نظم نوین بینالمللی با ترامپ؛ چطور آمریکا در حال احیای امپراطوریها در جهان است؟
+9
رأی دهید
-0

چه با ابراز علاقهاش به الحاق کانادا بهعنوان «پنجاهویکمین ایالت آمریکا»، چه با اصرار بر اینکه «باید گرینلند را داشته باشیم»، و چه با بیرون راندن منافع چینی از کانال پاناما. اینها تازهترین ادعاهای دونالد ترامپ است.
ایالات متحده آمریکا که روزی مدافع تمامقد حاکمیت کشورها و قوانین بینالملل بود، حالا با بیاعتنایی دولت ترامپ به مرزها و تمایلات توسعهطلبانهاش، بهنظر میرسد به دوران تقسیم دنیا به «مناطق نفوذ» بازگشتهایم.
-Advertisemnet-
همین چهارشنبه گذشته، وزیر دفاع آمریکا، پیت هگست، ایدهی تأسیس پایگاه نظامی برای حفاظت از کانال پاناما را مطرح کرد؛ گذرگاهی راهبردی که تا سال ۱۹۹۹ تحت کنترل آمریکا بود و حالا دولت ترامپ وعده داده دوباره آن را «پس بگیرد».
اظهارات هگست یادآور حمله نظامی آمریکا به پاناما در حدود ۳۵ سال پیش برای سرنگونی دیکتاتور این کشور، مانوئل نوریگا، بود، زمانی که دولتهای متوالی آمریکا آمریکای لاتین را «حیاط خلوت» خود میدانستند.
پروفسور گریگوری هال از دانشگاه کنتاکی در گفتوگو با خبرگزاری فرانسه میگوید: «دولت دوم ترامپ اساساً دیدگاه قدرتهای بزرگ دربارهی مناطق نفوذ را پذیرفته است.»
جاوِد اشرف، دیپلمات هندی نیز هشدار میدهد: «صحبتهای علنی درباره گرینلند، کانادا و کانال پاناما نشان میدهد که این دولت جدید آمریکا روند بازگشت به دوران سلطه قدرتهای بزرگ را سرعت بخشیده است.»
«بازگشت امپراتوری»
از پایان جنگ سرد تاکنون، ایالات متحده خود را حافظ نظمی جهانی معرفی میکرد که بر پایهی «برابری حاکمیتی کشورها» و «تمامیت ارضی» بنا شده بود. اما بهگفته جفری منکوف، پژوهشگر مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی و نویسنده کتاب «امپراتوریهای اوراسیا»، این اصول در تضاد با نگاه روسیه و چین به منافعشان است.
منکوف میگوید روسیه و چین خود زادهی امپراتوریها هستند و همچنان رفتاری مشابه قدرتهای امپریالیستی دارند؛ آنها بهدنبال اعمال نفوذ برای کسب پرستیژ، قدرت یا حفاظت از منافعشان هستند.
البته مفهوم «مناطق نفوذ» هیچگاه بهطور کامل از میان نرفته بود. اشرف یادآوری میکند که حتی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، آمریکا و متحدانش بهدنبال گسترش نفوذشان به شرق اروپا، یعنی همان مناطقی که زمانی در حوزه نفوذ روسیه قرار داشت، بودند.
با این حال، پیش از بازگشت ترامپ، آمریکا از جایگاه خود بهعنوان «پلیس جهان» استفاده میکرد تا مانع جاهطلبیهای امپریالیستی دیگر قدرتها شود، درحالیکه همزمان منافع خودش را هم پیش میبرد.
اما حالا که ترامپ هزینههای حفظ این نظم مبتنی بر قوانین را بالا میداند و آن را بیفایده تلقی میکند، ایالات متحده خودش هم به فروریختن این نظم جهانی کمک میکند، در کنار روسیه و چین.
بهگفته منکوف، در چنین فضایی از بیثباتی، قدرتهای بزرگ بار دیگر فرصت را مناسب میبینند تا با رویکردی امپریالیستی وارد عمل شوند.
بازگشت به یالتا؟
همانطور که در سال ۱۹۴۵ و در کنفرانس یالتا، آمریکا و شوروی دنیا را میان مناطق نفوذ خود تقسیم کردند، حالا هم زمزمههایی شنیده میشود مبنی بر اینکه آمریکا، چین و روسیه شاید بخواهند دوباره نقشه جهان را بین خود تقسیم کنند.
در ماه مارس، درک گراسمن از اندیشکده «رَند» اعلام کرد که بهنظر میرسد بهبود روابط آمریکا با رقبای بزرگش یعنی روسیه و چین در راه است.
اما این معاملهها احتمالاً به ضرر کشورهای دیگر تمام خواهد شد.
مونیکا تافت، استاد روابط بینالملل در دانشگاه تافتس آمریکا، در مجله «فارن افرز» مینویسد: «امروزه قدرتهای بزرگ بیشتر تلاش میکنند نظم جدید جهانی را میان خودشان تعریف کنند. اگر هدف این باشد که از وقوع جنگ هستهای جلوگیری شود، پذیرش مناطق نفوذ یکدیگر میتواند نقش بازدارنده داشته باشد.»
تافت میافزاید: «در این صورت، مذاکرات صلح در اوکراین ممکن است شبیه به یک یالتای جدید شود.»
اما اگر اوکراین بهعنوان بخشی از حوزه نفوذ روسیه پذیرفته شود، آنطور که ترامپ میخواهد. این موضوع میتواند زنگ خطر را برای بسیاری از کشورهای اروپایی، و بهویژه خود اوکراین، به صدا درآورد.
جفری منکوف در این رابطه میگوید: «موفقیت یا شکست اوکراین در دفاع از حاکمیتش، تأثیر عمیقی بر شکلگیری نظم جهانی در نسل آینده خواهد داشت.» او همچنین با اشاره به اروپا در ادامه تأکید میکند: «کشورهایی که توان و اراده دفاع از نظمی ضدامپریالیستی دارند، باید به اوکراین کمک کنند»
ریم ممتاز، پژوهشگر اندیشکده «کارنگی برای صلح»، نتیجهگیری میکند: «در جهان ترامپ، اروپاییها نیاز به حوزه نفوذ خودشان دارند. «برای قدرتهای امپراتوری سابق، اروپاییها بهطرز عجیبی در حاشیهاند، درست در زمانی که حوزههای نفوذ قرن نوزدهمی دوباره به اصل بنیادین مناسبات جهانی تبدیل شدهاند.»