از کاسه گدایی تا آزمون عقلانیت: مذاکره در خطبههای نماز جمعه
+9
رأی دهید
-1

ایران وایر، عطا محامد
با گذشت نزدیک به دو هفته از آخرین سخنرانی علنی رهبر جمهوری اسلامی، فضای سیاست در ایران دستخوش وضعیتی تازه شده است. در آخرین سخنرانی که ۱۱ فروردین در مشهد ایراد شد، «آیتالله سید علی خامنهای» هشدار داد: «همه بدانند! مواضع ما همان مواضعی است که بود، دشمنی آمریکا و رژیم صهیونیستی هم همان است که بود... اگر شرارتی انجام بگیرد، قطعا ضربه متقابلِ محکم خواهند خورد.» اما پسازآن، او سکوت اختیار کرده است. این سکوت در حالی است که «دونالد ترامپ»، رییسجمهور آمریکا، در هفته سوم فروردین بهصراحت از مذاکره مستقیم با ایران خبر داد؛ سخنی که بهسرعت فضای سیاسی ایران را دچار التهاب کرد. دولت واکنشهای متعارضی از خود نشان داد، شورای عالی امنیت ملی واکنشی نشان نداد و تنها چیزی که در رسانههای رسمی منتشر شد، نقلقولهایی پراکنده از مقامات میانی و محلی بود.
تقریبا در اکثر بحرانهای سیاسیای که در زندگی رهبر دوم به وجود آمده، سکوت رویکرد غالب خامنهای بوده است. نه به دلیل غیبت از سیاست، بلکه بهعنوان یک تاکتیک آشنا در مواجهه با بحرانهای پیچیده. او اجازه میدهد دیگران، ازجمله امامان جمعه بهعنوان نمایندگان رسمیاش در استانها، دیدگاههایی متکثر و گاه متضاد را نمایندگی کنند. نتیجه، نه سیاستی شفاف که صحنهای از روایتهای موازی است: یکی مذاکره را «کاسه گدایی» میخواند، دیگری آن را «ابزار عقلانیت و عزت» و سومی آن را «راهی برای راستی آزمایی» توصیف میکند. این تکثیر صداها، بخشی از استراتژی رهبر برای حضور در غیاب است؛ روشی که در آن، موضع نهایی نه گفته میشود و نه تکذیب، بلکه در فاصله میان گفتههای دیگران جا خوش میکند.
صدای بلند مخالفت؛ از مشهد تا یزد
یکی از پُربسامدترین صداهای خطبههای نماز جمعه روز ۲۲فروردین ۱۴۰4، مخالفت صریح با مذاکره، حتی از نوع غیرمستقیم آن، بود. در شهرهایی مانند مشهد، قم، ارومیه، یزد و مهدیشهر، امامان جمعه با ادبیاتی تند، هرگونه تماس دیپلماتیک با آمریکا را نشانهای از انحراف از مسیر «مقاومت» دانستند.
در مشهد که چند سالی است به قله بنیادگرایی ایران تبدیلشده است، «احمد علمالهدی» گفت: «در همین برجام لعنتی! رفتند، نشستند، حرف زدند، خندیدند، دست در دست هم دادند، شانهبهشانه خیابانگردی کردند و بعد شما دیدید که آمریکا چه کرد. باکمال وقاحت قراردادی را پاره کرد که حتی مصوبه شورای عالی امنیت شده بود.» او مذاکره با آمریکا را «خلاف غرور ملی» دانست و هشدار داد: «اگر کسی ایرانی باشد و غیرت ایرانی داشته باشد، نمیپذیرد که دست خود را خالی کند… و یکگوشه بنشیند کاسه گدایی دست بگیرد.»
در قم، «علیرضا اعرافی» با لحنی هشداردهنده از وجود «مستکبران» در جهان و تلاش آنها برای تسلیم کردن ایران سخن گفت. او تاکید میکند «هرگز روزی را نخواهید ملتی که نیمقرن پای آرمانهای خود ایستاد و از تاریخ درس گرفت امروز عقب بنشیند.» بااینحال او که مدیر حوزههای علمیه کشور است از سکوت رهبر جمهوری اسلامی استفاده کرده و میگوید اگر قرار است در برابر دشمنان ایستادگی شود، این ایستادگی باید با رعایت اصولی که رهبر انقلاب تعیین کردهاند، صورت بگیرد. اصولی که امروز دیگر معلوم نیست چیست.
«سید مهدی قریشی» نماینده ولیفقیه در ارومیه، تصریح کرد: «آمریکا سگ هاری است که باید در مقابلش ایستاد تا شکست بخورد هرچند عدهای در داخل کشور بلندگوی آمریکا شدهاند و چاره کار را در مقابل تهدیدهای آمریکا، مذاکره میدانند.» اما او نیز در همین سخنرانی تاکید میکند «در مساله مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا، مسوولان باید رهنمودهای مقام معظم رهبری ازجمله عقلانیت، هوشمندی، حکمت و عزت و تجربه چهار دهه اخیر را الگو قرار داده و مذاکرات را پیش ببرند.»
اگر سخن مشترکی میان ائمه جمعه است، دعوت به رعایت خواستههای رهبر است. در یزد، «محمدرضا ناصری» گفت: «اگر میخواهیم در برابر تهدیدات دشمنان و امثال ترامپ بایستیم، باید با اتحاد، همدلی و یکپارچگی حرکت کنیم… تنها راه مقابله با دشمنیهای آمریکا، اتحاد درونی در سایه تبعیت از فرامین ولایتفقیه است.»
مذاکره بهمثابه آزمون
روز جمعه در کنار صداهایی که برای مخالفت با آمریکا به وجود آمد، بودند نمایندگان ولیفقیهی که نه بهکلی مذاکره را رد کردند، نه آن را ستودند؛ بلکه تلاش کردند چهرهای تاکتیکی و حسابشده از تن دادن جمهوری اسلامی به مذاکره نشان دهند درعینحال که مذاکره غیرمستقیم را «آزمونی برای طرف مقابل» معرفی کردند.
در رامشیر، «سید سلمان هاشمی» با لحنی شفاف گفت: «مذاکره غیرمستقیم پیامی روشن به آمریکا دارد: تو آنقدر غیرقابلاعتمادی که حتی مستقیم با تو صحبت نمیکنم.» او افزود: «ترامپ با نامهای حاوی دو گزینه جنگ یا مذاکره، قصد داشت ایران را در بنبست قرار دهد اما ایران با مذاکره غیرمستقیم و هشدار نظامی، این تهدید را به فرصتی تاریخی تبدیل کرد.»
در بهارستان، «سید سجاد موسوی» نماینده ولیفقیه، روایت متفاوتی ارایه داد؛ او گفت: «آمریکا خواهان مذاکره مستقیم در چند محور بود، اما جمهوری اسلامی با تغییر شرایط، مذاکره را به شکل غیرمستقیم و تنها در موضوع هستهای محدود کرد. امروز آمریکاست که در آزمون رسمیت حقوق ایران قرار دارد.» تلاش این است که ایران بهعنوان تعیینکننده زمین سیاست جلوه کند آنهم در شرایطی که بیشتر تصمیمات را آمریکا دیکته کرده است.
نمونه دیگری از این رویکرد را در «محسن سالاری» امامجمعه سیریک نیز شاهدیم، او تاکید دارد که ایران تنها آماده مذاکرات غیرمستقیم شد «تا فرصتی برای سنجیدن جدیت واشنگتن درباره به کار بستن راهکار سیاسی در ارتباط با ایران فراهم شود.» او همچنین گفت: «نه جنگی در پیش است و نه مذاکره مستقیمی صورت خواهد گرفت. سیاست قطعی جمهوری اسلامی این است که اگر مذاکرهای صورت گیرد، بهصورت غیرمستقیم و با تعیین چارچوب از سوی ایران خواهد بود.»
امامجمعه کرمانشاه، گرچه بر ثبات موضع جمهوری اسلامی تاکید کرد، اما گفت: «ما مواضعمان را خودمان تعیین میکنیم، نه اماراتی که با اسراییل رابطه دارد.» او یادآور شد که «ایران گزینه سوم را مطرح کرد: نه جنگ، نه مذاکره مستقیم، بلکه مذاکره غیرمستقیم.» این در حالی بود که رهبر جمهوری اسلامی چند سال پیش گفته بود نه جنگ میشود نه مذاکره میکنیم و راه سوم را مقاومت خوانده بود.
تهران و منطق مذاکره
در میان تمامی خطبههایی که روز جمعه ۲۲ فروردین از تریبونهای رسمی جمهوری اسلامی ایراد شد، تنها در تهران بود که خطیب جمعه نگاهی متفاوت نشان داد. «کاظم صدیقی» در سخنانش اگرچه گفت: «رابطه ما با آمریکا، رابطه گرگومیش است» ولی بااینحال تلاش کرد تا تصویری هوشمند از ایران ارایه دهد.
او گفت: «ما در این مذاکرات غیرمستقیم، ضمن شنیدن حرفهای طرف مقابل، پاسخهای لازم را ارائه میدهیم تا دنیا بداند ایران کشوری منطقی است و از هیچ گفتوگویی هراس ندارد.» صدیقی مذاکره را بخشی از سنت تعامل جمهوری اسلامی معرفی کرد: «مذاکره همواره رویکردی بوده که نظام جمهوری اسلامی ایران برای نشان دادن حسن نیت خود و تعامل منطقی با جهان اتخاذ کرده است.»
بااینحال، او نیز همچون دیگر خطیبان جمعه، از تجربه برجام یادکرد: «ادعای اخیر رییسجمهور آمریکا مبنی بر مذاکره مستقیم با ایران، یک فریب و ادعای بیاساس است. مذاکره مستقیم با آمریکا، با توجه به سابقه بدعهدی و عدم پایبندی این کشور به تعهدات بینالمللی، در شان کشور ما نیست.»
اما در کنار همه این تردیدها، لحن خطبه تهران بیشتر بر وجه «نمایشی» مذاکره متمرکز بود؛ تلاشی برای حفظ چهرهای از جمهوری اسلامی که نه مرعوب فشار میشود، نه از گفتوگو گریزان است. صدیقی تأکید کرد: «هدف از مذاکره، چه مستقیم و چه غیرمستقیم، کسب پیروزی است؛ یا با رسیدن به توافقی مطلوب، یا با افشا کردن بدعهدی طرف مقابل.»
در غیاب رهبر جمهوری اسلامی از صحنه علنی و سکوت او در برابر پیشنهاد مذاکره مستقیم از سوی ترامپ، نماز جمعههای ۲۲ فروردین در سراسر کشور به صحنهای برای بازتاب روایتهای متنوع از موضع نظام بدل شد؛ از مخالفت صریح با هرگونه مذاکره در مشهد و قم تا رویکرد محتاطانه و راستیآزمایانه در جنوب کشور و درنهایت، دفاع از گفتوگو بهمثابه عقلانیت در تهران. این چندصدایی نه نشانه سردرگمی، بلکه تاکتیکی آشنا در سیاست ورزی خامنهای است که ترجیح میدهد از دل گفتارهای متضاد، انسجامی ضمنی و کنترلشده بسازد؛ روایتی که به جمهوری اسلامی اجازه میدهد هم مذاکره کند، هم مقاومت، بی آنکه موضع نهایی خود را بهصورت علنی اعلام کرده باشد
تقریبا در اکثر بحرانهای سیاسیای که در زندگی رهبر دوم به وجود آمده، سکوت رویکرد غالب خامنهای بوده است. نه به دلیل غیبت از سیاست، بلکه بهعنوان یک تاکتیک آشنا در مواجهه با بحرانهای پیچیده. او اجازه میدهد دیگران، ازجمله امامان جمعه بهعنوان نمایندگان رسمیاش در استانها، دیدگاههایی متکثر و گاه متضاد را نمایندگی کنند. نتیجه، نه سیاستی شفاف که صحنهای از روایتهای موازی است: یکی مذاکره را «کاسه گدایی» میخواند، دیگری آن را «ابزار عقلانیت و عزت» و سومی آن را «راهی برای راستی آزمایی» توصیف میکند. این تکثیر صداها، بخشی از استراتژی رهبر برای حضور در غیاب است؛ روشی که در آن، موضع نهایی نه گفته میشود و نه تکذیب، بلکه در فاصله میان گفتههای دیگران جا خوش میکند.
صدای بلند مخالفت؛ از مشهد تا یزد
-Advertisemnet-
در مشهد که چند سالی است به قله بنیادگرایی ایران تبدیلشده است، «احمد علمالهدی» گفت: «در همین برجام لعنتی! رفتند، نشستند، حرف زدند، خندیدند، دست در دست هم دادند، شانهبهشانه خیابانگردی کردند و بعد شما دیدید که آمریکا چه کرد. باکمال وقاحت قراردادی را پاره کرد که حتی مصوبه شورای عالی امنیت شده بود.» او مذاکره با آمریکا را «خلاف غرور ملی» دانست و هشدار داد: «اگر کسی ایرانی باشد و غیرت ایرانی داشته باشد، نمیپذیرد که دست خود را خالی کند… و یکگوشه بنشیند کاسه گدایی دست بگیرد.»
در قم، «علیرضا اعرافی» با لحنی هشداردهنده از وجود «مستکبران» در جهان و تلاش آنها برای تسلیم کردن ایران سخن گفت. او تاکید میکند «هرگز روزی را نخواهید ملتی که نیمقرن پای آرمانهای خود ایستاد و از تاریخ درس گرفت امروز عقب بنشیند.» بااینحال او که مدیر حوزههای علمیه کشور است از سکوت رهبر جمهوری اسلامی استفاده کرده و میگوید اگر قرار است در برابر دشمنان ایستادگی شود، این ایستادگی باید با رعایت اصولی که رهبر انقلاب تعیین کردهاند، صورت بگیرد. اصولی که امروز دیگر معلوم نیست چیست.
«سید مهدی قریشی» نماینده ولیفقیه در ارومیه، تصریح کرد: «آمریکا سگ هاری است که باید در مقابلش ایستاد تا شکست بخورد هرچند عدهای در داخل کشور بلندگوی آمریکا شدهاند و چاره کار را در مقابل تهدیدهای آمریکا، مذاکره میدانند.» اما او نیز در همین سخنرانی تاکید میکند «در مساله مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا، مسوولان باید رهنمودهای مقام معظم رهبری ازجمله عقلانیت، هوشمندی، حکمت و عزت و تجربه چهار دهه اخیر را الگو قرار داده و مذاکرات را پیش ببرند.»
اگر سخن مشترکی میان ائمه جمعه است، دعوت به رعایت خواستههای رهبر است. در یزد، «محمدرضا ناصری» گفت: «اگر میخواهیم در برابر تهدیدات دشمنان و امثال ترامپ بایستیم، باید با اتحاد، همدلی و یکپارچگی حرکت کنیم… تنها راه مقابله با دشمنیهای آمریکا، اتحاد درونی در سایه تبعیت از فرامین ولایتفقیه است.»
مذاکره بهمثابه آزمون
روز جمعه در کنار صداهایی که برای مخالفت با آمریکا به وجود آمد، بودند نمایندگان ولیفقیهی که نه بهکلی مذاکره را رد کردند، نه آن را ستودند؛ بلکه تلاش کردند چهرهای تاکتیکی و حسابشده از تن دادن جمهوری اسلامی به مذاکره نشان دهند درعینحال که مذاکره غیرمستقیم را «آزمونی برای طرف مقابل» معرفی کردند.
در رامشیر، «سید سلمان هاشمی» با لحنی شفاف گفت: «مذاکره غیرمستقیم پیامی روشن به آمریکا دارد: تو آنقدر غیرقابلاعتمادی که حتی مستقیم با تو صحبت نمیکنم.» او افزود: «ترامپ با نامهای حاوی دو گزینه جنگ یا مذاکره، قصد داشت ایران را در بنبست قرار دهد اما ایران با مذاکره غیرمستقیم و هشدار نظامی، این تهدید را به فرصتی تاریخی تبدیل کرد.»
در بهارستان، «سید سجاد موسوی» نماینده ولیفقیه، روایت متفاوتی ارایه داد؛ او گفت: «آمریکا خواهان مذاکره مستقیم در چند محور بود، اما جمهوری اسلامی با تغییر شرایط، مذاکره را به شکل غیرمستقیم و تنها در موضوع هستهای محدود کرد. امروز آمریکاست که در آزمون رسمیت حقوق ایران قرار دارد.» تلاش این است که ایران بهعنوان تعیینکننده زمین سیاست جلوه کند آنهم در شرایطی که بیشتر تصمیمات را آمریکا دیکته کرده است.
نمونه دیگری از این رویکرد را در «محسن سالاری» امامجمعه سیریک نیز شاهدیم، او تاکید دارد که ایران تنها آماده مذاکرات غیرمستقیم شد «تا فرصتی برای سنجیدن جدیت واشنگتن درباره به کار بستن راهکار سیاسی در ارتباط با ایران فراهم شود.» او همچنین گفت: «نه جنگی در پیش است و نه مذاکره مستقیمی صورت خواهد گرفت. سیاست قطعی جمهوری اسلامی این است که اگر مذاکرهای صورت گیرد، بهصورت غیرمستقیم و با تعیین چارچوب از سوی ایران خواهد بود.»
امامجمعه کرمانشاه، گرچه بر ثبات موضع جمهوری اسلامی تاکید کرد، اما گفت: «ما مواضعمان را خودمان تعیین میکنیم، نه اماراتی که با اسراییل رابطه دارد.» او یادآور شد که «ایران گزینه سوم را مطرح کرد: نه جنگ، نه مذاکره مستقیم، بلکه مذاکره غیرمستقیم.» این در حالی بود که رهبر جمهوری اسلامی چند سال پیش گفته بود نه جنگ میشود نه مذاکره میکنیم و راه سوم را مقاومت خوانده بود.
تهران و منطق مذاکره
در میان تمامی خطبههایی که روز جمعه ۲۲ فروردین از تریبونهای رسمی جمهوری اسلامی ایراد شد، تنها در تهران بود که خطیب جمعه نگاهی متفاوت نشان داد. «کاظم صدیقی» در سخنانش اگرچه گفت: «رابطه ما با آمریکا، رابطه گرگومیش است» ولی بااینحال تلاش کرد تا تصویری هوشمند از ایران ارایه دهد.
او گفت: «ما در این مذاکرات غیرمستقیم، ضمن شنیدن حرفهای طرف مقابل، پاسخهای لازم را ارائه میدهیم تا دنیا بداند ایران کشوری منطقی است و از هیچ گفتوگویی هراس ندارد.» صدیقی مذاکره را بخشی از سنت تعامل جمهوری اسلامی معرفی کرد: «مذاکره همواره رویکردی بوده که نظام جمهوری اسلامی ایران برای نشان دادن حسن نیت خود و تعامل منطقی با جهان اتخاذ کرده است.»
بااینحال، او نیز همچون دیگر خطیبان جمعه، از تجربه برجام یادکرد: «ادعای اخیر رییسجمهور آمریکا مبنی بر مذاکره مستقیم با ایران، یک فریب و ادعای بیاساس است. مذاکره مستقیم با آمریکا، با توجه به سابقه بدعهدی و عدم پایبندی این کشور به تعهدات بینالمللی، در شان کشور ما نیست.»
اما در کنار همه این تردیدها، لحن خطبه تهران بیشتر بر وجه «نمایشی» مذاکره متمرکز بود؛ تلاشی برای حفظ چهرهای از جمهوری اسلامی که نه مرعوب فشار میشود، نه از گفتوگو گریزان است. صدیقی تأکید کرد: «هدف از مذاکره، چه مستقیم و چه غیرمستقیم، کسب پیروزی است؛ یا با رسیدن به توافقی مطلوب، یا با افشا کردن بدعهدی طرف مقابل.»
در غیاب رهبر جمهوری اسلامی از صحنه علنی و سکوت او در برابر پیشنهاد مذاکره مستقیم از سوی ترامپ، نماز جمعههای ۲۲ فروردین در سراسر کشور به صحنهای برای بازتاب روایتهای متنوع از موضع نظام بدل شد؛ از مخالفت صریح با هرگونه مذاکره در مشهد و قم تا رویکرد محتاطانه و راستیآزمایانه در جنوب کشور و درنهایت، دفاع از گفتوگو بهمثابه عقلانیت در تهران. این چندصدایی نه نشانه سردرگمی، بلکه تاکتیکی آشنا در سیاست ورزی خامنهای است که ترجیح میدهد از دل گفتارهای متضاد، انسجامی ضمنی و کنترلشده بسازد؛ روایتی که به جمهوری اسلامی اجازه میدهد هم مذاکره کند، هم مقاومت، بی آنکه موضع نهایی خود را بهصورت علنی اعلام کرده باشد