مهدی نصیری: مبنای جمهوری اسلامی، امت است نه وطن/ عباس عبدی: اسرائیل به بقا و موجودیت ایران حمله کرد
+18
رأی دهید
-7

مهدی نصیری: مبنای جمهوری اسلامی، امت است نه وطن
یورونیوز فارسی در گفتوگو با مهدی نصیری، مدیر مسئول و سردبیر سابق روزنامه کیهان، نظر او را درباره معنای سیاسی رفتار مردم ایران در جنگ دوازه روزه اسرائیل و ایران جویا شده است.
آقای نصیری مشخصا در پاسخ به این سؤال که «آیا رفتار مردم ایران در جنگ ایران و اسرائیل، نشانه همبستگی با جمهوری اسلامی بود، چونکه جمهوری اسلامی را مدافع میهن در برابر دشمن متجاوز خارجی میدانستند؟» یه یورونیوز گفت: «آنچه که مسلم است، این است که اکثریت مردم ایران تحلیل درستی از جنگ بین اسرائیل و جمهوری اسلامی دارند. آنها میدانند که زمینهساز و مسبب این جنگ، سیاستهای اسرائیلستیزانه چهلوهفت ساله جمهوری اسلامی بوده و جمهوری اسلامی صدها میلیارد دلار از ثروت مردم ایران را هزینه این ستیز کرد. مردم ایران به خوبی میدانند که جمهوری اسلامی در روزهای آخر قبل از جنگ، صریحا سراغ ساخت بمب اتمی رفت که هدف اول این بمب اسرائیل بود. به همین خاطر به نظرم اکثریت مردم اسیر احساسات بدون تحلیل نشدند.»
آگهی
این تحلیلگر و فعال سیاسی در ادامه افزود: «از طرف دیگر چون در این جنگ جان عدهای بیگناه گرفته شد، که واقعا برای همه مایه اندوه و تأسف است، و به خاطر پروپاگاندایی که دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی راه انداخت، و نیز تبلیغاتی که جمعی از روشنفکران در این مسئله راه انداختند، شاید چنین به نظر برسد که بخشی از مردم در کنار جمهوری اسلامی قرار گرفتند. اما به نظر من، تنها آنهایی که بقای جمهوری اسلامی برایشان منفعت مادی دارد، در این موضع خواهند ماند.»
وی گفت: «آنهایی که منفعت مادی از قبَل جمهوری اسلامی ندارند و مسئلهشان همدردی با بیگناهانی است که کشته شدهاند، یا احیانا تحت تاثیر بعضی از شعارهای وطنگرایانه کاذب دستگاه تبلیغاتی نظام قرار میگیرند، سرانجام دریافت خواهند یافت آن چیزی که در تمام این سالها ویرانگر ایران بوده، حاکمیت و نوع حکمرانی جمهوری اسلامی بوده است.»
آقای نصیری میافزاید: «این جنگ هر خسارت مادی یا جانیای که وارد کند، باز اول باید سراغ جمهوری اسلامی رفت و از او پرسید که چرا پس از انقلاب ۵۷ سیاست خارجی را پیش گرفتی که سرانجامش این روزهای بسیار تلخ برای ایران باشد. این مسئله هم واقعا در جامعه ایران مشهود است که برخی از مردم ایران حتی اظهار خوشحالی و شادی از این جنگ کردند به خاطر اینکه میدیدند نتیجه محتوم این جنگ، تضعیف حاکمیت جمهوری اسلامی و بروز این احتمال است که این حاکمیت ساقط شود. و به خاطر رنج و دردی که تمام این سالیان از حاکمیت داشتند، از این جنگ استقبال کردند. و کسانی خواستند این شادی را حمل بر بیوطنی این بخش وسیع از مردم کنند که قطعا حرف غلطی است.»
به گفته مهدی نصیری: «اگر قرار باشد وصف بیوطنی را درباره کسی به کار ببریم، قطعا این وصف قبل از هر کس و هر چیز سزاوار حاکمیت جمهوری اسلامی است که هرگز برایش ایران و وطن مبنا نبوده و سیاستهایش را بر امتگرایی ایدئولوژیک قرار داده بوده است که حاصلی جز خسارت و ویرانی تمامعیار برای ایران و مردم ایران نداشته است.»
آقای نصیری در پایان سخنانش گفت: «من در اینجا یک پیشنهاد مشخص به اپوزیسیون ایرانگرا و وطنگرای جمهوری اسلامی دارم، اعم از جمهوریخواهان و پادشاهیخواهان و مشخصا به شخص شاهزاده رضا پهلوی که بارزترین چهره اپوزیسیون جمهوری اسلامی است، و آن اینکه اعلام شود که در فردای پس از سقوط جمهوری اسلامی و استقرار هیأت حاکمه دوران گذار، خسارتهای جانی و مالی که در این جنگ متوجه بیگناهان شده، در اسرع وقت جبران شود.»
عباس عبدی: اسرائیل به بقا و موجودیت ایران حمله کرد
یورونیوز فارسی در گفتوگو با عباس عبدی، تحلیلگر و فعال سیاسی، نظر او را درباره پرهیز مردم ایران از اعتراضات سیاسی در طول جنگ اسرائیل و ایران جویا شده است.
آقای عبدی مشخصا در پاسخ به این سؤال که «چرا جامعه ناراضی ایران در این جنگ مطابق میل اسرائیل و براندازان نزدیک به اسرائیل عمل نکرد و آیا پس از جنگ ممکن است رفتار سیاسی مردم ایران تغییر کند؟» به یورونیوز گفت: «دلایل متعددی وجود دارد برای اینکه مردم در شرایط جنگی، همبستگی خوبی از خودشان نشان دهند. شاید اشتباه اسرائیل {نادیده گرفتن} این {همبستگی} بود و نمیدانم چرا چنین اشتباهی را مرتکب شدند. شاید از بس تبلیغ کردند و گفتند مردم با حکومت مخالفند، فکر کردند مردم با کشورشان هم مخالفند. اولین دلیل {همبستگی مردم} این بود که مردم بین وطن و حکومت تمایز قائل میشوند. حکومتها رفتنیاند، اما وطن یک هویت جمعی مشترک و تاریخی است. ما در برابر شخص ثالث اتحاد پیدا میکنیم. وقتی که شخص ثالث وجود ندارد، اختلافات بین خودمان بیشتر به چشم میآید. وقتی دشمن مشترک از راه برسد، حضورش این تبعات را دارد.»
این چهره اصلاحطلب افزود: «نفس تجاوز هم مشکلآفرین است. در واقع مردم حس میکنند که به هویت جمعی آنها تجاوز شده است. سوابق گذشته هم از حضور بیگانگان در کشور وجود دارد؛ بخصوص در جنگ جهانی دوم، که بسیاری یادشان است چه عوارضی داشته ... بنابراین واکنش مردم ایران کاملا طبیعی است. اما نکته مهم به نظرم این است که اسرائیل به نحوی ماجرا را شروع کرد که همه این حس را داشتند که او بیش از اینکه با حکومت ایران بر سر مسئله هستهای دعوا داشته باشد، به بقا و موجودیت ایران حمله کرده. این برداشت بود که بسیاری را حساس کرد به اینکه در برابر این تهاجم واکنش منفی نشان دهند.»
آقای عبدی در ادامه به یورونیوز گفت: «اما اینکه آیا در آینده هم این رفتار خواهد بود یا ممکن است تضعیف شود، باید گفت صد در صد مردم این طور نیستند. در خود اسرائیل هم یک طیف گسترده موافق این حمله بودند، اقلیتی هم مخالف بودند ... بنابراین {رفتار مردم} در آینده میتواند تغییر کند. یعنی بهتر یا بدتر شود. موضع حکومت ایران در این زمینه نقش تعیینکننده دارد. اگر حکومت ایران در چارچوبی رفتار کند که رفتارش در نظر مردم خودش (نه در سطح جهان که مسائلش متفاوت است) نشانه مظلومیت و حقانیتش باشد، که دنبال دفاع از حقوقشان است، هر کسی که حمله کند، مردم ایران همبستگی خودشان را تشدید میکنند. اما اگر چنانچه سیاستها و اقدامات حکومت به گونهای باشد که رضایت مردم را جلب نکند، به نظرم قطعا این فرایند فعلی تضعیف خواهد شد.»
این تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب میگوید: «مشکل ایران این است که در سیاست بینالملل وضعیت متناقضی دارد. مثلا کره شمالی میگوید ما کاری به نظام بینالملل نداریم. از منافع نظام بینالملل هم سودی نمیبرد. اما ایران {با سیاستهای فعلی}. میخواهد. عضو انپیتی و سازمان ملل باشد و با چین و روسیه و همه جا روابط داشته باشد، در حالی که این نهادها و کشورها در نظام بینالملل قرار دارند و شما نمیتوانید با آنها تعامل کنید. اگر چنین کاری کنید، منافع این نظام گیرتان نمیآید و ضررهایش نصیبتان میشود. مثلا الان گفته میشود بابت این حملهای که به تاسیسات هستهای ما شده، باید شکایت کنیم به سازمانهای بینالمللی. ولی مؤسسات این نظام بینالملل که بخواهند به شکایت شما رسیدگی کنند، زیر نظر شورای امنیت سازمان مللاند. آنجا ضوابط و قدرتهایی وجود دارد که چیزی گیر ایران نمیآید در این ماجرا.»
آقای عبدی نهایتا گفت: «این دوگانگی باید از سیاست خارجی ایران حذف شود و سیاست معقولی اتخاذ شود. در این صورت من معتقدم که اگر حمله دیگری به ایران صورت بگیرد، همبستگی به طور قطع و یقین بیشتر خواهد شد. در غیر این صورت، معلوم نیست که حتی همبستگی ناشی از حمله قبلی را هم بتوان حفظ کرد. به نظر من جنگ هنوز تمام نشده. آن طرف نزده و این طرف هم میگوید ما هم نمیزنیم... در حالی که شما میتوانستید کارتان را ادامه بدهید... امیدوارم سیاستها در ایران به نحوی پیش برود که هم جنگ پایان بپذیرد، هم اگر به هر دلیلی اسرائیل اقدامی کرد، مردم نسبت به گذشته بیشتر واکنش نشان دهند علیه اسرائیل.»
آقای نصیری مشخصا در پاسخ به این سؤال که «آیا رفتار مردم ایران در جنگ ایران و اسرائیل، نشانه همبستگی با جمهوری اسلامی بود، چونکه جمهوری اسلامی را مدافع میهن در برابر دشمن متجاوز خارجی میدانستند؟» یه یورونیوز گفت: «آنچه که مسلم است، این است که اکثریت مردم ایران تحلیل درستی از جنگ بین اسرائیل و جمهوری اسلامی دارند. آنها میدانند که زمینهساز و مسبب این جنگ، سیاستهای اسرائیلستیزانه چهلوهفت ساله جمهوری اسلامی بوده و جمهوری اسلامی صدها میلیارد دلار از ثروت مردم ایران را هزینه این ستیز کرد. مردم ایران به خوبی میدانند که جمهوری اسلامی در روزهای آخر قبل از جنگ، صریحا سراغ ساخت بمب اتمی رفت که هدف اول این بمب اسرائیل بود. به همین خاطر به نظرم اکثریت مردم اسیر احساسات بدون تحلیل نشدند.»
آگهی
این تحلیلگر و فعال سیاسی در ادامه افزود: «از طرف دیگر چون در این جنگ جان عدهای بیگناه گرفته شد، که واقعا برای همه مایه اندوه و تأسف است، و به خاطر پروپاگاندایی که دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی راه انداخت، و نیز تبلیغاتی که جمعی از روشنفکران در این مسئله راه انداختند، شاید چنین به نظر برسد که بخشی از مردم در کنار جمهوری اسلامی قرار گرفتند. اما به نظر من، تنها آنهایی که بقای جمهوری اسلامی برایشان منفعت مادی دارد، در این موضع خواهند ماند.»
وی گفت: «آنهایی که منفعت مادی از قبَل جمهوری اسلامی ندارند و مسئلهشان همدردی با بیگناهانی است که کشته شدهاند، یا احیانا تحت تاثیر بعضی از شعارهای وطنگرایانه کاذب دستگاه تبلیغاتی نظام قرار میگیرند، سرانجام دریافت خواهند یافت آن چیزی که در تمام این سالها ویرانگر ایران بوده، حاکمیت و نوع حکمرانی جمهوری اسلامی بوده است.»
آقای نصیری میافزاید: «این جنگ هر خسارت مادی یا جانیای که وارد کند، باز اول باید سراغ جمهوری اسلامی رفت و از او پرسید که چرا پس از انقلاب ۵۷ سیاست خارجی را پیش گرفتی که سرانجامش این روزهای بسیار تلخ برای ایران باشد. این مسئله هم واقعا در جامعه ایران مشهود است که برخی از مردم ایران حتی اظهار خوشحالی و شادی از این جنگ کردند به خاطر اینکه میدیدند نتیجه محتوم این جنگ، تضعیف حاکمیت جمهوری اسلامی و بروز این احتمال است که این حاکمیت ساقط شود. و به خاطر رنج و دردی که تمام این سالیان از حاکمیت داشتند، از این جنگ استقبال کردند. و کسانی خواستند این شادی را حمل بر بیوطنی این بخش وسیع از مردم کنند که قطعا حرف غلطی است.»
به گفته مهدی نصیری: «اگر قرار باشد وصف بیوطنی را درباره کسی به کار ببریم، قطعا این وصف قبل از هر کس و هر چیز سزاوار حاکمیت جمهوری اسلامی است که هرگز برایش ایران و وطن مبنا نبوده و سیاستهایش را بر امتگرایی ایدئولوژیک قرار داده بوده است که حاصلی جز خسارت و ویرانی تمامعیار برای ایران و مردم ایران نداشته است.»
آقای نصیری در پایان سخنانش گفت: «من در اینجا یک پیشنهاد مشخص به اپوزیسیون ایرانگرا و وطنگرای جمهوری اسلامی دارم، اعم از جمهوریخواهان و پادشاهیخواهان و مشخصا به شخص شاهزاده رضا پهلوی که بارزترین چهره اپوزیسیون جمهوری اسلامی است، و آن اینکه اعلام شود که در فردای پس از سقوط جمهوری اسلامی و استقرار هیأت حاکمه دوران گذار، خسارتهای جانی و مالی که در این جنگ متوجه بیگناهان شده، در اسرع وقت جبران شود.»
عباس عبدی: اسرائیل به بقا و موجودیت ایران حمله کرد
یورونیوز فارسی در گفتوگو با عباس عبدی، تحلیلگر و فعال سیاسی، نظر او را درباره پرهیز مردم ایران از اعتراضات سیاسی در طول جنگ اسرائیل و ایران جویا شده است.آقای عبدی مشخصا در پاسخ به این سؤال که «چرا جامعه ناراضی ایران در این جنگ مطابق میل اسرائیل و براندازان نزدیک به اسرائیل عمل نکرد و آیا پس از جنگ ممکن است رفتار سیاسی مردم ایران تغییر کند؟» به یورونیوز گفت: «دلایل متعددی وجود دارد برای اینکه مردم در شرایط جنگی، همبستگی خوبی از خودشان نشان دهند. شاید اشتباه اسرائیل {نادیده گرفتن} این {همبستگی} بود و نمیدانم چرا چنین اشتباهی را مرتکب شدند. شاید از بس تبلیغ کردند و گفتند مردم با حکومت مخالفند، فکر کردند مردم با کشورشان هم مخالفند. اولین دلیل {همبستگی مردم} این بود که مردم بین وطن و حکومت تمایز قائل میشوند. حکومتها رفتنیاند، اما وطن یک هویت جمعی مشترک و تاریخی است. ما در برابر شخص ثالث اتحاد پیدا میکنیم. وقتی که شخص ثالث وجود ندارد، اختلافات بین خودمان بیشتر به چشم میآید. وقتی دشمن مشترک از راه برسد، حضورش این تبعات را دارد.»
این چهره اصلاحطلب افزود: «نفس تجاوز هم مشکلآفرین است. در واقع مردم حس میکنند که به هویت جمعی آنها تجاوز شده است. سوابق گذشته هم از حضور بیگانگان در کشور وجود دارد؛ بخصوص در جنگ جهانی دوم، که بسیاری یادشان است چه عوارضی داشته ... بنابراین واکنش مردم ایران کاملا طبیعی است. اما نکته مهم به نظرم این است که اسرائیل به نحوی ماجرا را شروع کرد که همه این حس را داشتند که او بیش از اینکه با حکومت ایران بر سر مسئله هستهای دعوا داشته باشد، به بقا و موجودیت ایران حمله کرده. این برداشت بود که بسیاری را حساس کرد به اینکه در برابر این تهاجم واکنش منفی نشان دهند.»
آقای عبدی در ادامه به یورونیوز گفت: «اما اینکه آیا در آینده هم این رفتار خواهد بود یا ممکن است تضعیف شود، باید گفت صد در صد مردم این طور نیستند. در خود اسرائیل هم یک طیف گسترده موافق این حمله بودند، اقلیتی هم مخالف بودند ... بنابراین {رفتار مردم} در آینده میتواند تغییر کند. یعنی بهتر یا بدتر شود. موضع حکومت ایران در این زمینه نقش تعیینکننده دارد. اگر حکومت ایران در چارچوبی رفتار کند که رفتارش در نظر مردم خودش (نه در سطح جهان که مسائلش متفاوت است) نشانه مظلومیت و حقانیتش باشد، که دنبال دفاع از حقوقشان است، هر کسی که حمله کند، مردم ایران همبستگی خودشان را تشدید میکنند. اما اگر چنانچه سیاستها و اقدامات حکومت به گونهای باشد که رضایت مردم را جلب نکند، به نظرم قطعا این فرایند فعلی تضعیف خواهد شد.»
این تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب میگوید: «مشکل ایران این است که در سیاست بینالملل وضعیت متناقضی دارد. مثلا کره شمالی میگوید ما کاری به نظام بینالملل نداریم. از منافع نظام بینالملل هم سودی نمیبرد. اما ایران {با سیاستهای فعلی}. میخواهد. عضو انپیتی و سازمان ملل باشد و با چین و روسیه و همه جا روابط داشته باشد، در حالی که این نهادها و کشورها در نظام بینالملل قرار دارند و شما نمیتوانید با آنها تعامل کنید. اگر چنین کاری کنید، منافع این نظام گیرتان نمیآید و ضررهایش نصیبتان میشود. مثلا الان گفته میشود بابت این حملهای که به تاسیسات هستهای ما شده، باید شکایت کنیم به سازمانهای بینالمللی. ولی مؤسسات این نظام بینالملل که بخواهند به شکایت شما رسیدگی کنند، زیر نظر شورای امنیت سازمان مللاند. آنجا ضوابط و قدرتهایی وجود دارد که چیزی گیر ایران نمیآید در این ماجرا.»
آقای عبدی نهایتا گفت: «این دوگانگی باید از سیاست خارجی ایران حذف شود و سیاست معقولی اتخاذ شود. در این صورت من معتقدم که اگر حمله دیگری به ایران صورت بگیرد، همبستگی به طور قطع و یقین بیشتر خواهد شد. در غیر این صورت، معلوم نیست که حتی همبستگی ناشی از حمله قبلی را هم بتوان حفظ کرد. به نظر من جنگ هنوز تمام نشده. آن طرف نزده و این طرف هم میگوید ما هم نمیزنیم... در حالی که شما میتوانستید کارتان را ادامه بدهید... امیدوارم سیاستها در ایران به نحوی پیش برود که هم جنگ پایان بپذیرد، هم اگر به هر دلیلی اسرائیل اقدامی کرد، مردم نسبت به گذشته بیشتر واکنش نشان دهند علیه اسرائیل.»
۳۶

Hamam.Mansoori - قزوین ، ایران
نصیری جان این مشکل ج اسلامی نیست این خود خود اسلامه مثلا مسلمانان هندی اکثرا بخاطر همین امت اسلامی، در بازی کریکت بین هند و پاکستان طرف پاکستانند یا در جنگ بین هند و پاکستان طرف پاکستانند. موشعلی هم در اعماق زمین دارد موشها را به دین اسلام و مذهب شیعه دعوت میکند تا بعدا به عنوان امت اسلامی بفرستد در جنگ علبه اسرائیل نامرد که هر چی کتلت درست میکند خسته نمیشه
0
11
شنبه ۰۷ تیر ۱۴۰۴ - ۲۳:۵۵
۴۳

Chokam - ری، ایران
چاره ای جز امت شدن نیست چون وطن یعنی خاک ، این خاک حاصلخیز خزری رو ببین چیکار کردن ملت، نابود کردن، همه شده قطعه قطعه بین وراث تقسیم شده .بر عکس آمریکا که اون کابوی زمینهای بزرگ رو حفظ میکنه، آن زمین آنها رو متحد نگه میداره، همه خانواده رو دور هم جمع می کنه متحد میکنه یکی از بزرگترین تولیده کننده غلات و دام جهانه این آمریکا، نه اینکه فقط B2 داشته باشه. شما وقتی این خاک رو نابود کردی فرقی نمی کنه چه اسلامی چه اتئیست چه شاهی چه مصدقی یک امتی
0
0
دوشنبه ۰۹ تیر ۱۴۰۴ - ۱۳:۳۰