توسل دیرهنگام خامنه‌ای به نمادهای باستانی؛ تکرار آنچه صدام کرد

پس از جنگ دوازده‌روزه، جمهوری اسلامی به شکل چشمگیری در حال استفاده از نمادهای تاریخی و باستانی در تبلیغات خود شده است
ایران وایر: فرامرز داور
حکومت ایران در یک اقدام تشریفاتی مجسمه‌ای از نقش برجسته «شاپور اول» را کپی کرده و در میدان انقلاب تهران نمایش داده و سپس پوسترهایی در سطح پایتخت نصب‌کرده با عنوان «مقابل ایران دوباره زانو می‌زنید».
حکومت ایران در یک اقدام تشریفاتی نقش برجسته شاپور اول در نقش رستم مردوشت را کپی کرده و در میدان انقلاب تهران نمایش داده و سپس پوسترهایی در سطح پایتخت نصب‌کرده با عنوان «مقابل ایران دوباره زانو می‌زنید»شاپور اول، پنجمین شاهنشاه ساسانی ایران بود که در جنگ «ادسا والرین» امپراتور روم را شکست داد و اسیر کرد؛ این رویداد یکی از شکست‌های بزرگ روم و نمادی از قدرت ایران باستان است. نقش برجسته در مجموعه نقش رستم در استان فارس، والرین را به شکل زانوزده در برابر شاپور اول نشان می‌دهد و حالا جمهوری اسلامی برای بازیابی تحقیری که از حمله اسراییل و آمریکا متحمل شده، ازجمله به آن متوسل شده است.

پس از جنگ دوازده‌روزه، جمهوری اسلامی به شکل چشمگیری در حال استفاده از نمادهای تاریخی و باستانی در تبلیغات خود شده و محوریت هویتی را که تاکنون بر قرائت بسیار آیین‌گرا از اسلام شیعی بود، به هویتی ایرانی و مبتنی بر تاریخ چند هزارساله این کشور متمرکز کرده است.
نقش برجسته شاپور اول و والرین در مجموعه نقش رستم در نزدیکی تخت جمشید در ایرانخامنه‌ای در اولین حضور عمومی‌اش بعد از جنگ که در یک مراسم مذهبی برای پاسداشت امام سوم شیعیان بود، از مداح بیت رهبری خواسته بود که به‌جای نوحه یا شعر مذهبی که برای به شور درآوردن جمعیت خوانده می‌شود، سرود  «ای ایران» بخواند که ترانه‌ای ناسیونالیستی با شعری از «تورج نگهبان» است و «محمد نوری» از خوانندگان شهیر موسیقی پاپ آن را خوانده بود.

مداح بیت رهبری، شعر نگهبان را درستکاری کرد و مضامینی جعلی به آن افزود اما خواسته خامنه‌ای به‌عنوان عملی ناسیونالیستی تلقی و مجوزی برای استفاده از نمادهای تاریخی ایران به نفع حکومت اسلامی شد؛ حکومتی که در وضعیت  بی‌ثبات و ناپایدار داخلی و خارجی به سر می‌برد و برای جلب‌توجه ایرانیان به اقداماتی نظیر استفاده از مضامین تاریخی روی آورده است. خامنه‌ای در سال‌های گذشته به‌طور مکرر یادآوری تاریخ باستانی ایرانی را نکوهش می‌کرد؛ چنان‌که در دهه هفتاد خورشیدی هم اجازه نداد جشن نوروز در تخت جمشید برگزار شود.

رفتار اخیر خامنه‌ای ۸۶ ساله یادآور سیاست صدام حسین در طول جنگ هشت‌ساله ایران و عراق است که در آن دیکتاتور عراق از همه ابزارهای سیاسی، فرهنگی و تبلیغاتی برای حفظ روحیه داخلی و مشروعیت‌بخشی به جنگ استفاده کرد.
یکی از محورهای مهم تبلیغات بعثی، احیای تمدن بابل بود. صدام در دوره جنگ با ایران پروژه‌ای بزرگ به نام «بازسازی بابل» را آغاز کرد که هدف آن ساخت بخشی از کاخ‌ها و دیوارهای بابل باستان در نزدیکی حله بود. در آجرهای این بناها جمله‌ای حک شده بود که می‌گفت «در زمان صدام حسین، فرزند نبوکدنصر، بابل دوباره زنده شد.»حزب بعث عراق، اساساً یک سازمان سیاسی-نظامی با هویت وطن‌پرستانه عربی-عراقی بود و تفاوت‌های ماهوی باشخصیت خامنه‌ای داشت که بی‌اعتقاد به درون‌مایه باستانی ایران‌گرایی، صرفاً به سواستفاده از مظاهر آن به شکلی شتاب‌زده روی آورده است.  برای صدام بهره‌گیری از تاریخ باستانی و ارجاع به میراث تمدنی بین‌النهرین، بابل و نبرد قادسیه یکی از مهم‌ترین ستون‌های تبلیغاتی در برابر ایران بود که با آن می‌جنگید. صدام با ترکیب تاریخ و اسطوره، کوشید هویت ملی عراقی را بازتعریف کرده و جنگ علیه ایران را در قالب ادامه نبردی تاریخی میان اعراب و ایرانیان یا میان تمدن‌های کهن، تصویر کند.  این سیاست با ارجاع به نبرد قادسیه و بازسازی تمدن بابل در گفتمان صدام تا کاربرد این مفاهیم در پوسترها، سخنرانی‌ها و رسانه‌های رسمی عراق رواج داشت و در خدمت ایدئولوژی بعث و تثبیت قدرت شخصی صدام بود.
صدام و حمورابی پادشاه بابلحزب بعث عراق از آغاز دهه ۱۹۶۰ با شعارهای ملی‌گرایانه عربی برآمد. ایدئولوژی آن ترکیبی از ناسیونالیسم عربی، سکولاریسم و سوسیالیسم بود و بر «وحدت، آزادی و سوسیالیسم» تاکید داشت. بااین‌حال، زمانی که صدام حسین در دهه ۱۹۷۰ قدرت را به‌طور کامل در دست گرفت، ایدئولوژی حزب را با عناصر تاریخی و فرهنگی خاص عراق ترکیب کرد تا پایه‌ای برای عبادت شخصیتی و مشروعیت فردی بسازد.

در این چارچوب، صدام خود را نه‌فقط یک رهبر سیاسی بلکه وارث طبیعی پادشاهان و فاتحان بین‌النهرین معرفی می‌کرد. او بارها در سخنرانی‌هایش از نام‌های حمورابی، نبوکدنصر و آشوربانیپال استفاده کرد و بغداد را وارث مستقیم تمدن‌های باستانی می‌دانست. بدین ترتیب، گذشته باستانی عراق به منبعی برای افتخار ملی و ابزاری سیاسی برای بسیج مردم بدل شد.یک نقاشی دیواری در عراق که صدام را سردار قادسیه در نبرد اعراب با ایرانیان نشان می دهدقادسیه به‌عنوان نماد تاریخی
 ارجاع به نبرد قادسیه شاید مهم‌ترین عنصر در تبلیغات صدام حسین علیه ایران بود. این نبرد که در سال ۶۳۱ میلادی میان سپاه مسلمان عرب و ارتش ساسانی درگرفت و منجر به فروپاشی امپراتوری ایران شد، ازنظر تاریخی در حافظه عرب‌ها نماد پیروزی اعراب بر ایرانیان است.  صدام حسین از آغاز جنگ در ۱۹۸۰، آن را «قادسیه دوم» یا «قادسیه صدام» نامید

این عبارت در همه رسانه‌های رسمی عراق تکرار می‌شد و هدف از آن این بود که جنگ کنونی نه یک درگیری سیاسی معاصر، بلکه ادامه تاریخی نبرد میان عرب و ایران جلوه کند.

پوسترها و شعارهای رسمی در سراسر عراق بر اساس همین مفهوم طراحی می‌شدند. در یکی از پوسترهای معروف سال ۱۹۸۶، تصویر صدام در کنار سربازانش با عبارت «قادسیه صدام، پیروزی عرب بر دشمنان تاریخ» دیده می‌شود. این نوع تبلیغات نه‌تنها سعی داشت روحیه ملی را برانگیخته کند بلکه به‌نوعی جنگ را از سطح سیاسی به سطح فرهنگی و تاریخی ارتقا می‌داد؛ گویی که عراق مأمور تاریخی برای دفاع از تمدن عربی است. درست همانند بازسازی مجسمه شاپور اول و والرین در میدان انقلاب تهران با شعار «دوباره در برابر ایران زانو می‌زنید».پوستری از صدام در زمان جنگ با ایران که خود را با حمورابی پادشاه بابل مقایسه می کند. لوح معروف حمورابی در پوستر دیده می‌شوداحیای نمادهای بابل و تمدن بین‌النهرین
 در کنار قادسیه، یکی از محورهای مهم تبلیغات بعثی، احیای تمدن بابل بود. صدام در دهه ۱۹۸۰ پروژه‌ای بزرگ به نام «بازسازی بابل» را آغاز کرد که هدف آن بازسازی کاخ‌ها و دیوارهای بابل باستان در نزدیکی حله بود. در آجرهای این بناها جمله‌ای حک‌شده بود که می‌گفت «در زمان صدام حسین، فرزند نبوکدنصر، بابل دوباره زنده شد.»  این اقدام نمادین نشان می‌داد که صدام خود را وارث مستقیم شاهان باستانی عراق می‌داند و در پی آن است که عظمت تاریخی عراق را زنده کند. در پوسترهای تبلیغاتی نیز گاهی تصویر صدام در کنار نقوش برج بابل یا شیران بابل دیده می‌شد؛ ترکیبی از گذشته باستانی و قدرت مدرن. خامنه‌ای و دستگاه تبلیغاتی بیت رهبر هرگز خامنه‌ای را با شاهان برجسته و تاریخ‌ساز ایران مقایسه نمی‌کنند اما از زمانی که او از مداحش خواسته «ای ایران» بخواند، طرفدارانش تصاویری از او می‌کشند که یادآور نقوش برجسته باستانی شاهان قدرتمند ایران است.

هدف از این بازسازی و ارجاع تاریخی در عراقِ دوره صدام تنها احیای میراث فرهنگی نبود، همان‌طور که برای جمهوری اسلامی اینک چنین کارکردی ندارد، بلکه ایجاد پیوستگی میان گذشته باشکوه و حال حاضر برای تقویت اقتدار رژیم‌های استبدادی است که زمینه و مشروعیت داخلی و خارجی خود را ازدست‌رفته می‌بینند. به‌بیان‌دیگر، صدام از تاریخ به‌عنوان ابزاری برای مشروعیت‌بخشی به خود استفاده می‌کرد و خامنه‌ای اینک در حال گذاشتن پا در همان‌جایی است که رهبر عراق سی سال پیش آن را تجربه کرده بود.یک پوستر از صدام پس از اعدام او که رهبر پیشین عراق را رهبر شهید جنگ قادسیه می خواندتاریخ به‌مثابه ابزار تبلیغاتی
رژیم بعث عراق در طول جنگ، یک دستگاه تبلیغاتی عظیم ایجاد کرده بود که شامل رادیو، تلویزیون، روزنامه‌ها، فیلم‌های مستند و پوسترهای خیابانی می‌شد. در تمام این رسانه‌ها، تاریخ باستانی عراق نقشی محوری داشت.
بیانیه‌ای هشداردهنده  با بن مایه مذهبی صادرشده از سوی دولت عراق برای هشدار به نیروهای ایرانی در جنگ ایران و عراق. در این بیانیه آمده است: «ای ایرانیان در کشوری که علی بن ابی‌طالب، حسین بن علی و عباس بن علی در آن مدفون‌اند، هیچ‌کس پایمال نشده است. عراق بی‌تردید کشوری شریف و محترم بوده است… دشمنانی که طرح حمله به عراق را در سر می‌پرورانند، بی‌شک در این جهان و جهان آخرت مورد خشم خدا قرار خواهند گرفت. از اندیشیدن به حمله به عراق و جسارت به علی بن ابی‌طالب بپرهیزید! اگر تسلیم شوید، شاید در آرامش خواهید بود.»در فیلم‌های مستند، صحنه‌هایی از جنگ با تصاویری از تمدن بابل و نبوکدنصر ترکیب می‌شد. در مدارس و کتاب‌های درسی، دانش‌آموزان یاد می‌گرفتند که عراق مهد تمدن است و مردمش وارث حمورابی و آشوربانیپال هستند. هدف این بود که جنگ ایران و عراق به‌عنوان ادامه رسالت تاریخی ملت عراق تلقی شود.  در سطح ایدئولوژیک، صدام از این رویکرد برای ملی‌گرایی عربیِ بومی‌شده در چارچوب عراقی استفاده می‌کرد. برخلاف پان‌عربیسم ناصری که بر اتحاد جهان عرب تاکید داشت، صدام در دهه ۱۹۸۰ بیشتر بر «عراق به‌عنوان قلب تمدن عرب» تاکید می‌کرد. این تغییر، نتیجه نیاز به بسیج ملی در برابر دشمن خارجی بود.  این نوع تصویرسازی‌ها صدام را به چهره‌ای فراتر از یک سیاست‌مدار تبدیل می‌کرد؛ او خود را وارث طبیعی همه پادشاهان، فاتحان و قانون‌گذاران تاریخ عراق معرفی می‌کرد. به‌این‌ترتیب، گذشته به خدمت پرستش فردی درآمد و هویت ملی با چهره شخصی او گره خورد.یک پوستر تبلیغاتی ایران در دوره جنگ با عراق با نقل قولی از خمینی و تصویری از دو ایرانی در حمله به ادوات جنگی عراقمقایسه با استفاده از تاریخ در دیگر نظام‌ها
  سیاست بهره‌گیری از تاریخ در تبلیغات جنگی محدود به عراق نبود. در بسیاری از رژیم‌های اقتدارگرا، ازجمله آلمان نازی و ایتالیا در دوران فاشیسم، رهبران از گذشته باستانی برای مشروعیت‌بخشی به خود استفاده کرده بودند؛ اما در مورد صدام، ویژگی خاص این بود که او از دو منبع تاریخی متفاوت یعنی تاریخ اسلامی در جنگ قادسیه و تاریخ باستانی و پیش از اسلام درنبرد بابل به‌طور هم‌زمان بهره برد.

این ترکیب دوگانه باعث می‌شد که پیام تبلیغاتی‌اش بتواند هم برای مخاطبان مذهبی و هم برای ملی‌گرایان عرب جذاب باشد. برای مسلمانان، او ادامه‌دهنده راه فاتحان عرب معرفی می‌شد؛ برای ملی‌گرایان، وارث تمدن‌های بزرگ بین‌النهرین. وضعیتی که خامنه‌ای در ایران دارد کمابیش مشابه است.
در تصاویر ساخته شده توسط نهادهای حکومتی شعار مقابل ایران دوباره زانو می زنید هک شده استرفتاری که می‌خواهد حسینی مشابه امام سوم شیعیان باشد که سازش‌ناپذیر و غیرمصالحه‌جو است و آماده دادن هزینه برای طرفداران مذهبی است و چهره‌ای منسوب به شخصیت‌های خوش‌نام تاریخی همچون شاپور اول برای جذب طرفداران جدید و عمدتا غیرمذهبی؛ اما به نظر می‌رسد برای یارگیری از خیل میلیونی این افراد، فرصت از کف ولایت رفته است و با وجود بحران‌های فزاینده حکومت خامنه‌ای در تامین آب شرب، برق، هوای سالم و معیشت معمولی، تبلیغات شتاب‌زده و سرسری و حتی باسمه‌ای حکومت توجهی جلب نمی‌کند و شهروندان را به‌گونه‌ای تحت تاثیر قرار نمی‌دهد که طرفداران خامنه‌ای شوند.
درج تصویری از علی خامنه ای به جای شاپور اول و بنیامین نتانیاهو به جای والرینبهره‌گیری صدام از تاریخ نمونه‌ای گویا از نحوه استفاده ایدئولوژیک از گذشته در خدمت سیاست معاصر است. او با تبدیل تاریخ به ابزار تبلیغاتی، موفق شد برای مدتی افکار عمومی عراق را متحد نگاه دارد، اما در درازمدت، همین اسطوره‌سازی تاریخی نتوانست واقعیت‌های سیاسی و اقتصادی را پنهان کند. با فروپاشی رژیمش، تاریخ بار دیگر از چنگ ایدئولوژی آزاد شد، اما آثار آن دوران هنوز در حافظه جمعی عراق باقی است.
+59
رأی دهید
-37

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۵۵
    hamid4053 - اصفهان، ایران
    جالبه این مفعوالدوله رهبر اشغالگران ایران خودش رو با شاپور اول پادشاه اصیل ایرانی مقایسه می‌کند. به امید لگدمال شدن خودت و خانواده ناخلفت زیر دست و پای ما مردم
    2
    20
    ‌سه شنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۴ - ۱۷:۴۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۵
    arian1 - ابادان، ایران
    واقعیت این است که مردم ایران از دین اسلامی متنفر و خشمگین هستند برای تمام دروغها و فریب ها و جنایات و دزدی و نابودی ایران و حالا عده ای اخوند و مزدور الله پرست باز هم می خواهند با دروغ و فریبکاری تمدن و تاریخی که انها ۴۶ سال با ان مخالفت می کردند را برای منافع خودشان تجلی بدهند.
    0
    14
    ‌سه شنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۴ - ۱۸:۵۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۰
    MrJason - جابلسا، انگلستان
    و لکن مخلوقی بنام «آخوند ..ونده پررو» چیزی است که بشریت به خود ندید.
    2
    10
    ‌سه شنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۴ - ۱۹:۴۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.