ترامپ به بن سلمان شام چه داد؟؛ اگر مهمان خامنهای بود چه نصیبش میشد؟
+29
رأی دهید
-8
بانوی نخست ایالاتمتحده ویدیوی کوتاهی از تزئینات و خوراکهای ضیافت شام برای ولیعهد عربستان سعودی در کاخ سفید منتشر کرده و در بخشی از آن نوشته است «بانوی اول و کارکنان پرتلاش اقامتگاه اجرایی کاخ سفید، فضای کاخ را با روح فصل دگرگون کردند و ادای احترامی زیبا به سنت آمریکایی و میراث فرهنگی غنی پادشاهی عربستان سعودی آفریدند.» منوی شام شامل سوپ کدو عسلی همراه با چاشنی کرنبری، فندقهای ادویهدار و کره قهوهای بود. غذای اصلی، راکلمب (بره) با کراست پسته همراه با پوره سیبزمینی شیرین، کلمبرگ چینی و سس لیمو و انار بود.
This week, @FLOTUS and the dedicated Executive Residence staff transformed the White House with the spirit of the season, crafting a beautiful homage to both American tradition and the rich cultural heritage of the Kingdom of Saudi Arabia. Each detail serves as a reminder of the… pic.twitter.com/pDgk2IUTO4
— Office of the First Lady (@FirstLadyOffice) November 21, 2025
دسر نیز موسِ گلابیِ کاورچر همراه با بستنی وانیلی بود. مهمانان حاضر در «اتاق شرقی» شامل هیئت سعودی، ایلان ماسک بنیانگذار تسلا، جیانی اینفانتینو رئیس فیفا و کریستیانو رونالدو ستاره فوتبال بودند.
-----------------------
شام دیپلماتیک خیالی: وقتی بنسلمان مهمان خامنهای میشود! (با جزئیات منوی افشاشده!)پیشغذا: سوپ جو پختهشده با صبر استراتژیک
ملاقات قرن در تهران انجام شد؛ ولیعهد سعودی وارد بیت رهبری شد و فضای کاملاً متفاوتی نسبت به کاخ سفید را تجربه کرد. خبری از تزئینات پر زرق و برق ملانیا نبود؛ بلکه یک میز چوبی ساده وسط یک اتاق پر از کتاب و سجاده پهن بود.
پیشغذا با یک سینی چوبی رسید: سوپ جوی بسیار داغ، پختهشده با آب قلم سهساله و ادویه "صبر استراتژیک" (یک چاشنی بسیار تند و کمیاب)! این سوپ آنقدر غلیظ و سنگین بود که بنسلمان با دیدن آن، تمام خاطراتش از غذاهای مدیترانهای را فراموش کرد و با ترس پرسید: «آیا این، همان سوخت موشکهای بالستیک شما نیست؟» میزبان پاسخ داد: «این نمادی از استقامت ماست؛ نه کسی آن را میفهمد، نه کسی میتواند آن را بهسرعت هضم کند!» قاشقهای پلاستیکی هم برای تأکید بر عدم اتکا به غرب، جزء تشریفات بود!
غذای اصلی (الف): چلوکباب کوبیده با تهدیگِ مذاکرات!
بعد از گذراندن مرحله سخت سوپ، غذای اصلی وارد شد: چلوکباب کوبیده اصیل و سنگین (با نیم کیلو چربی حیوانی خالص) همراه با یک تهدیگِ برشته، نمادین و استعاری! این کباب آنقدر دراز و پرحجم بود که بنسلمان فکر کرد بخشی از دکوراسیون است.
برنج، از نوع «طارم هاشمی گیلان»، به قدری پر پیمانه کشیده شده بود که مهمانان تصور کردند با کیسهای از برنج خام مواجهاند. اما نکته اصلی، تهدیگ بود. میزبان با اشاره به تهدیگِ قهوهای و سفت، با لبخند گفت: «تهدیگ، نماد توافقات ماست؛ اگر دندان قوی نداشته باشید، میشکند و اگر هم قورت دهید، چسبندگیاش تا سالها باقی میماند!» همراه غذا، دوغ محلی بسیار ترش و غلیظ هم سرو شد تا مهمان، بهجای فکر کردن به سیاستهای منطقهای، تمام فکر و ذکرش به هضم این غذای وحشتناک متمرکز شود.
غذای اصلی (ب): سالاد شیرازی، بدون گوجه اما با پیاز فراوان!
برای تزریق کمی طنز به جو سنگین دیپلماتیک، کنار کباب، سالاد شیرازی هم سرو شد؛ اما این سالاد، یک سالاد معمولی نبود. بهجای گوجه، پر از پیاز خامِ سفید و نگینی بود و به جای آبلیمو، با سرکه خانگیِ چند ساله مزهدار شده بود.
این سالاد پیازی، نه تنها دهان مهمان را تا چند روز درگیر میکرد، بلکه یک ابزار دیپلماتیک هوشمندانه هم بود. میزبان میتوانست بعد از خوردن این سالاد، با بوی پیاز تند، مستقیماً و بدون مقدمه، در مورد «محور مقاومت» صحبت کند! بنسلمان که عادت به خوردن سبزیجات ارگانیک فرنگی داشت، پس از دیدن حجم پیاز، احتمالاً با خود فکر کرد: «اگر در کاخ سفید کدو عسلی خوردیم، حداقل بوی پیاز نمیدادیم!»
نوشیدنی: آب ساده و شلغم آبپز بهعنوان دسر!
در میز شام، به جای آبهای معدنی وارداتی، فقط یک پارچ آب ساده و ولرم تصفیهشده در محل وجود داشت تا بر «خودکفایی» تأکید شود. اما فاجعه اصلی در بخش دسر رخ داد: یک دیس بزرگ شلغمهای آبپز و بسیار نرم!
میزبان با افتخار گفت: «این شلغمها، از باغچه همینجا چیده شده و برای مقابله با هرگونه بیماری احتمالی بعد از خوردن کباب و دوغ، آماده شدهاند!» بنسلمان که انتظار موس گلابی وانیلی یا یک کیک طلایی را میکشید، با دیدن شلغم، مطمئن شد که «مبارزه با استکبار» حتی بر دسر هم اولویت دارد. جیانی اینفانتینو و کریستیانو رونالدو هم که البته دعوت نبودند، نفس راحتی کشیدند که لازم نیست با شلغم آبپز سلفی بگیرند!
پایان ضیافت: چای کمرنگ و خداحافظی با جیب خالی!
در پایان این ضیافت پربار (و سنگین)، نوبت به سرو چای رسید: چای سیاه کمرنگ و ساده ایرانی در استکانهای قدیمی و بدون قند (برای رعایت توصیههای پزشکان). بنسلمان که از سنگینی کباب و بوی پیاز نزدیک بود دچار اغما شود، با دیدن این چای کمرنگ، آخرین امیدهایش را برای خوردن یک چیز شیرین از دست داد.
در لحظه خداحافظی، میزبان با لبخند از او تشکر کرد و بنسلمان با درک عمیقی از مفهوم «تحریم» و «اقتصاد مقاومتی»، سوار هواپیمای خود شد؛ معدهاش سنگینتر از هر مذاکرهای و جیبش، هنوز پر از میلیاردها دلار نفت که قرار بود خرج کند، اما با دیدن منوی شام، فهمید باید کمی در خرج کردن محتاطتر باشد!
۴۹

Daz.bobby - سن فرانسیسکو، ایالات متحده امریکا
مثلِ مولا علی بهش نون خشک میدادن
2
22
شنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۴ - ۱۵:۵۴
۵۰

Tornado1 - استانبول، ترکیه
بیچاره خاشقچی
1
0
یکشنبه ۰۲ آذر ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۰