رابطه سرو مشروب، بیحجابی و سگگردانی با امنیت ملی از نگاه کارشناس صداوسیما
+9
رأی دهید
-54
مصطفی خوشچشم، کارشناس صداوسیما، سرو مشروب، سگگردانی و بیحجابی را بخشی از یک پروژه فرهنگی برای استحاله و تضعیف امنیت ملی ایران معرفی کرد. وی در ادامه به نقل از بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، گفت که حدود ۲۰ سال پیش او به رئیسجمهور وقت آمریکا، جورج بوش، پیشنهاد داد که بمب برای ایران کارساز نیست و باید با ابزارهای فرهنگی مانند سریالها، فرهنگ این کشور را تغییر داد؛ زیرا دلیل اصلی پیروزیهای ایران، دینداری مردم است.
چرا مصطفی خوشچشم بیش از یک کارشناس، یک پروپاگاندیست است؟
مصطفی خوشچشم، کارشناسِ صداوسیما، نه تنها یک تحلیلگر مسائل بینالملل نیست، بلکه یک مبلغ ایدئولوژیک است که وظیفه اصلیاش، توجیه سیاستهای شکستخورده جمهوری اسلامی و تزریق روایتهای حکومتی به جامعه است. او در لوای عنوان فریبنده "کارشناس"، یک کارخانه تولید اطلاعات نادرست و پیشبینیهای خیالی است.
رابطه سرو مشروب، بیحجابی و سگگردانی با امنیت ملی از نگاه کارشناس صداوسیما pic.twitter.com/n5HBMucpLy
— Iranian UK (@IranianUk) September 13, 2025
تحلیلهای او، نه بر پایه دادههای قابلاعتبار و تحقیقات علمی، بلکه بر مبنای یک جهانبینی توهمآمیز بنا شدهاند که در آن، آمریکا و غرب همواره در آستانه فروپاشی، اقتصاد ایران در حال شکوفایی، و قدرت نظامی جمهوری اسلامی بیرقیب است. این رویکرد، او را به یک چهره کمدی و مضحک در فضای مجازی تبدیل کرده است، جایی که کاربران با بازنشر پیشبینیهای مضحک او، اعتبار صداوسیما را به سخره میگیرند.
یکی از فجیعترین جنبههای کار خوشچشم، سوءاستفاده او از بحرانهای انسانی برای پیشبرد اهداف سیاسی است. او در تحلیلهایش، رنج و مصیبت مردم در بحرانهای جهانی، مانند جنگ اوکراین یا تحولات اقتصادی، را به عنوان فرصتی برای تخریب چهره دشمنان جمهوری اسلامی به تصویر میکشد.
او در مواجهه با مشکلات داخلی، مانند فقر، تورم و بیثباتی اقتصادی، یا آنها را نادیده میگیرد و یا مسئولیت آن را به "توطئههای خارجی" نسبت میدهد. این رویکرد غیرانسانی، نشان میدهد که برای او، واقعیت و رنج انسانها اهمیتی ندارند و تنها چیزی که اهمیت دارد، تقویت روایت رسمی حکومت است، حتی اگر این روایت کاملاً در تضاد با حقایق موجود باشد.
خوشچشم نمونه بارز یک "کارشناس" حکومتی است که اعتبار خود را در ازای منافع سیاسی فروخته است. او هیچگاه به شکست پیشبینیهای خود اعتراف نمیکند و به جای آن، با وقاحت تمام، بهانههای جدیدی برای توجیه ناکامیهایش میآورد. این بیشرمی فکری، او را به یک چهره منفور در میان کسانی تبدیل کرده است که به دنبال تحلیلهای مستقل و منصفانه هستند.
او نماینده یک سیستم رسانهای است که حقیقت را قربانی پروپاگاندا میکند و به جای تنویر افکار عمومی، به تحمیق آنها میپردازد. این سیستم، کارشناسانی مانند خوشچشم را پرورش میدهد تا با وعدههای دروغین و تحلیلهای توخالی، مردم را در برابر واقعیتهای تلخ کور نگه دارند.
در نهایت، حضور مستمر خوشچشم در صداوسیما، بیش از آنکه نشانه اعتبار او باشد، نمادی از بنبست فکری و رسانهای جمهوری اسلامی است. حکومت به قدری از واقعیتها میترسد که مجبور است به کارشناسانی پناه ببرد که با توهمبافی و دروغپردازی، شکاف میان روایت رسمی و واقعیتهای جامعه را پُر کنند.
این وضعیت، یک تراژدی برای رسانه و یک توهین به شعور مخاطب است. خوشچشم نه یک تحلیلگر، بلکه یک تریبون است که از آن، صدایی تهی از حقیقت و مملو از پروپاگاندای حکومتی به گوش میرسد. او نماد انحطاط فکری و سقوط اخلاقی در رسانهای است که خود را "ملی" مینامد.
علاوه بر این، تحلیلهای خوشچشم به طور خطرناکی به تقویت تئوریهای توطئه کمک میکند. او در هر رویداد سیاسی و اقتصادی، به جای ارائه یک تحلیل منطقی و مبتنی بر شواهد، به دنبال یافتن دستهای پنهان و توطئههای خارجی است.
این رویکرد، مخاطبان را از درک واقعیتهای پیچیده دور کرده و به آنها تلقین میکند که تمام مشکلات، نتیجه دسیسههای بیرونی است. چنین تحلیلی، نه تنها از مسئولیتپذیری داخلی فرار میکند، بلکه مردم را نیز از تفکر انتقادی باز میدارد.
در جهانی که اطلاعات به سرعت منتشر میشود، این نوع نگاه توطئهمحور، به جای روشنسازی، تنها به سردرگمی و بیاعتمادی بیشتر دامن میزند و مردم را در برابر اطلاعات غلط آسیبپذیرتر میسازد. خوشچشم، با این شیوه، به ابزاری برای انتشار بیثباتی فکری و سیاسی تبدیل شده است.
در نهایت، حضور پرتکرار خوشچشم در صداوسیما، نشاندهنده بنبست و ورشکستگی فکری این سازمان است. صداوسیما به جای پرورش تحلیلگران مستقل و صاحبنظر، به تکرار مکررات و استفاده از چهرههای تکراری و بیاعتبار روی آورده است.
این سازمان که ادعای ملی بودن دارد، به دلیل هراس از شفافیت و مواجهه با حقایق، به دایرهای از افراد خاص محدود شده که تنها وظیفهشان تأیید و تقویت روایتهای از پیش تعیینشده است.
خوشچشم، نماد این وضعیت اسفناک است؛ چهرهای که با وجود انتقادات گسترده و آشکار شدن دروغهایش، همچنان بر صدر رسانهای مینشیند که روزبهروز مخاطبان خود را از دست میدهد. این امر، نشان میدهد که صداوسیما برایش مهم نیست که مخاطب چه فکر میکند، بلکه تنها چیزی که اهمیت دارد، حفظ یک خط مشی ایدئولوژیک به هر قیمتی است، حتی به قیمت از دست دادن اعتبار و اعتماد عمومی.
این رویکرد، مخاطبان را از درک واقعیتهای پیچیده دور کرده و به آنها تلقین میکند که تمام مشکلات، نتیجه دسیسههای بیرونی است. چنین تحلیلی، نه تنها از مسئولیتپذیری داخلی فرار میکند، بلکه مردم را نیز از تفکر انتقادی باز میدارد.
در جهانی که اطلاعات به سرعت منتشر میشود، این نوع نگاه توطئهمحور، به جای روشنسازی، تنها به سردرگمی و بیاعتمادی بیشتر دامن میزند و مردم را در برابر اطلاعات غلط آسیبپذیرتر میسازد. خوشچشم، با این شیوه، به ابزاری برای انتشار بیثباتی فکری و سیاسی تبدیل شده است.
در نهایت، حضور پرتکرار خوشچشم در صداوسیما، نشاندهنده بنبست و ورشکستگی فکری این سازمان است. صداوسیما به جای پرورش تحلیلگران مستقل و صاحبنظر، به تکرار مکررات و استفاده از چهرههای تکراری و بیاعتبار روی آورده است.
این سازمان که ادعای ملی بودن دارد، به دلیل هراس از شفافیت و مواجهه با حقایق، به دایرهای از افراد خاص محدود شده که تنها وظیفهشان تأیید و تقویت روایتهای از پیش تعیینشده است.
خوشچشم، نماد این وضعیت اسفناک است؛ چهرهای که با وجود انتقادات گسترده و آشکار شدن دروغهایش، همچنان بر صدر رسانهای مینشیند که روزبهروز مخاطبان خود را از دست میدهد. این امر، نشان میدهد که صداوسیما برایش مهم نیست که مخاطب چه فکر میکند، بلکه تنها چیزی که اهمیت دارد، حفظ یک خط مشی ایدئولوژیک به هر قیمتی است، حتی به قیمت از دست دادن اعتبار و اعتماد عمومی.
۴۷

ماینر - اسن، آلمان
چرندیات این ساندیس خور نظام نه ارزش شنیدن داده و نه قابل بحثه، من نمیفهمم این iraninuk مطالب مهمتری و باارزش تری پیدا نمیکنه؟این اینقدر نعشه اس که با سر میخواد زمین شخم بزنه
6
48
شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۶:۱۲
۸۵

siavash786 - شیکاگو، ایالات متحده امریکا
ماینر - اسن، آلمان
چرندیاتش دلیل داره برای راه گم کردن .کمیبه قیافه و لباسش نگاه کنید منظورمنومتوجه میشید . ایشان مشروبش را سرمنوچهری روبروی سفارت روسیه با موسیو چلیپا میخورد و بعدش هم با یک تاکسی که راننده اش الان سرباز رهبر در انگلستان است میرفت سلسبیل . بقیه اش را راستگوی بیطرف که دروغاشم قشتگه میدونه2
18
شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۸:۴۴