سریال «نوجوانی»؛ گفتوگوی صریح یک خانواده درباره رابطه با جنس مخالف، پورنوگرافی و اینفلوئنسرها
+2
رأی دهید
-5

پدر و مادر بن، که در دهه ۴۰ زندگی و هر دو شاغل هستند، با تایید سر تکان میدهند. آنها درباره «مسائل مهمی» صحبت میکنند که در استفاده بن از شبکههای اجتماعی مطرح میشود. برای بن، صحبت کردن در مورد امور جنسی و پورنو گرافی از همه سختتر است.
همه خانواده، به جز خواهر کوچک بن که هنوز کمسن تر آن است که در چنین بحثی حاضر شود، در اتاق نشیمن خانه جمع شدهاند تا درباره سریال پرمخاطب و خبرساز شبکه نتفلیکس به نام «نوجوانی» صحبت کنند که شب قبل با هم تماشا کردهاند.
-Advertisemnet-
«نوجوانی» (Adolescence) ماجرای پسری ۱۳ ساله به نام جیمی را روایت میکند که بعد از قرار گرفتن در معرض محتوای زنستیزانه در شبکههای اجتماعی و مورد قلدری مجازی قرار گرفتن، به قتل یکی از همکلاسیهای دختر متهم شده است.
هم پدر و هم مادر بن نگران پسرشان هستند و میگویند رفتار او تحت تاثیر محتوایی که در شبکههای مجازی میبیند، تغییر کرده است و بن که خودش هم نگران است، سعی میکند مدت زمانی را که از گوشی هوشمندش استفاده میکند محدود کند.
آنها با توجه به نگرانیهایی که دارند و به این دلیل که سریال نوجوانی هم به موضوع مشابهی میپردازد، به این نتیجه رسیدند که سریال را با هم تماشا کنند و به بیبیسی هم اجازه دادند در جلسه خانوادگی بحث درباره آن حضور داشته باشد. آنها به موضوعاتی از جمله اندرو تیت، اینفلوئنسر اینترنتی، و ربط او به این موضوع و اینکه آیا اساسا دخترها و پسرها میتوانند باهم دوست باشند یا نه، پرداختند.
«یکدیگر را باکره صدا میزنند»

پدر و مادر هم سر جایشان مینشینند و با وجود موضوع سختی که قرار است درباره آن صحبت کنند، آرام به نظر میرسند. در اتاق نشیمن میتوانیم عکس بستگان و نزدیکان خانواده را روی قفسههای کتاب ببینیم و کنار دیوار، یک پیانو هم دیده میشود.
سوفی و مارتین، پدر و مادر خانواده برای ایجاد «فضایی باز» در خانه تلاش بسیاری کردهاند. جایی که بتوان در آن «درباره هر موضوعی» صحبت کرد. وقتی داشتند سریال نوجوانی را تماشا میکردند، سوفی درباره موضوعاتی که بعد از تماشا میخواست درباره آنها با بن صحبت کند، یادداشت برمیداشت.
بن، پسری است با اعتماد به نفس که به روشنی نظرش را بیان میکند. او در یک دبیرستان پسرانه دولتی درس میخواند و بین دیگر دانش آموزان محبوب است. اما ویژگیهایی که او را بین هممدرسهایها محبوب میکنند، او را با معلمهای مدرسه دچار مشکل و دردسر میکند. به گفته مادرش بیشتر این مشکلات ناشی از «ابراز نظرهای نامناسب است».
در سریال نوجوانی، جیمی و دوستانش از زبان و نحوه گفتگویی استفاده میکنند که به «مَنوسفیر» (حیطه مردانه) و «اینسل»، نسبت داده میشود. منوسفیر در فضای مجازی شامل وبسایتها وفرومهای گفتگویی است که در آن زنستیزی و مقابله با فمینیسم ترویج میشود. اینسلها مردانی هستند که چون نمیتوانند شریک جنسی پیدا کنند، زنان را مقصر میدانند. اینسل نوعی ایدئولوژی است که با حملههای تروریستی و قتلهای مختلف که در سالهای اخیر رخ دادهاند، مرتبط دانسته میشود.
شاید تعجبآور باشد که بن اساسا با کلمه «اینسل» آشنا نبود و پدرش مارتین باید در حال تماشای سریال به او توضیح میداد که این کلمه به چه معنی است.
بن به پدر و مادرش میگوید: «در مدرسه یکدیگر را «باکره» صدا میکنند. من تا قبل از این کلمه «اینسل» را نشنیده بودم.» او میگوید شاید این اصطلاح در فضای مجازی و بین نوجوانها در سالهای اخیر، «از دور خارج شده است». این خود نشان میدهد گفتگو در فضای مجازی با چه سرعتی پیش میرود و تغییر میکند.
اما بن به پدر و مادرش میگوید، بخشهایی از این سریال برای او آشنا است از جمله صحنههای دعوا و همینطور قلدریهای مجازی که در مدرسه اتفاق میافتد. اما او فکر میکند همه اینها تصاویر «خشنی» از نوجوان بودن در این دوره و زمانه خلق میکند و به نظر او این سریال بیشتر برای «افراد بزرگسالی ساختهشده که در فضای مجازی حضور چندانی ندارند».
بن میگوید به عنوان مثال این سریال جنبههای خوب شبکههای مجازی را در کنار جنبههای خطرناک آن نمایش نمیدهد. او همچنین میگوید بعضی از جزییات - مانند ایموجیهای سری که یکی از شخصیتهای فیلم ادعا میکند دانش آموزان از آن استفاده میکنند - نادرست است.
شاید به همین دلیل است که مارتین، پدر خانواده، میگوید با اینکه از تماشای این سریال مهیج لذت برده، حس میکند در آن از نگرانی شدید والدین و کابوس آنها در مورد عواقب استفاده فرزندانشان از گوشیهای هوشمند، برای ایجاد هیجان استفاده شده است، به این معنی که گاهی جنبههای دراماتیک بر واقعیت برتری داده شده تا افراد بزرگسال را شوکه کند و آنها را وادار به اقدام کند.

بن متوجه شده است که تیت سلامت و تندرستی را با سیاست پیوند میزند. بن میگوید: «بعضی از حرفهایش، مثل این که روزی یک ساعت ورزش کنید، بد نیست، حرف درستی است. اما او بعد این حرفها را به سمت سیاستهای راست افراطی میکشاند، مثل اینکه «مرد باید برود بیرون کار کند و زنش باید در خانه بماند».»
پدر و مادر بن هم موافقاند که نمیتوان اندرو تیت را مقصر اصلی زنستیزی دانست. به نظر آنها اندرو تیت، نشانه و بخشی از یک «مشکل اجتماعی بزرگتر» است.
آیا پسرها و دخترها میتوانند باهم دوست باشند؟
در سریال نوجوانی، مشکل دوستی پسرها و دخترها با هم، آن هم در دوران شبکههای اجتماعی، با تاکید زیاد و با تصاویر بسیار تیره و تاریک به نمایش گذاشته شده است. جیمی، قهرمان فیلم، هیچ دوستدختری ندارد و به نظر میرسد نگاهش به رابطه و دوستی با جنس مخالف به شدت با ایده تسلط و برتریجویی آمیخته است.
سوفی نگران است که رابطه و تعامل بین پسرها و دخترها در گروه همسنهای بن، بسیار دور از هم و بدون نزدیکی شخصی است. او میگوید بن فرصتهای چندانی برای معاشرت با دختران همسن خودش ندارد.
سوفی نگران است که پسرش بیشتر اطلاعات مربوط به نحوه رفتار و معاشرت با دختران را از شبکههای اجتماعی دریافت میکند. او میگوید: «وضعیت بسیار پیچیده شده است. آنها دیگر بلد نیستند چطور با هم و در کنار هم رفتار کنند.»
او از پسرش میپرسد: «اگر در وضعیتی باشی که ندانی چطور با دخترها حرف بزنی، وقتی کمی خجالت میکشی، یا نمیدانی چطور لباس بپوشی، برای کمک گرفتن کجا میروی؟»
بن میگوید: «اینترنت.»
مادرش میگوید: «این چرخهای است که تکرار میشود. آنها تمام اطلاعاتی را که لازم دارند، از اینترنت میگیرند.»
اما بن از اینکه حدود دو سال از چتجیپیتی و گاهی تیکتاک برای توصیه در بعضی موارد استفاده کرده، چندان خجالتزده نیست.
سوفی میگوید یک بار که به خانه یکی از پسرعموهای بن رفته بودند که به مدرسه مختلط میرود و دوستهای دختر دارد، او خیلی بیشتر درباره دوستی با جنس مخالف یاد گرفت.
او به یاد میآورد که پسرعموی بن پس از آنکه بن از او پرسید که آیا به یکی از دوستان دخترشان علاقه دارد یا نه، به تندی او را سرزنش کرد.
بن میگوید: «من یادم نمیآید که از دستم دلخور شده باشد اما اگر این طور است که میگویی، باشد.»
آنها در مورد خاطراتی از موقعیتهای مختلف صحبت کردند تا اینکه به یک مورد رسیدند که همه درباره آن توافق داشتند. سوفی میگوید: «پسرعمو میگفت، آن دختر فقط دوست من است. جور دیگری به او فکر نمیکنم.»
سوفی میگوید: «این واقعا برای بن، آگاهیبخش بود.» سوفی به بن نگاه میکند و بعد به یاد میآورد: «وقتی از آنجا برگشتی، میگفتی خانه آنها بهتر است. دخترها و پسرها دوست هستند.»
به اشتراک گذاشتن تصاویر شخصی
در سریال نوجوانی متوجه میشویم که قربانی جیمی، دختری به نام کیتی، هدف قلدریهای زن ستیزانه قرار گرفته بود. یکی از همکلاسیهای پسر، تصاویر خصوصی او را بدون اجازهاش به اشتراک گذاشته بود.
بحث و گفتگوی جیمی با یک روانشناس کودک، با بازی ارین دوهرتی، مهمترین بخش قسمت سوم این سریال است.
بن میگوید او هم شاهد سوء استفاده از اعتماد در میان هم سنوسالهای خود بوده است: «یکی از پسرها که همین نزدیکی زندگی میکند، تصویر آلتش در گروه چتی که در آن افراد زیادی عضو بودند، منتشر شد. این ماجرای پرسروصدایی در تیکتاک بود.»
در قسمت اول سریال میبینم که پلیس از جیمی درباره تصاویر جنسی زنان بزرگسالی که در صفحه اینستاگرامش به اشتراک گذاشته، سوال و جواب میکند. همین مسئله از قسمت اول به ما یادآوری میکند دسترسی به پورنوگرافی تا چه حد برای نوجوانها ساده است.

بن وقتی درباره پورنوگرافی حرف میزند، معذب به نظر میرسد و یا به دیوار روبهرو نگاه میکند یا با گوشی تلفن اش بازی میکند.
این طور که به نظر میرسد حرف زدن درباره مسائل دیگری که برای نوجوانان هم سن او خطرناک است، برایش راحتتر از این موضوع است.
بن تخمین میزند که از هر ۱۰ ویدیویی که در تلفنش میبیند، یکی حاوی محتوی آزاردهنده از جمله خشونت شدید است. پدر و مادر بن، برخلاف پدر و مادر جیمی در سریال، بههیچوجه این خیال خام را ندارند که وقتی پسرشان در اتاقش پای کامپیوتر است، همه چیز امن و امان است.
چاره چیست؟
به نظر مارتین و سوفی، راه حل این مسئله فراهم کردن فرصتها و موقعیتهای بهتر برای مشارکت در جامعه و بالا بردن اعتماد به نفس نوجوانان است.
آنها میگویند دوست دارند پسرشان الگوهای متنوعی در میان مردان داشته باشد و از آنها یاد بگیرد. بن که در مدت این گفتگو چندین بار حواسش با گوشی موبایلش پرت شده بود، دوباره تمرکزش به بحث بازگشته است.
وقتی حرف از مربیهای ورزشی شد، به هیجان آمد و گفت واقعا «اصول اخلاقی محکم» آنها را تحسین میکند.
پدر و مادرش سر تکان دادند و معلوم بود از ذوق و شوق او در این مورد راضیاند. آنها میگویند تلاش کردهاند برنامه روزانه پسرشان را طوری با فعالیتهای مختلف پر کنند که حتیالامکان زمان کمتری را با گوشی موبایلش سپری کند. اما این روش برایشان گران تمام میشود و در ضمن، شاگردان فقیرتر را در موقعیت ضعیفتری قرار میدهد.
سوفی درباره جیمی، قهرمان اصلی این سریال میگوید: «او فعالیت ورزشی ندارد. هیچ احساس خوبی نسبت به خودش ندارد. هر بار که شکست میخورد، پدرش از رو برمیگرداند.»
سوفی میگوید سریال نوجوانی نشان میدهد کودکانی که فرصتها و موقعیتهای کمتری برای بالا بردن اعتماد به نفس خود دارند، در برابر پیام اینفلوئنسرهای زنستیز در فضای مجازی، آسیبپذیرتر هستند.
این پدر و مادر، هر دو موافقاند که شرکتهای فناوری، دولتها، مدرسهها و خانوادهها، همگی مسئولند تا در برابر خطری که فضای منوسفیر ایجاد کرده، گزینههای قانعکنندهای در اختیار کودکان و نوجوانان قرار دهند.
آنها اصرار دارند که این کار به تنهایی از عهده پدر و مادر برنمیآید. سوفی میگوید: «مثل این است که برای مقابله با یک سونامی شدید، یک نفر فقط یک چتر به من بدهد.»
بن میگوید خیلی از بزرگسالان فکر میکنند آنچه در فضای اینترنت رخ میدهد، ربطی به دنیای واقعی ندارد. به نظر او این تصور اشتباه است. او میگوید: «باید با شبکههای مجازی مانند زندگی واقعی برخورد کرد چون بخشی از زندگی واقعی هستند.»
توضیح: در این گزارش تمام اسامی عوض شدهاند