عبدالستار دوشوکی
مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن
جمهوری اسلامی همواره مخالفان خود را ضدایرانی, اجنبی و عوامل بیگانه لقب داده است. اما همه می دانند که این انگ و نیرنگ های رژیم سالهاست فروریخته و رنگ باخته و دیگر حتی بین اندک متوهمین طرفدار خود رژیم خریداری ندارد.
شوربختانه اکنون تلویزیون منوتو با یک پست توییتری (شبکه ایکس) وارد این میدان شده است, آن هم با این ادعا که "حمله به تلویزیون منوتو، حمله به ملیت و هویت ایرانی است".
دو روز پیش نیز مجریان منوتو در یک برنامه بنام "در روزهای اخیر، حملات علیه شبکه منوتو در پلتفرم اجتماعی اکس شدت گرفته است" به منتقدان (اکثرا خودی) شدیدا حمله کردند و آنها را یا تجزیه طلب و یا عوامل رژیم خواندند. هفته پیش نیز جناب آقای کیوان عباسی (که برای وی مثل بقیه اعضای خانواده من و تو احترام قائلم) در یک پست تاسف انگیز به صورت نابردبار مخالفان رژیم و کاربرانی که ناچارا با پروفایل مجهول (ناشناس) از داخل ایران وصل می شوند را مجعول خواند و از آنها درخواست کرد که اقلا از اسم واقعی خودشان استفاده کنند, و آنها را متهم کرد که "تا وقتی پنهان هستند بدون شک جعلی و حقوق بگیرن". این اتهام با واکنش بسیار تند بیش از ۱۸۰۰ تن از هموطنان داخل کشور روبرو شد که ظاهرا اکثریت مطلق آنها طرفدار سامانه پادشاهی و مخاطب منوتو می باشند؛ اما شوکه شده بودند.
حدود دو هفته پیش در مقاله ای انتقادی از عملکرد رسانه های فارسی زبان برون مرزی (که اکنون دو تا از آنها به بایگانی تاریخ پیوستند) به مخالفت غیرقانونی و تامگرایانه مجلس آخوندی با اصل ۱۵ قانون اساسی خود رژیم پرداختم و نوشتم: "اما آنچه برای من حیرت آور بود همسویی و همزبانی و همگرایی نمایندگان جمهوری اسلامی با تلویزیون من وتو بود که ضدیت و دشمنی آشتی ناپذیری با "حق زبان مادری" دیگر هموطنان داشتند. سوال اینجاست که چطور این نوع شوونیست های راست افراطی گرا که زبان مادری دیگران را نفی می کنند چگونه انتظار دارند دیگران به این قانون احترام بگذارند و آن را رعایت کنند؟ و یا حتی به زبان مادری آنها احترام بگذارند. زیرا احترام باید متقابل و دموکراتیک باشد". حال تلویزیون من و تو پا را چند قدم جلوتر نهاده است؛ باید گفت بقول حافظ نه هر که چهره برافروخت دلبری داند, و نه هر که سر بتراشد قلندری داند.
این نوشتار انتقادی دوستانه و سازنده و از ره دلسوزی است. زیرا بنده نیز مثل هزاران هموطن حیرت زده می پرسم "به کجا چنین شتابان؟". بنده بارها در تلویزیون منوتو حضور یافته ام و در گذشته در مقابل حملات دشمنان و مخالفان آن از این رسانه دفاع کرده و آن را تلویزیون مردمی قلمداد نموده و مدیران و کارمندان منوتو را سرآمد متانت, مهربانی و ادب و احترام معرفی کرده ام. لذا ذره ای عناد و یا حس بدخواهی نسبت به این رسانه ندارم. بلکه برعکس حس نگرانی از موضعگیری های عصبی و "مقابله ای" (confrontational) و ستیزه جویانه اخیر این رسانه حتی در برخورد با مخاطبین سنتی خودش و طرفداران سامانه پادشاهی که در دو هفته گذشته باعث ریزش و جدایی شده است دلیل اصلی این نوشتار سازنده, مشفقانه و سنجشگرانه است.
خود را تنها محک و معیار سنجش وطن دوستی و ایرانی بودن و هزاران منتقد (حتی خودی) را "ایران ستیز" و جعلی و حقوق بگیرن خواندن, به باور بنده نه رسم "روزنامه نگاری" است و نه رسم "مردم داری". واقعیت تلخ این است که اکثریت مطلق مردم ایران به درستی از دست این رژیم ضدمردمی و ضدایرانی عصبانی هستند؛ بخصوص نسل برباد رفته جوان. باید درد و خشم آنها را درک کرد و از انگ و اتهام پرهیز نمود. این نسل سرخورده حق دارد از همه چیز و همه کس عصبانی و خشمگین باشد. ابراز خشم از داخل ایران در پس پروفایل های اجتناب ناپذیر مجهول (ناشناس) به معنای مجعول (تقلبی) و حقوق بگیر بودن نیست. بقول سعدی "من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم / تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال".
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان