کیهان لندن:شاهزاده رضا پهلوی در گفتگو با ماریو نافال یکی از پادکسترهای پرطرفدار جهان، درباره مبارزات ملیگرایانه مردم ایران، ضرورت فروپاشی کنترل شده، «ریزش حداکثری» درون رژیم و عدالت انتقالی و برقراری روابط عادلانه و منطقی با چین و روسیه در آینده صحبت کرد.
رضا پهلوی در این مصاحبه که سهشنبه ۱۸ مارس ۲۰۲۵ (۲۸ اسفندماه ۱۳۰۳) منتشر شد، بار دیگر هرگونه مذاکره یا توافق با جمهوری اسلامی را بینتیجه خواند و تاکید کرد: «آنهایی که خواهان مذاکره با این حکومتاند ذات آن را درک نکردهاند؛ ذات گرگ را نمیشود به گوسفند تبدیل کرد، گرگ گرگ است و تا آخر گرگ باقی میماند.»
پرسشهای نخست ماریو نافال درباره وقوع انقلاب اسلامی در ایران و وضعیت حکومت و مردم پیش از انقلاب ۵۷ بود که شاهزاده رضا پهلوی گفت، «ترکیب نیروهای چپ مارکسیستی و اسلامگرایان همانچیزی بود که شرایط را برای وقوع انقلاب علیه رژیم پیشین در ایران ایجاد کرد و از همان ابتدا، علت وجودی [این رژیم] صدور این ایدئولوژی به فراتر از مرزهای ایران و به سراسر جهان بود و از ایران به عنوان پایگاهی برای آن استفاده کرد… مردم ایران وقتی فهمیدند خمینی کیست، که دیگر خیلی دیر شده بود.»
او توضیح داد، «ایران کشوری بود که پیش از انقلاب اسلامی از نظر اجتماعی از فرآیند مدرنیزاسیون بسیار بهرهمند شده بود. فرآیندی که در زمان پدربزرگم آغاز شده بود و در دوران پدرم به شدت گسترش یافت، چه از نظر رفاه اقتصادی و چه از نظر بهبود شرایط زندگی مردم… علیه اقوام ایرانی و جوامع مذهبی تبعیض وجود نداشت اما این رژیم اسلامی بود که به یکباره به صحنه وارد شد و ایدئولوژی مدهبی واحدی را تحمیل کرد که به زیان همه گروهها شد.»
رضا پهلوی تاکید کرد که «اگر جمهوری اسلامی در ایران حاکم نشده بود، ایران کشوری میشد که امروز اگر نه ژاپن خاورمیانه اما حداقل میتوانست کره جنوبی منطقه باشد، اما متاسفانه ما به کره شمالی تبدیل شدیم.»
او در ادامه گفت، «از عناصری که به تثبیت این رژیم کمک کرد، یکی ایجاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود.» رضا پهلوی توضیح داد که «وظیفه سپاه ابتدا محافظت از رژیم در برابر هرگونه تهدید احتمالی از سوی ارتش متعارف و منظم بود. پس از انقلاب، جنگ ایران و عراق آغاز شد. نقش سپاه این بود که ارتش را در مرزها کنترل کند زیرا آنها در حال جنگ با نیروهای مهاجم عراقی بودند و سپاه یک حائل ایجاد میکرد. در نهایت سپاه به مافیای حاکم تبدیل شد که در همزیستی با خامنهای قرار دارد. پس از خمینی، خامنهای هم سپاه را ابزاری برای حفظ قدرت این رژیم استفاده کرد. برای سرکوب داخلی تا تهاجم در خارج از ایران؛ از طریق گروههای نیابتی مثل حماس و حزبالله و حتا فراتر از خاورمیانه تا آمریکای لاتین.»
مبارزات ملیگرایانه مردم ایران شاهزاده رضا پهلوی در پاسخ به این پرسش که «چرا مردم ایران هنوز نتوانستند به عمر این رژیم خاتمه دهند؟» گفت: «اگر به تعداد اعتراضات یا قیامها علیه رژیم ایران نگاه کنید، در همین یک دهه گذشته تعداد اعتراضات که علیه رژیم ایران رخ داده به مراتب بیشتر از ۳۰ سال پیش از آن است. از جمله خیزش مهسا و انتظار میرود این خیزشها در آینده به مراتب بیشتر هم بشود. بخش عمدهای از آن نه فقط به دلیل از بین رفتن مشروعیت سیاسی رژیم است، بلکه به خاطر مسائل اقتصادی نیز هست.»
او با اشاره به به کاهش ارزش ریال، بر گسترش فقر و تورم تاکید کرد: «نیازهای اولیه زندگی مردم تامین نمیشود، کسب و کار و مدارس باید تعطیل شوند زیرا برق کافی وجود ندارد که همه اینها با شرایط سرکوب مستمر همراه است. مردم ایران در حال مبارزه هستند و مقاومت آنها ادامه دارد و همچنان به پیش میروند.»
در این بخش از گفتگو موضوع مبارزات ملیگرایانه در ایران مطرح شد که رضا پهلوی در اینباره گفت: «یک عامل بسیار مهم و بخشی از دلیل اینکه امروز چنین اقبالی در ایران به من نشان داده میشود این است که ما دوباره هویت ملی خود را بازشناختهایم. حس هویت ملی برای ایرانیان حیاتی است. وقتی مهسا کشته شد برخی سعی کردند آن را به مسئله یک قوم خاص ارتباط دهند. یعنی ایرانیان کرد که البته به شدت تحت ستم این رژیم قرار دارند. اما مادر مهسا گفت: مهسا دختر ایران بود، اجازه ندهید این موضوع قومی شود. این مسئله یک موضوع ایرانی است… این نشان میدهد که فرقی نمیکند ساکن کدام استان ایران باشید، از آذربایجان یا کردستان تا خوزستان و سیستان و بلوچستان؛ امروز مردم ایران خود را در این روایت مشترک یعنی هویت ملی پیدا کردهاند، در حالی که این رژیم از همان ابتدا به دنبال امت بود.»
در ادامه همین موضوع شاهزاده رضا پهلوی افزود: «صرفِ داشتنِ فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی مثل تحریمهای اقتصادی کافی نیست. باید در کنار آن سیاست حمایت حداکثری از مردم نیز وجود داشته باشد تا آنها با توان بیشتر و در شرایط برابرتر بتوانند از درون، این رژیم را تغییر دهند… در تمام چهار دهه گذشته در اکثر مواقع ایرانیها همدلی خود با غرب و به ویژه آمریکا را نشان دادهاند. پس از واقعه ۱۱ سپتامبر در خیابانهای کشورهای عربی از قاهره تا ریاض و بیروت، جشن برپا بود؛ تنها کشور منطقه که مردم آن شمع روشن کردند تا با قربانیان ابراز همدردی کنند مردم در خیابانهای ایران بودند. مردم ایران هیچ خصومتی با همسایگان و ملتهای منطقه و جهان ندارند.»
تغییر از درون وی سپس ادامه داد: «سناریویی که من همیشه خواستار آن بودهام، تغییر از درون است. این تغییر مبتی بر یک کمپین نافرمانی مدنی، اعتصابات کارگری و توقف فعالیتهاست ک باعث فلج شدن رژیم از درون میشود و نهایتاً آن را به سوی فروپاشی میراند. هیچیک از این سناریوها نیاز به دخالت خارجی ندارد، چه از نوع نظامی و چه از هر نوع دیگر. درواقع من برای جلوگیری از چنین دخالتهایی این سناریو را پیشنهاد کردهام و این همانچیزی است که هر شهروند خارجی نیز از آن استقبال میکند، به ویژه از نظر آمریکا و دولت ترامپ. آنها نمیخواهند نیروهایشان را به آنجا بفرستند، آنها نمیخواهند مالیات مردم برای چنین فعالیتهایی خرج شود… ارتش واقعی مردم ایران هستند که در میدان حضور دارند. منابع فراوانی برای تامین مالی چنین فعالیتهایی وجود دارد که نیازی به استفاده از حتا یک دلار یا پوند و یورو توسط دولتهای خارجی نیست. داراییهای مسدود شده مردم ایران وجود دارد که میتوان آنها را برای چنین اهدافی استفاده کرد. مسئله فقط انجام آن و یافتن روند قانونی مناسب برای این کار است، تا دوباره شاهد درگیر شدن در ماجراجویی دیگری در خاورمیانه نباشیم.»
فروپاشی کنترل شده رضا پهلوی وضعیت عراق پس از سقوط صدام حسن را «بدترین نمونه» سرنگونی دانست و با اشاره به روند «بعثیزدایی» گفت درواقع یک «فروپاشی کنترل شده» ضروریست و پس از سقوط این رژیم یک جایگزین وجود خواهد داشت. او توضیح داد: «ما درباره خلأ قدرت صحبت نمیکنیم؛ درباره هرج و مرج حرف نمیزنیم؛ ما از یک فروپاشی کنترلشده صحبت میکنیم و این سناریو بخشی از استراتژی کلی من برای این مرحله از گذار است. اما ما باید بتوانیم با دولتهای کلیدی که میتوانند به ما در این فرآیند کمک کنند همکاری کنیم و این کمکها هم به نفع ما و هم به نفع همان دولتهاست.»
گرگ گرگ است و ذات آن تغییر نمیکند شاهزاده رضا پهلوی در ادامه با انتقاد از سیاست مماشاتگرانه دولت جو بایدن در قبال جمهوری اسلامی، هرگونه مذاکره با حکومت جمهوری اسلامی را بینتیجه دانست و گفت: «آنهایی که خواهان مذاکره با این حکومتاند ذات آن را درک نکردهاند. ذات و DNA گرگ را نمیشود به گوسفند تبدیل کرد، گرگ گرگ است و تا آخر گرگ باقی میماند، در تمام این سالها این مسئله را مطرح کردم و در نهایت شاهد شکست دیپلماسی با رژیم اسلامی بودیم.»
مخالفت با زیادهخواهی دولتهای غربی در بخشی از این مصاحبه مجری به مذاکرات اوکراین با آمریکا برای دریافت پشتیبانی و اعطای امتیاز از سوی اوکراین اشاره کرد و نظر رضا پهلوی را درباره دادن امتیاز به آمریکا برای جلب حمایت آنها از مبارزات مردم ایران جویا شد. شاهزاده با این دیدگاه مخالفت کرد و گفت: «من فکر نمیکنم هیچکدام از ما از جمله خود من، ادعا کنیم که اختیار یا مشروعیتی داریم که از طرف مردم ایران تصمیم بگیریم یا مذاکره کنیم؛ من برای آزادی کشورم میجنگم یعنی جایگزین کردن یک دولت ملی متعهد و آیندهنگر که منابع ملی ایران را در نظر میگیرد. در عین حال باید واقعبین بود و دانست که تفاهم و توافق نیازمند ارادهای دوطرفه است. به شیوههای صحیح میشود منافع ملی ما از طریق توافق درست و منطقی با جهان خارج تامین شود.»
وی سپس افزود: «اجازه بدهید چند مثال بزنم؛ ایرانیها از این موضوع به شدت ناراحت هستند که این رژیم به دلیل ضعفهای خود امتیازات بسیاری به دیگران داده است. مثلاً در دریای کاسپین، یا قراردادهایی که اخیراً با چین امضاء شد و بعضی از جزایر خلیج فارس برای مدت طولانی به چین واگذار شده است. اینها معاملات ناعادلانه و یکطرفه هستند و واضح است که چنین معاملاتی خلاف منافع ملی ما است. با این حال معتقدم ایرانی که درهایش برای تجارت آزاد شفاف و سالم باز باشد، میتواند راه حل مناسبی پیدا کند که هم منافع ملی ما را تامین کند و هم منافع کشورهای خارجی را در نظر بگیرد. اما در جایگاهی نیستم که اکنون بخواهم امتیازی بدهم، و هرگز هم نمیخواهم در چنین موقعیتی باشم. اما به صورت واقعبینانه میتوانم بگویم که ایران آزاد، با حکومتی که به دنبال منافع ملی کشور باشد مشتاقانه پذیرای حضور و همکاری شما خواهد بود. ما استقبال خواهیم کرد؛ ما به فناوری شما نیاز داریم؛ ما به سرمایهگذاری شما نیاز داریم؛ ما به حضور کارآفرینان شما نیاز داریم، اینها بخشی از پروژه بازسازی و رفاه ایران است که من مطرح کردهام.»
«ریزش حداکثری» درون رژیم و عدالت انتقالی بخش دیگری از این مصاحبه درباره استراتژی شاهزاده رضا پهلوی برای سرنگونی جمهوری اسلامی بود. او در اینباره توضیح داد: «در سطح داخلی، فروپاشی از درون باعث میشود مقاومت رژیم برای سرکوب گسترده و نسلکشی- مشابه کاری که بشار اسد در سوریه انجام داد- کاهش یابد. این یعنی به استثنای کسانی که مستقیماً دستشان به خون مردم ایران آلوده است و باید در دادگاه صالح و قانونی محاکمه شوند، اکثر افراد میتوانند از پیامدهای تغییر رژیم استفاده کنند و همچنان آیندهای پس از این رژیم داشته باشند. به بیان دیگر اگر شما در حال حاضر عضو سپاه پاسداران یا نیروهای نظامی هستید و مستقیم در این جنایات نقش نداشتهاید دلیلی وجود ندارد که در آینده ایران نقشی نداشته باشید.»
او افزود: «من بر اهمیت آشتی ملی، عفو عمومی و پروسه حقیقتیابی تاکید میکنم که نمونهاش در آفریقای جنوبی انجام شد. عدالت انتقالی یک عنصر کلیدی است. هیچ خانوادهای در ایران نیست که به نوعی قربانی این رژیم نشده باشد اما نیازمند فرآیند قانونی دقیق برای رسیدگی به این موضوعات هستیم و کارشناسانی نیز در حال بررسی این موضوع هستند. همه اینها برای این است که ما میخواهیم یک گذارِ هرچه هموارتر و با کمترین هزینه را برای کشور رقم بزنیم تا در نهایت یه یک وضعیت مطمئن برسیم. در اینصورت کشور دچار فروپاشی نمیشود. درواقع گذار به سویی خواهد بود که فوراً ثبات ایجاد میکند و باعث میشود اقتصاد کشور دوباره راهاندازی شود. یک ایران آزاد و باثبات میتواند همه نگرانیهایی را رفع کند؛ نگرانیهایی که باعث شده کشورهایی نظیر اسرائیل برای مقابله با تهدیدهای این رژیم و خطر هستهای آن علیه موجودیت احساس موقعیت اضطراری کند. مردم ایران میگویند ما ترحم شما را نمیخواهیم بلک خواهان شراکت شما هستیم… اگر بگویید تا زمانی که تهدید مستقیمی برای خود ما وجود نداشته باشد با حکومت، مشکلی نداریم، این به معنای آن است که به زخم مردم ایران نمک میپاشید، این یک سیلی محکم به صورت آنان است. پس این حرفهای زیبا درباره دموکراسی و حقوق بشر را تحویل ما ندهید! چون اگر واقعاً به آن اعتقاد دارید، امروز چه نمونهای از نقض حقوق بشر در جهان وجود دارد که از وضعیت ایران بدتر باشد؟ ولی عمل شما کجاست؟ ما نیازی به بیانیههای نمادین و پارلمانی نداریم؛ ما نیازی نداریم نمایندگان زن در پارلمان اروپا برای حمایت از جنبش مهسا، موهایشان را کوتاه کنند آنهم در حالی که دولتهایشان هنوز به دنبال توافق و معامله با رژیم هستند؛ دولتهایی که هنوز در برابر باجخواهی و گروگانگیری رژیم تسلیم میشوند و پشت مردم را خالی کردهاند. ببینید، مردم ایران سادهاندیش نیستند؛ آنها کاملاً میبینند چه اتفاقی در حال رخ دادن است. این همان انتظاری است که از شما دارند. بنابراین اگر میخواهید یک رابطه بلندمدت با ملتی بسازید که از حمایت شما سپاسگزار خواهد بود، به منافع بلندمدت خودتان فکر کنید و نه فقط منافع کوتاهمدت. یکی از دلایل دوام این رژیم این است که دولتها فقط به دنبال منافع کوتاهمدت خودشان بودهاند و وضع موجود را به هر قیمتی حفظ کردند. امروز ببینید همین وضعیت موجود ما را به کجا رسانده است! این وضعیت باید تغییر کند نه فقط برای ایران، بلکه برای جهان آزاد.»
رابطه چین و روسیه با حکومت ایران مجری برنامه در ادامه به شاهزاده رضا پهلوی میگوید: «فکر میکنم حمایت رژیم چین و روسیه از رژیم فعلی، در ماندگاری این رژیم در قدرت نقش بیشتری دارد تا عدم حمایت غرب از اعتراضات یا مردم ایران». شاهزاده پاسخ میدهد: «بسیار خوشحال خواهم شد که با رهبران چین و روسیه نیز در اینباره صحبت کنم. تا امروز چنین فرصتی نداشتهام اما فکر میکنم باید این فرصت ایجاد شود. دلیلاش این است که آنها هم باید بدانند که تغییر در ایران به معنای این نیست که ناگهان نگاه ایران فقط به یک جهت محدود خواهد شد. ما باید نگاهی ۳۶۰ درجه داشته باشیم و تا زمانی که تجارت و روابط تجاری بر اساس عدالت و انصاف باشد آماده همکاری با این بلوک هستیم. من فکر میکنم ما باید به روسیه و چین نشان دهیم که تغییر رژیم در ایران لزوماً تهدیدی برای منافع اقتصادی یا غیراقتصادی آنها محسوب نمیشود… روسیه یا چین فرقی نمیکند؛ ما هرگز توافقهای غیرمنصفانه و نامعقول را نمیپذیریم. مسئله منافع ملی ما است و این رژیم کشور ما را به فروش گذاشته است.»
وی سپس تأکید کرد: «به عنوان یک ملیگرا نخستین کاری که میکنم این است که مطمئن شوم کشورمان را به فروش نمیگذاریم و اگر توافقات ناعادلانه توسط این رژیم تحمیل شده باشد آنها را اصلاح کرده و تجارت عادلانه و منطقی را با همه کشورها انجام خواهیم داد.»
پیامدهای معامله آمریکا و روسیه برای جمهوری اسلامی ماریو نافال در ادامه همین موضوع گفت: «من دیروز با لاوروف [وزیر خارجه روسیه] گفتگو داشتم و درباره روابط آمریکا و روسیه در پنج تا ۱۰ سال آینده صحبت کردم. به نظرم ایران به مهرهای در رقابت استراتژیک میان چین آمریکا و روسیه تبدیل شده است. اگر شاهد عادیسازی روابط یا حتا اتحاد بین آمریکا و روسیه باشیم چه پیامدهایی برای رژیم فعلی ایران خواهد داشت؟»
رضا پهلوی پاسخ داد: «در مورد ایران، رژیم فعلی از رویدادهای اخیر به شدت ناراضی است. از فروپاشی کامل نیروهای نیابتیاش تا از دست دادن متحد کلیدی منطقهای خود در سوریه با سرنگونی اسد؛ همچنین شکست تلاشها برای اقدام تلافیجویانه علیه اسرائیل و خیلی مسائل دیگر. این رژیم میلیاردها دلار هدر داد که میتوانست برای کمک به مردم ایران هزینه شود. مردمی که امروز با گرسنگی، عدم پرداخت حقوق، قطع مداوم برق و مشکلات بیشمار دیگری دست و پنجه نرم میکنند… این رژیم حتا حاضر نیست ابتداییترین نیازهای مردم را تامین کند، بنابراین قطعاً اکنون به مهرهای در این بازی ژئواستراتژیک تبدیل شده است.»
او در ادامه افزود: «این رژیم تا حدی وظیفهاش را در جنگ پوتین علیه اوکراین انجام داد و برای روسیه پهپاد تامین کرد و اقدامات مشابه؛ اما وقتی به چشمانداز بلندمدت نگاه میکنم و خودم را بجای رهبران چین و روسیه میگذارم به نظرم هیچکدام از آنها در راه حل بلندمدت خود این رژیم را جدی نمیگیرند. هرچند چین مایل بوده که حضور پررنگتری در ایران داشته باشد اما واقعیت این است که حضورشان تا کنون بسیار محدود بوده است. در صورتی که حضورشان میتوانست بسیار گستردهتر از این باشد و علت اینکه تا کنون بیشتر از این در ایران نفوذ نداشتهاند این است که آنها هم میدانند این رژیم قابل ادامه نیست و برای مدت طولانی پایدار نخواهد ماند. بنابراین به نظرم آنها هم به نوعی در حال بازنگری رویکرد خود هستند و البته این بازنگری بیارتباط با واکنش یا تصمیمی که غرب آماده انجام آن است نخواهد بود.»
در بخش دیگری از این مصاحبه شاهزاده رضا پهلوی به ضرورت بازگشت ثبات به منطقه و سفر خود در آوریل ۲۰۲۳ به اسرائیل پرداخت و «پیمان کوروش» را به عنوان طرح پیشنهادی مشابه «پیمان ابراهیم» مطرح کرد و گفت که جایگزینی یک نظام سوکولاردموکرات در ایران بجای رژیم جمهوری اسلامی، ضرورت استقرار صلح پایدار در منطقه است.
