محمد خاکپور، جواهر تکرار نشدنی نسل طلایی فوتبال ایران

محمد خاکپور، زمانی که هنوز حتی کمپین «روسری سفیدها» راه‌اندازی نشده بودآرزو کرده بود که روزی زنان ایرانی هم بتوانند آزادانه کنار مردها وارد ورزشگاه‌های ایران شوندایران وایر: پیام یونسی‌پور
«تیم من، در جام ملت‌های ۱۹۹۶ شخصیت داشت. کاپیتان تیم من محمد خاکپور بود؛ شما مردی از او باشخصیت‌تر بعد از انقلاب در فوتبال ایران دیده‌اید؟»

این جملاتی است که «محمد مایلی‌کهن» سال ۱۳۸۵ در گفت‌وگو با روزنامه «جهان فوتبال» به زبان آورد. او در ستایش محمد خاکپور گفته بود: «او برای تیم من فقط یک رهبر نبود. معلم بود، یک بزرگتر قابل احترام بود.»
محمد مایلی‌کهن، سرمربی تیم ملی ایران در جام ملت‌های ۱۹۹۶، کاپیتانی محمد خاکپور را باعث افتخار خودش و تیمش دانست.محمد خاکپور حالا با یک مصاحبه متفاوت در زمان پخش زنده تلویزیونی، مورد توجه شهروندان قرار گرفته است. او که برای افتتاح چندباره ورزشگاه آزادی پس از ترمیم و نوسازی به این ورزشگاه رفته بود، با تمجید از «محمدرضا پهلوی» به‌عنوان سازنده ورزشگاه آزادی گفت: «باید قدردانی کنم از شخصی که ۵۰ سال قبل این استادیوم را ساخت و باعث آبروی ملت ما شد. او میهن دوست بود و واقعا کشورش را دوست داشت.»
این نخستین بار نیست که محمد خاکپور در یک برنامه زنده تلویزیونی همه را شگفت‌زده می‌کند. او در دهه ۱۳۷۰ خورشیدی وقتی ورود زنان به ورزشگاه‌ها هنوز دغدغه مردان نشده بود، در برنامه زنده شبکه ۳ صداوسیما، خواهان حضور زنان در ورزشگاه‌ها شده بود.

***
محمد خاکپور چه زمانی از حق ورود زنان ایران به ورزشگاه‌ها گفت؟
پیش از آنکه به یاد بیاوریم محمد خاکپور چه جایگاهی در فوتبال ملی و باشگاهی ایران داشت، باید به زمستان سال ۱۳۷۵ خورشیدی برگشت.

محمد خاکپور و «حمید استیلی» که آن روزها به «دوقلوهای فوتبال ایران» مشهور بودند، مهمان برنامه شبانه شبکه ۳ صداوسیما جمهوری اسلامی شدند. دلیل دعوت از این دو بازیکن، موفقیت چشمگیر تیم ملی فوتبال ایران در رقابت‌های جام ملت‌های ۱۹۹۶ امارات و مقام سوم ایران در این مسابقات بود.

زمانی که مجری برنامه از محمد خاکپور در مورد «بهترین خاطره ورزشی‌اش» پرسید، کاپیتان تیم ملی ایران در جام ملت‌های ۱۹۹۶ گفت: «بازی قهرمانی ما در لیگ سنگاپور که موفق شدم گل قهرمانی تیم‌مان را هم بزنم. البته نه به‌خاطر اینکه گلزنی کردم یا به قهرمانی رسیدیم، چون مادر و پدرم در ورزشگاه حضور داشتند و بازی مرا از نزدیک دیدند.»

محمد خاکپور بلافاصله گفته بود: «از این بابت که زن‌ها نمی‌توانند در ایران وارد ورزشگاه‌ها شوند متاسفم. این حق آن‌ها نیست و امیدوارم یک روز خانواده‌ها باهم و کنار هم فوتبال را در ورزشگاه‌های ایران تماشا کنند.»

وقتی بدانیم که نخستین کمپین زنان ایرانی برای باز شدن درهای ورزشگاه‌ها با نام «روسری سفیدها» هشت سال بعد، یعنی تابستان ۱۳۸۴ با حضور برخی چهره‌های فعال رسانه‌ای و حقوق‌بشر در ایران مقابل ورزشگاه آزادی شکل گرفت، بیشتر متوجه متفاوت بودن، پیشرو بودن، تشخص و جسارت محمد خاکپور می‌شویم.
از دوران بازیگری محمد خاکپور چه به یاد داریم؟محمد خاکپور، نفر دوم از سمت راست، ردیف ایستاده؛ پیش از بازی ایران و آلمان در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه. او با تیم ملی ایران جام‌جهانی ۱۹۹۸ و یک مقام سوم جام ملت‌ها را تجربه کردبیش از سه دهه، محمد خاکپور را نمادی از شخصیت والای یک فوتبالیست در ایران می‌دانند. او فوتبال را سال ۱۳۶۴ از باشگاه شاهین تهران آغاز کرد؛ مکتب اخلاق‌مداری در تاریخ فوتبال ایران.

سال ۱۳۶۷، هم‌زمان با افول باشگاه شاهین و زمانی که ستاره‌های شاهین مانند «مجتبی محرمی»، «فرشاد پیوس» و «کریم باوی» این باشگاه را ترک کردند، او هم راهی باشگاه پاس تهران شد. چهار سال برای یکی از قطب‌های آن زمان فوتبال ایران توپ زد و سال ۱۳۷۱ به پرسپولیس پیوست. فقط یک سال برای پرسپولیس به زمین رفت و بعد راهی بهمن شد و تا سال ۱۳۷۵ در این باشگاه بازی کرد. پس‌از آن در «گیلانگ» سنگاپور و «وان‌اسپور» ترکیه توپ زد. سال ۱۳۷۶ به ایران برگشت و بار دیگر با بهمن قرارداد بست. آخرین مقصدش «مترو استارز» آمریکا بود که سال ۱۳۷۸ به این تیم پیوست و سال ۱۳۸۰، کفش‌هایش را هم در این تیم برای همیشه آویخت و از فوتبال خداحافظی کرد.

او حد فاصل سال‌های ۱۳۶۱ تا ۱۳۷۷ در رده‌های نوجوانان، جوانان و بزرگسالان پیراهن تیم ملی ایران را برتن کرد. از سال ۱۳۷۱ به تیم ملی بزرگسالان ایران دعوت شد و در روزهایی که تیم ملی نه به اندازه امروز بازی‌های رسمی داشت و نه بازی‌های دوستانه، ۵۰ بار پیراهن تیم ملی ایران را برتن کرد؛ دو گل به ثمر رساند  و ۱۹ بار بازوبند کاپیتانی تیم ملی را بر بازو بست.
از ایستادن محمد خاکپور کنار مردم ایران چه می‌دانیم؟محمد خاکپور، زمانی که هنوز حتی کمپین «روسری سفیدها» راه‌اندازی نشده بودآرزو کرده بود که روزی زنان ایرانی هم بتوانند آزادانه کنار مردها وارد ورزشگاه‌های ایران شوند«علی‌رضا دبیر»، فروردین۱۴۰۳ در مصاحبه با صداوسیمای جمهوری اسلامی، با کنایه به «رسول خادم» و فعالیت‌های انسان‌دوستانه‌ او برای کمک به محرومان در ایران، ادعا کرد که آنچه او «رسانه‌های وابسته به اسراییل» می‌نامید، باعث محبوب شدن آقای خادم در ایران شده‌اند.

آذر۱۴۰۳، «وحید شمسایی» که از سفر تبلیغاتی به لبنان برای کمک به خانواده‌های «حزب الله» برمی‌گشت، در گفت‌وگو با سایت حکومتی «ورزش سه» به «علی دایی» کنایه زد و مدعی شد آقای دایی برای کارهای خیرخواهانه‌اش دوربین به‌دنبال خود راه می‌اندازد.

بسیاری از منتقدین چهره‌های ورزشی نزدیک به حکومت مانند علی‌رضا دبیر و وحید شمسایی گفته بودند که در روزگاری که در جیب هر شهروند ایرانی یک موبایل مجهز به دوربین قرار گرفته، نیازی نیست که علی دایی یا رسول خادم برای نشان دادن خود، کسی را دنبال‌شان بکشانند.

محمد خاکپور اما دنیای متفاوتی دارد. باوجود اینکه مراجعه‌کنندگان زیادی از قشر آسیب‌پذیر جامعه، زنان بی‌سرپرست و آسیب‌دیده و نهادهای غیردولتی حامی حقوق کودکان دارد، اما هیچ‌کس متوجه چگونگی کمک‌رسانی‌های او به مردم ایران نمی‌شود.

محمد خاکپور از سال ۲۰۰۰ میلادی در آمریکا ساکن شد، اما به ایران هم رفت‌وآمدهای مداومی دارد. یک مدرسه فوتبال در آمریکا تاسیس کرد و روابطی بسیار نزدیک با «یورگن کلینزمن» و «لوتار ماتئوس»، دو اسطوره سابق فوتبال آلمان که آن‌ها نیز ساکن آمریکا هستند دارد.

شاید کسی جز رسول خادم یا نزدیک‌ترین دوستانش ندانند که محمد خاکپور سالیانه چقدر و چگونه به نهادها یا افراد خیرخواهی که برای قشر محروم در ایران فعالیت می‌کنند، هزینه کرده است. برخی از اطرافیان رسول خادم اما می‌گویند که محمد خاکپور یکی از شخصیت‌های ورزشی است که در سال‌های گذشته همواره از بنیاد خیرخواهانانه آقای خادم حمایت‌های مالی کرده و تنها شرطش، مخفی ماندن کمک‌های انسان‌دوستانه‌اش بوده است.

در سال‌های گذشته برخی خبرنگاران تلاش کرده بودند با حضور در دفتر کار او، از چگونگی کمک‌هایش به مردم ایران اطلاع پیدا کنند.

محمد خاکپور همچنین در جریان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ نیز از حامیان مردم ایران و منتقدین سرکوب‌های معترضین توسط نیروهای حکومتی بود.

او آبان ۱۴۰۱ در واکنش به تهدیدهایی که پس از حمایت‌هایش از مردم ایران متوجه‌ او شده بود، در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «اگر صدای مظلوم را نشنوم، هم کورم، هم کر و هم لال.»

محمد خاکپور در ایران هم از حدود یک دهه پیش، دفتر کاری برای فروش ساعت‌های برند تاسیس کرده است. وضعیت مالی‌ او مناسب است و دیگر سال‌هاست که به مربی‌گری در ایران فکر نمی‌کند. او دو تجربه کوتاه‌مدت مربی‌گری در ایران داشت. ابتدا سال ۱۳۸۹ سرمربی تیم استیل آذین شد، ولی کمتر از سه ماه بعد از سمتش استعفا داد. پس‌از آن به سرمربی‌گری تیم ملی امید ایران رسید و حدود شش ماه بعد و پس از قهرمانی در بازی‌های غرب آسیا، از سمت خود استعفا داد.

محمد خاکپور سال‌هاست که به‌عنوان شخصیتی متفاوت، با وقار، کم‌ حرف اما گزیده‌گوی در جامعه فوتبال ایران شناخته می‌شود؛ یکی از همان جواهرهای نسل طلایی فوتبال ایران که نمونه‌اش را سال‌هاست نمی‌توان دید
+66
رأی دهید
-3

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.