فضا ممکن است محصول جانبی «زمان سهبعدی» باشد
+4
رأی دهید
-0
ما تنها یک بُعد از زمان را تجربه میکنیم، زیرا دو بُعد دیگر فقط در شرایطی مانند درون سیاهچالهها یا در آغاز کیهان آشکار میشوند. العربیه: گونتر کلتچکا، دانشمند آمریکایی دانشگاه آلاسکا نظریهای تازه ارائه داده که بر اساس آن زمان نه یک بُعد، بلکه سه بُعد دارد، و فضا در واقع محصول فرعی این «زمان سهبعدی» است. او معتقد است که در بنیادیترین سطح هستی، آنچه ما به عنوان سه بُعد فضایی میشناسیم در حقیقت «رنگ روی بوم» زمان است، و خود بوم از سه بُعد زمانی تشکیل شده است.
این نظریه که ساختار کیهان را از نو مینگرد، ادامه ایده اینشتین درباره فضا-زمان است، اما با چرخشی بنیادین: به جای آنکه زمان بخشی از فضا-زمان باشد، فضا نتیجه پیچش و پویایی زمان تلقی میشود. کلتچکا توضیح میدهد که همان گونه که جرم در نظریه نسبیت عام سبب خمیدگی فضا-زمان میشود، در این مدل نیز جرم و انرژی بازتابی از انحنا و پویایی زماناند.
در این چارچوب، اگر انسان قادر بود در هر سه بُعد زمانی حرکت کند، میتوانست نسخههای متفاوتی از واقعیت را تجربه کند؛ که چیزی مشابه ایده «چندجهانی» در داستانهای علمیتخیلی است.
حرکت در یکی از ابعاد زمانی ممکن است نسخههای اندکی متفاوت از همان روز را نشان دهد، و حرکت در بُعد سوم میتواند امکان گذر از یک واقعیت به واقعیتی دیگر را فراهم سازد. ما تنها یک بُعد از زمان را تجربه میکنیم، زیرا دو بُعد دیگر فقط در شرایطی بسیار افراطی – مانند درون سیاهچالهها یا در آغاز کیهان – آشکار میشوند.
کلتچکا مدعی است برخلاف مدلهای پیشین، نظریه او نه صرفاً ریاضیاتی بلکه «قابل آزمایش» است. او از این نظریه برای محاسبه جرم ذرات بنیادی استفاده کرده و میگوید نتایجش با مقادیر دقیق اندازهگیریشده برای الکترون و کوارک تاپ همخوانی دارد.
او همچنین جرم دو نوع نوترینو را به ترتیب 0.058 و 0.0086 الکترونولت پیشبینی کرده، و تفاوتهای جزئی میان سرعت نور و امواج گرانشی را نیز پیشبینی کرده است. بنا بر ادعای او، این آزمایشها در فاصله سالهای 2025 تا 2030 قابل سنجش خواهند بود.
اگر این نظریه تأیید شود، میتواند به یکی از بزرگترین اهداف فیزیک، یعنی پیوند نظریه کوانتوم با گرانش، نزدیک شود. در جهانی که تاکنون فضا محور درک ما از واقعیت بوده است، شاید زمان – آنچه که دیده نمیشود – همان بُعد بنیادی و خالق فضا باشد.
این نظریه که ساختار کیهان را از نو مینگرد، ادامه ایده اینشتین درباره فضا-زمان است، اما با چرخشی بنیادین: به جای آنکه زمان بخشی از فضا-زمان باشد، فضا نتیجه پیچش و پویایی زمان تلقی میشود. کلتچکا توضیح میدهد که همان گونه که جرم در نظریه نسبیت عام سبب خمیدگی فضا-زمان میشود، در این مدل نیز جرم و انرژی بازتابی از انحنا و پویایی زماناند.
در این چارچوب، اگر انسان قادر بود در هر سه بُعد زمانی حرکت کند، میتوانست نسخههای متفاوتی از واقعیت را تجربه کند؛ که چیزی مشابه ایده «چندجهانی» در داستانهای علمیتخیلی است.
حرکت در یکی از ابعاد زمانی ممکن است نسخههای اندکی متفاوت از همان روز را نشان دهد، و حرکت در بُعد سوم میتواند امکان گذر از یک واقعیت به واقعیتی دیگر را فراهم سازد. ما تنها یک بُعد از زمان را تجربه میکنیم، زیرا دو بُعد دیگر فقط در شرایطی بسیار افراطی – مانند درون سیاهچالهها یا در آغاز کیهان – آشکار میشوند.
کلتچکا مدعی است برخلاف مدلهای پیشین، نظریه او نه صرفاً ریاضیاتی بلکه «قابل آزمایش» است. او از این نظریه برای محاسبه جرم ذرات بنیادی استفاده کرده و میگوید نتایجش با مقادیر دقیق اندازهگیریشده برای الکترون و کوارک تاپ همخوانی دارد.
او همچنین جرم دو نوع نوترینو را به ترتیب 0.058 و 0.0086 الکترونولت پیشبینی کرده، و تفاوتهای جزئی میان سرعت نور و امواج گرانشی را نیز پیشبینی کرده است. بنا بر ادعای او، این آزمایشها در فاصله سالهای 2025 تا 2030 قابل سنجش خواهند بود.
اگر این نظریه تأیید شود، میتواند به یکی از بزرگترین اهداف فیزیک، یعنی پیوند نظریه کوانتوم با گرانش، نزدیک شود. در جهانی که تاکنون فضا محور درک ما از واقعیت بوده است، شاید زمان – آنچه که دیده نمیشود – همان بُعد بنیادی و خالق فضا باشد.