ایران وایر: روزنامه «اعتماد» در گزارشی از مضروب شدن دختر نوجوان هوادار پرسپولیس توسط «نیروی موتورسوار امنیتی» خبر داده و نوشته است که این دختر از ناحیههای فک، دندان و بینی دچار شکستگی شدید شده است.
طبق گزارش روزنامه اعتماد، دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۴۰۳ پیش از آغاز بازی تیمهای پرسپولیس و النصر، دختری ۱۴ ساله به نام «شایلین» که همراه خانواده و دوستانش برای تماشای بازی به ورزشگاه آزادی رفته بود، مورد حمله یک مامور موتور سوار لباس شخصی قرار گرفته و به شدت مجروح شده است. روزنامه اعتماد موتور این مامور امنیتی را به نقل از «یکی از همراهان» شایلین، از نوع «آپاچی» معرفی کرده است.
اعتماد به نقل از یکی از همراهان این دختر مینویسد: «ما ساعت ۶رسیده بودیم به درب غربی. بلیتها را تحویل دادیم و یک مسیر پیادهروی داشتیم تا به استادیوم برسیم. وقتی وارد تونل شدیم. یک موتور با سرعت خیلی خیلی زیاد انگار که داشت پرواز میکرد، آمد به سمت ما و ناگهان با شایلین برخورد کرد. اصلا نمیدانیم چرا آن موتور با آن سرعت میآمد چون هیچ مسالهای آنجا نبود.»
او که نخواسته نامش و نسبتی که با شایلین دارد فاش شود به اعتماد گفته است: «خود موتورسوار میگفت من از بچههای همینجا هستم ولی لباس فرم تنش نبود. همکارش که ترک موتور نشسته بود و بعد از برخورد بلافاصله محل را ترک کرد هم لباس فرم به تن نداشت.»
او همچنین گفته زمانی که ماموران لباس رسمی نیروی انتظامی و یگان ویژه به محل رسیدند، نه به اورژانس اطلاع دادند و نه به پلیس. فقط ایستاده بودند و تماشا میکردند: «بعدتر وقتی در اورژانس یا در بیمارستان یا در صحبت با ماموران آگاهی از برخورد موتور در آن قسمت حرف میزدم با تعجب میپرسیدند موتور آنجا چه کار میکرده؟»
روزنامه اعتماد در گزارش خود به نقل از این شاهد نوشته که شایلین به هوا پرتاب شد و با صورت به زمین خورد. بینی، دندانها و فک این دختر ۱۴ ساله شکست. شاهد عینی ماجرا به روزنامه اعتماد گفته است: «نحوه رسیدگی به این اتفاق افتضاحتر از افتضاح بود. هیچ کس پیگیری نمیکرد. یک موتور اورژانس هم که آمد و پرسید چه شده، نایستاد! گفت ماموریت دارم و رفت! تا زمانی که من خودم با اورژانس و ۱۱۰ تماس نگرفتم هیچ اتفاقی نیفتاد.»
همراه شایلین به اعتماد گفته وقتی پدر این دختر ۱۴ ساله خودش را برای کمک به دخترش به ورزشگاه آزادی رسانده بود، ۴ مامور یگان ویژه به او اطلاعات غلط در مورد مکان صدمه دیدن دخترش داده بودند تا او نتواند دخترش و همراهانش را پیدا کند.