حشمت‌الله فلاحت پیشه و محمد سرافراز؛ عاقبت عجیب دو مدیر روزنامه رسالت

ایران وایر: عطاء محامد
پ در میانه دهه‌های هفتاد و هشتاد، روزنامه «رسالت» سنگر راست سنتی بود؛ جایی که محافظه‌کاران مذهبی برای بازسازی گفتمان خود پس از جنگ به آن پناه برده بودند. در اتاق‌های کوچک تحریریه آن، دو چهره از نسل تازه سیاست‌ورزان جمهوری اسلامی قلم می‌زدند؛ یکی «حشمت‌الله فلاحت پیشه»، جوانی از کرمانشاه با دغدغه امنیت ملی و ایمان به «ایران هسته‌ای» و دیگری «محمد سرافراز»، روزنامه‌نگاری از تهران با ذهنی منظم و شیفته نظم ایدئولوژیک نظام.

 رسالت برای هر دو نه‌فقط روزنامه که محلی بود برای مستحکم‌تر شدن در داخل قدرت.

سال‌ها بعد، هر دو در مسیرهایی متفاوت اما موازی به اوج رسیدند؛ فلاحت پیشه بر صندلی کمیسیون امنیت ملی مجلس نشست و سرافراز بر بلندای صداوسیمای جمهوری اسلامی؛ اما این صعودها به بازگشت‌هایی تلخ همراه شد.

 فلاحت پیشه که روزگاری از وفاداران به سیاست هسته‌ای نظام بود، اکنون از فریب روسیه و بن‌بست تابوهای سیاست خارجی می‌گوید. سرافراز که روزی معمار رسانه جهانی جمهوری اسلامی بود، امروز از بن‌بست حکمرانی سخن می‌گوید و حکومت را «به فلاکت رسیده» می‌خواند. گویی دو شاگرد رسالت، پس از دهه‌ها وفاداری، هر یک به زبان خود به این نتیجه رسیده‌اند که نظامی که زمانی برای تثبیتش می‌نوشتند، دیگر قابل اصلاح نیست.
اعتمادسازی اجباری، فریب غربی‌هاست
فلاحت پیشه، در دهه ۱۳۸۰ زمانی که به‌تازگی به مجلس راه‌یافته و عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شده بود، بارها تأکید کرده که پرونده هسته‌ای ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ماهیتی سیاسی دارد و ابزار فشار آمریکا علیه انقلاب اسلامی و توان فناورانه کشور است. 

او ضمن انتقاد از جانب‌داری شورای حکام و نقض توافق‌نامه پاریس از سوی اروپا، تأکید داشت که جمهوری اسلامی باید بدون پذیرش تعهدات داوطلبانه‌ جدید، مسیر غنی‌سازی و تولید انرژی صلح‌آمیز را ادامه دهد. او باور داشت ایران با تکیه‌بر ظرفیت داخلی و پشتوانه مردمی، جزو ده کشور برتر هسته‌ای جهان است و نباید اجازه دهد سیاست «اعتمادسازی اجباری» بهانه‌ای برای محرومیت نسل‌های آینده از چرخه سوخت شود.

فلاحت پیشه سیاست اروپا را ادامه نرم سیاست‌های خشن آمریکا می‌دانست و معتقد بود کشورهای اروپایی هرگز حاضر نیستند برای حفظ منافع ایران هزینه‌ای بپردازند. به گفته او، اروپا با سوءاستفاده از فضای آژانس تلاش می‌کند تعهدات داوطلبانه را به الزامات حقوقی تبدیل کند و درعین‌حال از منافع خود در ایران برای جبران شکست‌های گذشته در سیاست تحریم محافظت نماید. فلاحت پیشه در روزهای ریاست جمهوری محمد خاتمی و زمانی که مذاکرات ایران با غرب برقرار بود در عین هشدار نسبت به فشار آمریکا بر اروپا، معتقد بود اروپا ناگزیر از ادامه مذاکره با ایران است، زیرا منافعش در گفت‌وگو است نه در تقابل.

فلاحت پیشه آن روزها او می‌گفت پیشرفت هسته‌ای برگ برنده ایران در برابر تهدیدات خارجی و ضامن جایگاه ژئوپلیتیک کشور بود؛ ازنظر وی هیچ استراتژی منطقه‌ای بدون حضور ایران شکل نمی‌گیرد. درعین‌حال وی باور داشت که ایران باید خود را بر معادلات هسته‌ای جهان تحمیل کند، زیرا آژانس بین‌المللی انرژی اتمی عملاً به پایگاه قدرت‌های دارای سلاح هسته‌ای بدل شده و تنها کشورهایی موفق‌اند که با تکیه‌بر قدرت داخلی و حمایت مردمی، قواعد بازی را خود بازنویسی کنند.
روسیه هرگز متحد راهبردی ایران نبوده است
حالا اما فلاحت پیشه مسیر خود را از آن روزها تغییر داده است. او امروز به سیاست‌های اصلاحی گرایش دارد، با روسیه زاویه دارد و به غرب نزدیک‌تر شده. وی در ۵آبان۱۴۰۴ گفته بود «حتی درزمانی که ایران گزینه‌های مختلفی داشت و گرفتار جنگ هم نشده بود  روس‌ها هیچ‌گاه نگاهشان درباره رابطه با ایران راهبردی نبود چون هیچ‌گاه سلاح‌های راهبردی را در اختیار ایران قرار ندادند و در جنگ و دیپلماسی همواره ایران را تنها نگه داشتند.» او حتی در سال گذشته گفته است: «پوتین روی بی‌عقلی سیاست خارجی ایران حساب بازکرده است. نمی‌دانم روس‌ها باید چه‌کار دیگری انجام بدهند که مسئولان ما از این تعارفات دست‌بردارند.» 

وی که زمانی نیز با انتقاد از رویکرد اروپا گفت این سیاست‌های خشن آمریکا را به شکلی نرم اجرا می‌کند و هرگز حاضر نیست برای دفاع از ایران هزینه‌ای بپردازد، در سال ۹۸ اعلام کرد که شورای عالی امنیت ملی از وی به خاطر آنکه گفته بود باید با آمریکا مذاکره کنیم، شکایتکرده است.

او امروز نه‌تنها از رویکرد جمهوری اسلامی به مساله هسته‌ای انتقاد می‌کند  بلکه از سیاست منطقه‌ای جمهوری اسلامی نیز شاکی است. وی در سال ۱۴۰۲ گفته بود «روسیه طلب خود را از سوریه گرفته است، اما ایران نه». این عضو سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس ادامه می‌دهد «ایران در حوزه‌های نظامی و سیاسی، هزینه‌های زیادی در سوریه و عراق متقبل شد ولی پس از این‌که این کشورها به آرامش نسبی می‌رسند، اهداف اقتصادی ایران تامین نمی‌شود». او تأکید کرده بود  سوریه ۳۰ میلیارد دلار بدهی به ایران دارد.

او این روزها حتی می‌گوید: «سیاست خارجی ما گرفتار تابو‌های مختلف است. ازجمله تابوی عدم مذاکره با آمریکا، تابوی ادعا هدایت فرهنگی تمام دنیا و. برخی نهاد‌ها در خارج از کشور خود را مسئول مسلمان سازی مردم در دنیا معرفی می‌کنند و الان نیز برخی معتقدند حجاب را باید در آمریکا و اروپا پیش ببریم. درحالی‌که در مورد مسائل اساسی کشور با ناکامی مواجه‌اند.»
سرافراز و تلاش برای جهانی‌سازی صدای جمهوری اسلامی
محمد سرافراز، همکار سابق فلاحت پیشه در روزنامه رسالت، خدمت مهمی به جمهوری اسلامی انجام داد. شبکه «پرس‌تی‌وی» حاصل طرح و ابتکار سرافراز، معاون برون‌مرزی وقت صداوسیما، بود.

شبکه‌ای ۲۴ ساعته به زبان انگلیسی که قرار بود تصویر ایران را در رسانه‌های بین‌المللی بازتعریف کند و به گفته سرافراز، «پاسخی باشد به خبرهای منفی شبکه‌های آمریکایی، اروپایی و منطقه‌ای درباره ایران». او از ابتدای دهه ۱۳۸۰ پروژه‌ای را پیگیری می‌کرد تا رسانه‌ای جهانی برای جمهوری اسلامی بسازد؛ رسانه‌ای که نه‌تنها بازتاب‌دهنده مواضع رسمی ایران باشد بلکه بتواند در عرصه رقابت خبری با شبکه‌هایی چون سی ان ان و بی‌بی‌سی حضور مؤثر پیدا کند.

سرافراز در آستانه افتتاح رسمی شبکه، فلسفه وجودی آن را چنین توضیح داد: «بعد از حمله آمریکا به افغانستان، رسانه‌ها به دودسته موافق آمریکا و طالبان تقسیم شدند، اما هر دو نگاه ناقص بود و ما باید نگاه سوم را ارائه می‌دادیم.» از همین رو شعار پرس‌تی‌وی را «خبر از نگاه دیگر» انتخاب کرد و هدفش را ایجاد «نگاه سوم» در برابر روایت‌های غربی دانست. 

در مراسم افتتاح رسمی این شبکه در۱۱تیر ۸۶ که با حضور رییس‌جمهور وقت انجام شد، سرافراز تاکید کرد که «وجود شبکه‌ای که بتواند نگاهی متفاوت برای مخاطب باز کند ضرورت داشت و جای آن خالی بود». 

او پرس‌تی‌وی را چهارمین شبکه برون‌مرزی صداوسیما و گامی در جهت جهانی‌سازی رسانه‌ای ایران دانست. در نخستین سالگرد تأسیس نیز با اشاره به نیروهای جوان و بین‌المللی شبکه گفت: «پرس‌تی‌وی رسانه افراد بی رسانه است؛ رسانه‌ای که باید صدای ملت‌های خاموش در برابر غول‌های خبری غرب باشد.» در همان مراسم «عزت‌الله ضرغامی»، رییس وقت این سازمان از سرافراز به‌عنوان معمار اصلی شبکه یادکرد و گفت: «پرس‌تی‌وی میوه تلاش‌های اوست که با پیگیری و خلاقیت، این نهال را به شجره‌ای جهانی تبدیل کرد.»

در مرداد ۸۸ محمد سرافراز که معاون برون‌مرزی صداوسیما بود، تأکید کرد که «ابزار رسانه در کنار ایمان و انگیزه الهی می‌تواند معجزه کند و تحولات بین‌المللی را رقم بزند». او با اشاره به‌ضرورت تحلیل عمیق و انتقال درست پیام‌های بین‌المللی، رسانه را ابزاری برای رساندن صدای «مظلومان» جهان اسلام دانست و گفت «بنابراین باید بیشتر به انگیزه ایمان توجه کنیم. نباید قانع باشیم. باید افق را بلندمدت ببینیم تا تاثیرات نیز گسترده باشد.»
از ابزار پروپاگاندا تا منادی فروپاشی
سرافراز پس از ضرغامی به ریاست صداوسیما رسید؛ در شرایطی که این سازمان با سه بحران جدی روبه‌رو بود: بحران مالی، بی‌اعتمادی عمومی و ریزش گسترده مخاطبان. صداوسیمای دوران ضرغامی، با وجود بودجه‌های کلان و توسعه فنی، به دلیل نفوذ جریان‌های تندرو، تمرکز بر تبلیغات ایدئولوژیک و ناتوانی در رقابت با رسانه‌های ماهواره‌ای، جایگاه خود را از دست داده بود. سرافراز، در موقعیتی به ریاست سازمان رسید که صداوسیما دیگر از یک رسانه ملی فاصله گرفته و به ابزاری سیاسی و امنیتی برای پیشبرد اهداف حکومت تبدیل‌شده بود.

او در آبان ۱۳۹۳ با حکم «علی خامنه‌ای»، رهبر جمهوری اسلامی، به ریاست صداوسیما منصوب شد؛ درحالی‌که نامش از سال ۱۳۹۲ در فهرست تحریم‌های حقوق بشری اتحادیه اروپا قرار داشت. اتحادیه اروپا سرافراز را به مشارکت در نقض حقوق بشر متهم کرده بود، زیرا شبکه انگلیسی‌زبان «پرس‌تی‌وی» تحت مدیریت او، اقدام به پخش اعترافات اجباری بازداشت‌شدگان، ازجمله «مازیار بهاری»، کرده بود. بر همین اساس، سفر او به کشورهای اروپایی ممنوع و دارایی‌هایش در اروپا مسدود شد.

بااین‌حال، سرافراز پس از رسیدن به رأس صداوسیما به‌تدریج از مواضع پیشین خود فاصله گرفت و این تغییر رویکرد سرانجام در استعفایش آشکار شد. او می‌گوید در ماجرای کناره‌گیری‌اش، «حاج‌آقا مجتبی»، پسر رهبر جمهوری اسلامی، نقش مستقیم داشت. سرافراز در خاطراتش می‌نویسد که پیش از استعفا، در دیداری با «حسین طائب»، رئیس وقت سازمان اطلاعات سپاه، از او خواسته تا از سوی وی از «حسین محمدی»، معاون دفتر رهبری و «مجتبی خامنه‌ای» تشکر کند، زیرا آن دو زمینه کنار رفتنش را فراهم کرده بودند.

این تغییر نگاه در سال‌های بعد شدت گرفت. در آذر ۱۴۰۱، سرافراز حکومت جمهوری اسلامی را «به فلاکت رسیده» توصیف کرد و هشدار داد که «این روش حکمرانی قابل‌دوام نیست و دیر یا زود به بن‌بست می‌رسد». او با انتقاد از سرکوب اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» گفت سیاست فشار، بازداشت و خشونت علیه مردم نتیجه‌ای جز تشدید بحران ندارد.

پس‌ازاین اظهارات، «فواید صادقی» روزنامه‌نگار، نوشت سرافراز که سه دهه در صف تندروترین جناح‌های اصولگرا قرار داشت، اکنون همانند «محمود احمدی‌نژاد»، رییس جمهور سابق، تغییر موضعی ناگهانی به سمت اپوزیسیون داده و با ادعای مبارزه با فساد، اظهاراتی تند و بدون سند علیه نهادهای امنیتی و اقتصادی بیان می‌کند. صادقی سخنان وی را مایه «سرافکندگی» دانست و مدعی شد سرافراز بدون صلاحیت به ساختار امنیتی صداوسیما واردشده و زمینه نفوذ و بی‌اعتمادی را فراهم آورده است. 

با وجود همه انتقادها سرافراز همچنان به رویکرد منتقدانه‌اش نسبت به‌نظام سیاسی ادامه داده است. وی پس از جنگ ۱۲روزه ایران و اسراییل نیز در گفت‌وگویی نسبت به خطر جنگی دیگر هشدار داد و گفت: «اگر جنگ بزرگی دربگیرد، آمریکا با توان بالا وارد می‌شود و اروپایی‌ها نیز همراهی خواهند کرد؛ درنتیجه با بخش بزرگی از دنیا روبه‌رو خواهیم بود.» 

او با اشاره به مواضع اخیر روسیه و چین تاکید کرد که این کشورها نشان داده‌اند در صورت وقوع جنگ، مستقیماً وارد درگیری نخواهند شد و صرفاً پشتیبانی محدودی ارائه می‌دهند. سرافراز همچنین با انتقاد از رادیکال‌های داخلی گفت: «اگر قرار باشد نفوذی در این نظام صورت بگیرد، از طریق همان نهادهای امنیتی و افرادی است که پرچم شعارهای تند حزب‌اللهی را در دست می‌گیرند و خود را به ساختار حکمرانی نزدیک می‌کنند.»

سرافراز نیز مانند همکار سابقش از تندروها نگران است، روسیه و چین را قابل‌اعتماد نمی‌داند و راه را در تغییرات درون حاکمیتی می‌بیند. هر دو، پس از سال‌ها حضور در قلب قدرت، به نتیجه‌ای مشابه رسیده‌اند: جمهوری اسلامی نه از دشمن خارجی، بلکه از منطق بسته و خود تخریب گر درونی‌اش رنج می‌برد. فلاحت پیشه و سرافراز هرچند از مسیرهایی متفاوت، اکنون یک هشدار واحد می‌دهند؛ اینکه اگر نظام سیاسی نتواند از چرخه تندروی و خودفریبی بیرون آید، بحران‌ها گریبان ایران و مردمش را رها نخواهد کرد.
+0
رأی دهید
-15

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۴۳
    paksan - ایران، ایران
    مطلب را نمیخوانم چون " ایران وایر: عطاء محامد" مامور مستقیم و حقوق بگیر سرویسهای بیگانه هستش. ولی این دو نفری که نام برده و مقاله طولانی براش نوشته برای پول گرفتن و تخریب افکار عمومی را همه میدانند گرگهایی در لباس میش هستند و از عوامل نفوذی سرویسهای بیگانه. اینها برای نفوذ همه کار کردند و الان که کنار گذاشته شده اند دوباره تلاش میکنند از سمت دیگر خود را وارد کنند. هیچکس به این دو نفر اعتماد نداره که بخواد مقاله این یارو درباره آنها را بخوانه.
    7
    2
    دوشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۴ - ۱۶:۴۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.