واکنش همایون شجریان به شعارهای «مرگ بر دیکتاتور» در تشییع پدرش + ویدیو

همایون شجریان درباره شعارهای «مرگ بر دیکتاتور» در مقابل بیمارستان جم پس از اعلام مرگ محمدرضا شجریان، مهر ۱۳۹۹:

«اتفاق امروز به صحنه مسائل سیاسی تبدیل نشود. خود ایشان هم در کنسرت‌هایش چنین اجازه‌ای نمی‌داد.»

«احترام هنر بالاتر از سیاست است»

هنرمندان قشر خاکستری؛ پلی میان دولت و جامعه یا سازشکاران فرهنگی؟ 
«قشر خاکستری هنرمندان ایرانی» مفهومی است که به گروهی بزرگ از فعالان فرهنگی و هنری اشاره دارد که نه در دسته هنرمندان حکومتی و همسو با نظام قرار می‌گیرند و نه به جریان‌های هنری اپوزیسیون یا مخالف پیوسته‌اند.
 
این گروه، که در فضای میان دوگانه‌های سیاسی و اجتماعی شناور است، تلاش می‌کند تا هویت هنری خود را مستقل از فشارهای ایدئولوژیک و سیاسی حفظ کند. آن‌ها معمولاً از ورود مستقیم به مناقشات سیاسی پرهیز کرده و هنر خود را در چارچوبی ارائه می‌دهند که از یک سو مورد پذیرش نسبی نهادهای حاکم است و از سوی دیگر، دل مخاطب عام را به دست می‌آورد. 

این قشر، با وجود حفظ استقلال نسبی، ناگزیر از رعایت خطوط قرمزی هستند که توسط نهادهای نظارتی تعیین می‌شود، و همین امر، مرزهای فعالیت هنری آن‌ها را دائماً در حال تغییر نگه می‌دارد.

این هنرمندان در فضایی مبهم و پرچالش فعالیت می‌کنند که نه به طور کامل از سوی حکومت طرد می‌شوند و نه کاملاً مورد حمایت قرار می‌گیرند. آن‌ها برای ادامه حیات هنری خود، ناچار به برقراری تعادل پیچیده‌ای بین خواسته‌های خود و محدودیت‌های موجود هستند. 

به عنوان مثال، یک خواننده یا کارگردان فیلم در این دسته ممکن است با پذیرفتن برخی ملاحظات محتوایی یا شکلی، اجازه انتشار اثر خود را بگیرد، اما در عین حال از تکرار شعارهای حکومتی یا شرکت در رویدادهای تبلیغاتی نظام خودداری کند. این رویکرد، به آن‌ها امکان می‌دهد تا ارتباط خود را با بدنه جامعه حفظ کرده و به تولید آثاری بپردازند که تا حدی بازتاب‌دهنده واقعیت‌های اجتماعی و فرهنگی است، بدون آنکه به ورطه تقابل مستقیم و هزینه‌های سنگین آن بیفتند.
یکی از ویژگی‌های بارز «قشر خاکستری»، توانایی آن‌ها در تولید هنر «دوپهلویی» است. این هنر، اغلب در لفافه‌ای از کنایه، استعاره و سمبل‌ها پیچیده شده که درک آن برای مخاطب عام ممکن است دشوار باشد، اما برای مخاطبان آگاه و هم‌سو با هنرمند، پیام‌های پنهانی را منتقل می‌کند. 

این شیوه بیان، به هنرمندان اجازه می‌دهد تا از سد سانسور عبور کنند و در عین حال، به بیان نقدهای اجتماعی یا سیاسی خود بپردازند. به عنوان مثال، یک ترانه‌سرا ممکن است از کلمات و عباراتی استفاده کند که ظاهراً بی‌خطر به نظر می‌رسند، اما در پس زمینه ذهنی جامعه‌ای که با فساد و تبعیض آشناست، معنای دیگری پیدا می‌کنند. این رویکرد، هنرمند را در منطقه امنی قرار می‌دهد و در عین حال، به او فرصت می‌دهد تا نقش خود را به عنوان وجدان بیدار جامعه ایفا کند.

مخاطبان این هنرمندان، عموماً بخش عظیمی از جامعه هستند که خود نیز در وضعیت مشابهی از بی‌تفاوتی و خستگی سیاسی به سر می‌برند. این مخاطبان، به دنبال هنری هستند که به نیازهای عاطفی و زیبایی‌شناختی آن‌ها پاسخ دهد، اما در عین حال، آن‌ها را به ورطه درگیری‌های سیاسی سوق ندهد. کنسرت‌ها، فیلم‌ها و نمایشگاه‌های هنری این هنرمندان معمولاً با استقبال گسترده‌ای روبرو می‌شود، زیرا مردم در آثار آن‌ها بازتابی از زندگی روزمره خود، مشکلات و آرزوهایشان را می‌بینند. 

این تعامل میان هنرمند و مخاطب، به نوعی یک «پیمان نانوشته» است که در آن، هنرمند قول می‌دهد که از خطوط قرمز عبور نکند و در مقابل، مخاطب نیز از او انتظار ندارد که قهرمان سیاسی باشد، بلکه صرفاً به دنبال اثری است که بتواند او را برای لحظه‌ای از واقعیت‌های تلخ دور کند.

این رویکرد، البته با انتقاداتی نیز روبروست. برخی از منتقدان، این هنرمندان را به «سازش» با سیستم متهم می‌کنند و معتقدند که با ادامه فعالیت در چارچوب‌های تعیین‌شده، به طور ناخواسته به تثبیت وضعیت موجود کمک می‌کنند. از دیدگاه این منتقدان، هنر باید در خط مقدم مبارزه سیاسی قرار داشته باشد و هنرمند باید با قبول تمام هزینه‌ها، از بیان حقیقت ابایی نداشته باشد. 

آن‌ها معتقدند که «خاکستری بودن» به نوعی بی‌مسئولیتی است و هنرمند را از رسالت اجتماعی خود دور می‌کند. این انتقادات، چالشی جدی برای هنرمندان این قشر ایجاد می‌کند و آن‌ها را در موقعیتی قرار می‌دهد که دائماً باید از انتخاب‌های خود دفاع کنند و مرز میان «سازش» و «تدبیر» را برای مخاطبان و هم‌صنفان خود روشن سازند.

با این وجود، «قشر خاکستری» نقش مهمی در حفظ جریان حیات فرهنگی جامعه ایفا می‌کند. در شرایطی که فضای سیاسی و اجتماعی بسیار قطبی است، حضور این هنرمندان به عنوان پلی میان جریان‌های مختلف عمل می‌کند. آن‌ها با حفظ بخشی از استقلال خود، از تبدیل شدن فضای هنری به یک صحنه کاملاً تبلیغاتی جلوگیری می‌کنند. 

آثار آن‌ها، حتی اگر نقدها را به صورت مستقیم بیان نکند، با ایجاد فضایی برای فکر و تأمل، به آگاهی‌بخشی در جامعه کمک می‌کند. این هنرمندان، با وجود تمام محدودیت‌ها، همچنان به تولید هنری ادامه می‌دهند که ریشه‌های آن در فرهنگ و تاریخ ایرانی است و از این طریق، از گسست کامل فرهنگی جلوگیری می‌کنند.

مخاطب شناسی دقیق و ظریف این قشر، به آن‌ها اجازه می‌دهد تا از پتانسیل خود به نحو احسن استفاده کنند. آن‌ها به خوبی می‌دانند که مخاطب ایرانی، با وجود علاقه‌مندی به هنر اصیل، به دنبال راهی برای فرار از فشارها و محدودیت‌های روزمره نیز هست. 

بنابراین، آثار آن‌ها اغلب تلفیقی از سنت و مدرنیته، شادی و اندوه و امید و ناامیدی است. این ترکیب هوشمندانه، باعث می‌شود که آثار این هنرمندان هم از نظر زیبایی‌شناختی جذاب باشد و هم از نظر محتوایی، با دل و جان مخاطب ارتباط برقرار کند. آن‌ها با تکیه بر استعداد و شناخت دقیق خود از جامعه، توانسته‌اند در این فضای دشوار، جایگاه خود را تثبیت کنند.

در نهایت، می‌توان گفت که «قشر خاکستری هنرمندان ایرانی»، یک پدیده منحصر به فرد در فضای فرهنگی ایران امروز است که ناشی از شرایط سیاسی و اجتماعی خاص این کشور است. 

آن‌ها نه تنها بخش مهمی از بدنه هنری کشور را تشکیل می‌دهند، بلکه نقش پیچیده‌ای در حفظ تعادل میان دولت، جامعه و فرهنگ ایفا می‌کنند. آینده این قشر به شدت به تحولات سیاسی و اجتماعی ایران وابسته است و نحوه عملکرد آن‌ها در سال‌های آتی، می‌تواند سرنوشت هنر در ایران را به کلی دگرگون کند.
+45
رأی دهید
-13

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۵۸
    hamidesabz - لندن، انگلستان

    چرا به جای نشانه رفتن دشمن اصلی ایران و مردم، دائما به این آن گیر میدهید و بستری پدید می آورید که مقصر اصلی همیشه از تیررس دور می ماند!
    8
    57
    ‌پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۳:۴۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۴
    آزاذه - تهران، ایران

    مردم ایران باید یاد بگیرند هر کسی صدایش قشنگ بودیم خوش تیپ بود یا ظاهر خوبی داشت و یا حرفه‌های قشنگ الزاما نمیتواند انسان درستی هم باشد خوشحالم کنسرت خون با شجریان حکومتی کنسل شد
    13
    70
    ‌پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۴:۲۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۳
    آلترناتیو - فرانکفورت، آلمان

    اعتراض به دیکتاتوری ایدئولوژیکی، اعتراض به نداشتن حق زندگی ست. اگر شجریان زندگی کردن را با سیاست‌ورزی یکی گرفته، باید گفت، ارزش انسانیت بسیار بالاتر از رانت‌خواری هنری ست☝️
    6
    54
    ‌پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۳
    Chokam - ری، ایران

    برای مرگ اون شالیزارها و جالیزارها و چای زارهای جلگه خزری تجمع کنید برای آنها آرامگاه بسازید. اینها خفتگان واقعی در خاک ایران هستن نه امثال شجریان که پایینتر از ان مادربزرگ گمنامی هست که برنج نشا می کرد چای لاهیجان می کاشت این طلاهای خفته در خاک، حتی از روس ارمنی می امدند م به اینجا برای تجارت این طلای خزر . تنها جای مجاز برای کشاورزی. امروز که محتاج چای فاسد دبش شدید و برنج قاتل از هند رو بنام برنج خزر می خورید در حالیکه فرانسه همچنان بزرگترین تولید کننده غلات اروپاست رومانی دست از کمونیست برداشت اما از تولید کنندگان عمده گندم جهانه، نه اینکه آنها رو خشک کنه منتطقه آزاد تجاری بزنه اسمش رو بزاره پیشرفت . هنرمندان کسانی هستن که یاد این خفتگان را زنده نگهدارند، با این تعریف هیچکدام از اینها هنرمند نیستن. و روزی ایران نجات پیدا می کنه که این هنرمندان رو بزرگ نکنیم تا هنرمند واقعی دیده بشه،
    7
    28
    ‌پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۵:۲۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۳
    طلوع ازادی - لوس آنجلس ، ایالات متحده امریکا

    دوستان و عاشقان ایران بزرگ، بعد از تمامی این حواشی لطفاً به هوش و به گوش باشیم، رژیم اشغالگر ایران با تخت فشار گذاشتن بازیکنان تیم نوجوانان والیبال و دادن قول هایی پوچ مثل رفتن به دانشگاه بدون کنکور و غیره باعث شد که این نوجوانان در موقع پخش سرود ننگین سلسله باجناق بازان علامت سلام سربازی (البته بدون کلاه سلام دادن در ایران بزرگترین ناسزا و فحش ها محسوب میشه) نشان دادند‌,چند روزی هم هست که بخش مجازی این مادر صلواتیان با بوجود آوردن کانالهای فیک مخصوصا در اینستاگرام و پخش ویدیوهایی از بازی فینال و آهنگهای آنچنانی ساندیسی سعی در ملی جلوه دادن خود داشتند. هرگز وارد چنین کانالهایی نشویم، با صراحت این کانالها را بایکوت کرده از باز پخش آنها جلوگیری کنیم. ما بازیچه دست این سلسله مادر به خطایان نیستیم و تا پایان بر ضد اشغالگران متحد و منسجم خواهیم ماند. درود و سپاس از همگی شما.
    1
    30
    ‌پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۵:۳۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۳
    paksan - ایران، ایران

    سلمان محمدی مزدور موساد هستش و رفتارهاش کاملا مشخصه که کارش نفوذ بعنوان موزیسین و جمع آوری اطلاعات در کشور بوده. قطعا در زمان مناسب باید در دادگاه ثابت کنه همایون شجریان چنین کاری کرده و مردم ایران می دانند همایون چه شخصیتی داره و قرار نیست مزدور نتانیاهو و عوامل نفوذیش باشه و نخواهد بود. واضح هستش که کسانی که برای ایجاد اغتشاش در کنسرت میدان آزادی کلی برنامه ریزی کرده بودند عصبانی باشند چون هزینه ها و برنامه هاشون بهم ریخته خخخخ دم همایون شجریان گرم که پشت کشورش مانده و عیار وطن پرستی را برای وطن فروشهای مزدور نتانیاهو معنا کرده.
    28
    2
    ‌پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۳
    paksan - ایران، ایران

    هیچ جنجالی نیست فقط اقلیت خائن حسابی عصبانی هستند از وطن پرستی همایون شجریان.
    33
    4
    ‌پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۵
    freedom of the press - تهران، ایران

    ایشان بر خلاف پدرشان سوراخ دعا را پیدا کرده اند. ولی دیر پیدا کردند، ایشان روی اسب بازنده شرط بسته اند. هر کسی را از روی شخصیت خودش قضاوت کنید نه والدینش و نه دوستانش.
    4
    39
    ‌پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۷:۲۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.