گفت‌وگو با شهبانو فرح پهلوی؛ «خوشحالم که گنجینه موزه هنرهای معاصر هنوز باقی است»

سالگرد افتتاح موزه هنرهای معاصربی بی سی: چهل و هشت سال پیش، حدود یک سال پیش از انقلاب ۵۷، موزه‌ای متفاوت در قلب تهران تاسیس شد؛ موزه هنرهای معاصر. موزه‌ای با آثاری از برجسته‌ترین هنرمندان قرن بیستم که ارزش امروز گنجینه آن به گفته مقام‌های جمهوری اسلامی ایران بین ۵ تا ۱۰ میلیارد دلار برآورد می‌شود.

شهبانو فرح پهلوی کسی است که نقش اصلی را در شکل‌گیری این مرکز فرهنگی-هنری در تهران داشته است.

به مناسبت سالگرد افتتاح این موزه، مهشید حسینی با شهبانو فرح پهلوی در خانه‌اش در پاریس گفت‌وگو کرده است.

 
موزه هنرهای معاصر تهران
موزه هنرهای معاصر تهران مهم‌ترین موزه هنرِ مدرن و معاصر ایران و همچنین یکی از مهم‌ترین و پرآوازه‌ترین موزه‌های ایران است. این موزه در ۲۲ مهر ۱۳۵۶ به کوشش و ابتکار فرح پهلوی و با پشتیبانی دفتر مخصوص شهبانو، در گوشه غربی پارک فرح (بوستان لاله کنونی) در خیابان امیرآباد شهر تهران بنا شد. بنای موزه را کامران دیبا در سبک معماری مدرن و با الهام از بادگیرهای کویری ایران طراحی کرد.

موزه هنرهای معاصر تهران شامل جامع‌ترین و مهم‌ترین گنجینه‌های هنر مدرن در خارج از اروپا و آمریکای شمالی و مالک یکی از ۵ تا ۱۰ مجموعه مهم هنر نوگرا در جهان است. این موزه دارای کارهای مهمی از جنبش‌های اکسپرسیونیسم انتزاعی، هنر پاپ، مینیمالیسم، مفهومی و فوتورئالیسم است. در گنجینه دائمی موزه بیش از ۳۰۰۰ اثر ارزشمند از نخبگان هنرهای تجسمی نگهداری می‌شود که نزدیک به ۴۰۰ عدد از آنها دارای ارزش استثنایی هستند. از جمله آثار مهم موزه می‌توان به کارهای شاخصی از پل گوگن، پیر اگوست رنوآر، پابلو پیکاسو، رنه ماگریت، ماکس ارنست، جکسون پولاک، اندی وارهول، سول لویت و آلبرتو جاکومتی اشاره کرد. موزه هنرهای معاصر تهران همچنین مالک مجموعه بسیار مهم و جامعی از هنر نوگرا و معاصر ایران است.

گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران از اموال عمومی ایران محسوب می‌شود. ارزش کل آثار این گنجینه بین ۵ تا ۱۰ میلیارد دلار برآورد شده است.این موزه در حال حاضر یکی از واحدهای معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. 
تاریخچه دوره پهلویمجموعه با ارزش موزه هنرهای معاصر تهران، به کوشش و ابتکار فرح پهلوی خریداری و گردآوری شد.اندیشه ساختنِ جایی در ایران برای نمایش آثار هنر معاصر ایرانی و خارجی را نخستین بار کامران دیبا، معمار و نقاش و پسرعموی فرح پهلوی در گفتگوهای مستمر با او مطرح کرد. دیبا در این باره می‌گوید:

    «پس از بازگشت از تحصیلات در خارج، چندین‌بار با شهبانو در این رابطه صحبت کردم؛ چرا که به باورم هیچ بنیادی در کشور به شکل جدی به جمع‌آوری هنر نمی‌پرداخت.  ایده اصلی در ۱۹۶۶ (۱۳۴۵) شکل گرفت، اما سال‌ها طول کشید تا پروژه به پایان برسد.»

به گفته فرح پهلوی، علاقه شخصی او به هنر نوین سبب شده بود تا در زمان حکومت همسرش، دستگاه‌های دولتی و اشخاص مجموعه‌دار را تشویق کند تا به جای خریدن آثار سنتی، پول بیشتری برای خرید و نمایش آثار نوین کنار بگذارند. هنگام بازدید از نمایشگاه کارهای ایران درودی، نقاش نامدار ایرانی و در پی درخواست درودی از فرح پهلوی برای ایجاد مکانی برای نمایش همیشگی آثار، فرح پهلوی در نهایت مصمم شد تا موزه هنرهای معاصر ساخته شود. این موزه در آغاز قرار بود تنها برای هنر ایران باشد. اما بعد به خاطر افزایش درآمد ملی آثار خارجی، تصمیم بر این شد که کارهای خارجی نیز هم خریداری شوند. افزایش ناگهانی قیمت نفت در سال‌های دهه ۱۳۵۰ (۱۹۷۰ میلادی) و اوج گرفتن آن در ۱۳۵۴ خورشیدی (۱۹۷۵) پول زیادی به خزانه دولت ریخته وارد کند. فرح می‌کوشید تا به نامِ برنامه تمدن بزرگ به نمایش چهره‌ای نوین از کشور و بالا بردن جایگاه ایران میان دیگر کشورهای جهان بپردازد. اِیمن استدلال می‌کند که قرار گرفتن هتل اینترکنتیننتال تهران (لاله کنونی)، موزه هنرهای معاصر، پارک فرح پهلوی (لاله کنونی)، و موزه فرش در کنار هم، همگی تلاشی از سوی محمدرضاشاه برای مدرن‌تر کردن تهران و ارائه تصویری شکوهمند از پایتخت ایران بود.

فرح پهلوی در آغاز، طرح ساخت موزه‌ای برای هنر معاصر در تهران را با شاه و امیرعباس هویدا، نخست‌وزیر وقت در میان گذاشت. وی پیشنهاد کرد هنگام سرشاری خزانه، بهترین زمانِ خرید آثار نوین و نیز سنتی و باستانی بود. بنا شد تا بنای دو موزه، یکی برای هنر نوین و دیگری (با نام موزه فرش) برای نمایش آثار سنتی دستبافت ایرانی در بخش‌هایی از پارک فرح ساخته شود. فرح پهلوی همچنین قراردادی با آلوار آلتو، معمار سرشناس فنلاندی امضا کرد تا شعبه‌ای از موزه را در شیراز برپا کند که به خاطر تأخیر انجام طرح و نیز وقوع انقلاب، ناتمام ماند.کامران دیبا در آغاز مأمور شد تا آثار هنری ارزشمند را از بیرون از کشور تهیه کند. به گفته آیدین آغداشلو دیبا تعدادی از آثار مطرح هنر نوین را خریداری کرد و با خود به ایران آورد. در میان آن آثار، کارهای بی‌نظیر و گاه اما کارهای کم‌اهمیت‌تر به چشم می‌خورند.کامران دیبا گفته بود در آغاز، دفتر فرح کارها را به صورت پراکنده می‌خرید و این جلوی گردآوری یک مجموعه منسجم را می‌گرفت. او روی هنر بعد از جنگ جهانی دوم آمریکا تمرکز کرد؛ زیرا هنر اروپا به دلیل بحران اقتصادی و بالا رفتن قیمت نفت و انرژی در وضعیت خوبی نبود و هنر آمریکا پویاتر بود.

کامران دیبا همچنین با کمک همکاران خود آغاز به طراحی معماری موزه بر بنیاد اصول نوین و با نگاه به فرهنگ ایرانی کرد. در آن هنگام دفتر مخصوص فرح پهلوی هزینه ساخت موزه را در اختیار کامران دیبا گذاشت. این هزینه بیش از ۷/۲ میلیون دلار تنها برای ساختمان تخمین زده شده است. اگرچه ایده اصلی ساخت موزه را دیبا سال‌ها پیشتر ارائه کرده بود، اما تا پیش از تحویل هزینه ساخت از سوی سازمان برنامه و بودجه کشور، ساخت‌وسازی صورت نگرفته بود. در نهایت در سال ۱۳۵۶ کار ساختمان موزه به پایان رسید و موزه در زمینی به مساحت ۵٫۰۰۰ مترمربع (بدون احتساب باغ تندیس‌ها) و در کل ۸٫۵۰۰ مترمربع (با احتساب باغ‌ها) ساخته شد.

در ۲۲ مهر ۱۳۵۶ برابر با زادروز ۳۹مین سالگی فرح پهلوی، موزه با حضور مهمانان ویژه‌ای چون خود محمدرضا و فرح پهلوی، نلسون راکفلر، معاون رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا، توماس مسر رئیس، موزه گوگنهایم نیویورک و دو ویلد، رئیس موزه اشتدلیک آمستردام گشایش یافت.راکفلر در مراسم گشایش موزه آن را یکی از زیباترین موزه‌های جهان و ادامه و تکمیل‌کننده موزه گوگنهایم نامید.برای جشن گشایش، مجموعه‌ای سفارشی از کارهای دنیس اوپنهایم برای فضای بیرونی موزه ترتیب داده بودند. همچنین برنامه‌های موسیقی سنتی ایرانی و موسیقی کلاسیک همراه رقص‌های محلی ایران و رقص‌های مدرن غربی درون و در محوطه بیرونی موزه اجرا می‌شدند. جشن افتتاحیه موزه به مدت سه روز ادامه داشت.

ایده اصلی تشکیل موزه این بود که بازدیدکنندگان برای دیدن کارهای هنری معاصر سده ۲۰ میلادی تنها به یک موزه بروند؛ چراکه اگر همه آثار موجود در موزه هنرهای معاصر تهران به نمایش درمی‌آمد، بازدیدکننده می‌توانست دستِ‌کم یک کار از هر هنرمند مطرح این سده ببیند. دیوید گالووی، متخصص هنری که نخستین نمایشگاه‌گردان موزه بود، در وصف آن گفته بود: «بازخوردی بسیار گرم و مثبت، تا انتهای کار، از مجموعه به عمل آمد. البته تلاش ما این بود تا تعادل میان هنر معاصر ایرانی و هنر معاصر غربی درست کنیم». گالووی این موزه را پلی میان شرق و غرب دانست.

به گفته کامران دیبا هنگام راه‌اندازی موزه، هنر معاصر کمتر در ایران شناخته شده بود. به جز تعداد کمی از هنرمندان که به اروپا رفته بودند و کارهای هنرمندان دریافتگرا را شناخته بودند، کمتر کسی از کارهای هنری در نیویورک آگاه بود. از سوی دیگر، مسئولان ایرانی بیشتر دیدی مایل به کارهای هنر زیبای سنتی داشتند. فرح پهلوی خود در آغاز علاقه داشت مجموعه‌ای از کارهای امپرسیونیستی گردآوری شود. ولی دیبا وی را قانع به خرید آثار هنر نوین از روی فهرست خود کرد. دیبا برای خرید آثار به ایالات متحده و اروپا سفر و با فروشندگان هنری دیدار می‌کرد. دفتر فرح پهلوی همچنین سفارش‌هایی به حراجی‌های معتبری چون ساتبیز و کریستیز داد. آن‌ها برای خرید کارها با رقابت چندانی از سوی دیگر مجموعه‌داران روبرو نشدند. چرا که به خاطر بحران اقتصادی آن سال‌ها توان خرید در بسیاری مجموعه‌داران نمانده بود.

آثار ایرانی و خارجی به وسیله کارشناسان هنری چون دانا استاین (مشاور هنری) و دیوید گالووی، کامران دیبا و کریم‌پاشا بهادری و زیر نظر مستقیم دفتر مخصوص شهبانو خریده شدند. پول خرید این آثار از شرکت ملی نفت ایران و سازمان برنامه و بودجه تأمین می‌شد. استاین از جمله کارشناسان هنری خبره‌ای بود که چندین کار از پابلو پیکاسو، ژرژ براک، پل گوگن، و جکسون پولاک برای دفتر مخصوص خرید. او همچنین خریدار اصلی تندیس‌های بی‌مانند موزه، از جمله کارهای ماکس ارنست، آلبرتو جاکومتی، هنری مور، و مارینو مارینی بود که امروز برخی از این‌ها در باغ تندیس‌های موزه هستند. کریم‌پاشا بهادری نیز با رئیسان حراجی‌های هنری معتبر و نیز گالری ارنست بیلر در سوئیس دیدار کرده بود و پس از گزینش آثار، با نظارت دفتر مخصوص آن‌ها را می‌خرید. پس از وی، کامران دیبا جریان گزینش را به دست گرفت. به گفته کامران دیبا در هنگام مدیریت وی بر مجموعه (۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷) مبلغ ۳٬۶۰۰٬۰۰۰ دلار برای آثار هنری غربی و ۹۶٬۰۰۰ دلار برای کارهای هنرمندان معاصر ایرانی هزینه شد. دانا استاین، مشاور هنری موزه که مسئول خرید بخش اصلی آثار جمع‌آوری شده برای موزه هنرهای معاصر بود، کل مبلغ هزینه‌شده برای خرید گنجینه ارزشمند موزه حدود ۴۰ میلیون دلار تخمین‌زده است.

هیئت مدیره آغازین موزه فاطمه فرمانفرماییان، علی لاجوردی، کریم امامی تاریخ‌دان، شهردار وقت تهران، مهدی کوثر رئیس دانشکده معماری دانشگاه تهران، و داریوش مهرجویی کارگردان بودند.
در جریان انقلاب
گالووی می‌گوید هنگامی که در سال ۱۳۵۷ ایران دستخوش شورش و ناآرامی شد، وی واپسین بار از موزه دیدار کرد. او نقشی از تام وسلمن از مجموعه نامدار Great American Nude را به یاد می‌آورد که نگاره‌ای از زنی آمریکایی برهنه با پستان‌های بزرگ صورتی‌رنگ بود. پس از انقلاب ۱۳۵۷ یکی از کارمندان موزه برگه‌ای را از نقاشی آویزان دید که در زیر قاب چپانده شده بود و بر رویش نوشته بود: «دفعه بعد به جای این برگه یک بمب خواهد بود!». گالووی سپس‌تر نمایش این اثر و نیز تابلوی زن ۳ کار ویلم دکونینگ را نادرست دانست.

در اوایل سال ۱۳۵۶ گالووی تنها یک سال پیش از انقلاب از سمت خود کناره گرفت و کامران دیبا نیز در اکتبر همان سال به کارکنان موزه اطلاع داده بود که به سبب بیماری از ایران خواهد رفت. تا ۲۶ دی ۱۳۵۷ که شاه و خانواده‌اش ایران را ترک کردند، کمتر کسی از بنیان‌گذاران اصلی موزه در ایران مانده بود.

با بالا گرفتن راهپیمایی‌ها و درگیری‌های خونین خیابانی، کارکنان موزه آثار موجود را به زیرزمین ساختمان – که در آن هنگام همچون پناهگاهی موقت در نظر گرفته بودند – منتقل کردند. آغداشلو در این باره می‌گوید:

    در آغاز انقلاب کسی نمی‌دانست چه اتفاقی پیش خواهد آمد. پس تنها کاری که کردند آن بود که زمین را بکنند. چیزی همچون مجموعه درسدن در جریان جنگ جهانی دوم که همه چیز را در غارها نگاه داشتند؛ مشابه چنین چیزی در لوور انجام شد. این چیزها پدید می‌آید. [مهم این است] تا بتوان آثار را امن نگاه داشت. آن‌ها در انجام چنین کاری موفق شدند.

به گفته گالووی، هنردوستی مردم ایران و فرهنگشان مانع نابودی آثار موزه در جریان انقلاب شد. به باور او عشق به زیبایی، ابراز هنرمندانه، تزئین، طراحی، و رنگ در ایرانیان آن‌گونه بوده است که گویی در شکلی خنده‌دار، مجموعه‌ای که آثار اندی وارهول و روی لیکتنستاین را در خود جای داده باشد، بی‌تردید در چنان فرهنگی ریشه دارد. به گفته آیدین آغداشلو، در سخت‌ترین روزهای انقلاب، مردم از موزه در برابر تجاوز دفاع می‌کردند. مهدی کوثر – که در آن هنگام مدیر موزه بود – فهرستی از آثار موزه تهیه کرده و کمک کرده بود تا آثار در زیرزمین مجموعه پاسداری شوند. کوثر که واپسین مدیر موزه پیش از انقلاب بود توانست همه کارهای هنری را به خوبی در زیرزمین قرار دهد تا در نهایت در نخستین روزهای اسفند ۱۳۵۷ و اندکی پس از ۲۲ بهمن، مدیریت موزه را به نیروهای پاسدار انقلاب – که از سوی خمینی مأمور پاسداری از گنجینه‌های کشور شده بودند – سپرد.

با این حال تعداد انگشت‌شماری از آثار نتوانستند دوران انقلاب را سپری کنند. پس از انقلاب، پرتره‌ای از فرح پهلوی که وارهول در سال ۱۹۷۷ میلادی کشیده بود با چاقو تکه‌تکه شد و تندیسی از بهمن محصص را که غیراسلامی و تحریک‌آمیز پنداشته بودند، شکستند.
پس از انقلابزن ۳ از ویلم دکونینگ، تنها اثری است که در ۴ دهه گذشته از مجموعه موزه هنرهای معاصر تهران خارج شده است.پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، انقلابیون قصد داشتند ساختمان منحصر به‌فرد موزه را به حسینیه تبدیل کنند که نشد. با این وجود موزه برخلاف بسیاری دیگر از موزه‌های ایران تنها دوره تعطیلی کوتاهی به خود دید. به گفته ایمن، آنچه بر موزه در طی رویدادهای منجر به انقلاب و پس از آن – که با کوشش حکومت اسلامی نوپا برای زدودن یادگارهای خاندان پهلوی در ایران همراه بود – گذشت، در میان دیگر نهادهای همانندش استثناء به‌شمار می‌رود. پس از رویدادهای بهمن ۱۳۵۷ که منجر به سرنگونی پادشاهی در ایران شد، موزه دو هفته تعطیل شد. سپس با بازگشت کارکنان اصلی، تا ۶ ماه به فعالیت خود در پشت درهای بسته بر روی بازدیدکنندگان ادامه داد، تا آنکه پس از تشکیل نهادهای هنری جدید و تغییر مدیریت، دوباره درهای خود را گشود. از آن به بعد بسیاری از آثار غربی موجود در موزه برچسب غیرقابل نمایش خورده و از دیدگان همگان پنهان شدند. شماری از آثار که نماینده برهنگی بود نیز سبب برانگیختن واکنش مسئولان حکومت جمهوری اسلامی شد. با این حال، در دهه ۱۳۷۰ خورشیدی تعدادی از آن‌ها برای نمایش به موزه‌های غربی فرستاده شدند.

در سال‌های آغازین پس از انقلاب، نمایشگاه‌های گوناگونی به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب در موزه برگزار شدند. در این نمایشگاه‌ها آثاری از هنرمندان انقلابی و همچنین آثاری از هنرهای سنتی مانند خوشنویسی و نگارگری به نمایش درمی‌آمدند. این رویه تا چندین سال ادامه داشت تا اینکه موزه هنرهای معاصر دست به برگزاری نمایشگاه‌های منظم دوسالانه و سه‌سالانه زد. نخستین نمایشگاه دوسالانه نقاشی ایرانی در پاییز ۱۳۷۰ (۱۲ سال پس از انقلاب) با سازماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در موزه برگزار شد. هدف از برگزاری این نمایشگاه، بنا بر کاتالوگ‌های آن، بهبود کمی و کیفی هنر نقاشی و ایجاد فضایی رقابتی در میان هنرمندان به منظور کشف و حمایت از استعدادهای جوان بود. بیشتر آثار انتخابی در این نمایشگاه کارهایی با درونمایه‌های ایرانی–اسلامی بودند. نامِ بخشی از نمایشگاه را نیز فلسطین گذاشته بودند. موزه در طول دوسالانه نخست، کنفرانسی با موضوع مرکزی «هویت فرهنگی و هنری» برگزار نمود. هویت فرهنگی و هنری از مباحثی بود که پیش از انقلاب نیز بدان پرداخته شده بود. وانگهی همایش این بار بر جنبه‌های انقلابی، اسلامی و سنتی فرهنگ متمرکز شد و مسئولان امیدوار بودند که بتوانند هنری اسلامی را ارائه نمایند. در سال ۱۳۷۲ دومین دوسالانه با گرایشی اندکی کمتر به هنر اسلامیِ صرف برگزار شد. از این تاریخ دوسالانه جداگانه‌ای به نمایش نقاشی‌های مینیاتور اختصاص یافت.

تا ۱۵ سال پس از انقلاب، موزه نزدیک به ۱۵ مدیر بر خود دید و گرایش خود را به نمایش آثار هنر نوین، همچون هنر ایدئولوژیک در خدمت تبلیغات سیاسی تغییر داد. به گفته اِیمن، موزه در این هنگام به یک گالری برای نمایش آثار جنگی مربوط به جنگ ایران و عراق تبدیل شده بود و تصویرهای کشتگان و نیز کارهای هنرمندان انقلابی فلسطینی و مکزیکی به نمایش درمی‌آمدند. این دوره‌ای از تاریخ موزه هنرهای معاصر بود که می‌توان آن را دوره ارزش‌های انقلابی نامید. مدیران موزه در این دوره از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منصوب می‌شدند و بیشتر آنها تحصیلات یا آشنایی هنری نداشتند.
برگ آغازین و نخستین برگ خطاطی شاهنامه تهماسبی که در سال ۱۳۸۱ به مجموعه موزه افزوده شد.بزنگاه دگرگونی در مدیریت و گرایش موزه، انتخاب محمد خاتمی به ریاست جمهوری در سال ۱۳۷۶ بود. انتخابات ۱۳۷۶ و روی کار آمدن اصلاح‌طلبان ایران سبب شد تا اندیشه‌های آزادی‌خواهانه و لیبرال در محیط هنری بیشتر پیگیری شود و خاتمی – که خود پیش‌تر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت اکبر هاشمی رفسنجانی بود – علیرضا سمیع آذر را به مدیریت موزه برگزید. سمیع آذر که بین سال‌های ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۴ مدیر موزه بود برخلاف مدیران پیش از خود، ارزش بسیاری به نمایش آثار موجود و همچنین آثار هنرمندان ایرانی – که چه بسا همسو با حاکمیت نبودند – داد.

موزه هنرهای معاصر پس از انتخابات ۱۳۷۶ به مهم‌ترین مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تبدیل شد. موزه از این تاریخ به‌طور فعال و نظام‌مند سمینارها، نمایشگاه‌ها و دوسالانه‌هایی برگزار کرد. هنرمندان نوسنت‌گرا و برخی از بزرگان جنبش سقاخانه، مانند حسین زنده‌رودی، مسعود عربشاهی، محسن وزیری‌مقدم، منصوره حسینی، بهجت صدر و پرویز تناولی – که برخی از آنها پس از انقلاب از جامعه هنری ایران گسسته بودند – بار دیگر برای برگزاری نمایشگاه یا شرکت در سمینار به موزه دعوت می‌شدند و آثار آنها در سلسله نمایشگاه‌های پیشگامان هنر مدرن ایران به نمایش درمی‌آمد. در این زمان موزه فعالیت خارج از کشور خود را نیز افزایش داد و به برگزاری نمایشگاه‌هایی در اروپا، آمریکا و آسیا پرداخت. موزه در این هنگام با نمایش کارهای نقاشی، طراحی گرافیک، و مجسمه‌سازی توانست مخاطبان خود را گسترش دهد و هنرمندان نامدار بین‌المللی ایرانی چون عباس کیارستمی، آیدین آغداشلو، و فرح اصولی در آن به برگزاری نمایشگاه در کنار هنرمندان جوان‌تر پرداختند.

۲۲ سال پس از انقلاب نیز، بخش مهمی از آثار غربی گنجینه موزه در چند نمایشگاه مرتبط با پاپ آرت، امپرسیونیسم، و مینیمالیسم طی ۵ سال به نمایش درآمدند. تا اینکه در سال ۲۰۰۵ میلادی، نمایشگاهی بزرگ از آثار ممنوعه این مجموعه برای متخصصان هنری برگزار شد. البته شماری از آثار نامدار، از جمله گابریل با پیراهن باز از پیر اگوست رنوآر و گذر ۲ از جسپر جانز، در این نمایشگاه به نمایش درنیامدند. همچنین پس از آنکه مسئولان تابلویی سه‌لتی از فرانسیس بیکن به نام آرمیدن دو نفر بر تخت در حضور دیگران را مظنون به داشتن درونمایه همجنسگرایانه شناختند، نامه‌ای رسمی به برگزارکننده موزه فرستاده شد تا لت میانی را از نمایش در بیاورد. این نمایشگاه که «جنبش هنر مدرن» نامیده شده بود با کوشش مسئولان موزه و پشتیبانی مستقیم خاتمی برپا شد و نخستین بار بود که شماری از کارهای اندی وارهول، ونسان ون گوگ، آنری دو تولوز-لوترک، و سالوادور دالی پس از انقلاب به نمایش درمی‌آمد. سمیع‌آذر توانست به مسئولان حکومتی بقبولاند که آثار مجموعه را بی‌کم‌وکاست به تماشای متخصصان هنری داخلی و خارجی بگذارند. این نمایشگاه تا ۵ ماه ادامه داشت و اقبال بسیار خوبی یافت. با این حال، پس از روی کار آمدن محمود احمدی‌نژاد، سمیع‌آذر از کار کناره گرفت و آثار بار دیگر به زیرزمین فرستاده شدند.

با پایان ریاست سمیع‌آذر و تغییر سیاست‌های فرهنگی، حبیب‌الله صادقی نقاش انقلابی به ریاست موزه رسید و گرایش‌های ایدئولوژیک همچون آغاز انقلاب را پی گرفت. پس از وی، محمود شالویی مدیریت موزه را بر عهده گرفت. از آنجا که او هم‌زمان مدیرکل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود، با شتاب سیاست‌های کنترلی سختی بر کارهای هنری به اجرا گذاشت. این دوره‌ای بود که به خاطر برگزاری نمایشگاه‌های ضعیف و گاه نامربوط به هنر معاصر، شمار بازدیدکنندگان موزه رو به کاهش نهاد.

در دسامبر ۲۰۱۵، ایالات متحده آمریکا ۱۴ قلم از آثار هنرمندانی چون پیتر آیزنمن، مایکل گریوز و رابرت استرن را که در سال ۱۹۷۸ (یک سال پیش از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷) توسط موزه هنرهای معاصر تهران خریداری شده بود، را به ایران بازگرداند.
+122
رأی دهید
-19

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۶۴
    چلیپا - جزایر سلیمان، جزایر سلیمان

    این تابلوها پیکاسو ومیکاسو و اندی وارهول و اندی مارخور چ ربطی ب فرهنگ ایران داشت ک پول یامفت نفتو بالاش میدادن ? اونهمه پوله یامفت ب دولت ها اروپاهی وام بلاعوض دادن کدومشون اونارو راه داد بکشورشون? فرهنگ ایران اون لباس سفید وآبی تنشه ک احتمال قوی سوزندوزی زنان بلوچ باشه.انصافن لباس زنونه قشنگیه.در تربیت پسر اولت کوتاهی کردی.پسر اول بود.لوس بارش اوردی.میذاشتی تو امریکا بره کارکنه.پول بازو خودشا بخوره.بفهمه ملت چی میکشیدن.انقد بیانیه نده.
    40
    1
    ‌چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۴ - ۰۰:۳۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۲
    ako kermanshah - اسنانبول، ترکیه

    حالا تعدادی کمونیست و چپی وطن فروش بر می گردن میگن خاندان پهلوی بد بود . پهلوی اگر نبود با این هم حجم از خرافات و مذهبیون وضعیت ایران هم اکنون بدتر از افغانستان می‌شد.
    2
    28
    ‌چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۴ - ۰۱:۵۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۴
    Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا

    برای آخوند و نسل ناسپاس به جای موزه هنرهای معاصر باید طویله میساختید که خود را در منزل حس کنند.
    1
    30
    ‌چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۴ - ۰۲:۳۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۵
    arian1 - ابادان، ایران
    واقعا داشتن یک بانوی آگاه و با خرد مانند شهبانوی گرامی مانند یک نعمت بزرگ برای کشور ما است. اصالت و فروتنی ایشان را در تمام کارها و گفته‌ های او می بینیم.
    37
    31
    ‌چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۴ - ۰۵:۱۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۲۵
    zan,zendgi,azadi - کلن، آلمان

    زنک ، ان گنجینه هایی را که خارج کردی و ان قدر حجم و ارزش انها بالا است که خودت و بچه هایت و بچه بچه هایت و لات های دور و برت ۴۰ و اندی سال است بدون حتی یک روز کار از خیر سر آنها مفت می خورند و می خوابند و در سفر با معشوقه های خود هستند را کجا قایم کردی ، یک بار هم از آنها بگو ، وگرنه با پول مفت و باد آورده نفت هر ابلهی قادر به ساختن موزه و نمایشگاه هست تا در سایه پز آنها ادعای ایرانسازی و فرهنگ سازی کند در حالی که در کنار همان فرهنگ سازی ها مردم بدنبال جمع کردن حلبی بودند تا با آنها سقف ها و دیوارهایشان را بسازند ،
    34
    1
    ‌چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۴ - ۰۵:۳۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۵
    مبارز01 - تهران، ایران
    شهبانوی عزیز، ما خوشحالیم که با وجود نزدیک به نیم قرن جکومت فساد و تباهی، هنوز ایران را داریم و بزودی از نو می سازیمش. تملق گو نیستم اما شما را هم جزو ستاره های درخشان آسمان ایران می دانیم، چرا که ثابت کردید در دنیای کثیف سیاسی، بانوی اول ایران زمین، ملکه ایست که قادر است جایگاه ارزشمند زن ایرانی را در بلند مدت حفظ نماید.
    32
    24
    ‌چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۴ - ۰۷:۰۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.