عبدالستار دوشوکی
مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن مسعود پزشکیان در سفر اخیر خود به بلوچستان تلاش نمود تا از خود چهره ای ساده و مردمی و کاملا متفاوت از عملکرد ۴۶ ساله رژیم نشان دهد و به سبک اسلاف خویش اما با عوامفریبی بیشتر و ریختن اشک تمساح از رفع فقر, بی عدالتی و تبعیض در بلوچستان سخن بگوید. آن هم زمانی که چند کیلومتر آن طرف تر مامورین رژیم مشغول تخریب خانه های مردم فقیر و حاشیه نشین در چابهار بودند؛ و دختر وی زهرا پزشکیان (یکی از مدیران ارشد و مسئول امور مالی شرکت پتروشیمی جم) که هیچگونه سمت دولتی ندارد برای بررسی و بازدید بیمارستان چابهار (کشتارگاه چابهار) رفته بود. وانگهی فقر و بی عدالتی و تبعیض که زاده خود رژیمی است که پزشکیان از روز اول بعنوان بسیجی سرباز سرسپرده ولایت چه در جبهه و دانشگاه و مجلس و وزارت و صدارت در خدمت آن بوده است (ویدیو ضمیمه).
وی با لفاظی طوری وعده فروشی یا در حقیقت با "دروغ درمانی" عوامفریبی می کند که گویی تازه وارد سیستم جور و جهل و ستم جمهوری اسلامی شده است و از این همه فقر و عقب ماندگی و ستم مضاعف و بی عدالتی و تبعیض در کل ایران و بخصوص در بلوچستان شوکه شده است. تو گویی که ایشان در این سیستم سرکوبگر وزیر و معاون وزیر و رئیس دانشگاه و نماینده و نایب رییس مجلس و غیره نبوده و از ظلم و ستم در بلوچستان بی خبر بوده است. علیرغم اینکه نمایندگان بلوچ بارها از درد و رنج بلوچ با او شکایت برده و سخن گفته اند و حتی نمایندگان غیر بلوچ هم اعتراض شدید کرده اند (ویدیو ضمیمه).
وی دوبار در چابهار از رفع بی عدالتی و تبعیض سخن گفت و به دروغ درمانی پرداخت. زمانی که انور بجارزهی نماینده چابهار با التماس و تضرع از او خواست که به وعده ای که در سفر قبلی در زاهدان داده بود عمل کند, با انکار نماینده مجلس را با بی احترامی به توپ و تشر بست. واقعیت این است که تبعیض و نژادپرستی در ایران نهادینه شده است و نمونه بارز آن را نه تنها در داخل ایران که حتی در رسانه های فارسی زبان نژادپرست برون مرزی نیز می توان بوضوح دید. و من بارها در این مورد سخن گفته و نوشته ام (ویدیو ضمیمه).
پزشکیان حتی در زابل اعلام کرد که وضعیت نسبت به رژیم گذشته بدتر شده است و قابل قبول نیست و به هر شکلی که شده این وضعیت را باید به هم بریزیم. ظاهرا باید گفت جانا سخن از زبان ما می گویی. اما مردم بلوچ این سخنان شیرین و عوام فریبانه را بارها از روسای جمهور پیشین شنیده اند و مارگزیده شده اند. این دورویی متداول حکایت از دو روی سکه فریب و سرکوب رژیم دارد. لذا نباید فریب اشک تمساح و "دروغ درمانی" های پزشکیان را خورد