دیدار با شهبانو فرح پهلوی: گل سرخ نیاوران در پاریس / ۲۲ مهر روز تولد فرح دیبا
+155
رأی دهید
-14
دیدار با شهبانو فرح پهلوی، همیشه میتواند جذاب و فرصتی منحصر بهفرد باشد. بهخصوص در سالهای اخیر که توجهات به او با توجه به رخدادهای سیاسی بیشتر هم شده است.انتظار میرفت دیدار با او با پیچیدگیهای بسیاری همراه باشد. اما این کار به سهولت پیش رفت و این دیدار که قرار شد متمرکز بر زمینههای هنری و به خصوص موزه هنرهای معاصر باشد، بهراحتی و خوبی انجام گرفت.

خانهاش در پاریس، مثل خانه هر مادر و مادر بزرگ دیگری است. با همان ظروف و وسایل قدیمی و عکسهای همسر، فرزندان، نوهها و دوستان نزدیک. اما این خانه یک فرق با خانه مادران دیگر دارد: پر است از اشیا و آثار هنری که علاقهمندان و دوستداران و تحسینکنندگان برای شهبانو فرستادهاند.
او همچنان علاقهاش به هنر و آثار هنری را حفظ کرده و هر وقت صحبت از یک کار هنری میشود، گل از گلش میشکفد و با علاقهمندی پیگیری میکند. اما وقتی حرف به ایران و اتفاقات و یادگارهای ایران میرسد، انرژی و اشتیاقش چند برابر میشود و از این آثار و یادگارها میگوید
محمدرضا شاه، فرح پهلوی و فرزندانشان در باغ کاخ نیاوران. تاریخ ۱۹۷۳.زندگی فرح پهلوی
فرح دیبا در ۲۲ مهر ۱۳۱۷ / ۱۴ اکتبر ۱۹۳۸ میلادی در تهران به دنیا آمد. او تنها فرزند سهراب دیبا و فریده قطبی بود. فرح در کتاب خاطراتش مینویسد که خانواده پدرش اهل تبریز و خانواده مادرش اهل لاهیجان بودند.
سهراب دیباسهراب دیبا، پدر فرح دیبا، فرزند مهدیخان آذری (شعاعالدوله) — برادرزاده علاءالملک — و ماهتاج منورالسلطنه، دختر میرزا محمود علاءالملک طباطبایی دیبا (از رجال متنفذ عصر قاجار)، از خانوادههای سرشناس آذربایجان بود.
سهراب دیباسهراب دیبا، پدر فرح دیبا، فرزند مهدیخان آذری (شعاعالدوله) — برادرزاده علاءالملک — و ماهتاج منورالسلطنه، دختر میرزا محمود علاءالملک طباطبایی دیبا (از رجال متنفذ عصر قاجار)، از خانوادههای سرشناس آذربایجان بود.سهراب دیبا اهل تبریز و از محله ششگلان آن شهر بود. وی در دانشکده افسری سن پترزبورگ به تحصیل پرداخت. پس از انقلاب اکتبر به فرانسه رفت و در آنجا دیپلم متوسطه خود را گرفت و تحصیلات عالیه خود را در رشته حقوق آغاز کرد. سپس به مدرسه نظامی سن-سیر رفت و پس از به پایان رساندن تحصیلاتش به ایران بازگشت و در ارتش نوین ایران استخدام شد.
فریده قطبی، مادر فرحفریده قطبی، مادر فرح، اهل گیلان و از نوادگان قطب الدین محمد گیلانی، صوفی معروف، بود.
پدر فرح نخست او را هنگامی که شش سال داشت در «مدرسه ایتالیایی خواهران روحانی» نامنویسی کرد. سهراب دیبا در سال ۱۳۲۶ به سبب بیماری سرطان و زمانی که فرح هنوز کودک بود درگذشت. پس از مرگ پدر، فرح دیبا و مادرش نزد داییاش محمدعلی قطبی و همسرش لوئیزه زندگی کردند. رضا قطبی، پسردایی فرح، تنها شش ماه از او بزرگتر بود. این دو با هم بزرگ شدند و فرح در خاطراتش او را برادر نداشته خود نامیده است. خانواده تابستانها به شمران میرفتند. فرح پهلوی خودش در آن روزها را «تامبوی» توصیف کرده است: «از درختها بالا میرفتیم و با پسرداییهایم بازی میکردیم.»
فرح دیبا در ده سالگی به مدرسه ژاندارک تهران رفت. او شاگردی ممتاز و در درس و ورزش نمونه بود. خواهر کلر، معلم مدرسه، فرح را «درخشان، مستعد و آگاه» با «ذهنی دقیق» و سرزنده و عاشق زندگی توصیف کرده است. دیبا بهعنوان کاپیتان تیم بسکتبال برگزیده شد و سه بار تیم بسکتبال ژاندارک به کاپیتانی او قهرمان تهران شد. در سال ۱۳۳۳ فرح دیبا قهرمان پرش ارتفاع، پرش طول و دو و میدانی تهران شد. وی در مدرسه ژاندارک به گروه پیشاهنگان پیوست و پس از چندی سرپرست گروه پیشاهنگی شد و در سال ۱۳۳۵/۱۹۵۶ نخستین سفر خارج از کشور خود را با دیگر پیشاهنگان به کشور فرانسه داشت.
فرح دیبا سه سال آخر دبیرستان را در دبیرستان فرانسوی رازی گذراند و دیپلم خود را در سال ۱۳۳۶ از این دبیرستان گرفت.وی در امتحانات دیپلم دبیرستان، شاگرد اول شد و از مدرسه اختصاصی معماری[الف] پاریس پذیرش گرفت. وی کوشش کرد که از بورس تحصیلی استفاده کند ولی موفق به گرفتن آن نشد.
فرح دیبا سرپرست گروه پیشاهنگی در پاریس (حدود ۱۹۵۶)پاریس مرکز هنر بود و فرح زندگی در آن را بسیار دوست میداشت. او فرصت داشت دومین معمار زن ایران شود و در خاطراتش مینویسد معماری به او امکان میداد خودش را ابراز و به پیشرفت ایران کمک کند.فرح در فرانسه با چهار دوست نو به نامهای لیلی امیرارجمند، کریمپاشا بهادری، فریدون جوادی و بژورن مایرولد آشنا شد. دوست نزدیک فرح به نام لیلی امیرارجمند که تأثیر بسیاری بر روی افکار فرح داشت، تمایلات کُمونیستی داشت. به گفته احسان طبری از رهبران حزب توده، فرح در دوران دانشجوییاش در تظاهرات حزب توده که در پاریس برگزار میشد، شرکت میکرد.
ازدواج با شاه
ثریا اسفندیاری، همسر محمدرضاشاه پهلوی، بچهدار نمیشد. به گفته اردشیر زاهدی، پزشکان در نیویورک به شاه و ثریا گفته بودند که مسئله با یک عمل جراحی ساده و بیخطر قابل درمان است، اما ثریا اسفندیاری حاضر به عمل جراحی نشد. اگرچه شاه عاشق ثریا بود، اما به دلیل نیاز به جانشین، در سال ۱۳۳۶ از او جدا شد. حال، همه به دنبال ملکهای برای پادشاه بودند. اشرف پهلوی اینطور به خاطر میآورد که «هر دختر جوانی» و «هر پدری دختر خودش را بهترین گزینه میدانست.»
شاه در سال ۱۳۳۸ که برای دیدار رسمی و گفتگو با ژنرال شارل دوگل به فرانسه رفته بود، در یک مهمانی در سفارت ایران در پاریس با دانشجویان ایرانی مقیم فرانسه دیدار کرد. فرح یکی از این دانشجویان بود و مکالمه کوتاهی با شاه ایران داشت. جهانگیر تفضلی، او را به عنوان «دانشجوی درسخوان و شاگرد اول» به شاه معرفی کرد. شاه چند سؤال از او پرسید و فرح نیز به گفته خودش جوابهای مناسبی به سوالاتش داد. فرح درباره این ملاقات به مادرش نوشت دیگر دانشجویان اطراف شاه را گرفته بودند اما من همانجا ایستادم. چند دقیقه با او دست دادم و فقط گفتم «فرح دیبا، مدرسه معماری.» یکی از دوستان فرح به او گفت شاه وقتی از سالن بیرون رفتی نگاهش به تو بوده است.
اردشیر زاهدی در زمان دانشجویی فرح دیبا مسئول رسیدگی به امور دانشجویان ایرانی خارج از کشور بود. دیبا که از خانواده ثروتمندی نبود و موفق به دریافت بورسیه هم نشده بود، از عمویش که زاهدی را میشناخت درخواست کرد که ملاقاتی را با زاهدی ترتیب دهد. عموی فرح نه تنها درخواست ملاقات کرد، بلکه به زاهدی گفت که فرح را به عنوان گزینهای برای ازدواج با محمدرضاشاه در نظر بگیرد. زاهدی ابتدا بی میل بود، چون گمان میکرد اگر فرح دیبا با شاه ازدواج کند و ازدواجشان ناموفق باشد، تقصیرها به گردن او خواهد افتاد. به هر حال، زاهدی پذیرفت و از همسرش شهناز پهلوی خواست که هنگام مصاحبه فرح را ببیند و او نیز به نظر فرح را پسندید.
از راست: اشرف پهلوی، شهناز پهلوی، تاجالملوک آیرملو، محمدرضا پهلوی و فرح دیبا. (مراسم نامزدی محمدرضا پهلوی و فرح پهلوی)فرح دیبا یک یا دو روز بعد به خانه شهناز در حصارک دعوت شد و شاه نیز بهطور غیرمنتظرهای سر رسید. فرح درباره آن روز میگوید قلبش شروع به تپیدن کرد. شاه به گرمی با فرح صحبت کرد و او نیز با وجود استرس و هیجان با آرامش پاسخ داد. در این ملاقات او شاه را تحت تأثیر قرار داد اما شاه پیش از خواستگاری از او با زنان دیگری هم ملاقات کرد. آنها مدتی بعد دوباره در این خانه یکدیگر را دیدند و پس از این ملاقات، شاه علاقهاش به فرح را با مادر خود تاجالملوک در میان گذاشت.
ملاقاتهای شاه و فرح ادامه داشت. یک بار آنها سوار بر هواپیمایی سبک شدند. شایعه شد که شاه در این پرواز از فرح خواستگاری کرده است. در هنگام پرواز، هواپیما در فرود دچار مشکل شد و شاه از فرح خواست که به او در کنترل دستی هواپیما کمک کند. فرح که متوجه خطر نشده بود، با شوق و هیجان چنین کرد. او پس از نشستن هواپیما و مشاهده ماشینهای آتشنشانی پی برد چه خطری را از سر گذراندهاند. فرح درباره این ملاقاتها میگوید شاه میتوانست با یک لبخند او را آرام کند.
شاه با فرح مهربان بود، اما حرفی از ازدواج نزده بود؛ زاهدی از وی خواست اگر درباره ازدواج با او جدی نیست، اجازه دهد فرح به پاریس بازگردد. پس شاه تصمیم گرفت فرح را برای شنا دعوت کند. پوشیدن لباس شنا در ملاقات با شاه برای فرح آسان نبود، اگرچه آن عصر را دلهرهآور و دلپذیر توصیف کرده است. پس از آن دو یا سه هفته بدون هیچ ارتباطی گذشت؛ فرح ناراحت بود و فکر میکرد که شاه او را فراموش کرده است. او از زاهدی پرسید که آیا باید به پاریس بازگردد؟ زاهدی به او گفت صبر کند؛ تا اینکه فرح دوباره به خانه همسرش دعوت شد:
آن شب حدود بیست نفر در مهمانی حضور داشتند. از دیدار مجدد پادشاه خوشحال و آرام بودم. گفتگو به دور مسائل عادی میگذشت و پادشاه لبخند به لب داشت… کمکم احساس کردم مدعوین یکی پس از دیگری سالن را ترک میگویند تا جایی که پادشاه و من تنها ماندیم. آنگاه پادشاه با متانت بسیار از ازدواج پیشین خود سخن گفت… سپس خاموش شد. دست مرا در دست خود گرفت… و گفت «حاضری با من ازدواج کنی؟» من فوراً جواب مثبت دادم… او را دوست داشتم و آماده زندگی با او بودم.
فرح دیبا در این زمان بیست و یک ساله بود. نامزدی محمدرضا پهلوی و فرح پهلوی در ۳۰ آبان ۱۳۳۸ بود. امام جمعه وقت تهران، سید حسن امامی، خطبه عقد آنها را خواند. ده ماه پس از ازدواج، نخستین فرزند آنها به دنیا آمد که نامش را رضا نهادند. ثمره این ازدواج، سه فرزند دیگر بود؛ فرحناز در ۲۲ اسفند ۱۳۴۱، علیرضا در ۸ اردیبهشت ۱۳۴۵ و لیلا ۷ فروردین ۱۳۴۹ زاده شدند.
شهبانوی ایران
فرح پهلوی در سال اول ازدواج، مانند همسران پادشاهان قبلی ایران، عنوان «ملکه» داشت و از سال ۱۳۳۹، با عنوان «شهبانو» خطاب شد. او اولین ملکه ایران پس از مدتها بود که در مسائل اجتماعی به صورت فعال مشارکت میکرد. او تعدادی از دوستان نزدیکش را با خود به دربار برد و اینان که به «بچهها» معروف بودند، به حلقه اطرافیان شاه اضافه شدند. دوستان شخص محمدرضاشاه که برخی از آنها مثل اسدالله علم از کودکی با او بودند، «بچهها» را رقیب جدی خودشان برای جلب نظر شاه نمیدیدند. در واقع، اطرافیان شهبانو با یکدیگر و اطرافیان شاه نیز میان خودشان رقابت میکردند. محمدرضاشاه با «بچهها» مودبانه رفتار میکرد و آنان او را شخصیتی عظیمی میدیدند. با این حال، شاه با اطرافیان شهبانو بحثهای سیاسی نمیکرد.
تاجگذاری
در مراسم تاجگذاری در ۵ آبان ۱۳۴۶، محمدرضا شاه پهلوی، «تاج سلطنتی شهبانوی ایران» را روی سر فرح پهلوی میگذارد.محمدرضا شاه پهلوی، در پی اصلاحات قانون اساسی مشروطه، حق انتخاب نایبالسلطنه و تعیین سن بیست سالگی برای رسیدن ولیعهد به سلطنت را پیشنهاد داد. این تغییرات که در ۱ شهریور ۱۳۴۰ به تصویب رسیدند، اجازه میدادند تا رسیدن ولیعهد به سن بلوغ، نایبالسلطنه کشور را اداره کند. محمدرضا پهلوی این اصلاحات را گامی مهم به سمت پیشرفت و تمدن بزرگ ایران میدانست.
در تاریخ ۴ آبان ۱۳۴۶، چهل و هشتمین سال زادروز محمدرضا پهلوی در کاخ گلستان مراسم تاجگذاری محمدرضا شاه و شهبانو فرح و ولیعهد رضا پهلوی برگزار شد. در همین سال اصل ۳۸ قانون اساسی به این صورت تغییر کرد که در صورت انتقال پادشاهی به ولیعهدی که به سن قانونی نرسیده، مادر ولیعهد بهطور خودکار نایبالسلطنه میشد.
یکی از اهداف مراسم تاجگذاری نمایش بهبود وضعیت زنان ایران بود. شاه و شهبانو با کالسکهای به کاخ گلستان رفتند. ولیعهدِ هفت ساله در کالسکه دیگر بود. در کاخ، ابتدا رضا و سپس فرح پهلوی وارد شدند. دختران جوانی دنباله لباسش را حمل میکردند. پس از اینکه مراسم تاجگذاری شاه تمام شد، نوبت شهبانو رسیده بود؛ فرح در برابر محمدرضاشاه زانو زد و شاه تاج بر سرش گذاشت. شاه سپس گفت حالا که تاج قدیمیترین پادشاهی جهان را بر سر دارد و برای اولین بار در تاریخ، شهبانوی ایران هم تاجگذاری کرده و بیش از همیشه خودش را به مردم نزدیک میبیند. غلامرضا افخمی این مراسم را «پیروزی زنان» توصیف کرده است: پس از ورود زنان به مجلسین و کابینه دولت در نتیجه انقلاب سفید، حالا یک زن نایبالسلطنه کشور شده بود و به لحاظ قانونی ممکن بود در غیاب شاه حتی حکومت ایران را در دست بگیرد.
حقوق زنان
فرح حامی جدی حقوق زنان بود؛ در یکی از نخستین مصاحبههایش با روزنامه اطلاعات گفت امیدش پیشرفت کشورش، «به خصوص پیشرفت زنان» است. پس از انقلاب سفید اعلام کرد «هیچ زن مستعدی بیکار نخواهند ماند» و «زنان آزادی کامل دارند با مردان برای مناصب دولتی رقابت کنند.» او از بسیاری از سازمانهای رفاه و خیریه پشتیبانی میکرد که یکی از آنها سازمان زنان ایران بود و مادرش فریده دیبا را به معاونت آن منصوب کرده بود. دانشگاه فرح پهلوی (الزهرای امروزی) اولین نهاد تحصیلات عالی ویژه زنان در ایران توسط او تأسیس شد.
پشتیبانی از هنر و فرهنگ
هشتمین جشن هنر شیراز. فرح پهلوی در حال صحبت با فرزانه تأییدی، عزتالله انتظامی، علی نصیریان و مهین شهابیفرح پهلوی که خودش در جوانی دانشجوی معماری بود، در زمان شهبانویی فعالیت زیادی در زمینه فرهنگ و هنر ایران داشت؛ او شماری از باغ و مکانهای قدیمی مثل باغ فردوس تهران را به تبدیل به مراکز فرهنگی کرد. بسیاری از موزههای ایران نیز توسط او تأسیس شدند، از جمله موزه فرش ایران و موزه هنرهای معاصر تهران. یکی دیگر از جشنوارههایی که فرح پشتیبانی میکرد، جشن هنر شیراز بود که سالانه در تخت جمشید برگزار میشد و هنرمندان از ایران و جهان در آن حضور پیدا میکردند. جشن هنر شیراز یکی از مسائلی است که مورد انتقاد مخالفان چپ و اسلامی شاه بود. گروه اول آن را هزینه بیدلیل و گروه دوم نشان از مخالفت با اسلام میدیدند. با این حال، جشن هنر شیراز ارتباط خاصی با شاه نداشت و توسط شهبانو و اطرافیانش اداره میشد. فرح دلیل برگزاری این جشنواره را اینطور به رضا قطبی توضیح داده بود:
بعضیها میتوانند به اروپا بروند و جدیدترین تحولات هنری جهان را ببینند. ولی همه نمیتوانند و ما میخواهیم با برگزاری جشنواره خودمان این امکان را به همه بدهیم. به علاوه، آشنایی با هنر ایران نباید به چند مستشرق محدود باشد؛ نسل جدید ایران و همه مردم جهان باید فرهنگ و هنرمان را بشناسند.
— فرح پهلوی
سازمانهای تحت ریاست و مسئولیتهای رسمی
فرح پهلوی ریاست شماری از سازمانهای پزشکی، فرهنگی، ورزشی، آموزشی و رفاه اجتماعی را بر عهده گرفت. دفتر مخصوص فرح پهلوی تا سال ۱۳۵۷ دارای ۴۰ کارمند و ۴ بخش بود که عبارت بودند از: بخش آموزش و پرورش، بخش بهداشت و درمان، بخش رفاه اجتماعی و بخش فرهنگ و هنر.
وی همچنین در برنامهریزی جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران شرکت داشت. در چهارچوب برنامهریزی این جشنها ۳٬۵۰۰ دبستان در سرتاسر کشور با اعانههای شخصی ساخته شد و برج آزادی در تهران ساخته شد. در مرحلههای آغازین پروژه جشنهای شاهنشاهی در ساختار بنیادی کشور، سرمایهگذاری گستردهای انجام گرفت که میتوان ساختن راهها، شبکههای ارتباطی از راه دور، فرودگاهها، هتلها، پخش سراسری برنامههای تلویزیونی و جهانگردی و گردشگری را نام برد.
بهداشت و درمان
فرح پهلوی از جذامخانه باباباغی بازدید میکندجمعیت خیریه فرح پهلوی: جمعیت خیریه فرح پهلوی سازمانی غیرانتفاعی است که در سال ۱۳۳۲ بنیاد شد.
بنگاه حمایت مادران و نوزادان: این بنگاه، از سال ۱۳۳۸ به گسترش فعالیتهای خود به سبب نیازهای روزافزون خانوادههای کمدرآمد میکوشید.
انجمن ملی حمایت کودکان: این انجمن در سال ۱۳۳۱ در ایران بنیان نهاده شد. هدف این انجمن، آموزش کادر فنی مورد نیاز سازمانهای بهداشتی و تربیت افراد دانشآموخته و کارآزموده برای خدمت در سازمانهای ویژه آموزش کودکان است.
کنگره پزشکی ایران: این کنگره زیر نظر بنیاد پهلوی در سال ۱۳۳۱ بنیان نهاده شد تا درباره بیماریهای بومی کشور به پژوهش و مشاوره علمی بپردازد و راهحلهایی برای مبارزه اساسی و عملی با این بیماریها پیدا کند.
جمعیت کمک به جذامیان: ریاست عالیه جمعیت کمک به جذامیان را فرح پهلوی، در چهارچوب مسئولیتهای وی بهعنوان شهبانوی ایران پذیرفت.
بنیاد ایرانی بهداشت جهانی: بنیاد بهداشت جهانی در سال ۱۳۴۸ بنیانگذارده شد. هدفهای این بنیاد، کمک به سازمانهای بهداشتی و تحقیقاتی موجود است.
جمعیت حمایت از آسیبدیدگان سوختگی: جمعیت حمایت از آسیبدیدگان سوختگی در سال ۱۳۴۴ برای حمایت و تأمین نیازمندیهای بهداشتی و درمانی کسانی که بر اثر سوانح سوختگی آسیب میبینند بنیانگذارده شد.
جمعیت ملی مبارزه با سرطان: جمعیت ملی مبارزه با سرطان در فروردین سال ۱۳۴۶ بنیانگذارده شد. جمعیت ملی مبارزه با سرطان برای ایجاد و گسترش مرکزهای تشخیص، درمان و شیمیدرمانی کسانی که به بیماری سرطان دچار شدهاند فعالیت میکند.
جمعیت طرفداران مرکز طبی کودکان: به ریاست فرح پهلوی در سال ۱۳۴۰ بنیان نهاده شد.
مرکز رفاه خانواده جوادیه
شورای عالی بهداشت: به ریاست فرح پهلوی در آذر ۱۳۲۹ از تصویب دو مجلس گذشت. این شورا، مطالعه و اظهارنظر در کلیه امور مهم مربوط به بهداشت عمومی مانند قوانین و آییننامههای مربوط به مبارزه با بیماریهای واگیر، بهداشت کودکان، کارخانجات، کارگران، زندانیها و غیره را عهدهدار بود.
سازمان ملی انتقال خون ایران
جمعیت بهزیستی ایران (اکنون سازمان بهزیستی)
انستیتو پاستور
ورزش
شهبانو فرح پهلوی پایهگذار رخدادهای ورزشی مختلفی در ایران بوده است که بیشتر آنها در حوزه ورزش زنان در ایران بوده است. وی از پایهگذاران جامهای شهبانو بوده است. این جامها نخستین دوره از لیگهای باشگاهی زنان ایران در رشتههای والیبال و بسکتبال بودهاند که از سال ۱۳۵۴ آغاز شدهاند.
فدراسیون ورزشی کر و لالها: در سال ۱۳۳۴ در تهران بنیان نهاده شد.
فرهنگ و هنر
از راست به چپ: تاجالملوک آیرملو، فرح و محمدرضا پهلوی در تالار رودکی، سال ۱۳۴۶سازمان ملی فولکلور ایران: سازمان فولکلور ملی ایران در خردادماه ۱۳۴۶ برای گردهمآوری، گسترش، پراکندن و پخش ترانهها، لباسها، سازهای موسیقی محلی، و ضبط و یادداشت آهنگهای بومی و رقصهای محلی ایران در تهران گشایش یافت.
تالار رودکی: در تاریخ ۳ آبان ۱۳۴۶ محمدرضا پهلوی و فرح پهلوی تالار رودکی را گشودند. این تالار برای اجرای کنسرتهای موسیقی ایرانی و اروپایی به ابتکار فرح پهلوی بنا شد.
انجمن ملی روابط فرهنگی: انجمن روابط فرهنگی در سال ۱۳۴۵ بنیانگذاری شد. هدف این انجمن، ایجاد پیوند فرهنگی و هنری در میان ملتها و نیز شناساندن فرهنگ و هنر جهانی است.
بنیاد فرهنگ ایران: بنیاد فرهنگ ایران در مهر ماه ۱۳۴۳ برای پاس، گسترش، و پیشبرد زبان فارسی میراث گرانبهای فرهنگ ایران بنیان شد.
سازمان جشن هنر شیراز: برای سازمان دادن به جشن هنر شیراز در سال ۱۳۴۶ با ۳۳ نفر عضو هیئت امنا و ۵ عضو هیئت مدیره و کمیتههای تئاتر، موسیقی، سینما و نمایشگاهها و دفاتر پروژههای فنی، مالی، و پذیرایی و روابط عمومی آغاز بهکار کرد.
تئاتر شهر: مجموعه تئاتر شهر تهران، بزرگترین مجموعه نمایش تئاتر در ایران است.
مؤسسه آسیایی دانشگاه پهلوی: در سال ۱۹۲۹ در نیویورک بنیانگذاری شد. این مؤسسه در سال ۱۳۴۵ به شیراز منتقل شد و در جای موزه شهرام به کار ادامه داد.
انجمن فیلارمونیک تهران: در سال ۱۳۴۲ بنیانگذاری شد.
بنگاه ترجمه و نشر کتاب: در سال ۱۳۳۳ به فرمان محمدرضا پهلوی بنیانگذاری شد. هدف از بنیانگذاری این بنگاه، این بود که از راه برگردان و چاپ کتابهای مهم جهان به زبان فارسی، مردم کشور را از بهترین کارهایی که با انگیزه و اندیشه بشری در دوران گوناگون، آفریده و بر روی کاغذ آمده، برخوردار سازند تا این موضوع، سبب نیرومند کردن فکر و برانگیختن خوانندگان گردد.
سازمان گفتگوی فرهنگها: در سال ۱۳۵۵ بنیانگذاری شد. هدف این سازمان، ایجاد پیوند میان فرهنگها در سطح جهانی بود.
جشنواره توس: ۲۳ تیر ۱۳۵۴ خورشیدی در تالار فردوسی دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد نخستین جشنواره توس، گشوده شد. برگزاری جشنواره توس، برای بزرگداشت ابوالقاسم فردوسی و شاهنامه بود.
انجمن شاهنشاهی فلسفه: در سال ۱۳۵۲ بنیانگذاری شد و مدیریت آن، به حسین نصر داده شد. اعضای دیگر این انجمن، احسان نراقی، عبدالحسین زرینکوب، محسن فروغی، نادر نادرپور و سید جلالالدین آشتیانی بودند.
جشن هنرهای مردمی اصفهان: در سال ۱۳۵۶ هفته جشن هنرهای مردمی اصفهان برای نخستین بار با حضور فرح پهلوی برگزار شد.
گروه همسرایان فرح (گروه کُر فرح): این گروه، از سال ۱۳۵۳ تا وقوع انقلاب ۱۳۵۷، فعالیت داشتند.
آموزش و پرورش
فرح پهلوی در بازدید از یک دبیرستان در جیرفتدانشگاه فرح پهلوی (نام فعلی دانشگاه الزهرا): در ۳۰ فروردین ۱۳۵۴ گشایش بافت.
کانون کارآموزی کشور: در سال ۱۳۳۷ به ریاست عالیه فرح پهلوی گشایش یافت. کانون کارآموزی کشور، برای نگهداری و آموزش و پرورش شهروندان مستمند کشور و در راه پیکار با بیکاری و ولگردی و گدایی و آماده ساختن آنها برای آغاز به پیشهای که در کانون آموختهاند، بنیانگذاری شد.
پیشاهنگی دختران ایران: زیر نظر سازمان ملی پیشاهنگی ایران با سرپرستی شورای عالی پیشآهنگی ایران به ریاست عالیه فرح پهلوی و هیئتمدیره اداره میشد. پیشآهنگی دختران در سال ۱۳۳۶ بنیانگذاری شد و آغاز به کار کرد. هدف از ایجاد این سازمان، آموزش روانی و جسمی دختران، بر اساس پیشاهنگی جهانی و برتریهای ملی و رشد اجتماعی بیشتر آنان برای زندگی بهتر بود.
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان: در دی ماه سال ۱۳۴۴ پایهگذاری شد. ایجاد کانون در راستای فراگیر کردن کتابخوانی میان کودکان و نوجوانان و بهدنبال چارهاندیشی برای پرکردن هنگام فراغت گروه نوجوانان ایران و فراهم آوردن آموزش و سرگرمی برای آنها بود.
آموزشگاه نابینایان رضا پهلوی: در سال ۱۳۴۳ گشوده شد. کلاسهای این آموزشگاه، برای جوانان نابینای علاقهمند به موازات سایر واحدهای وزارت آموزش و پرورش که هدف آن گسترش آموزش بین جوانان و اجرای برنامههایی در جهت پرورش شخصیت آنهاست.
دانشگاه فارابی: در سال ۱۳۵۶ در اصفهان گشوده شد. هدف از ایجاد دانشگاه فارابی، نگهداری و گسترش فرهنگ ایرانی و آشنایی ایرانیان با دیگر فرهنگهای گیتی بود.
شورای عالی آموزش و پرورش: شهریور ماه ۱۳۴۵ کمیسیون آموزش و پرورش مجلس شورای ملی و مجلس سنا این شورا را تصویب کرد.
شورای عالی پژوهشهای علمی
فرهنگستان علوم ایران: یکی از فرهنگستانهای ایران بود این فرهنگستان در زیر چتر بنیاد شاهنشاهی فرهنگستانهای ایران که در تیر ۱۳۵۳ به تصویب مجلس شورای ملی و در خرداد ۱۳۵۳ به تصویب مجلس سنا رسید.
بنیاد مارسل بلوستین-بلانشت برای کارآفرینی Fondation Marcel-Bleustein-Blanchet pour la vocation : سال ۱۳۵۱ خورشیدی مصادف با ۱۹۷۲ میلادی دفتر شهبانوی ایران به علینقی کنی دستور داد ۱۲ هزار فرانک در اختیار بنیاد فرانسوی مذکور بگذارد و این بنیاد نیز بورس سالانه خود را به نام فرح پهلوی نامگذاری کردرفاه اجتماعی
فرح پهلوی در بازدید از قروهشورای عالی شهرسازی: شورای عالی شهرسازی، سازمانی است که در وزارت آبادانی و مسکن تشکیل شد و از سال ۱۳۴۴ آغاز به کار کرد.
شورای عالی رفاه اجتماعی: شورای عالی رفاه اجتماعی یکی از شوراهای عالی زیر ریاست فرح پهلوی بود. این شورا ایجاد صندوقهای جداگانه یا متمرکز برای حمایت از کارمندان در هنگام پیری و از کار افتادگی یا در صورت مرگ با توجه به نوع کار مؤسسات و مشخصات اجتماعی کارمندان را بر عهده داشت.
شورای عالی اطلاعات و جهانگردی: این شورای در تیر ۱۳۵۴ به تصویب کمیسیونهای پارلمانی مجلس شورای ملی و سنا رسید.
بنیاد فرهنگی گفتگوی تمدنها
یادمانها
فرح پهلوی در سراسر ایران، موزهها، ساختمانهای ماندگار و پارکهایی ساخت. برخی از جاهایی که به دستور فرح پهلوی ساخته شد، عبارتاند از:
تئاتر شهر، بزرگترین مجموعه نمایش تئاتر ایران است که در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی و به ابتکار فرح پهلوی در تهران ساخته شد. ساختمان تئاتر شهر تهران در تاریخ ۷ بهمن ۱۳۵۱ آماده بهرهبرداری شد.
پدر فرح نخست او را هنگامی که شش سال داشت در «مدرسه ایتالیایی خواهران روحانی» نامنویسی کرد. سهراب دیبا در سال ۱۳۲۶ به سبب بیماری سرطان و زمانی که فرح هنوز کودک بود درگذشت. پس از مرگ پدر، فرح دیبا و مادرش نزد داییاش محمدعلی قطبی و همسرش لوئیزه زندگی کردند. رضا قطبی، پسردایی فرح، تنها شش ماه از او بزرگتر بود. این دو با هم بزرگ شدند و فرح در خاطراتش او را برادر نداشته خود نامیده است. خانواده تابستانها به شمران میرفتند. فرح پهلوی خودش در آن روزها را «تامبوی» توصیف کرده است: «از درختها بالا میرفتیم و با پسرداییهایم بازی میکردیم.»
فرح دیبا در ده سالگی به مدرسه ژاندارک تهران رفت. او شاگردی ممتاز و در درس و ورزش نمونه بود. خواهر کلر، معلم مدرسه، فرح را «درخشان، مستعد و آگاه» با «ذهنی دقیق» و سرزنده و عاشق زندگی توصیف کرده است. دیبا بهعنوان کاپیتان تیم بسکتبال برگزیده شد و سه بار تیم بسکتبال ژاندارک به کاپیتانی او قهرمان تهران شد. در سال ۱۳۳۳ فرح دیبا قهرمان پرش ارتفاع، پرش طول و دو و میدانی تهران شد. وی در مدرسه ژاندارک به گروه پیشاهنگان پیوست و پس از چندی سرپرست گروه پیشاهنگی شد و در سال ۱۳۳۵/۱۹۵۶ نخستین سفر خارج از کشور خود را با دیگر پیشاهنگان به کشور فرانسه داشت.
فرح دیبا سه سال آخر دبیرستان را در دبیرستان فرانسوی رازی گذراند و دیپلم خود را در سال ۱۳۳۶ از این دبیرستان گرفت.وی در امتحانات دیپلم دبیرستان، شاگرد اول شد و از مدرسه اختصاصی معماری[الف] پاریس پذیرش گرفت. وی کوشش کرد که از بورس تحصیلی استفاده کند ولی موفق به گرفتن آن نشد.
فرح دیبا سرپرست گروه پیشاهنگی در پاریس (حدود ۱۹۵۶)پاریس مرکز هنر بود و فرح زندگی در آن را بسیار دوست میداشت. او فرصت داشت دومین معمار زن ایران شود و در خاطراتش مینویسد معماری به او امکان میداد خودش را ابراز و به پیشرفت ایران کمک کند.فرح در فرانسه با چهار دوست نو به نامهای لیلی امیرارجمند، کریمپاشا بهادری، فریدون جوادی و بژورن مایرولد آشنا شد. دوست نزدیک فرح به نام لیلی امیرارجمند که تأثیر بسیاری بر روی افکار فرح داشت، تمایلات کُمونیستی داشت. به گفته احسان طبری از رهبران حزب توده، فرح در دوران دانشجوییاش در تظاهرات حزب توده که در پاریس برگزار میشد، شرکت میکرد.ازدواج با شاه
ثریا اسفندیاری، همسر محمدرضاشاه پهلوی، بچهدار نمیشد. به گفته اردشیر زاهدی، پزشکان در نیویورک به شاه و ثریا گفته بودند که مسئله با یک عمل جراحی ساده و بیخطر قابل درمان است، اما ثریا اسفندیاری حاضر به عمل جراحی نشد. اگرچه شاه عاشق ثریا بود، اما به دلیل نیاز به جانشین، در سال ۱۳۳۶ از او جدا شد. حال، همه به دنبال ملکهای برای پادشاه بودند. اشرف پهلوی اینطور به خاطر میآورد که «هر دختر جوانی» و «هر پدری دختر خودش را بهترین گزینه میدانست.»
شاه در سال ۱۳۳۸ که برای دیدار رسمی و گفتگو با ژنرال شارل دوگل به فرانسه رفته بود، در یک مهمانی در سفارت ایران در پاریس با دانشجویان ایرانی مقیم فرانسه دیدار کرد. فرح یکی از این دانشجویان بود و مکالمه کوتاهی با شاه ایران داشت. جهانگیر تفضلی، او را به عنوان «دانشجوی درسخوان و شاگرد اول» به شاه معرفی کرد. شاه چند سؤال از او پرسید و فرح نیز به گفته خودش جوابهای مناسبی به سوالاتش داد. فرح درباره این ملاقات به مادرش نوشت دیگر دانشجویان اطراف شاه را گرفته بودند اما من همانجا ایستادم. چند دقیقه با او دست دادم و فقط گفتم «فرح دیبا، مدرسه معماری.» یکی از دوستان فرح به او گفت شاه وقتی از سالن بیرون رفتی نگاهش به تو بوده است.
اردشیر زاهدی در زمان دانشجویی فرح دیبا مسئول رسیدگی به امور دانشجویان ایرانی خارج از کشور بود. دیبا که از خانواده ثروتمندی نبود و موفق به دریافت بورسیه هم نشده بود، از عمویش که زاهدی را میشناخت درخواست کرد که ملاقاتی را با زاهدی ترتیب دهد. عموی فرح نه تنها درخواست ملاقات کرد، بلکه به زاهدی گفت که فرح را به عنوان گزینهای برای ازدواج با محمدرضاشاه در نظر بگیرد. زاهدی ابتدا بی میل بود، چون گمان میکرد اگر فرح دیبا با شاه ازدواج کند و ازدواجشان ناموفق باشد، تقصیرها به گردن او خواهد افتاد. به هر حال، زاهدی پذیرفت و از همسرش شهناز پهلوی خواست که هنگام مصاحبه فرح را ببیند و او نیز به نظر فرح را پسندید.
از راست: اشرف پهلوی، شهناز پهلوی، تاجالملوک آیرملو، محمدرضا پهلوی و فرح دیبا. (مراسم نامزدی محمدرضا پهلوی و فرح پهلوی)فرح دیبا یک یا دو روز بعد به خانه شهناز در حصارک دعوت شد و شاه نیز بهطور غیرمنتظرهای سر رسید. فرح درباره آن روز میگوید قلبش شروع به تپیدن کرد. شاه به گرمی با فرح صحبت کرد و او نیز با وجود استرس و هیجان با آرامش پاسخ داد. در این ملاقات او شاه را تحت تأثیر قرار داد اما شاه پیش از خواستگاری از او با زنان دیگری هم ملاقات کرد. آنها مدتی بعد دوباره در این خانه یکدیگر را دیدند و پس از این ملاقات، شاه علاقهاش به فرح را با مادر خود تاجالملوک در میان گذاشت.ملاقاتهای شاه و فرح ادامه داشت. یک بار آنها سوار بر هواپیمایی سبک شدند. شایعه شد که شاه در این پرواز از فرح خواستگاری کرده است. در هنگام پرواز، هواپیما در فرود دچار مشکل شد و شاه از فرح خواست که به او در کنترل دستی هواپیما کمک کند. فرح که متوجه خطر نشده بود، با شوق و هیجان چنین کرد. او پس از نشستن هواپیما و مشاهده ماشینهای آتشنشانی پی برد چه خطری را از سر گذراندهاند. فرح درباره این ملاقاتها میگوید شاه میتوانست با یک لبخند او را آرام کند.
شاه با فرح مهربان بود، اما حرفی از ازدواج نزده بود؛ زاهدی از وی خواست اگر درباره ازدواج با او جدی نیست، اجازه دهد فرح به پاریس بازگردد. پس شاه تصمیم گرفت فرح را برای شنا دعوت کند. پوشیدن لباس شنا در ملاقات با شاه برای فرح آسان نبود، اگرچه آن عصر را دلهرهآور و دلپذیر توصیف کرده است. پس از آن دو یا سه هفته بدون هیچ ارتباطی گذشت؛ فرح ناراحت بود و فکر میکرد که شاه او را فراموش کرده است. او از زاهدی پرسید که آیا باید به پاریس بازگردد؟ زاهدی به او گفت صبر کند؛ تا اینکه فرح دوباره به خانه همسرش دعوت شد:
آن شب حدود بیست نفر در مهمانی حضور داشتند. از دیدار مجدد پادشاه خوشحال و آرام بودم. گفتگو به دور مسائل عادی میگذشت و پادشاه لبخند به لب داشت… کمکم احساس کردم مدعوین یکی پس از دیگری سالن را ترک میگویند تا جایی که پادشاه و من تنها ماندیم. آنگاه پادشاه با متانت بسیار از ازدواج پیشین خود سخن گفت… سپس خاموش شد. دست مرا در دست خود گرفت… و گفت «حاضری با من ازدواج کنی؟» من فوراً جواب مثبت دادم… او را دوست داشتم و آماده زندگی با او بودم.
فرح دیبا در این زمان بیست و یک ساله بود. نامزدی محمدرضا پهلوی و فرح پهلوی در ۳۰ آبان ۱۳۳۸ بود. امام جمعه وقت تهران، سید حسن امامی، خطبه عقد آنها را خواند. ده ماه پس از ازدواج، نخستین فرزند آنها به دنیا آمد که نامش را رضا نهادند. ثمره این ازدواج، سه فرزند دیگر بود؛ فرحناز در ۲۲ اسفند ۱۳۴۱، علیرضا در ۸ اردیبهشت ۱۳۴۵ و لیلا ۷ فروردین ۱۳۴۹ زاده شدند.
شهبانوی ایران
فرح پهلوی در سال اول ازدواج، مانند همسران پادشاهان قبلی ایران، عنوان «ملکه» داشت و از سال ۱۳۳۹، با عنوان «شهبانو» خطاب شد. او اولین ملکه ایران پس از مدتها بود که در مسائل اجتماعی به صورت فعال مشارکت میکرد. او تعدادی از دوستان نزدیکش را با خود به دربار برد و اینان که به «بچهها» معروف بودند، به حلقه اطرافیان شاه اضافه شدند. دوستان شخص محمدرضاشاه که برخی از آنها مثل اسدالله علم از کودکی با او بودند، «بچهها» را رقیب جدی خودشان برای جلب نظر شاه نمیدیدند. در واقع، اطرافیان شهبانو با یکدیگر و اطرافیان شاه نیز میان خودشان رقابت میکردند. محمدرضاشاه با «بچهها» مودبانه رفتار میکرد و آنان او را شخصیتی عظیمی میدیدند. با این حال، شاه با اطرافیان شهبانو بحثهای سیاسی نمیکرد.
تاجگذاری
در مراسم تاجگذاری در ۵ آبان ۱۳۴۶، محمدرضا شاه پهلوی، «تاج سلطنتی شهبانوی ایران» را روی سر فرح پهلوی میگذارد.محمدرضا شاه پهلوی، در پی اصلاحات قانون اساسی مشروطه، حق انتخاب نایبالسلطنه و تعیین سن بیست سالگی برای رسیدن ولیعهد به سلطنت را پیشنهاد داد. این تغییرات که در ۱ شهریور ۱۳۴۰ به تصویب رسیدند، اجازه میدادند تا رسیدن ولیعهد به سن بلوغ، نایبالسلطنه کشور را اداره کند. محمدرضا پهلوی این اصلاحات را گامی مهم به سمت پیشرفت و تمدن بزرگ ایران میدانست.در تاریخ ۴ آبان ۱۳۴۶، چهل و هشتمین سال زادروز محمدرضا پهلوی در کاخ گلستان مراسم تاجگذاری محمدرضا شاه و شهبانو فرح و ولیعهد رضا پهلوی برگزار شد. در همین سال اصل ۳۸ قانون اساسی به این صورت تغییر کرد که در صورت انتقال پادشاهی به ولیعهدی که به سن قانونی نرسیده، مادر ولیعهد بهطور خودکار نایبالسلطنه میشد.
یکی از اهداف مراسم تاجگذاری نمایش بهبود وضعیت زنان ایران بود. شاه و شهبانو با کالسکهای به کاخ گلستان رفتند. ولیعهدِ هفت ساله در کالسکه دیگر بود. در کاخ، ابتدا رضا و سپس فرح پهلوی وارد شدند. دختران جوانی دنباله لباسش را حمل میکردند. پس از اینکه مراسم تاجگذاری شاه تمام شد، نوبت شهبانو رسیده بود؛ فرح در برابر محمدرضاشاه زانو زد و شاه تاج بر سرش گذاشت. شاه سپس گفت حالا که تاج قدیمیترین پادشاهی جهان را بر سر دارد و برای اولین بار در تاریخ، شهبانوی ایران هم تاجگذاری کرده و بیش از همیشه خودش را به مردم نزدیک میبیند. غلامرضا افخمی این مراسم را «پیروزی زنان» توصیف کرده است: پس از ورود زنان به مجلسین و کابینه دولت در نتیجه انقلاب سفید، حالا یک زن نایبالسلطنه کشور شده بود و به لحاظ قانونی ممکن بود در غیاب شاه حتی حکومت ایران را در دست بگیرد.
حقوق زنان
فرح حامی جدی حقوق زنان بود؛ در یکی از نخستین مصاحبههایش با روزنامه اطلاعات گفت امیدش پیشرفت کشورش، «به خصوص پیشرفت زنان» است. پس از انقلاب سفید اعلام کرد «هیچ زن مستعدی بیکار نخواهند ماند» و «زنان آزادی کامل دارند با مردان برای مناصب دولتی رقابت کنند.» او از بسیاری از سازمانهای رفاه و خیریه پشتیبانی میکرد که یکی از آنها سازمان زنان ایران بود و مادرش فریده دیبا را به معاونت آن منصوب کرده بود. دانشگاه فرح پهلوی (الزهرای امروزی) اولین نهاد تحصیلات عالی ویژه زنان در ایران توسط او تأسیس شد.
پشتیبانی از هنر و فرهنگ
هشتمین جشن هنر شیراز. فرح پهلوی در حال صحبت با فرزانه تأییدی، عزتالله انتظامی، علی نصیریان و مهین شهابیفرح پهلوی که خودش در جوانی دانشجوی معماری بود، در زمان شهبانویی فعالیت زیادی در زمینه فرهنگ و هنر ایران داشت؛ او شماری از باغ و مکانهای قدیمی مثل باغ فردوس تهران را به تبدیل به مراکز فرهنگی کرد. بسیاری از موزههای ایران نیز توسط او تأسیس شدند، از جمله موزه فرش ایران و موزه هنرهای معاصر تهران. یکی دیگر از جشنوارههایی که فرح پشتیبانی میکرد، جشن هنر شیراز بود که سالانه در تخت جمشید برگزار میشد و هنرمندان از ایران و جهان در آن حضور پیدا میکردند. جشن هنر شیراز یکی از مسائلی است که مورد انتقاد مخالفان چپ و اسلامی شاه بود. گروه اول آن را هزینه بیدلیل و گروه دوم نشان از مخالفت با اسلام میدیدند. با این حال، جشن هنر شیراز ارتباط خاصی با شاه نداشت و توسط شهبانو و اطرافیانش اداره میشد. فرح دلیل برگزاری این جشنواره را اینطور به رضا قطبی توضیح داده بود:بعضیها میتوانند به اروپا بروند و جدیدترین تحولات هنری جهان را ببینند. ولی همه نمیتوانند و ما میخواهیم با برگزاری جشنواره خودمان این امکان را به همه بدهیم. به علاوه، آشنایی با هنر ایران نباید به چند مستشرق محدود باشد؛ نسل جدید ایران و همه مردم جهان باید فرهنگ و هنرمان را بشناسند.
— فرح پهلوی
سازمانهای تحت ریاست و مسئولیتهای رسمی
فرح پهلوی ریاست شماری از سازمانهای پزشکی، فرهنگی، ورزشی، آموزشی و رفاه اجتماعی را بر عهده گرفت. دفتر مخصوص فرح پهلوی تا سال ۱۳۵۷ دارای ۴۰ کارمند و ۴ بخش بود که عبارت بودند از: بخش آموزش و پرورش، بخش بهداشت و درمان، بخش رفاه اجتماعی و بخش فرهنگ و هنر.
وی همچنین در برنامهریزی جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران شرکت داشت. در چهارچوب برنامهریزی این جشنها ۳٬۵۰۰ دبستان در سرتاسر کشور با اعانههای شخصی ساخته شد و برج آزادی در تهران ساخته شد. در مرحلههای آغازین پروژه جشنهای شاهنشاهی در ساختار بنیادی کشور، سرمایهگذاری گستردهای انجام گرفت که میتوان ساختن راهها، شبکههای ارتباطی از راه دور، فرودگاهها، هتلها، پخش سراسری برنامههای تلویزیونی و جهانگردی و گردشگری را نام برد.
بهداشت و درمان
فرح پهلوی از جذامخانه باباباغی بازدید میکندجمعیت خیریه فرح پهلوی: جمعیت خیریه فرح پهلوی سازمانی غیرانتفاعی است که در سال ۱۳۳۲ بنیاد شد.بنگاه حمایت مادران و نوزادان: این بنگاه، از سال ۱۳۳۸ به گسترش فعالیتهای خود به سبب نیازهای روزافزون خانوادههای کمدرآمد میکوشید.
انجمن ملی حمایت کودکان: این انجمن در سال ۱۳۳۱ در ایران بنیان نهاده شد. هدف این انجمن، آموزش کادر فنی مورد نیاز سازمانهای بهداشتی و تربیت افراد دانشآموخته و کارآزموده برای خدمت در سازمانهای ویژه آموزش کودکان است.
کنگره پزشکی ایران: این کنگره زیر نظر بنیاد پهلوی در سال ۱۳۳۱ بنیان نهاده شد تا درباره بیماریهای بومی کشور به پژوهش و مشاوره علمی بپردازد و راهحلهایی برای مبارزه اساسی و عملی با این بیماریها پیدا کند.
جمعیت کمک به جذامیان: ریاست عالیه جمعیت کمک به جذامیان را فرح پهلوی، در چهارچوب مسئولیتهای وی بهعنوان شهبانوی ایران پذیرفت.
بنیاد ایرانی بهداشت جهانی: بنیاد بهداشت جهانی در سال ۱۳۴۸ بنیانگذارده شد. هدفهای این بنیاد، کمک به سازمانهای بهداشتی و تحقیقاتی موجود است.
جمعیت حمایت از آسیبدیدگان سوختگی: جمعیت حمایت از آسیبدیدگان سوختگی در سال ۱۳۴۴ برای حمایت و تأمین نیازمندیهای بهداشتی و درمانی کسانی که بر اثر سوانح سوختگی آسیب میبینند بنیانگذارده شد.
جمعیت ملی مبارزه با سرطان: جمعیت ملی مبارزه با سرطان در فروردین سال ۱۳۴۶ بنیانگذارده شد. جمعیت ملی مبارزه با سرطان برای ایجاد و گسترش مرکزهای تشخیص، درمان و شیمیدرمانی کسانی که به بیماری سرطان دچار شدهاند فعالیت میکند.
جمعیت طرفداران مرکز طبی کودکان: به ریاست فرح پهلوی در سال ۱۳۴۰ بنیان نهاده شد.
مرکز رفاه خانواده جوادیه
شورای عالی بهداشت: به ریاست فرح پهلوی در آذر ۱۳۲۹ از تصویب دو مجلس گذشت. این شورا، مطالعه و اظهارنظر در کلیه امور مهم مربوط به بهداشت عمومی مانند قوانین و آییننامههای مربوط به مبارزه با بیماریهای واگیر، بهداشت کودکان، کارخانجات، کارگران، زندانیها و غیره را عهدهدار بود.
سازمان ملی انتقال خون ایران
جمعیت بهزیستی ایران (اکنون سازمان بهزیستی)
انستیتو پاستور
ورزش
شهبانو فرح پهلوی پایهگذار رخدادهای ورزشی مختلفی در ایران بوده است که بیشتر آنها در حوزه ورزش زنان در ایران بوده است. وی از پایهگذاران جامهای شهبانو بوده است. این جامها نخستین دوره از لیگهای باشگاهی زنان ایران در رشتههای والیبال و بسکتبال بودهاند که از سال ۱۳۵۴ آغاز شدهاند.
فدراسیون ورزشی کر و لالها: در سال ۱۳۳۴ در تهران بنیان نهاده شد.
فرهنگ و هنر
از راست به چپ: تاجالملوک آیرملو، فرح و محمدرضا پهلوی در تالار رودکی، سال ۱۳۴۶سازمان ملی فولکلور ایران: سازمان فولکلور ملی ایران در خردادماه ۱۳۴۶ برای گردهمآوری، گسترش، پراکندن و پخش ترانهها، لباسها، سازهای موسیقی محلی، و ضبط و یادداشت آهنگهای بومی و رقصهای محلی ایران در تهران گشایش یافت.تالار رودکی: در تاریخ ۳ آبان ۱۳۴۶ محمدرضا پهلوی و فرح پهلوی تالار رودکی را گشودند. این تالار برای اجرای کنسرتهای موسیقی ایرانی و اروپایی به ابتکار فرح پهلوی بنا شد.
انجمن ملی روابط فرهنگی: انجمن روابط فرهنگی در سال ۱۳۴۵ بنیانگذاری شد. هدف این انجمن، ایجاد پیوند فرهنگی و هنری در میان ملتها و نیز شناساندن فرهنگ و هنر جهانی است.
بنیاد فرهنگ ایران: بنیاد فرهنگ ایران در مهر ماه ۱۳۴۳ برای پاس، گسترش، و پیشبرد زبان فارسی میراث گرانبهای فرهنگ ایران بنیان شد.
سازمان جشن هنر شیراز: برای سازمان دادن به جشن هنر شیراز در سال ۱۳۴۶ با ۳۳ نفر عضو هیئت امنا و ۵ عضو هیئت مدیره و کمیتههای تئاتر، موسیقی، سینما و نمایشگاهها و دفاتر پروژههای فنی، مالی، و پذیرایی و روابط عمومی آغاز بهکار کرد.
تئاتر شهر: مجموعه تئاتر شهر تهران، بزرگترین مجموعه نمایش تئاتر در ایران است.
مؤسسه آسیایی دانشگاه پهلوی: در سال ۱۹۲۹ در نیویورک بنیانگذاری شد. این مؤسسه در سال ۱۳۴۵ به شیراز منتقل شد و در جای موزه شهرام به کار ادامه داد.
انجمن فیلارمونیک تهران: در سال ۱۳۴۲ بنیانگذاری شد.
بنگاه ترجمه و نشر کتاب: در سال ۱۳۳۳ به فرمان محمدرضا پهلوی بنیانگذاری شد. هدف از بنیانگذاری این بنگاه، این بود که از راه برگردان و چاپ کتابهای مهم جهان به زبان فارسی، مردم کشور را از بهترین کارهایی که با انگیزه و اندیشه بشری در دوران گوناگون، آفریده و بر روی کاغذ آمده، برخوردار سازند تا این موضوع، سبب نیرومند کردن فکر و برانگیختن خوانندگان گردد.
سازمان گفتگوی فرهنگها: در سال ۱۳۵۵ بنیانگذاری شد. هدف این سازمان، ایجاد پیوند میان فرهنگها در سطح جهانی بود.
جشنواره توس: ۲۳ تیر ۱۳۵۴ خورشیدی در تالار فردوسی دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد نخستین جشنواره توس، گشوده شد. برگزاری جشنواره توس، برای بزرگداشت ابوالقاسم فردوسی و شاهنامه بود.
انجمن شاهنشاهی فلسفه: در سال ۱۳۵۲ بنیانگذاری شد و مدیریت آن، به حسین نصر داده شد. اعضای دیگر این انجمن، احسان نراقی، عبدالحسین زرینکوب، محسن فروغی، نادر نادرپور و سید جلالالدین آشتیانی بودند.
جشن هنرهای مردمی اصفهان: در سال ۱۳۵۶ هفته جشن هنرهای مردمی اصفهان برای نخستین بار با حضور فرح پهلوی برگزار شد.
گروه همسرایان فرح (گروه کُر فرح): این گروه، از سال ۱۳۵۳ تا وقوع انقلاب ۱۳۵۷، فعالیت داشتند.
آموزش و پرورش
فرح پهلوی در بازدید از یک دبیرستان در جیرفتدانشگاه فرح پهلوی (نام فعلی دانشگاه الزهرا): در ۳۰ فروردین ۱۳۵۴ گشایش بافت.کانون کارآموزی کشور: در سال ۱۳۳۷ به ریاست عالیه فرح پهلوی گشایش یافت. کانون کارآموزی کشور، برای نگهداری و آموزش و پرورش شهروندان مستمند کشور و در راه پیکار با بیکاری و ولگردی و گدایی و آماده ساختن آنها برای آغاز به پیشهای که در کانون آموختهاند، بنیانگذاری شد.
پیشاهنگی دختران ایران: زیر نظر سازمان ملی پیشاهنگی ایران با سرپرستی شورای عالی پیشآهنگی ایران به ریاست عالیه فرح پهلوی و هیئتمدیره اداره میشد. پیشآهنگی دختران در سال ۱۳۳۶ بنیانگذاری شد و آغاز به کار کرد. هدف از ایجاد این سازمان، آموزش روانی و جسمی دختران، بر اساس پیشاهنگی جهانی و برتریهای ملی و رشد اجتماعی بیشتر آنان برای زندگی بهتر بود.
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان: در دی ماه سال ۱۳۴۴ پایهگذاری شد. ایجاد کانون در راستای فراگیر کردن کتابخوانی میان کودکان و نوجوانان و بهدنبال چارهاندیشی برای پرکردن هنگام فراغت گروه نوجوانان ایران و فراهم آوردن آموزش و سرگرمی برای آنها بود.
آموزشگاه نابینایان رضا پهلوی: در سال ۱۳۴۳ گشوده شد. کلاسهای این آموزشگاه، برای جوانان نابینای علاقهمند به موازات سایر واحدهای وزارت آموزش و پرورش که هدف آن گسترش آموزش بین جوانان و اجرای برنامههایی در جهت پرورش شخصیت آنهاست.
دانشگاه فارابی: در سال ۱۳۵۶ در اصفهان گشوده شد. هدف از ایجاد دانشگاه فارابی، نگهداری و گسترش فرهنگ ایرانی و آشنایی ایرانیان با دیگر فرهنگهای گیتی بود.
شورای عالی آموزش و پرورش: شهریور ماه ۱۳۴۵ کمیسیون آموزش و پرورش مجلس شورای ملی و مجلس سنا این شورا را تصویب کرد.
شورای عالی پژوهشهای علمی
فرهنگستان علوم ایران: یکی از فرهنگستانهای ایران بود این فرهنگستان در زیر چتر بنیاد شاهنشاهی فرهنگستانهای ایران که در تیر ۱۳۵۳ به تصویب مجلس شورای ملی و در خرداد ۱۳۵۳ به تصویب مجلس سنا رسید.
بنیاد مارسل بلوستین-بلانشت برای کارآفرینی Fondation Marcel-Bleustein-Blanchet pour la vocation : سال ۱۳۵۱ خورشیدی مصادف با ۱۹۷۲ میلادی دفتر شهبانوی ایران به علینقی کنی دستور داد ۱۲ هزار فرانک در اختیار بنیاد فرانسوی مذکور بگذارد و این بنیاد نیز بورس سالانه خود را به نام فرح پهلوی نامگذاری کردرفاه اجتماعی
فرح پهلوی در بازدید از قروهشورای عالی شهرسازی: شورای عالی شهرسازی، سازمانی است که در وزارت آبادانی و مسکن تشکیل شد و از سال ۱۳۴۴ آغاز به کار کرد.شورای عالی رفاه اجتماعی: شورای عالی رفاه اجتماعی یکی از شوراهای عالی زیر ریاست فرح پهلوی بود. این شورا ایجاد صندوقهای جداگانه یا متمرکز برای حمایت از کارمندان در هنگام پیری و از کار افتادگی یا در صورت مرگ با توجه به نوع کار مؤسسات و مشخصات اجتماعی کارمندان را بر عهده داشت.
شورای عالی اطلاعات و جهانگردی: این شورای در تیر ۱۳۵۴ به تصویب کمیسیونهای پارلمانی مجلس شورای ملی و سنا رسید.
بنیاد فرهنگی گفتگوی تمدنها
یادمانها
فرح پهلوی در سراسر ایران، موزهها، ساختمانهای ماندگار و پارکهایی ساخت. برخی از جاهایی که به دستور فرح پهلوی ساخته شد، عبارتاند از:
تئاتر شهر، بزرگترین مجموعه نمایش تئاتر ایران است که در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی و به ابتکار فرح پهلوی در تهران ساخته شد. ساختمان تئاتر شهر تهران در تاریخ ۷ بهمن ۱۳۵۱ آماده بهرهبرداری شد.
موزه هنرهای معاصر تهران، در سال ۱۳۵۶ خورشیدی به دستور و ابتکار فرح پهلوی در پارک لاله ساخته شد. این موزه دارای بزرگترین کلکسیون هنر معاصر در خارج از آمریکای شمالی و اروپا است.
تالار رودکی، تالار چند منظورهای برای اجرای نمایشهای باله، اپرا و کنسرتهای موسیقی.
باغ موزه نگارستان
موزه فرش ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۶ را فرح پهلوی گشود. این موزه، گرانبهاترین و بیهمتاترین نمونههای قالی ایرانی از قرن نهم هجری تاکنون را گردآوری کرده است.
موزه رضا عباسی در سال ۱۳۵۴ با راهنمایی فرح پهلوی در محدوده سیدخندان تهران گشایش یافت.
پارک شاهنشاهی (پارک ملت کنونی) تهران که در فازهای گوناگون میان سالهای ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۴ ساخته شد. بیش از ۱۲۰ درخت و درخت میوه ایران در این پارک، کاشته شدهاند.
برج شهیاد (برج آزادی) در سال ۱۳۴۹ به مناسبت جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران ساخته شد.
پارک فرح (پارک لاله کنونی) این پارک در سال ۱۳۴۵ گشوده شد. این پارک دارای یک باغ به سبک ژاپنی با جویبارهای روان، جای بازی شطرنج، جای بازی کودکان، زمینهای ورزشی و تندیسهای چامهسرایان ایرانی است.
پارک جمشیدیه یا پارک سنگی در سال ۱۳۵۲ گام نخست برای ساختن آن برداشته شد. این پارک دو عنصر سنگ سیاه طبیعی و گلها را با هم ترکیب میکند. از ویژگیهای این پارک، دریاچه، آبشار و آبنماهای سنگی است.
دفتر مخصوص شهبانو (پژوهشگاه دانشهای بنیادی کنونی) نیاوران تهران
ورزشگاه فرح پهلوی (نام کنونی ورزشگاه تختی) در خرداد ماه ۱۳۴۵ به ریاست عالیه فرح پهلوی، احمد درویش، معماری که در ایتالیا تحصیل کرده بود، پروژه این استادیوم سی هزار نفری را بر عهده گرفت.
کتابخانه اختصاصی نیاوران یا کتابخانه اختصاصی فرح پهلوی، همجوار با محل سکونت خاندان پهلوی، با مساحت تقریبی ۷۷۰ مترمربع در سال ۱۳۵۵ خ در دو طبقه و یک زیرزمین در ضلع شرقی مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران احداث شده است.
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، در دی ماه ۱۳۴۴ به عنوان سازمان ناسودبر فرهنگی و هنری، به ریاست عالیه فرح پهلوی و مدیریت لیلی امیرارجمند بنیان نهادهشد.
فرهنگسرای نیاوران
کتابخانه فرح پهلوی بندرعباس (که پس از انقلاب به کتابخانه شهدا تغییر نام یافت)
محمدرضا پهلوی و فرح دیبا حال حرکت از فرانسه به سمت ایران و در سال ۱۳۴۰
محمدرضا پهلوی کنار پسرش علیرضا و همسرش فرح و در حال تفرج در پاریس در سال ۱۳۴۸
محمدرضا پهلوی، فرح دیبا، رضا، شهناز و علیرضا، همسر و فرزندان او در تعطیلات تابستانی در نوشهر. تاریخ ژوئیه سال ۱۹۷۲. ۶۴

چلیپا - جزایر سلیمان، جزایر سلیمان
در تربیت اون پخمه کوتاهی کردی.الان ی ملت از دست حرفا و بیانیه های اون پخمه در عزاب.نباید بهش پول میدادی تا بره تو جامعهه امریکا یک روز کار کنه.ببینه مردم چجوری زندگی میکنن.تو کتاب بینوایان ویکتیور هوگو ی جا اومده . از قول ماریوس دانشجوی جوان داستان به پدر بزرگش ک سلطنتطالب و پولدار ولی خسیس بود میگع.اگع یکروز مجبور ب کار میشدی.با ما انقلابیون همنوا میشدی.باید اون پخمه رو مجبور مکردی بره یکروز کارکنه.
68
3
سه شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۳:۱۷
۳۵

arian1 - ابادان، ایران
واقعا که باعث شادی و افتخار است که شهبانوی گرامی هنوز در حیات هستند و هنوز هم در فکر خدمت به میهن. امیدوارم که سرنگونی حکومت کثیف اسلامی را ببینند و بتوانند دوباره به ایران برگردند
66
64
سه شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۳:۲۶
۵۷

مهدی52 - روتردام، هلند
وقتی تیترش رو با آیت الله بی بی سی شروع میکنه اتوماتیک با شک و تردید روبرو میشی. اصلا بی رغبتم که بخونمش.
2
26
سه شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۳:۴۴
۶۲

یا فاطمه زهرا - کپنهاگ ، دانمارک
آدم اینهمه پول و ثروت داشته باشه ولی پسرش رو نتونه درست تربیت کنه هیچ فایدهای ندارد. چرا بهش غیرت یاد ندادی که زن متعلق به شوهرش استش و شوهر موظف است که نگذارد شخص دگری از او کامگیری کند.
67
4
سه شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۳:۴۷
۴۳

paksan - ایران، ایران
فرح پهلوی را همه ما دوست داریم بخاطر اینکه بانی خدمات خوبی برای کشور شد ولی در مورد پرورش بچه های وطن پرست بشدت باید از او گله کرد طوریکه امروز می بینیم چطور شاهزاده اش وطن فروش درآمده و نوه هایش و حتی عروس او هیچ شباهتی به شهبانو ندارند و نه اینکه هیچ چیزی از تاریخ ایران نمی دانند که حتی فارسی را هم بلد نیستند در حد مبتدی درست صحبت کنند. باید قبول کرد نسلی تربیت کرده که بشدت بی ربط به ایران هستند در حالیکه بعد از فوت محمدرضا او فرصت و تمرکز کافی برای پرورش فرزندانی کاملا ایرانی و متعهد به وطن و مسلط به تاریخ و تمدن و فرهنگ ایران بود ولی متاسفانه نتیجه اش این میشه که یک مشنگ بی تعصب خودخواه خودپرست که فقط خودش براش مهمه میاد از حمله به ایران حمایت میکنه و حتی تلاش میکنه که دشمن بیشتر ضربه بزنه به ایران و وقتی باهاش صحبت میکنند میگه من زندگی آزاد و راحت و در آرامشم در غرب را اصلا رها نمیکنم تا به ایران بروم و فرض بر محال کشته شوم و همین را هم برای مردم ایران میخواهم . یعنی این میشه وطن پرستی یک مثلا رهبر و شاه ؟ واقعا مایه حقارت و بدبختی که عامل بیگانه باشی...
42
2
سه شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۵:۴۳
۵۵

hamid411 - لس آنجلس، ایالات متحده امریکا
همه بدخواههات به درک برن تو یه سردرد نگیری.
4
39
سه شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۶:۵۷
۵۵

hamid411 - لس آنجلس، ایالات متحده امریکا
چلیپا - جزایر سلیمان، جزایر سلیمان
ببین اگر میخوای صحبت تربیت کنی برو اول یقه والده خودت رو بگیر که یه همچین جواهری رو روی خشت انداخته 😃. اخه یکی این حرف رو میزنه که بدونه لااقل شغل جدش چی بوده!3
29
سه شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۷:۰۰
۶۴

Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
چلیپا - جزایر سلیمان، جزایر سلیمان
آخه .. چلمبز، تورو چه به نظر دادن در مورد شهبانو؟2
32
سه شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۷:۰۰
۶۴

Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
paksan - ایران، ایران
سایبری نامحترم، برو کشکت رو بساب. با ۴۷ سال مزخرف و دروغ نوشتن چیزی از شخصیت والا و مِهر ملت به خاندان پهلوی کم نمیشود.2
31
سه شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۷:۰۲
۶۴

Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
یا فاطمه زهرا - ونیز، ایتالیا
مگهکسی به اینهمه آخوند و صیغه هاشون که با هم سکس و لواط میکنن ایرادی میگیره که شما از رضا پهلوی شاکی هستی؟ تازه، اگر تفخیذ بَده، چرا مومنین شب و روز بهش مشغولن؟1
31
سه شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۷:۰۵
۸۲

گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
یک زن بزرگ. باعث افتخار تمام ایرانیان. صدها کار مثثبت فرهنگی کرده است که آثارش همه جا پیداست
3
30
سه شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۷:۲۹
۱۹

pirzan e irani - استکهلم، سوئد
بایدگفت درفرقه سلطنت طالب ها قحطی عقل وکمبودمشاوردانا غوغا میکند.درسال گذشته متاسفانه این پیرزن دستادآویز شارلاتان وحقه بازِی متقلب بنام شاهکاربینش پژوه شد.یکی ازمشاوران نبود به ایشون بگوید: خانم آیا میدانی این شاهکارکییه؟یک دنگ صدانداره.همش تقلب وهوچیگری،تمام فیک!خانم دیبااگردرکنسرت شاهین لاته رفته بود،هزاران شرف داشت.شاه الهی ها فکرکردن پاچه گیری هنره. چراعقل نداشته اتون را درهمچنین جاهایی بکارنمی برید. درغیراینصورت سگ وحشی وبی تربیت وبدذات هم پاس میکند وهم پاچه میگیرد.
29
8
سه شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۷:۵۳
۴۵

مبارز01 - تهران، ایران
فکر کنم این خلاصه گفتار امیر کبیر است که ملت باید خوب باشه تا مملکت درست شود. ما تازه میخواستیم به لطف سپاهی دانش و آموزش و پرورش در حال توسعه از پایه درست بشیم که نقطه ضعف جهالت و تعصب کور، کار دستمان داد و امور زندگی مان را سپردیم دست یک آخوند دوزاری.حالا هم داریم ادای روشنفکرها رو در میاریم و خاندان (به اثبات تاریخ) ایران ساز پهلوی را نقد می کنیم. آخرش هم می رسیم به یک جمله: خلایق هر چه لایق.
25
22
سه شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۸:۲۱
۲۵

zan,zendgi,azadi - کلن، آلمان
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
اعلاحضرت را در بیمارستانی بستری کردند که بعدها فهمیدیم مکانی است برای مداوای بیماران امراض روانی ! اطاق های کناری ٬ پر بود از این افراد که با قل و زنجیر به تخت هایشان بسته شده بودند ! این عفریته دزد تو عمرش یک حرف درست زده باشد همین است و بس ! اربابان دیکتاتوری فراری که خوب می دانستند او یک دیوانه متوهم است . اما طرفداران متوهم و دیوانه او هنوز اعتقاد راسخ دارند که او یک نابغه سیاسی بود و همانهایی که او را در یک دیوانه خانه بستری کرده بودند هم به این نبوغ سیاسی چرچیل زمان ٬ پی برده بودند24
5
سه شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۸:۵۴
۵۵

hamid411 - لس آنجلس، ایالات متحده امریکا
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
همه دری وری هات یه طرف که گودرز رو به شقایق پیوند میدی اینکه فکر میکنین شما چپی های ... عقل کل هستین یه طرف. شماها حتی از خلق و توده ها هم اردنگی خوردین. ضمنا هر نوع سگی اعم از وحشی و غیر وحشی شرف داره به امثال شماها. جان حمید برو کامنت خودت رو بخون، پر از عقده. اونوقت یه چی یاد گرفتین پاچه گیری. اخه شما خلق الهی ها چی تو خودتون دیدین؟ سگ هار هم پاچه اتون رو نمیگیره. 😁😁6
17
سه شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۸:۵۶
۵۵

hamid411 - لس آنجلس، ایالات متحده امریکا
مبارز01 - تهران، ایران
دم شما گرم. خیلی ها این رو نمیبینن. که ظرف کمتر از چهل سال از قاجار سیفلیس و کچلی رسیدیم به پاسپورت معتبر. فکر کردن چون ایرانی ها خیلی خوب بودن همینطوری از آسمون به شبه افتاده پایین4
21
سه شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۸:۵۸
۶۲

یا فاطمه زهرا - کپنهاگ ، دانمارک
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
چرا پاهای مرا وسط میکشی؟ مه اهل کلک نیستوم.25
3
سه شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۹:۱۴
۲۵

راستگوی بی طرفدار - سالزبورگ، اتریش
آدم حالش از این جماعت بی ریشه چاپلوس و بیسواد بهم میخورد. اینها بیشتر به سگ این مواد فروشها میخورند که فقط عوعو میکند و پاچه میگیرند. بی شعورها اقلا مطلبی که نوشته شده بخوانید.فقط منتظرند یکی به اسب شاه بگه یابو تا اینها پاچه بگیرند. ده پانزده تا مطلب جالب تو این نوشته بود که. حداقل شماره نوکران بارگاه همایونی میتوانید به آن افتخار کنید و منتقدین هم چند مطلب جالب میتوانند استفاده کنند. آدم حالش بهم میخورد اینها که آدم نیستند. فقط لگد پراکنی و پاچه گیری
32
4
سه شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴ - ۲۰:۰۷
۷۱

senator x - تهران، ایران
ملکه همیشگی ملت ایران,تولدت را شادباش میگویم و فقط تنها آرزویم دیدارشماست و خوابیکه چندین سال پیش اعلحضرت را دیدم.وچقدر مایل هستم که برای شما تعریف یا شاهزاده عزیز.یکبار شما و اعلحضرت را در 60سال پیش در لباس پیشاهنگی در باغ منظریه از نزدیک دیدم.خودمنهم پیشاهنگ بودم و الان درسن 82سالگی,یکی از بهترین خاطرات زندگیم هست؛مخصوصا آن تبسم زیبای شما
26
23
سه شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴ - ۲۱:۱۹
۵۵

hamid411 - لس آنجلس، ایالات متحده امریکا
راستگوی بی طرفدار - سالزبورگ، اتریش
دل به دل راه داره، ما هم از شما حالمون بهم میخوره. منتها ما بیشتر از شما طرز استفاده سیفون رو میدونیم. میکشیم برین4
23
سه شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴ - ۲۲:۲۳
۲۵

zan,zendgi,azadi - کلن، آلمان
hamid411 - لس آنجلس، ایالات متحده امریکا
اگر طرز استفاده از سیفون را بلد بودی دچار عواقب سیفون ۵۷ نمی شدی که حالا بعد از ۴۰ و اندی سال هوس بیرون آمدن از ان .......یک عده مفت خور پالانی کرده باشی ،17
3
چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۴ - ۰۵:۱۴
۱۹

pirzan e irani - استکهلم، سوئد
یکی اون ... روازبرق دربیاره ..!میگه پاسپورتش اعتبارداشت.۱-خب نادان مگه چنددرصدمردم توانایی مسافرت روداشتند؟پس پاسپورت یوگسلاوی سوسیالیستی هم دارای اعتبارجهانی بود۲- .. چرا غربیها باداشتن پاسپورت معتبربه خودش ویزاندادند؟
9
2
چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۳
۵۵

hamid411 - لس آنجلس، ایالات متحده امریکا
zan,zendgi,azadi - کلن، آلمان
سلام بر تو در ته چاه. مواظب سوسکها باش 😃😃 تو نمیخواد طناز بشی.0
3
چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۴ - ۲۲:۰۴
۵۵

hamid411 - لس آنجلس، ایالات متحده امریکا
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
به خود گدا گودول ات نگاه نکن خوب که نهایت تا شابدوالعظیم میرفتی اونهم با گاری آب شاهی. زاید زور نزن، ... داری بزن رو پاسخ جای اینکه دم ات رو بذاری لای پات. هنوز نفهمی بعد از اینهمه مدت. هنوز زمان و مکان حالیت نیست. ترکیه، امارات، کویت، عربستان، قطر جقله رو مقایسه کن. یعنی اینقدر جلبکی که باید از دایناسورها شروع کرد به توضیح دادن بهت که بفهمی کلا چی شد که اینجایی0
3
چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۴ - ۲۲:۰۸
۲۵

راستگوی بی طرفدار - سالزبورگ، اتریش
hamid411 - لس آنجلس، ایالات متحده امریکا
ما ایرانیها اتفاقا سیفون را نمیکشیم تا برای نسلهای بعدی تعریف کنیم که مشتی پور فیوز بودند که اولین شاهشون را انگلیسی ها آوردند ارارات کوچک و دشت ناامیدی را بخشید و طی یک پروسه نوکر هیتلر شد که انگلیسیها سیفونش را کشیدند. دومی مسجد میساخت و تو جنگ مصر اسرائیل برای مصر بنزین فرستاد و بحرین را شوهر داد و همیشه ساک فرارش آماده بود و همش در میرفت. سومی 44 سال خبری ازش نبود و کسی آدم حسابش نمیکرد ولی بعد اسم دخترش اسم فاحشه های اسلامی گذاشت. کثافتی بنام نورالزهرا. گویا توافق با پاسدارها بوده ولی تا بحال این پورفیوزها خاک روش کردن و نمیگن چرا اسم اسم هرزه را رو این زن گذاشتن. بعدش با پاسدارها قراری گذاشتند هرجا آخوند کم آورد پورفیوزهای همایونی به طرف حمله کنند مثل توماج و سام رجبی و بهرام مشیری و مسیح علینژاد و همه آنها که اخوند نتوانست باهاشون مبارزه کند. این پورفیوزها سواد هم ندارند و قرقره باز هستند😂.... ما اینها را علیرغم بوی گندشان نگه داشتیم تا سلمان فارسی های زمان را به نسلهای بعد بشناسانیم. 😁3
1
چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۴ - ۲۲:۴۶
۵۵

hamid411 - لس آنجلس، ایالات متحده امریکا
راستگوی بی طرفدار - سالزبورگ، اتریش
باز چهار تا کلمه یاد گرفت. ما سیفون میکشیم برین پایین. خوشم میاد سه تا پاراگراف در جواب دو خط من مینویسی اونهم تازه دری وری تکراری . به این میگن سوزش جقله1
3
پنجشنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۴ - ۰۶:۰۷
۵۵

hamid411 - لس آنجلس، ایالات متحده امریکا
سر و ته چرخ کرده ات غذای توله سگ منهم نمیشه
0
3
پنجشنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۴ - ۰۶:۰۸
۶۴

Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
hamid411 - لس آنجلس، ایالات متحده امریکا
به قول اون چلمنگ که میخواد برای خودش ساپورت جمع کنه، "همکامنتی" گرامی، حیف سگ شما نیست که چرخ کرده این ..ها خوراکش باشه؟0
1
پنجشنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۴ - ۲۲:۳۰
۲۵

راستگوی بی طرفدار - سالزبورگ، اتریش
hamid411 - لس آنجلس، ایالات متحده امریکا
تو اگر شرف و .....درست حسابی داشتی و محصول ......دربار نبودی. جواب نوشته های منرا میدادی ولی فقط فحش و سیفون و ...... و امثالهم در در دهانت جولان میدهد.بدبخت برو تو آینه نگاه کن خجالت بکش. چهارروز دیگر میکنن زیر خاک. بعد نکیر و منکر میآیند میگویند این را بگذار تو توی بشکه .......که خودش درست کرده بماند. مظهر .......🤣🤣🤣🤣🤣1
0
جمعه ۲۵ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۲۲