هلما میگوید در پی فشارهای روانی زندان چندین بار اقدام به خودکشی کرده است. او اما برای فراموش کردن «آسیبی که به خودش زده» روی جای زخمهایش را تتو کرده استاو با نشان دادن مچ دستهایش که جای برش تیغ روی آن دیده میشود میگوید «من خودم هم داخل زندان اوین اینکار را کردم.» روی جای تیغها تتویی زده شده با شکلک آدمکی خندان. «روی جای تیغها این تتو را زدم که فراموش کنم این کار را با بدنم کردم». او گفته اقدام به خودکشی در زندان مشکل نبود و یک بار «خدمه درمانگاه برای خودکشی به او قرص خواب داد.»
گرایشهای جنسی گوناگون مانند همجنسگرایی و دوجنسگرایی رسما در ایران انکار میشود و مجازات داشتن رابطه جنسی همجنسگرایانه اعدام است. اما حکومت ایران وجود افراد ترنس (افرادی که هویت جنسیخود را متفاوت از هویتی که در بدو تولد به آنها نسبت داده شده میدانند) در جامعه را به رسمیت میشناسد ولی اگر آنها عملهای تغییر (بازتائید) جنسیت را انجام ندهند با تبعیض و محاکمه روبرو میشوند. روایتهای گوناگون افراد ترنس در دادگاهها نشان میدهد که گویا دستگاه قضایی حتی در چگونگی برخورد با این افراد در دادگاه سردرگم عمل میکند.
هلما میگوید یک بار که از گشت امنیت اخلاقی با یک روحانی برای بازدید از بند آمدند از آنها خواسته شد روسریشان را سر کنند. جواب دادم «حاج آقا بفرمایید تو، ما را به خاطر حجاب (داشتن روسری) به اینجا آوردند. فردا هم بدون روسری و همینطوری به دادسرا میبرندمان»
به گفته هلما، علاوه بر مردان و زنان ترنس، همجنسگرایان هم به این بند منتقل میشوند. او گفته مواردی بود که چند فرد همجنسگرا برای حفظ امنیتشان از آسیب از طرف زندانیان دیگر، از زندان تهران بزرگ به اینجا فرستاده شدند.
او میگوید «حکومت فقط دو جنس زن و مرد را به رسمیت میشناسد و اگر ترنس یا همجنسگرا باشی و خانوادهای پشت و پناهت نباشد هزاران بلا به سرت میآید». او گفته تنها مددکاران زندان بودند که از آنها حمایت میکردند.
او گفته خانوادهاش خبر نداشتند که در زندان است و هنگام تلفن با مادرش، تماس را کوتاه نگه میداشته تا پیامی که اطلاع میدهد تماس از زندان صورت گرفته شنیده نشود.
نزدیکان هلما متوجه زندانی شدن او میشوند و او را «تهدید به کشتن» میکنند. او گفت به خاطر تهدیدها از افسر نگهبان خواست به کسی از خانوادهاش اجازه ملاقات ندهند.
در سالهای گذشته افراد ترنس و همجنسگرای بسیاری در ایران توسط مردان خانواده خود کشته شدهاند. در مواردی حتی آنهایی که برای «حفظ آبروی خانوادهشان» خانه و شهر خود را ترک کرده بودند قربانی »قتلهای ناموسی» شدند.
یکی از دلائلی که افراد ترنس و کوییر را آسیبپذیرتر میکند، نبود حمایت خانواده است. هلما در این باره میگوید: «در ایران تا میایی هویت جنسیات را بشناسی و خودت را درک کنی، خانوادهات تو را قبول نمیکنند و مجبور میشوی از خانواده طرد شوی و وارد یک اجتماع بزرگتر شوی. جایی که مشکلات خیلی بزرگتری برایت پیش میآید»
افرادی که تجربه حضور در بند افراد الجیبیتی را دارند میگویند بسیاری از این زندانیان به دلیل اینکه از خانه طرد شدهاند توانایی سپردن وثیقه را ندارند و برای اتهامات و جرمهای ناچیز ماهها را در زندان میگذرانند.
پس از جنبش زن، زندگی، آزادی و همزمان با مقاومت زنان ایرانی علیه حجاب اجباری، مروری بر شبکههای اجتماعی این روزهای ایران نشان میدهد اگرچه دیدگاه سنتی جامعه، قانون و حاکمیت، افراد الجیبیتی را سرکوب و یا انکار میکند اما برخی از افرادی که تحت حمایت خانواده یا دوستان خود قرار دارند، زندگی شخصی و تمایلات خود را پنهان نمیکنند و آزادانه در اینباره صحبت میکنند.
هلما پس از آزادی از زندان به خاطر تجربههای مختلف بازداشت و همچنین تهدیدها از سوی خانواده تصمیم گرفت به ترکیه مهاجرت کندهلما پس از آزادی از زندان به خاطر تجربههای مختلف بازداشت و همچنین تهدیدها از سوی خانواده تصمیم گرفت به ترکیه مهاجرت کند. اما آنجا نیز برایش امن نبود و بارها مورد حملات فیزیکی ترنسستیزانه و نژادپرستانه قرار گرفت و این موضوع باعث شد تا از سازمان ملل درخواست پناهندگی کند.
سال گذشته هنگامی که در راه مطب پزشک در کافهای مشغول خوردن صبحانه بود از سوی مردی که گمان کرده بود او پناهجوی سوری است مورد حمله فیزیکی قرار گرفت و بر اثر مشت آن فرد، فک صورتش شکست و مدتها در بیمارستان بستری بود.
فک هلما بعد از حمله فیزیکی در ترکیه شکستسال گذشته هنگامی که در راه مطب پزشک در کافهای مشغول خوردن صبحانه بود از سوی مردی که گمان کرده بود او پناهجوی سوری است مورد حمله فیزیکی قرار گرفت و بر اثر مشت آن فرد، فک صورتش شکست و مدتها در بیمارستان بستری بود. پلیس ترکیه بنا به درخواست هلما او را تحت حفاظت قرار داده است.
سازمان خیریه ایآرکیوآر (IRQR) که در زمینه مشاوره انتقال پناهجویان به کانادا فعالیت میکند میگوید بر اساس اطلاعاتی که ثبت کرده است بیش از ۲۲۰۰ پناهجوی ایرانی الجیبیتی در ترکیه زندگی میکنند. آرشام پارسی، موسس این سازمان به بیبیسی گفت بررسیهای آنها نشان میدهد در یک دهه گذشته، تعداد پناهجویان ایرانی الجیبیتی افزایش بسیار زیادی داشته. آقای پارسی دلیل آن را بدتر شدن شرایط زندگی این افراد در ایران و همچنین آگاهی بیشتر آنها از مهاجرت به کشورهای امن از طریق درخواست پناهندگی میداند.
سخنرانی مراسم تحلیف دونالد ترامپ که در آن اعلام کرد تنها دو جنسیت وجود دارد و دستور او مبنی بر توقف انتقال پناهجویان به آمریکا امیدهای هلما برای شانس یک زندگی نرمال در کشوری امن را به ورطه ناامیدی کشانده.
او در این باره به بیبیسی گفت: «کشورهای غربی باید برای کشورهایی مانند ایران الگو باشند. این خیلی ناراحت کننده است که رئیسجمهور آمریکا، کسانی که اینطور به دنیا آمدهاند را انکار کنند.»
آرشام پارسی میگوید از زمان دولت اول ترامپ در ایالات متحده، فرصتهای اسکان مجدد برای پناهجویان الجیبیتیکیو+ به طور قابل توجهی کاهش یافته است.در آن سالها ایالات متحده که در گذشته یکی از بزرگترین مقاصد اسکان مجدد بود، میزان پذیرش پناهجویان را به شدت کاهش داد.
آقای پارسی میگوید پناهجویان الجیبیتی در ترکیه به دلیل نداشتن حق قانونی کار، تبعیضهای اجتماعی، و خطر بازداشت یا اخراج در صورت کار غیرقانونی بسیار آسیبپذیر هستند و طولانیتر شدن زمان انتظار آنها فشارهای مالی و روحیشان را بیش از پیش کرده است.
هلما اما میگوید هنوز ته دلش یک امید و آرزو دارد: «این که به کشوری بروم که در آن بتوانم درس بخوانم و کار کنم و یک زندگی نرمال داشتم. مثل بقیه آدمهای کره زمین.»
با گذشت نزدیک به سه سال از درخواست پناهندگی، هلما هنوز منتظر مصاحبه از سوی سازمان ملل است.