آیا ایران بمب هسته‌ای می‌سازد؛ با آمریکای ترامپ توافق می‌کند یا جنگ؛ اروپا در کجای معادله جای دارد؟

یورونیوز: آیا ایران اولین بمب اتمی خود را می‌سازد؟ آیا واشنگتن و تهران بر سر برجام۲ به توافق می‌رسند یا آمریکا و اسرائیل با هدف نابودی مراکز هسته‌ای به ایران حمله نظامی می‌کنند؟ گزینه‌های ایران در رویارویی با آمریکای ترامپ که به ایران نامه نوشته و «دو ماه» به تهران فرصت داده، چیست؟

فعالیت هسته‌ای ایران در دهه ۱۹۵۰ از قضا با کمک آمریکا و در چارچوب برنامه «اتم برای صلح»  آغاز شد، آمریکایی که اکنون پایان آن را می‌خواهد، حتی با جنگ و قوه قهریه. تهران در سال ۱۹۶۷ راکتور تحقیقاتی ۵ مگاواتی را در دانشگاه تهران نصب کرد و سوخت اورانیوم غنی‌شده ۹۳ درصدی از آمریکا تحویل گرفت. در دهه ۱۹۷۰ برای توسعه بیشتر برنامه هسته‌ای خود به کشورهای اروپایی روی آورد و با شرکت زیمنس آلمان غربی برای ساخت نیروگاه هسته‌ای بوشهر قرارداد امضا کرد، پروژه‌ای که پس از انقلاب ۱۹۷۹ توسط روسیه تکمیل شد. با افشای تأسیسات نطنز و اراک در ۲۰۰۲، غرب بر شدت تحریم‌ها و فشارهای خود بر «جمهوری اسلامی ایران» افزود. توافق هسته‌ای موسوم به برجام در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵ (۲۳ تیر ۱۳۹۴) امضاء اما ترامپ ۸ مه ۲۰۱۸ (۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷) از آن خارج شد و ایران در واکنش، به ‌تدریج از « تعهدات هسته‌ای» خود کاست و به دستیابی به بمب اتمی نزدیک‌تر شد.

تهران می‌گوید فعالیت هسته‌ای‌اش «صلح‌آمیز» و ساختن و تسلحیات کشتار جمعی در اسلام قبیح است. اما آنچه در مکتب و شریعت شیعه امروز حرام است فردا با فتوای مرجع تقلید و رهبر شیعه می‌تواند حلال شود.
ایران و بمب هسته‌ای، سه سناریو
محتمل‌ترین سناریوی اول: ایران در آستانه ساخت بمب است، اما تصمیمی برای ساخت آن ندارد. تهران اکنون اورانیوم ۶۰ درصدی غنی‌سازی می‌کند که می تواند سریع به ۹۰٪ مورد نیاز برای ساخت سلاح اتمی برسد. مقامات ایران تأکید دارند که راهبردشان بدون عبور از خط قرمز، ایجاد اهرمی برای فشار در مذاکرات و بازدارندگی است . منابع اطلاعاتی غرب اما می‌گویند ایران در «آستانه هسته‌ای شدن» است.

 محتمل‌ترین سناریوی دوم: ایران تصمیم به ساخت بمب گرفته، اما هنوز آن را عملی نکرده است. اگر ایران به دنبال سلاحی هسته‌ای باشد، می‌تواند ظرف «چند روز» به اورانیوم غنی‌شده لازم برای یک تولید بمب اتم دست یابد. ایران چالش ساخت کلاهک و پلتفرم پرتاب را هم ندارد چرا که موشک‌های بالستیک مانند خرمشهر و سجیل قابلیت حمل کلاهک را دارند.

کم احتمال‌ترین سناریو: ایران بمب را ساخته است و گزینه پنهان و آخرین تیر در تیردان تهران است. هیچ مدرک قطعی درباره این ادعا از هیچ آژانس اطلاعاتی وجود ندارد و بی‌شک حاکمیت در تهران می‌داند که در این صورت نه وضعیتی همچون هند و پاکستان اتمی که شرایطی بدتر از کره شمالی در انتظارش خواهد بود و به احتمال زیاد بساط حکومتشان برچیده خواهد شد چرا که ایرانی‌ها به هیچ وجه نخواهند خواست همچون شهروندان کره شمالی باشند.
ایران، تحریم‌ شده‌ترین‌ کشور جهان بعد از روسیه
ایران بعد از روسیه، تحریم‌ شده‌ترین‌ کشور جهان است. اما جمهوری اسلامی و ایرانی‌ها ۴۶ سال است با تحریم‌ها زندگی می‌کنند. تهران همواره با به اصطلاح صبر استراتژیک و در آستانه فروپاشی، راه‌هایی برای دوام آوردن پیدا کرده است؛ از گسترش روابط با چین و روسیه گرفته تا یافتن راه‌ها و مشتری برای فروش نفت تحریمی خود. اما اکنون، تورمِ بالا، کاهش ارزش ریال، نارضایتی عمومی و تحریم‌های فلج‌کننده، ایران را در وضعیت دشواری قرار داده است؛ همان فشاری که در ۲۰۱۵ تهران را مجبور به پذیرش برجام کرد، فشاری که این بار بیش از پیش است. تهران برای دمیدن جانی دوباره به اقتصاد بیمار خود در تکاپوست و می‌داند که در دنیای امروز نمی‌توان بی‌نیاز از تعامل جهانی زیست.
حفظ وضعیت موجود، توافق یا جنگ با اسرائیل و آمریکا
اسرائیل که خود تسلحیات هسته‌ای دارد و پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (ان‌پی‌تی) را امضاء نکرده بر اساس «دکترین بگین» خود را ملزم کرده تا هرگز اجازه ندهد ایران یا هیچ کشور همسایه‌ به سلاح اتمی دست یابد. مبنای حملات پیشگیرانه اسرائیل به رآکتور اوسیراک عراق در ۱۹۸۱و حمله به تأسیسات هسته‌ای سوریه در ۲۰۰۷ همین دکترین بود. نه آمریکا، نه اروپا و نه حتی متحدان استراتژیک ایران همچون روسیه نیز ایرانی با سلاح اتمی نمی‌خواهند. همسایگان عرب ایران مانند عربستان هم جای خود دارند.
نامه ترامپ؛ کسی که محبوب‌ترین ژنرال خامنه‌ای را ترور کرد
اکنون نامه کسی در دست خامنه‌ای است که «محبوبترین و شایسته‌ترین» ژنرال او را در نزدیکی فرودگاه بغداد کشت، قاسم سلیمانی. نامه‌ای که اگر گشایشی داشته باشد که رهبر ایران می‌گوید ندارد، ابتداء از بیت او راهی پاستور، دفتر مسعود پزشکیان خواهد شد که بدشانس‌ترین رئیس جمهوری ایران می خوانندش و همو به تاسی از رهبری می‌گوید اگرچه خواهان مذاکره بود اما زیر تهدید توافقی نمی‌خواهد. او خطاب به ترامپ گفت: «با تو مذاکره نمی‌کنم، هر غلطی می‌خواهی بکن.» اما ورای لفاظی‌های سیاسی، رهبر ایران درب مذاکره را بطور قطع نبسته و پزشکیان با چراغ سبز «میدان»، راغب به گفتگوست، بسته به این که پشت درهای بسته و قبل از آغاز مذاکرات رسمی چه وعده‌هایی به تهران داده می‌شود.

نامه ترامپ توپ را به زمین خامنه‌ای و ایران انداخته است. اگر او در گذشته می‌توانست دستاوردهای مذاکره با غرب را مال خود کند و ناکامی‌ها را به دولت‌ وقت ایران نسبت دهد، این بار اما نمی‌تواند با نفی نفس مذاکره و توافق، نقش خود را در گشودن  گرفتاری‌های مردم انکار کند. او در عین حال می‌داند که رویگردانی از مواضع سرسختانه‌اش در اعتماد، مذاکره و توافق با آمریکا باعث ریزش پایگاه طرفدارانش در داخل و در منطقه می‌شود؛ دو راهی دشواری که رهبر ایران گرفتار آن است.
مذاکرات موازی ایران با تروئیکای اروپایی و مکانیسم ماشه؛ آیا اروپا می‌تواند مانع جنگ شود؟
ایران با پهپادهای شاهد خود به بزرگترین جنگ اروپا پس از جنگ جهانی دوم وارد شد، تصیمی جسورانه که هدفی جز جلب رضایت و همراهی روس‌ها در معادلات بین‌الملل با هدف کاستن از فشارهای جهانی نداشت و بهای آن سنگین بود؛ رویارویی شدیدتر با غرب و اتحادیه اروپا. توجیه «میدان» در تهران این بود که اروپاییان همیشه با آمریکا و علیه ایران اقدام کرده‌اند و آنها می‌بایست بر اساس «منافع ملی» خود دست به انتخابی سخت می‌زدند.

 بی‌اعتمادی رهبر ایران به اروپاییان کم از بی‌اعتمادی به آمریکا نیست. او اخیرا خطاب به اروپاییان گفت: «ادعای اروپایی‌ها مبنی بر عمل نکردن ایران به تعهدات خود حرف زور است، بی‌چشم و رویی هم حدی دارد...بعد از اینکه آمریکا [از برجام] خارج شد، قول دادید که یک‌ جوری جبران کنید، زیر قولتان زدید، باز یک چیز دیگر گفتید، زیر قول دوم هم زدید.»

بریتانیا، فرانسه و آلمان، تروئیکای اروپایی، به عنوان امضاکنندگان برجام، از تاریخ ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ (۲۶ مهر ۱۴۰۴) دیگر توانایی فعال‌سازی مکانیسم موسوم به «اسنپ‌بک» یا ماشه را برای بازگرداندن تمامی تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران نخواهند داشت. در این تاریخ، تحریم‌های مندرج در قطعنامه ۲۰۱۵سازمان ملل متحد، منقضی می‌شود. در ماه‌های اخیر بحث‌هایی درباره احتمال فعال‌سازی این مکانیسم پیش از مهلت مذکور مطرح شده است. در صورت عدم توافق جدید یا تمدید قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت تا آن زمان، کشورهای غربی ممکن است تصمیم به استفاده از این مکانیسم بگیرند. ۱۷ اکتبر ضرب‌الاجل استفاده از مکانیسم ماشه است و پس از آن، این ابزار قابل استفاده نخواهد بود.​

اگرچه ترامپ نقش چندانی برای بروکسل قائل نیست اما اروپایی‌ها می‌توانند با میانجی‌گیری در دستیابی به یک توافق هسته‌ای جدید با ارائه مشوق‌های اقتصادی به تهران، نقشی کلیدی و تأثیرگذار ایفا کنند. تنش‌ و بی‌ثباتی در خاورمیانه بر امنیت و اقتصاد اروپا تأثیر می‌گذارد و کشورهایی همچون فرانسه و آلمان در صورت حتی بهبود نسبی در روابط و تفاهم، بی‌علاقه‌ به تعاملات اقتصادی با ایران نیستند. اما اتحادیه اروپای تحت نفوذ واشنگتن در ارائه تضمین‌های مؤثر برای کاهش تحریم‌های آمریکا مستقل و موثر نبوده است و اگر مذاکرات به بن‌بست و به جنگ و حمله آمریکا و اسرائیل به ایران منتهی شود اتحادیه اروپا در خوشبینانه‌ترین حالت به مخالفت با گزینه جنگ بسنده خواهد کرد اما نخواهد توانست مانع آن شود. 
نیابتی‌‌ها، ناوهای شناور ایران در خاورمیانه
ترامپ می‌گوید در صورتی مایل به مذاکره با ایران است که تهران برنامه هسته‌ای خود را «به طور کامل کنار بگذارد» و از این پس هر تیری که حوثی‌ها شلیک کنند مسئولیتش با ایران است. از این رو، هر توافق آمریکا با ایران، تنها هسته‌ای و اقتصادی نخواهد بود. توان موشکی و نیابتی‌های ایران دو محور اصلی مذاکرات و توافق احتمالی خواهد بود.

ایرانیان چه در حاکمیت و چه در بطن جامعه، «جایگاه خود در نظام بین‌الملل» را می‌طلبند؛ با یا بی آیت‌الله‌ها. اولی همچنان داعیه انقلابی‌گری و اسلامگرایی دارد و آحاد دومی که ملت باشد در خودآگاه و ناخودآگاه خود بی میل به بازگرداندن امپراتوری پیشین خود نیست. از این رو، حاکمیت ایران در زمینه هسته‌ای امتیازاتی خواهد داد و برای مثال از غنی‌سازی اورانیوم خود خواهد کاست اما دو کارت برنده خود را دو دستی تقدیم ترامپ نخواهد کرد؛ توان بازدارندگی موشکی، و حزب‌الله و حوثی‌ها؛ ناوهای شناور خود در خاورمیانه.   
نفت؛ نعمت و آفتِ شاه‌رگ اقتصاد ایران
اما دوام آرمان‌خواهی ایرانی‌ها، چه با آیت‌الله‌ها و چه بدون آنان، بدون صدور نفت، شریان اصلی اقتصاد، ممکن نیست. نه صادرات پسته و نه فرش‌های اعلای ایرانی و نه موشک‌ها و پهپادهای شاهد نمی‌تواند خلاء درآمد حاصل از نفت را برای دولت و ملتی که هنوز با سوبسید نان و بنزین زندگی می کند، پر کند. ایرانِ مبتلا به «بیماری هلندی» هنوز نتوانسته از اقتصاد تک محصولی متکی به نفت عبور کند. نعمت نفت و وابستگی شدید به درآمدهای حاصل از آن، آفتِ ایران شده است.
ایران گزینه‌ای جز توافق با ترامپ دارد؟
آری. فراموش کردن «محور مقاومت» و بلندپروازی‌های هسته‌ای و موشکی در ازای پویایی اقتصاد نفتی و آسودگی و بی‌دغدغه‌گی همچون کشورهای عرب حاشیه خلیح فارس؛ گزینه‌ای که نه «میدان» و نه اکثر مردان عرصه « دیپلماسی» ایران بدان فکر هم نمی‌کنند و ارجاع‌اشان به مثال سرنوشت سرهنگ قذافی لیبی است.

تنها گزینه فعلی ایرانیان مذاکره و چانه‌زنی است که در آن استادند و آبدیده شده‌اند؛ حفظ شرایط موجود و گریز از فشار حداکثری آمریکا بهترین گزینه ممکن برای آنان است اما حاکمیت ایران این بار به زحمت خواهد توانست تا پایان دور دوم ریاست جمهوری ترامپ زمان بخرد. آمریکا، ابرقدرت و «شیطان بزرگ» و در راس آن ترامپ، توافق می‌خواهد و دو ماه به تهران فرصت داده است.

حاکمیت ایران در مواجه با ترامپ دو دردسر بزرگ دارد؛ نه اقتصادی بسامان دارد و نه اکثریت جامعه و ملت را همراه خود. آمدن ترامپ جمهوریخواه شرایط را برای «جمهوری اسلامی» سخت‌تر کرده است، ایرانی که هیچ کشور «دوست و متحد پرنفوذ قابل اطمینان» برای روز مبادا ندارد. متکی به قدرتی خارجی نیست و داعیه بزرگی دارد اما در تحقق «آرمان‌های انقلابی‌گریانه» خود، تقریبا تنهاست و می‌گوید جنگ را با جنگ پاسخ خواهد داد.

اما گزینه جنگ منافی منافع ایران است. فشار حداکثری ترامپ شرایط اقتصادی را وخیم‌تر می‌کند و اگر جنگی درگیرد، برنده آن ایران نخواهد بود. اگر ایران ناوها و پایگاه‌های آمریکا یا کشورهای عرب را هدف بگیرد و یا تنگه استراتژیک هرمز یا باب المندب را توسط حوثی‌ها ببندد، با پاسخ نظامی اعراب نیز روبرو خواهد شد و تهران می‌داند که روسیه نیز به فریادش نخواهد شتافت.

ایران مثل برجام یک، دوباره به مذاکره تن در خواهد داد اما نه به سادگی قبل. تهران سال ۲۰۱۵ با امید به گشایش اقتصادی، برجام را پذیرفت .اما خروج ترامپ از برجام، بی‌اعتمادی بزرگی در تهران ایجاد کرد. ایران ممکن است این بار توافقی محدودتر و مرحله‌ای را بپذیرد؛ توافقی که دستش را کامل نبندد، با تضمین‌های محکم‌تر برای عدم خروج دوباره آمریکا، و حفظ برنامه هسته‌ای «صلح‌آمیز» با نظارت‌های شدیدتر و بیشتر.

آنچه امروز حاکمیت و بلکه کلیت ایران را تهدید می‌کند نه حمله اسرائیل و آمریکا که «انقلابی‌گری» بدون منابع مالی لازم و کافی، نارضایتی داخلی و اوضاع بد اقتصادی است که رو به ورشکستگی دارد و ظاهرا و فعلا راه گریز از آن به واشنگتن ترامپ ختم می‌شود و جام شوکرانی دیگر. 
+22
رأی دهید
-7

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۴۵
    دو کلمه حرف حساب - حصارک، ایران
    با همت ملت ایران مان را پس خواهیم گرفت.
    5
    24
    شنبه ۰۲ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۲:۴۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۰
    tabatabayi - آلمان، آلمان
    عجب حرف خنده داری: "آحاد دومی که ملت باشد در خودآگاه و ناخودآگاه خود بی میل به بازگرداندن امپراتوری پیشین خود نیست"!! تا جایی که ما می دانیم، مردم ایران نگاهشان به اروپا و غرب است و خواستار صلح و ثبات و دوستی با همسایگان هستند، نه ایجاد امپراتوری و خشونت و جنگ! کلمه آحاد، اصطلاحی که خمینی ملعون به کار می برد، هم نشون می ده که سر نویسنده احمق این مقاله تو کجا فرو رفته! لعنت به یورونیوز چپول و نویسنده این مقاله! شما خیلی بیجا می کنید که برای مردم ایران تعیین تکلیف می کنید! ما نه آیت الله می خواهیم و نه امپراتوری اسلامی، ما صلح و امنیت و اقتصاد و پیشرفت می خواهیم.
    4
    18
    شنبه ۰۲ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۳:۱۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۵
    hamid411 - لس آنجلس، ایالات متحده امریکا
    کاش اسم نویسنده رو هم مینوشتین. یورو نیوز یا از دنیا عقبه!! حزب الله ثابت کرد که یه مقدار نفس تازه کنن همون آش و همون کاسه خواهد بود.
    0
    2
    شنبه ۰۲ فروردین ۱۴۰۴ - ۲۳:۲۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.