علی شمخانی برکنار شد!؛ تغییر کلیدی در نهاد امنیتی
+61
رأی دهید
-4
سیدصادق حسینی: با حضور علی لاریجانی در شورایعالی امنیت ملی؛ پرونده هستهای که پیش از این توسط علی شمخانی راهبری میشد؛ از این پس توسط لاریجانی مدیریت میشود.اما باید دید مذاکرات همچنان توسط وزارت خارجه مدیریت میشود یا تیم شورا...
آوا نیوز - به گزارش برخی رسانههای داخلی، با ورود علی لاریجانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی، مسئولیت راهبری پرونده هستهای جمهوری اسلامی که پیش از این بر عهده علی شمخانی بود، از این پس به لاریجانی سپرده شده است.
این تغییر در حالی رخ میدهد که علی لاریجانی در مرداد ۱۴۰۴ با حکم مسعود پزشکیان، رئیسجمهور رژیم ایران، به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی منصوب شد.
انتصاب علی لاریجانی به جای شمخانی در شورای عالی امنیت ملی، نه نشانه تغییر مسیر، بلکه صرفاً جابهجایی مهرهها در بازی پوسیده جمهوری اسلامی است.
لاریجانی همان سیاستورز قدیمی نظام است که سالها در مجلس و امپراتوری دروغ، چهرهای وفادار به ولایت نشان داده؛ او نماینده تغییر نیست، بلکه استمرار همان بنبست است.
این تغییر تنها یک پیام دارد: حکومت میخواهد وانمود کند «مدیریت تازه» آورده، اما واقعیت آن است که بحران، ساختاری و غیرقابل ترمیم است.
شمخانی یا لاریجانی؛ تفاوتی ندارد. نتیجه همان است: فرو رفتن بیشتر جمهوری اسلامی در باتلاق انزوا و سقوط.
-----------------
پایان دریابان؛ چرا شمخانی پس از یک دهه از شورای عالی امنیت ملی کنار رفت؟
برکناری علی شمخانی از دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و پایان نقش محوری او در پرونده هستهای، یکی از مهمترین تحولات سیاسی سالهای اخیر در ایران بود. شمخانی که حدود یک دهه سکاندار این نهاد حساس بود، در دوره ریاستجمهوری روحانی و رئیسی، نقش اصلی مذاکرهکننده ایران در مسائل امنیتی و هستهای را بر عهده داشت.
با این حال، با وجود سوابق طولانی در نهادهای نظامی و امنیتی، دلایل متعددی برای پایان مأموریت او مطرح شد که اغلب ریشه در تغییر استراتژیهای کلان و تحولات داخلی در ساختار قدرت دارد. این تصمیم نه یک اتفاق ناگهانی، بلکه نتیجه فرآیندی پیچیده بود.
تغییر رویکرد در سیاست هستهای
یکی از اصلیترین دلایل برکناری شمخانی، تغییر رویکرد نظام در قبال پرونده هستهای بود. پس از خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸، گفتوگوها برای احیای این توافق ادامه داشت، اما در نهایت به بنبست رسید. در حالی که شمخانی و تیم او هنوز به دنبال راهی برای احیای برجام بودند، جناحهای تندروتر در داخل، به این نتیجه رسیدند که ادامه این مسیر بیفایده است و باید استراتژی «مقاومت فعال» و افزایش توانمندیهای هستهای را در پیش گرفت.
بنابراین، رویکرد دیپلماسی که شمخانی نمایندگی میکرد، دیگر با استراتژی جدید نظام همخوانی نداشت و نیاز به چهرهای جدید برای هدایت این مسیر احساس میشد.
بیاعتمادی در حلقه داخلی قدرت
علیرغم سوابق طولانی شمخانی، در سالهای اخیر زمزمههای بیاعتمادی نسبت به او در میان برخی چهرههای نزدیک به رهبری و همچنین بخشهایی از سپاه پاسداران به گوش میرسید. شمخانی، که رویکردی نسبتاً عملگراتر از سایر چهرههای تندرو داشت، در حلقه تصمیمگیری، متهم به نداشتن همراستایی کامل با سیاستهای اصلی و بنیادین نظام بود.
برخی تحلیلگران بر این باورند که این بیاعتمادی، ناشی از تمایل شمخانی به مذاکره و یافتن راهحلهای دیپلماتیک بود، در حالی که تصمیمگیران اصلی، به دنبال یک موضع سرسختانه و غیرقابل انعطاف در برابر غرب بودند.
رقابتهای سیاسی و حذفیسازی
برکناری شمخانی را میتوان در چارچوب رقابتهای سیاسی در داخل کشور نیز تحلیل کرد. او به دلیل جایگاه حساس خود در شورای عالی امنیت ملی، از قدرت و نفوذ بالایی برخوردار بود.
در شرایطی که جناح اصولگرا و نزدیک به حاکمیت در حال حذف تدریجی چهرههای میانهرو و تثبیت قدرت خود در تمامی نهادها هستند، شمخانی به عنوان یکی از آخرین بازماندگان از دوران ریاستجمهوریهای گذشته، میتوانست یک مانع برای این روند تلقی شود. حذف او، راه را برای جایگزینی یک چهره کاملاً همسو و مورد اعتماد با طیف تندرو، یعنی علیاکبر احمدیان، هموار کرد.
پیامدهای توافق ایران و عربستان
یکی از اتفاقات مهم در دوران پایانی مسئولیت شمخانی، توافق احیای روابط ایران و عربستان سعودی بود که با میانجیگری چین به ثمر رسید. این توافق یک دستاورد دیپلماتیک بزرگ برای ایران محسوب میشد و شمخانی به عنوان نماینده رسمی کشور در مذاکرات، مورد توجه قرار گرفت. با این حال، برخی تحلیلگران بر این باورند که همین شهرت و اعتبار فزاینده شمخانی، باعث حسادت و نگرانی در میان رقبای سیاسی او شد.
این امکان وجود دارد که آنها از نفوذ شمخانی در پروندههای منطقهای و بینالمللی نگران شده باشند و به همین دلیل، تصمیم به حذف او گرفتند تا مانع از افزایش بیشتر قدرت وی شوند.
نقش ناکامی در پرونده هستهای
اگرچه مذاکرات هستهای پس از خروج آمریکا از برجام به کندی پیش رفت و سرنوشت آن نامشخص بود، اما میتوان گفت که یکی از دلایل برکناری شمخانی، ناکامی در رساندن این مذاکرات به سرانجام مطلوب بود. با توجه به اینکه شمخانی نماینده اصلی ایران در این مذاکرات بود، در نهایت مسئولیت عدم حصول نتیجه نیز بر عهده او قرار گرفت.
در یک سیستم سیاسی که نتایج بر اساس موفقیت یا شکست ارزیابی میشود، ناکامی در احیای برجام و رفع تحریمها، میتوانست به عنوان یک دلیل موجه برای تغییر مسئول اصلی پرونده تلقی شود.
در نهایت، میتوان گفت که برکناری شمخانی یک اقدام چند وجهی بود که از یک سو نشاندهنده تغییر استراتژی کلان نظام از دیپلماسی به مقاومت حداکثری بود و از سوی دیگر، حاصل رقابتهای داخلی و تلاش برای تثبیت قدرت در دست چهرههای مورد اعتمادتر است.
این تغییر، تنها یک جابهجایی ساده نبود، بلکه پیام روشنی از سوی رهبری برای حرکت به سوی یک رویکرد سیاسی و امنیتی جدید و همچنین پایان کار یک نسل از مدیران ارشد در نهادهای حساس کشور بود.
۲۵

varied - ریزه، ترکیه
جاسوس انگلیسی جاسوس روسی را از صحنه خارج میکند
3
75
یکشنبه ۱۶ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۹:۳۶
۵۸

ایران کهن - هوستن، ایالات متحده امریکا
varied - ریزه، ترکیه
فکر کنم برعکس گفتی. هر چند هم فرقی نمیکنه چون این هرومزاده های بیگانه هر کدوم برا یکی جاسوسی و آدمفروشی میکنند1
16
یکشنبه ۱۶ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۸
۴۰

MrJason - جابلسا، انگلستان
ایران کهن - هوستن، ایالات متحده امریکا
من هم میخواستم بگم این موضوع رو ولی واقعا کسی چمیدونه لاریجانی ها هم خانوادگی سابقه جاسوسی برای انگلیس دارند. چه بسا در پشت صحنه با هم تبادل اطلاعاتی هم دارند. بهرحال ملت ماست که سرش کلاه رفته. مشکل اینست که رهبر عامل بیگانه است و جاسوس پروری برایش ابزار معامله با همه است و نگرانی امنیتی ندارد.1
10
یکشنبه ۱۶ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۸:۱۱