صحبتهای هیلا صدیقی در مراسم گشایش خانه فرهنگ و هنر در دبی+ ویدیو
+36
رأی دهید
-11
جهان همیشه زیر پای ما را خالی کرده و بعد زیر پای ما فرش قرمز پهن کرده...بخشی از سخنرانی هیلاصدیقی در آیین گشایش دومین دورهی جشنواره_مهر در دبی خانهی فرهنگ و هنر مهروماه
بخشی از سخنرانی #هیلاصدیقی در آیین گشایش دومین دورهی #جشنواره_مهر در دبی خانهی فرهنگ و هنر مهروماه pic.twitter.com/Hz50NbJIR6
— بابک (@Babak159444) September 29, 2025
هیلا صدیقی شاعر و کنشگر سیاسی اجتماعی ایرانی است که در دبی ساکن است.
هیلا صدیقی، شاعری جوان، نقاش و فعال اجتماعی-سیاسی ایرانی، در سال ۱۳۶۴ خورشیدی (۱۹۸۵ میلادی) در تهران متولد شد. او دوران کودکی خود را تا حدی در استانبول گذراند و سپس به ایران بازگشت و تحصیلات خود را در رشته حقوق به پایان رساند.
از همان سالهای نوجوانی، علاقه و فعالیتهایش در زمینههای فرهنگی و اجتماعی آغاز شد که نشاندهنده روحیه پویا و مسئولیتپذیر او بود. این تلاشها زمینهساز فعالیتهای بعدی او در عرصه عمومی و سیاسی کشور شد و نام او را بر سر زبانها انداخت.
فعالیتهای فرهنگی هیلا صدیقی از همان دوران دبیرستان شکل جدیتری به خود گرفت؛ او در سال ۱۳۸۱، انجمن فرهنگی ادبی نیستان را بنیان نهاد و به عنوان جوانترین دبیر انجمنهای فرهنگی ادبی ایران شناخته شد.
این انجمن محلی برای گردهمایی شاعران و اساتید معاصر بود و جلسات آن به صورت منظم تا سال ۱۳۸۸ برگزار میشد. همچنین، او مدتی سردبیر نشریه «شهر بچهها» در شهرداری منطقه ۶ تهران بود. این پیشینهی فرهنگی، پایههای فکری و ادبی او را تقویت کرد و موجب شد تا اشعارش بعدها با محتوایی عمیقتر و دغدغههای اجتماعی بیشتری همراه شود.
ورود صدیقی به عرصه فعالیتهای سیاسی و اجتماعی به خصوص در سالهای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ پررنگ شد. او به فعالیت در ستادهای انتخاباتی نامزدهای اصلاحطلب پرداخت و به واسطه اشعار و سخنرانیهای شورانگیزش در حمایت از جریانهای دموکراسیخواه و جنبش سبز، به سرعت به چهرهای شناختهشده و تاثیرگذار در میان جوانان تبدیل شد.
اشعار او، که اغلب با زبانی ساده، اما سرشار از حس و حال اعتراض و امید سروده شده بودند، به نمادهایی از اعتراض مدنی تبدیل گشتند.
به دنبال حوادث پس از انتخابات ۱۳۸۸، هیلا صدیقی نیز مانند بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی مورد فشارهای امنیتی و قضایی قرار گرفت. او چندین بار احضار و بازجویی شد و در نهایت در سال ۱۳۹۰ برای اولین بار بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
دادگاه انقلاب او را به تحمل چهار ماه حبس تعزیری و پنج سال حبس تعلیقی محکوم کرد. این احکام و بازداشتها، به دلیل آزادی بیان و اشعارش بود که حکومت آنها را برنتابید، و نشاندهنده هزینههای سنگین فعالیتهای مدنی در ایران بود.
علیرغم این محدودیتها، صدیقی فعالیتهای هنری خود را متوقف نکرد. در بهمن ۱۳۹۰، او نمایشگاهی از آثار نقاشی خود با عنوان «فصل ستاره» برپا کرد که با استقبال گسترده هنرمندان و مردم مواجه شد.
آثار او در این نمایشگاه شامل بومهایی با تکنیک رئال و سوررئال بود که نشانگر ابعاد هنری دیگر او در کنار شاعری بود. این نمایشگاه نه تنها یک رویداد هنری، بلکه به نوعی مقاومت فرهنگی در برابر محدودیتها نیز محسوب میشد.
هیلا صدیقی به دلیل تلاشهایش در زمینه آزادی بیان و حقوق بشر، در سال ۲۰۱۲ میلادی موفق به دریافت جایزه هلمن همت از دیدهبان حقوق بشر شد. این جایزه بینالمللی، شهرت او را فراتر از مرزهای ایران برد و توجه جهانی را به وضعیت هنرمندان و فعالان در معرض خطر در ایران جلب کرد.
زندگی او، نمونهای از تعهد یک هنرمند به مسائل مردم و جامعهاش است، که حتی تهدیدها و بازداشتها نیز نتوانستند او را از مسیر خود بازدارند.
در حال حاضر، هیلا صدیقی به همراه همسرش مابین تهران و دبی در حال رفت و آمد است و بخش عمدهای از فعالیتهای خود را در خارج از ایران ادامه میدهد. او همچنان به سرودن شعر، نقاشی و فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی میپردازد و آثار جدیدی نیز از او منتشر شده است.
آخرین آلبوم او با نام «هنگام طلوع» در سال ۱۴۰۰ با متن و صدای خودش منتشر شد. صدیقی با حفظ ارتباط خود با جامعه و فرهنگ ایران، همچنان صدای نسل جوان و آرمانهای آنها برای آزادی و دموکراسی باقی مانده است.
۴۳

Chokam - ری، ایران
اینها به تنها جایی که وصل نیستند ریشه ایرانه. ایران تماما کویر بود و جز یه حاشیه خزر که از دیرباز شالیزار و جالیزار و چایزار داشتند مخصوصا زنان که از دیرباز حتی توی شرایط سخت این کشاورزی را با بچه به کمر و توی گل کار می کردند و حفاظت می کردند عین زنان و مردان فرانسه که از قرون وسطی بزرگترین کشاورزان بودند هنوز هم بزرگترین تولید کننده غلات اروپاست، نه اینکه بگن بله ما ازادیم ، صرفا ساز و آواز و رفتن به ورزشگاه و از این سانتی مانتال بازی رو پیشه کنن و کشاورزی رو عار اومدن. اون چادر عربی که از اون سوی پشت یام افتادند این سانتی مانتالها که از این سو، با هزار تا ادا و اطوار، انگار آمدن عروسی،
7
4
پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۸