمیگردد، اما مشهورترین نماد جادوگر که کلاه مخروطی باشد مسیر دیگری پیموده است.این شکل کلاه در دورههای مختلف تاریخی ظاهر شده است: کلاههای طلایی و بلند عصر برنز که نشانه دانش مقدس بودند؛ کلاههای نوکتیز مومیاییهای چین در قرون چهارم تا دوم پیش از میلاد؛ و بعدها کلاههایی که در دوران تفتیش عقاید اسپانیا برای تحقیر و نشانهگذاریِ «بدعتگذاران» بهاجبار بر سرشان گذاشته میشد. همین استفاده تحقیرآمیز بعدها ناخودآگاه وارد تصویر جادوگران در فرهنگ اروپایی شد.
این کلاهها در نقاشیهای فرانسیسکو گویا دیده میشوند. او با تصویر کردن جادوگرانِ معلق در هوا و کلاههای مخروطیشان خرافات و ترس جمعی را به سخره میگیرد. با این حال، بسیاری از پژوهشگران تأکید میکنند که زنان متهم به جادوگری در قرون شانزدهم و هفدهم اصلاً کلاه نوکتیز نمیپوشیدند. در تصاویر آن دوران جادوگران با موهای باز و آشفته ترسیم میشدند، که نشانه «بینظمی اخلاقی» و خروج از هنجارهای اجتماعی بود.
تصویر کلاه نوکتیز بیشتر از طریق هنر و ادبیات پس از قرن هفدهم تثبیت شد. در کتابهای کودکانه، افسانهها، و چاپهای چوبی، زنان با لباس و کلاه تیره نشان داده میشدند تا مفهوم «تاریکی»، «شب» و «شیطان» را مجسم کنند. رنگ سیاه نقش مهمی داشت: جادوگران در آثار نمایشی و ادبی با سگ سیاه شیطان، شبنشینی و آیینهای پنهانی پیوند خورده بودند.
در دوران مدرن، رمان «جادوگر شهر اُز» و اقتباس سینمایی مشهور 1939 این تصویر را برای همیشه جا انداخت: زنِ سبزپوست با بینی خمیده، خنده ترسناک، و کلاهی بلند و سیاه، نسخهای نمادین از «جادوگر بد» شد.
امروزه اما این تصویر دوباره معنا گرفته است. موجهای فمینیستی جادوگر را به نماد مقاومت، استقلال، خرد سنتی، و مخالفت با ساختارهای مردسالار تبدیل کردهاند. کلاه نوکتیز دیگر فقط نشانه ترس و خرافه نیست، بلکه نشانه هویت، قدرت، و بازخوانی تاریخی نیز هست.