ژیلا صادقی: من صددرصد عاشق حکومتم و از خامنهای خوشم میاد! + ویدیو
+6
رأی دهید
-118
ژیلا صادقی، مجری تلویزیون که اخیراً در برنامه جنجالی خط قرمز نیز حواشی گستردهای به پا کرده. در گفتوگو با تلویزیون اینترنتی صبا درباره علاقه شدید خود به بیان، علم و سواد رهبری و تأثیرپذیریاش از نحوه صحبتکردن ایشان، از تجربههایش در آمریکا و عشق گسترده مردم به حاجقاسم صحبت کرده است که ویدیو مربوط به آن را در ادامه میتوانید مشاهده کنید.
ژیلا صادقی: من صددرصد عاشق حکومتم و از خامنهای خوشم میاد! pic.twitter.com/VxqZ9MQjSt
— Iranian UK (@IranianUk) November 22, 2025
----------------
اخبار مرتبط:
فحاشی ژیلا صادقی به حمید فرخ نژاد: بی غیرت، بیصفت، نمکنشناس
جدیدترین استوری منتشر شده در صفحه رسمی «ژیلا صادقی»، در اینستاگرام را، خطاب به حمید فرخنژاد، در پی انتشار مصاحبهای جنجالی با این بازیگر را مشاهده میکنید.
دیده میشود که در ماههای اخیر و پس از خروج حمید فرخنژاد، بازیگر شناختهشده ایرانی، از کشور و اقامت او در آمریکا، موجی هماهنگ و گسترده از حملات لفظی و تخریب شخصیت علیه او در فضای مجازی آغاز شده است.
این حملات نه تنها از سوی کاربران عادی، بلکه به شکلی سازمانیافته توسط رسانههای وابسته به دولت، فعالان سایبری و چهرههای نزدیک به حکومت دنبال میشود. این حجم و تداوم حملات نشان میدهد که مسئله صرفاً یک واکنش احساسی نیست، بلکه یک استراتژی حسابشده برای مقابله با یک پدیده خاص است؛ پدیدهای که میتواند برای نظام بسیار خطرناک تلقی شود.

یکی از اصلیترین دلایل این هجمه، شکستن تابویی است که سالها در فضای سینمای ایران وجود داشت. فرخنژاد برخلاف بسیاری از هنرمندان خارج از کشور، در طول سالها فعالیت در داخل ایران، با همکاری در پروژههای دولتی و خصوصی، بخشی از بدنه سینمای ایران محسوب میشد.
خروج او از کشور و انتقادات بیپردهاش از خاک آمریکا، این تصویر را به هم زد که هنرمندان برجسته میتوانند همزمان هم در سیستم فعالیت کنند و هم به منتقد آن تبدیل شوند. این اقدام او یک پیام قوی به سایر هنرمندان داخل کشور فرستاد که میتوانند خط قرمزهای مرسوم را نادیده بگیرند، و این دقیقاً همان چیزی است که دستگاههای امنیتی و تبلیغاتی را نگران کرده است.
عامل دیگر، تلاش برای بیاعتبار کردن صدای مخالف از درون نظام است. حامیان حکومت به خوبی میدانند که سخنان یک چهره شناختهشده و محبوب مانند فرخنژاد، که در آثار متعدد با مردم ارتباط برقرار کرده، تاثیرگذاری به مراتب بیشتری نسبت به یک فعال سیاسی ناشناس یا یک چهره اپوزیسیون از ابتدا خارج از کشور دارد.
بنابراین، هدف از تخریب او، نه صرفاً انتقامگیری، بلکه تهی کردن پیام او از اعتبار است. آنها میکوشند با متهم کردن او به ریاکاری، فرصتطلبی و کسب درآمد از سیستم پیش از خروج، اینگونه القا کنند که انگیزههای او شخصی و منفعتطلبانه است، نه از سر دغدغه مردم و وطن.
این حملات همچنین جنبه یک "درس عبرت" را برای سایر هنرمندان ایفا میکند. حکومت با ایجاد چنین فضایی، پیامی روشن به تمامی بازیگران، کارگردانان و چهرههای فرهنگی داخل کشور میفرستد: «اگر از خط قرمزها عبور کنید و به مخالفت با نظام بپردازید، نه تنها از امکانات حکومتی محروم خواهید شد، بلکه با یک کمپین تخریب شخصیت گسترده روبرو میشوید که اعتبار، شهرت و حتی زندگی شخصیتان را هدف قرار میدهد.»
این استراتژی مبتنی بر ترس، به منظور جلوگیری از پیوستن چهرههای مشهور به موج اعتراضات مردمی طراحی شده و با هدف خفه کردن صدای هنرمندان و روشنفکران دنبال میشود.
نمیتوان از نقش اصلی "لشکرهای سایبری" و اکانتهای فیک در این حملات چشمپوشی کرد. تخریب فرخنژاد صرفاً یک خشم مردمی نیست، بلکه یک عملیات سازماندهیشده است. این نیروها با استفاده از رباتها، اکانتهای جعلی و ترندسازیهای هدایتشده، تلاش میکنند تا فضای مجازی را به نفع روایت حکومتی تغییر دهند.
آنها با نشر اطلاعات نادرست، شایعات و حتی تهدیدات مستقیم، جوی مسموم ایجاد میکنند که در آن هرگونه انتقاد به چهرهای چون فرخنژاد به یک هنجار تبدیل شود و صدای مخالفان در هیاهوی این حملات گم گردد.
این هجمه در چارچوب یک جنگ فرهنگی و ایدئولوژیک گستردهتر نیز قابل تحلیل است. حکومت جمهوری اسلامی همواره در تلاش بوده تا روایت مسلط بر جامعه را کنترل کند. هنرمندان و افراد مشهور، به دلیل نفوذ اجتماعیشان، میتوانند این روایت را به چالش بکشند.
زمانی که یک بازیگر محبوب از چارچوبهای مورد نظر خارج میشود و مستقیماً نظام را هدف قرار میدهد، این اقدام به مثابه یک شورش فرهنگی تلقی میشود. در نتیجه، پاسخ حکومت به جای بحث و گفتگو، تخریب و حملات شخصی است تا با شکستن وجهه اجتماعی فرد، تاثیر کلام او را از بین ببرد و نشان دهد که تنها روایت مشروع، روایت رسمی است.
در نهایت، میتوان گفت که حملات سیستماتیک به حمید فرخنژاد در فضای مجازی، واکنشی چندوجهی به اقدام یک چهره محبوب است. این حملات از یک سو تلاشی برای بیاعتبار کردن صدای او و ممانعت از پیوستن سایر هنرمندان به جنبش مخالفان است، و از سوی دیگر، ابزاری برای جنگ روانی و کنترل فضای عمومی محسوب میشود.
فرخنژاد به دلیل موقعیت منحصر به فردش به عنوان فردی که از درون سیستم سینمایی ایران برخاسته و سپس در خارج از کشور به آن پشت کرده است، به نمادی از مخالفت تبدیل شده و این دقیقا همان چیزی است که حکومت را تا این حد نگران کرده است. بنابراین، هرچه او بیشتر به بیان دیدگاههایش بپردازد، این هجمه سایبری نیز شدیدتر خواهد شد.
جدیدترین استوری منتشر شده در صفحه رسمی «ژیلا صادقی»، در اینستاگرام را، خطاب به حمید فرخنژاد، در پی انتشار مصاحبهای جنجالی با این بازیگر را مشاهده میکنید.دیده میشود که در ماههای اخیر و پس از خروج حمید فرخنژاد، بازیگر شناختهشده ایرانی، از کشور و اقامت او در آمریکا، موجی هماهنگ و گسترده از حملات لفظی و تخریب شخصیت علیه او در فضای مجازی آغاز شده است.
این حملات نه تنها از سوی کاربران عادی، بلکه به شکلی سازمانیافته توسط رسانههای وابسته به دولت، فعالان سایبری و چهرههای نزدیک به حکومت دنبال میشود. این حجم و تداوم حملات نشان میدهد که مسئله صرفاً یک واکنش احساسی نیست، بلکه یک استراتژی حسابشده برای مقابله با یک پدیده خاص است؛ پدیدهای که میتواند برای نظام بسیار خطرناک تلقی شود.

یکی از اصلیترین دلایل این هجمه، شکستن تابویی است که سالها در فضای سینمای ایران وجود داشت. فرخنژاد برخلاف بسیاری از هنرمندان خارج از کشور، در طول سالها فعالیت در داخل ایران، با همکاری در پروژههای دولتی و خصوصی، بخشی از بدنه سینمای ایران محسوب میشد.
خروج او از کشور و انتقادات بیپردهاش از خاک آمریکا، این تصویر را به هم زد که هنرمندان برجسته میتوانند همزمان هم در سیستم فعالیت کنند و هم به منتقد آن تبدیل شوند. این اقدام او یک پیام قوی به سایر هنرمندان داخل کشور فرستاد که میتوانند خط قرمزهای مرسوم را نادیده بگیرند، و این دقیقاً همان چیزی است که دستگاههای امنیتی و تبلیغاتی را نگران کرده است.
عامل دیگر، تلاش برای بیاعتبار کردن صدای مخالف از درون نظام است. حامیان حکومت به خوبی میدانند که سخنان یک چهره شناختهشده و محبوب مانند فرخنژاد، که در آثار متعدد با مردم ارتباط برقرار کرده، تاثیرگذاری به مراتب بیشتری نسبت به یک فعال سیاسی ناشناس یا یک چهره اپوزیسیون از ابتدا خارج از کشور دارد.
بنابراین، هدف از تخریب او، نه صرفاً انتقامگیری، بلکه تهی کردن پیام او از اعتبار است. آنها میکوشند با متهم کردن او به ریاکاری، فرصتطلبی و کسب درآمد از سیستم پیش از خروج، اینگونه القا کنند که انگیزههای او شخصی و منفعتطلبانه است، نه از سر دغدغه مردم و وطن.
این حملات همچنین جنبه یک "درس عبرت" را برای سایر هنرمندان ایفا میکند. حکومت با ایجاد چنین فضایی، پیامی روشن به تمامی بازیگران، کارگردانان و چهرههای فرهنگی داخل کشور میفرستد: «اگر از خط قرمزها عبور کنید و به مخالفت با نظام بپردازید، نه تنها از امکانات حکومتی محروم خواهید شد، بلکه با یک کمپین تخریب شخصیت گسترده روبرو میشوید که اعتبار، شهرت و حتی زندگی شخصیتان را هدف قرار میدهد.»
این استراتژی مبتنی بر ترس، به منظور جلوگیری از پیوستن چهرههای مشهور به موج اعتراضات مردمی طراحی شده و با هدف خفه کردن صدای هنرمندان و روشنفکران دنبال میشود.
نمیتوان از نقش اصلی "لشکرهای سایبری" و اکانتهای فیک در این حملات چشمپوشی کرد. تخریب فرخنژاد صرفاً یک خشم مردمی نیست، بلکه یک عملیات سازماندهیشده است. این نیروها با استفاده از رباتها، اکانتهای جعلی و ترندسازیهای هدایتشده، تلاش میکنند تا فضای مجازی را به نفع روایت حکومتی تغییر دهند.
آنها با نشر اطلاعات نادرست، شایعات و حتی تهدیدات مستقیم، جوی مسموم ایجاد میکنند که در آن هرگونه انتقاد به چهرهای چون فرخنژاد به یک هنجار تبدیل شود و صدای مخالفان در هیاهوی این حملات گم گردد.
این هجمه در چارچوب یک جنگ فرهنگی و ایدئولوژیک گستردهتر نیز قابل تحلیل است. حکومت جمهوری اسلامی همواره در تلاش بوده تا روایت مسلط بر جامعه را کنترل کند. هنرمندان و افراد مشهور، به دلیل نفوذ اجتماعیشان، میتوانند این روایت را به چالش بکشند.
زمانی که یک بازیگر محبوب از چارچوبهای مورد نظر خارج میشود و مستقیماً نظام را هدف قرار میدهد، این اقدام به مثابه یک شورش فرهنگی تلقی میشود. در نتیجه، پاسخ حکومت به جای بحث و گفتگو، تخریب و حملات شخصی است تا با شکستن وجهه اجتماعی فرد، تاثیر کلام او را از بین ببرد و نشان دهد که تنها روایت مشروع، روایت رسمی است.
در نهایت، میتوان گفت که حملات سیستماتیک به حمید فرخنژاد در فضای مجازی، واکنشی چندوجهی به اقدام یک چهره محبوب است. این حملات از یک سو تلاشی برای بیاعتبار کردن صدای او و ممانعت از پیوستن سایر هنرمندان به جنبش مخالفان است، و از سوی دیگر، ابزاری برای جنگ روانی و کنترل فضای عمومی محسوب میشود.
فرخنژاد به دلیل موقعیت منحصر به فردش به عنوان فردی که از درون سیستم سینمایی ایران برخاسته و سپس در خارج از کشور به آن پشت کرده است، به نمادی از مخالفت تبدیل شده و این دقیقا همان چیزی است که حکومت را تا این حد نگران کرده است. بنابراین، هرچه او بیشتر به بیان دیدگاههایش بپردازد، این هجمه سایبری نیز شدیدتر خواهد شد.
۶۳

آلترناتیو - فرانکفورت، آلمان
ژیلا صادقی: "من صددرصد عاشق زنستیزی حکومتم و از خامنهای جلاد انسانستیز خوشم میاد!"😖
8
97
شنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۴ - ۰۹:۵۲
۲۵

راستگوی بی طرفدار - سالزبورگ، اتریش
اینها همش جفنگیات است. هیچ فرقی بین حمید فرخ نژاد و ژیلا صادقی نیست هر دو هرامزاده هایی هستند که برای پول و مقام شیطان را درس میدهند. فرخی نژاد بیشتر هرامزاده است چون نوکر اخوند بود و فیلم امنیتی درست میکرد. احساس کرد جکومت سرنگون میشود و سریع جبهه عوض کرد. باید صدتا پدر کور و کچل داشته باشی که اینرا نفهمی. اگر کسی میخواد با اخوند مبارزه کندحاش لس آنجلس نیست تو ایران است تو مرز است. با پولی که رضا پهلوی دارد میتواند یک ارتش داشته باشد ولی او سعی میکند بیشتر از مردم پول بگیرد. همه اینها، پورفیوزهای هستند که عمر آخوند را زیاد میکنند
77
15
شنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۳
۴۰

MrJason - جابلسا، انگلستان
پس قضیه ویلا و ژیلا که مشهور شده بود مال ایشون بود
5
95
شنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۴ - ۱۰:۱۵
۵۰

Tornado1 - استانبول، ترکیه
ممکنه از خیلی چیزا خوشت بیاد ، بعدشم تو ازت مشخصه یه موجود جوگیر ، احساساتی در لحظه تصمیم گیر ، جویای نام و نان و چاپلوسی ، حمید فرخ نژاد از سر تفکر کاری می کنه ، بعد تو کجا حمید فرخ نژاد کجا ، تو با چسبیدن به او می خوای اسم در کنی ، تو رو اصلا کسی نمی شناسه ، تعداد انگشت شماری هم بشناسنت ، وزنه ای نیستی ، همون بهتر که ماتحت لیس حمام منصوری باشی ، موجود حقیر ، به خیال خودت سولاخ دعا رو پیدا کردی ؟؟؟؟؟؟ ماده خر داغ می کنند
7
76
شنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۴ - ۱۰:۲۲
۴۶

سیمرغ ایران - برلین، آلمان
فاحشه سیاسی که زنده یاد فریدون فرخزاد میگفت امثال این پرستوی نظام هست
7
79
شنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۴ - ۱۰:۴۲
۱۹

pirzan e irani - استکهلم، سوئد
شما یک خانواده ریشه دارعاشق سلطنت بودید،بعدعاشق رهبرشدید.خُب مثلا چی شد وقرار است چه بشود؟شمانه اولین هستیدکه پوست می اندازیدونه آخری!اکثرساواکی های جانی ریش گذاشتندودرخدمت حکومت دینی درآمدند.یامگرخیلی ازمهره های چاپلوس وبیضه مال رژیم ملایی چون فرخ نژاد و مهدی نصیری حالا کجاهستند؟بنابراین عرف وقانون رارعایت بکنید! چون جای آشغال(فرخ نژاد ونصیری) درآشغالدانی است.پس به آشغالدانی جدید خوش آمدید.
52
11
شنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۷
۴۵

Rasta - تورنتو، کانادا
100% پولی هستی ،حال میدی حال میگیری(پول)امیدوارم به جونت بزنه با درد همه درد کشیده های ایران
2
53
شنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۴ - ۱۵:۴۸
۵۶

zorroo - مونیخ، آلمان
ادم خل ودیوانه که نه شاخ داره نه دم .تو معلوم نیست چی گرفتی یا چی میخواهی بگیری داری پاچه خواری میکنی خانم جیلا صادقی .نوبت حق هم میرسه با کاعنات چکار میکنی؟
3
41
شنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۴ - ۱۷:۵۰
۵۰

nima121 - استانبول، ترکیه
زنیکه جویای نام و نان
1
20
یکشنبه ۰۲ آذر ۱۴۰۴ - ۰۹:۱۳
۴۳

Chokam - ری، ایران
فرقی نداره تو عاشق رضاشاه باش یا علی خامنه ای، مهم اینه آیا مثل بانوان چایکار لاهیجان چای میکاری؟ اصلا تو و اون انبوه زنان داخل و خارج به درد چی میخورین، امروز چای لاهیجان نابود شده، با افتخار چای دبش وارد میکنین، خاک توی سرتون، چه فرقی داره کوروش شاه شیخ. به نظرم تو شیطان پرست باش ولی یه جای این سرزمین رو بگیر، نه اینکه رابطه تون با این خاک قطع شده امروز نان ندارین بدبختا، نان سهمیه بندی شده، چای از خارج میاد درحالیکه کارخانه چای جهان رو مرحوم فاتح از همین لاهیجان
0
8
دوشنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۴ - ۱۰:۱۱
۴۳

paksan - ایران، ایران
او آدم دانشمند و بسیار کتاب خوان و چیز بلدی هستش و آدم واقعا شخصیتی در رده او در بین مخالفان اصلا نمی تونه پیدا کنه که بگیم حتی میشه بهش فکر کرد. مریم رجوی ! شاهزاده! و. بقیه . از این دوتا کله گنده تر که نیست بین مخالفانش واقعیت اینه که این دو نفر حتی نمیدانند در کشور چه خبر هست و کاری که اینها کردند فقط تخریب کشور بوده. مریم رجوی یک دیوار یک آجر به نفع مردم ایران روهم نگذاشته چه قبل عنقلاب چه بعدش اینها فقط خیانت و تخریب و آتش زدن و ترور و جاسوسی کردن برای دشمنان ایران و ایرانیان. شاهزاده هم که دیدیم نوکر موساد و سیا هستش یعنی یک ببخشید گوساله نگاه کنه ببینه سیا و موساد با پدرش با پدربزرگش چه کردند اصلا حاضر نیست با آنها درباره هیچ چیز ایران حرفی بزنه چه برسه بره با حقارت کامل زیر چتر آنها تا منافع آنها را تامین کنه! یعنی گوساله ای که تصور میکنه قصابی که پدر و پدربزرگش را سلاخی کرده میتونه بهش کمک کنه چقدر فهم و دانش میتونه داشته باشه. بفهمیم خامنه ای بهترین رهبر با دانش ترین با سوادترین و عمیقا عاشق ایران هست و اگر بگذارند دشمنان ایران هیچی از هیچ جایی کم نداره.
8
0
دوشنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۴ - ۱۶:۱۴
۶۹

sabbas - لندن، انگلستان
ژیلا جون تو که از هر عمامه به سری خوشت میاد. خوب ما 40 میلیون از اینا داریم. چرا از اینکه دیگه به اهتراز در نمیاد خوشت میاد؟خخخخخخ
0
5
سه شنبه ۰۴ آذر ۱۴۰۴ - ۱۸:۵۲