بدترین جای دنیا برای زن بودن
+4
رأی دهید
-1
هلن میگوید باند تبهکار به او گفته بود باید سقط جنین کند، اما او نوزادش را نگه داشتهشدار: این گزارش حاوی روایتهایی از تجاوز و خشونتهایی است که ممکن است برای خوانندگان ناراحتکننده باشد.بی بی سی: هلن ۱۷ ساله بود که یک گروه تبهکار به محله آنها در پورتو پرنس، پایتخت هائیتی، حمله کرد.
او دختر نوزادش را که در دامانش خوابیده نوازش میکند و توضیح میدهد که چگونه مردان مسلح، او را که سعی داشت فرار کند، ربودند و بیش از دو ماه نگه داشتند.
این زن جوان که نامش را برای محافظت از هویتش تغییر دادهایم، میگوید: «آنها هر روز به من تجاوز میکردند و مرا کتک میزدند. چندین مرد مختلف. من حتی اسمشان را هم نمیدانستم، آنها نقاب میزدند. بعضی از کارهایی که با من کردند چنان دردناک بود که نمیتوانم با شما در میان بگذارم.»
هلن میافزاید: «من باردار شدم، آنها مدام به من میگفتند که باید سقط جنین کنم و من میگفتم نه. این نوزاد شاید تنها نوزادی باشد که بتوانم داشته باشم.»
زمانی این باند تبهکار درگیر جنگ با گروه دیگری بر سر حفظ قلمرو خود بود، هلن موفق شد فرار کند. او که اکنون ۱۹ ساله است، یک سال گذشته را صرف بزرگ کردن دخترش در خانهای امن در حومه شهر کرده است.
برآورد میشود که باندهای تبهکار، کنترل حدود ۹۰ درصد شهر پورتو پرنس را در اختیار دارنددر این خانه دست کم ۳۰ دختر و زن جوان پناه گرفتهاند که در تختهای دوطبقه در اتاقهای رنگارنگ میخوابند.در میان این بازماندگان تجاوز جنسی، هلن از همه بزرگتر است. کوچکترین آنها فقط ۱۲ سال دارد. او که با لباس خالخال آبی روی بالکن بازی میکند و میرقصد، بسیار کوچکتر از سنش به نظر میرسد، چون در کودکی دچار سوءتغذیه بوده است. کارکنان خانه امن به ما میگویند که او چندین بار مورد تجاوز قرار گرفته است.
در حالی که گروههای مسلح کنترل خود را در سراسر پورتو پرنس و فراتر از آن گسترش دادهاند، آمار تجاوز و خشونت جنسی در هائیتی رو به افزایش است.
این کشور جزیرهای واقع در حوزه کارائیب از زمان ترور ژووِنل موئیز، رئیس جمهور وقت در سال ۲۰۲۱، درگیر موجی از خشونت بین گروههای تبهکار بوده است.
سنجش میزان و ابعاد خشونت جنسی دشوار است. سازمان پزشکان بدون مرز، در مرکز پورتو پرنس کلینیکی برای زنانی راهاندازی کرده که مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفتهاند. دادههایی که این سازمان به صورت انحصاری با بیبیسی به اشتراک گذاشته، نشان میدهد که تعداد مراجعان از سال ۲۰۲۱ تا کنون تقریبا سه برابر شده است.
باندهای تبهکار به محلهها یورش میبرند و دهها نفر را میکشند. سازمان پزشکان بدون مرز میگوید تجاوزهای متعدد گروهی به زنان و دختران، اغلب بخشی از این حملات است. روایتهای بازماندگان نشان میدهد که این گروهها از تجاوز برای ایجاد وحشت و مطیع کردن ساکنان استفاده میکنند.
بیبیسی رهبران باندهای تبهکار را در ارتباط با گزارشهای قتل و تجاوز به چالش کشید. یکی از آنها گفت که اعضای گروه «کارهایی را میکنند که نباید بکنند». دیگری گفت که آنها «وظیفه» دارند که با دولت بجنگند و افزود «وقتی میجنگیم، روحمان تسخیر میشود، دیگر انسان نیستیم».
دیانا مانیلا آرویو، رئیس دفتر پزشکان بدون مرز در هائیتی، میگوید: «از سال ۲۰۲۱ مراجعان شروع به تعریف داستانهای بسیار بسیار آزاردهندهای کردهاند».
او میگوید: «آنها که توانستهاند از چنگ گروهها خلاص شوند از دو یا چهار یا هفت و حتی ۲۰ فرد متجاوز صحبت میکنند.» به گفته او زنان بیشتری به تدریج میگویند که قبل از تجاوز، با سلاح تهدید شدهاند یا آنها را بیهوش کردهاند.
او میافزاید که تعداد روزافزونی از این زنان گزارش میدهند که مهاجمان به آنها زیر ۱۸ سال سن دارند.
در یک مرکز درمان سرپایی در بخش دیگری از شهر، چهار زن - در سنین اواخر دهه ۲۰ تا ۷۰ سال سن - توصیف میکنند که در مقابل فرزندان و همسرانشان مورد حمله قرار گرفتهاند.
این چهار زن از تجاوز به خود در برابر چشم همسران و فرزندانشان گفتندیکی از زنان میگوید: «به محله ما حمله شد، من به خانه برگشتم و دیدم که مادرم، پدرم و خواهرم همگی به قتل رسیدهاند. افراد مسلح آنها را کشتند و سپس خانه را به آتش کشیدند، در حالی که جنازه آنها هنوز داخل خانه بود.»پس از دیدن خانه ویران شدهاش، او در حال ترک محل بود که با اعضای گروه روبرو شد. او میگوید: «آنها به من تجاوز کردند. دختر شش سالهام همراهم بود. آنها به او هم تجاوز کردند. سپس برادر کوچکترم را جلوی چشم ما کشتند.»
این زن میگوید: «هر وقت دخترم به من نگاه میکند، غمگین است و گریه میکند.»
زنان دیگر نیز حملاتی با همین رویه را بازگو میکنند: قتل، تجاوز و به آتش کشیدن.
خشونت جنسی تنها یکی از عناصر بحرانی است که هائیتی را فرا گرفته است. نهادهای سازمان ملل میگویند بیش از یک دهم جمعیت (۱/۳ میلیون نفر) از خانههای خود گریختهاند و نیمی از جمعیت با گرسنگی حاد دست به گریبان هستند.
هائیتی از زمان ترور موئیز رهبری منتخب نداشته است. یک شورای ریاست جمهوری انتقالی و شماری نخستوزیر منصوب شده از سوی آن، وظیفه اداره کشور و سازماندهی انتخابات را بر عهده داشتهاند.
گروههای تبهکار رقیب با تشکیل اتحادیههایی بین خود، به جای یکدیگر، سلاحهای خود را به سوی دولت هائیتی نشانه گرفتهاند.
از زمان آخرین بازدید ما در ماه دسامبر، اوضاع رو به وخامت گذاشته است. صدها هزار نفر دیگر آواره شدهاند. طبق گزارش سازمان ملل، بیش از ۴۰۰۰ نفر در نیمه اول سال ۲۰۲۵ کشته شدهاند، در حالی که در کل سال ۲۰۲۴ این رقم ، ۵۴۰۰ نفر بود.
با وجود تلاشهای یک نیروی امنیتی بینالمللی به رهبری کنیا و تحت حمایت سازمان ملل، تخمین زده میشود که گروههای تبهکار توانستهاند تسلط خود بر پایتخت را از ۸۵ درصد به ۹۰ درصد افزایش دهند و محلههای مهم و مسیرهای کسب و کار و زیرساختهای شهری را در اختیار بگیرند.
ما در جریان گشتزنی نیروهای بینالمللی در یک منطقه تحت تسلط باندهای تبهکار این نیروها را همراهی میکنیم، اما ظرف چند دقیقه، اصابت گلوله به لاستیک خودروی زرهی آنها، باعث میشود عملیات را متوقف کنند.
اعضای این نیرو به ندرت از داخل خودروهای زرهی خود خارج میشوند. کارشناسان میگویند که گروههای تبهکار همچنان به سلاحهای قدرتمندتر دست مییابند و دست بالا را دارند.
در ماههای اخیر، مقامهای هائیتی با گروهی از شبهنظامیان مزدور قرارداد بستهاند تا در بازپسگیری کنترل پایتخت به دولت کمک کنند.
یک منبع در نیروهای امنیتی هائیتی به بیبیسی گفت که شرکتهای نظامی خصوصی، از جمله یک شرکت آمریکایی، در حال فعالیت در محل هستند و برای هدف قرار دادن رهبران گروهها، از پهپاد هم استفاده میکنند.
او فیلمهای پهپادی را به ما نشان داد که در آن رهبر یکی از گروهها به نام تی لاپلی هدف یک انفجار قرار میگیرد. او میگوید شرایط تی لاپلی وخیم است، اگرچه بیبیسی نتوانسته است این خبر را تایید کند.
گروههای داوطلب محلی به تدریج مسئولیت حفظ امنیت محلهها را در دست میگیرنداما در محلههای حومه شهر، وحشت از گروهها همچنان ادامه دارد. در بسیاری از مناطق گروههای داوطلب، حفظ امنیت را به دست گرفتهاند و همین امر باعث افزایش تعداد مردان جوان مسلح در سطح خیابانها شده است.مردی به نام مایک میگوید: «ما اجازه نمیدهیم آنها [گروههای تبهکار] اینجا بیایند و ما را بکشند، هر چه را داریم بدزدند، ماشینها را آتش بزنند، خانهها را بسوزانند و بچهها را بکشند.»
او میگوید با گروهی در کوا-ده-پره کار میکند؛ منطقهای پررفتوآمد با بازاری شلوغ که در نزدیکی قلمرو تحت کنترل باندهای تبهکار قرار دارد.
وقتی صدای تیراندازی از دوردست به گوش میرسد، هیچکس خم به ابرو نمیآورد. مردم اینجا به تیراندازی عادت کردهاند.
او میگوید این گروهها به پسران جوان برای پیوستن به آنها پول میدهند، پستهای ایست بازرسی ایجاد میکنند و از ساکنانی که از آنجا عبور میکنند پول میگیرند.
او به ما میگوید: «البته که همه میترسند. ما احساس میکنیم در تلاش برای محافظت از زنان و کودکان خودمان تنها هستیم و با گسترش تسلط گروهها، میدانیم که منطقه ما ممکن است هدف بعدی باشد.»
محلههای متعددی در اثر فعالیت گروههای تبهکار آسیب دیده یا ویران شدهاندسازمانهای بشردوستانه میگویند اوضاع رو به وخامت است و در این میان زنان از جمله آسیبدیدهترین افراد هستند و بسیاری از آنها با آزار مضاعف خشونت جنسی و آوارگی روبرو شدهاند.لولا کاسترو، مدیر منطقهای برنامه جهانی غذا در سازمان ملل متحد، میگوید پورتو پرنس «بدترین مکان در جهان برای زن بودن است».
او میافزاید که زنان در اینجا نیز احتمالا تاثیر کاهش برنامههای کمکهای بشردوستانه را احساس خواهند کرد.
هائیتی مدتهاست که یکی از بزرگترین دریافتکنندگان بودجه از آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده (یواساید) بوده است، اما دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، بودجه آن را حذف کرده و آن را «اسراف در منابع» خوانده است.
وقتی در ماه ژوئن از هائیتی بازدید کردیم، خانم کاسترو گفت که برنامه جهانی غذا، وابسته به سازمان ملل، در حال توزیع آخرین ذخایر کمکهای غذایی است که هزینه آن از سوی آمریکا تامین شده است.
او توضیح داد که دسترسی به غذا از زنان محافظت میکند، زیرا مجبور نیستند در خیابانها گدایی کنند یا به دنبال غذا بگردند.
سازمانهای امداد بشردوستانه در اینجا نگران آن هستند که کاهش بودجه به زودی بر حمایت از قربانیان خشونت در مکانهایی مانند خانه امنی که هلن در آن زندگی میکند تاثیر بگذارد.
خانم مانیلا آرویو، از پزشکان بدون مرز، میگوید بودجه پیشگیری از بارداری نیز کاهش یافته است: «بسیاری از مراجعان ما در حال حاضر فرزند دارند. بسیاری از آنها زیر ۱۸ سال سن دارند و فرزند دارند. خطر بارداری چالشهای جدید بسیار زیادی را برای آنها ایجاد میکند.»
هلن و دیگر زنان خانه امن اغلب در بالکنی که مشرف به پورتو پرنس است، مینشینند و با هم گپ میزنند، اما بسیاری از آنها از ترک کردن این پناهگاه امن بسیار میترسند.
او نمیداند چگونه از دختر کوچکش در بزرگسالی حمایت خواهد کرد.
او میگوید: «من همیشه رویای رفتن به مدرسه، یادگیری و ساختن آینده برای خودم را داشتم. همیشه میدانستم که بچهدار خواهم شد، اما نه در چنین سن کمی.»