ببینید؛ گُنده گویی محسن رضایی: ما تنها ۳۰ درصد توانمان را در جنگ ۱۲ روزه به کار گرفتیم!
+49
رأی دهید
-13
حضور محسن رضایی در تلویزیون و اظهارات جدیدش درباره جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل، مذاکرات اخیر با اروپا و همچنین روش دیپلماسی ایران خبرساز شده است.به گزارش فارس، محسن رضایی درباره جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل میگوید: «ما تنها ۳۰ درصد توانمان را در جنگ ۱۲ روزه به کار گرفتیم و خودمان را برای جنگ ۲ ماهه آماده کرده بودیم.»
ببینید: محسن رضایی: «ما تنها ۳۰ درصد توانمان را در جنگ ۱۲ روزه به کار گرفتیم! pic.twitter.com/7A16IZaBJJ
— Iranian UK (@IranianUk) September 29, 2025
وی در ادامه درباره مذاکره اخیر ایران با اروپا نیز میگوید:
باید روش مذاکره را تغییر دهیم. دیپلماسی سنتی را نباید با کشورهایی که ماهیتشان رو شده ادامه دهیم. باید مذاکره را به خدمت میدان دربیاوریم. وقتی اروپا نشان میدهد هیچ استقلالی از خودش ندارد اصلا چرا باید با او مذاکره کنیم؟
باید به دشمن نشان دهیم که همیشه در مذاکره باز نیست. اگر قرار باشد حمله کنند و ببینند ایران میگوید ما مذاکره میکنیم و اسنپبک را اجرا کنند و باز ببینند که ایران میگوید ما مذاکره میکنیم، دوباره حمله میکنند تا ایران همچنان عقبنشینی کند.
----------------
محسن رضایی، که سالها فرماندهی سپاه پاسداران را بر عهده داشت و حالا عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است، در طول سالیان متمادی توانسته است یک برند تکراری در سیاست ایران باشد. او با هر تغییر فصل، خود را در قامت کاندیدای ریاست جمهوری ظاهر میکند، گویی انتخابات بدون نام او مثل کباب بدون پیاز است؛ یک شوخی تلخ و پرتکرار.
هر بار با شعارها و ایدههای اقتصادی عجیب و غریب وارد میشود که هیچگاه به مرحله عمل نمیرسند، اما بهانهای برای چند هفته جلب توجه رسانهای فراهم میکنند. این حضور پررنگ و شکستهای پیدرپی، بیشتر از آنکه نشان از پشتکار باشد، برای او شهرتی به مثابه یک «بازنده خوشبین» به ارمغان آورده است که فقط برای بالا بردن تعداد کاندیداها و شور انتخاباتی به میدان میآید، بدون آنکه کسی واقعاً او را جدی بگیرد.
در عرصه نظامی و دوران جنگ ایران و عراق، رضایی با حواشی بزرگی روبرو بوده است. برجستهترین و دردناکترین آنها، ماجرای عملیات کربلای ۴ است که او در یک توییت جنجالی، آن را یک «عملیات فریب» برای کربلای ۵ خواند. این ادعا سیل عظیمی از انتقادات را از سوی فرماندهان و رزمندگان جنگ برانگیخت، چرا که این عملیات شکستخورده با تلفات سنگین، دیگر نمیتوانست به این سادگی به نام یک تاکتیک زیرکانه به ثبت برسد.
این سخن، که از زبان فرمانده وقت سپاه خارج شد، به مثابه پاشیدن نمک بر زخم خانوادههای قربانیان تعبیر شد. گویی جان انسانها در آن زمان، تنها ابزاری برای یک بازی شطرنجی بوده است که حالا باید برای توجیه نتایجش، قربانی روایتهای پس از جنگ شوند. این حرفها نه تنها اعتبار تاریخی او را زیر سوال برد، بلکه نشان داد که گاهی اوقات، سکوت کردن بهتر از صحبتهای مصلحتاندیشانه است.
پرونده آمیا و پیگرد بینالمللی، یکی دیگر از حواشی مهم و بینالمللی است که سایه سنگینی بر کارنامه او افکنده است. حکم جلب بینالمللی که توسط اینترپل برای او و چندین مقام ایرانی دیگر به اتهام دست داشتن در بمبگذاری مرکز فرهنگی یهودیان (آمیا) در بوینس آیرس آرژانتین در سال ۱۹۹۴ صادر شده، یک لکه پاکنشدنی است.
اگرچه جمهوری اسلامی همواره این اتهامات را رد کرده، اما این حکم پیگرد، عملاً سفرهای خارجی او به بسیاری از کشورها را محدود کرده و او را در زمره افراد تحت تعقیب بینالمللی قرار داده است. این موضوع نشان میدهد که یک مقام ارشد جمهوری اسلامی، حتی با گذر زمان و تغییر پست، نمیتواند به سادگی از تبعات اقدامات گذشته یا اتهامات جدی بینالمللی بگریزد و این ماجرا، مانند یک کولهبار سنگین، همیشه با او همراه خواهد بود.
در حوزه اقتصادی، که رضایی مدعی تخصص در آن است (او دکترای اقتصاد دارد)، اوضاع از حیث ارائه طرحهای خلاقانه و قابل اجرا چندان بهتر نبوده است. طرحهای اقتصادی او، مانند پیشنهادهای پرشمارش برای ریاست جمهوری، غالباً بلندپروازانه، غیرقابل اجرا و گاهی مضحک به نظر میرسند.
یکی از مشهورترین آنها، ایده «گروگانگیری» و «باجخواهی» بود: زمانی پیشنهاد داد که در ازای هر آمریکایی که در منطقه به گروگان گرفته شود، درخواست یک میلیارد دلار باج کنیم. این نوع تفکر که اقتصاد کشور را به جیببری و قلدری گره میزند، نه تنها با اصول اولیه علم اقتصاد فاصله دارد، بلکه نشاندهنده یک رویکرد ناشیانه و غیرمتمدن در سیاست خارجی و اقتصادی است. به نظر میرسد تحصیلات اقتصادی ایشان صرفاً تزئیناتی برای توجیه شکستهای سیاسیاش باشد تا یک پشتوانه علمی واقعی.
در عرصه سیاسی، ثبات رأی او در انتخاباتها نیز به یک کمدی تلخ تبدیل شده است. او مرتباً کاندیدا میشود، شعار «دولت عشق» میدهد، و در نهایت با درصد رأیهای بسیار پایین، نفر چهارم یا پنجم میشود. جالبتر آنکه، هر بار پس از شکست، به جای پذیرش واقعیت، معمولاً با اعتراضهای دیرهنگام و بینتیجه خود، فضای سیاسی را برای مدتی ملتهب میکند.
او به معنای واقعی کلمه، مصداق بارز آن سیاستمداری است که نمیتواند بپذیرد مردم او را به عنوان گزینه جدی انتخاب نکردهاند. این تکرار مکررات، برای مردم ایران که هر چهار سال یکبار منتظر اجرای یک طرح متفاوت و کارآمد هستند، بیشتر از آنکه نشان از وفاداری به جمهوری اسلامی باشد، یادآور یک عادت قدیمی و خستهکننده است که هیچ ثمری برای کشور نداشته است.
حواشی خانوادگی رضایی نیز، مانند سایهای تاریک، به اعتبار عمومیاش لطمه زده است. ماجرای فرزند ارشد او، احمد رضایی، که به آمریکا پناهنده شد و علناً به انتقاد از مقامات ارشد جمهوری اسلامی پرداخت، یک رسوایی بزرگ برای فرمانده پیشین سپاه بود. اگرچه احمد بعدها بازگشت، اما مرگ مشکوک او در هتلی در دبی در سال ۲۰۱۱، که گفته شد خودکشی یا قتل بوده، معمایی حلنشده باقی گذاشت و دوباره نام پدر را در کانون توجهات قرار داد.
این اتفاقات شخصی و غمانگیز، وجهه او را به عنوان یک شخصیت کاملاً موجه و مورد اعتماد نظام، تحتالشعاع قرار داد و نشان داد که حتی درونیترین لایههای زندگی این فرد نیز از جنجال و ابهام در امان نبوده است.
و نهایتاً، در نقش اداری و مجمع تشخیص مصلحت نظام، که وظیفهاش حکمیت و حل اختلاف بین نهادهاست، تأثیرگذاری عملی رضایی همواره مورد سوال بوده است. در حالی که او سمت دبیرکلی این نهاد را برعهده داشت، در عمل، مجمع تشخیص مصلحت نظام خود به محلی برای تمدید بنبستهای سیاسی و اقتصادی و معطل ماندن تصمیمات مهم تبدیل شد.
به نظر میرسد این جایگاه، بیش از آنکه یک مرکز فعال تصمیمگیری باشد، محلی برای بازنشستگی سیاسی و نگهداری شخصیتهایی است که دیگر نمیتوانند در خط مقدم اجرایی قرار بگیرند. رضایی در این جایگاه نیز، به جای حل اختلاف، با اظهارنظرهای حاشیهساز خود درباره مسائل مختلف، بیشتر به افزایش ابهامات کمک کرده تا حل معضلات، که این خود حاکی از آن است که نام ایشان بیشتر با "حاشیه" گره خورده است تا "مصلحت".
۵۹

فضول میرزا - استکهلم، سوئد
یعنی از تو خرتر در خاور میانه وجود دارد؟
5
79
دوشنبه ۰۷ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۵۹
۳۵

arian1 - ابادان، ایران
دوباره این موجود بی مغز حرفهای مسخره و خنده آور زد. یادش رفته که رهبر و باقیمانده فرماندهان سپاهی همگی از ترس اسرائیل در سوراخ موش قایم شده بودند و کشور عملا بی دفاع مانده بود.
11
75
دوشنبه ۰۷ مهر ۱۴۰۴ - ۰۹:۱۱
۳۳

محمد۱۳۷۲ - وکنکور، کانادا
بر فرص محال که باشه تو راست میگی. گوه خوردی با ۳۰ درص توان جنگیدی که ابروی کشور را ببری و کشور را تا مرز نابودی ببرید. پس یا ۷۰ درصد دیگر دروغ بوده یا خودتون خواستید کشور نابود کنید. اینا همه جاسوس انگلیس و فرانسه هستن که اومدن ایران نابود کنن
5
69
دوشنبه ۰۷ مهر ۱۴۰۴ - ۰۹:۱۵
۱۰۸

Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
«مطمئن باشید اگر جنگ دو ماه طول می کشید امروز خبری از اسرائیل نبود.» حالا ما گفتیم نبود، شما هم بگید نبود، خوبیت نداره داداش.
8
45
دوشنبه ۰۷ مهر ۱۴۰۴ - ۰۹:۳۸
۲۶

romano - تهران، ایران
این بی پدر در عملیات کربلای ۴ و ۵ خیلی از جوانها رو کشت اما ایران قادر به خورد کردن اسرائیله
42
8
دوشنبه ۰۷ مهر ۱۴۰۴ - ۱۱:۱۷
۵۷

مهدی52 - روتردام، هلند
نشاشیدی شب درازه !!!
2
47
دوشنبه ۰۷ مهر ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۶
۶۴

Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
این آدم با اسم رومانو همینجا کامنت مینویسه و یکی در میون هم میگه “به خدا از رژیم حمایت نمیکنم”!
1
27
دوشنبه ۰۷ مهر ۱۴۰۴ - ۱۵:۳۴
۵۰

Tornado1 - استانبول، ترکیه
دویست تا دویست تا جنگنده آوردن بالای سر کشور ، حتی یدونخ ، حتی یکیشم نتونستید بزنید ، حالا که اوضاع تون اینجوریه دست از رجزخوانی بردارید و برا این و آن خط و نشان نکشید ، هیچ برنامه ای برا اداره کشور ندارند ، هی دژمن ، دژمن ، پراید پانصد میلیونی مایه خجالته ؟ چرا رسیدگی نمی کنید ؟؟؟؟؟؟پژو پارس تیو فایو شده یک میلیارد و سیصدمیلیون !!!!!!!! این ها واجبات شماهاست که سکوت کرده اید و دم بر نمی آورید
0
0
دوشنبه ۰۵ آبان ۱۴۰۴ - ۲۰:۳۲