چرا اروپا به «هیزم بسیجی‌ها» محتاج نشد؛ سومین تولیدکننده گاز جهان خود گرفتار «زمستان سخت» شد

یورونیوز: جمهوری اسلامی ایران در حالی به عنوان سومین تولیدکننده گاز جهان سومین زمستان سخت خود را تجربه می‌کند که نیروگاه‌های برق حرارتی آن از یک سو و صنایع آن از جمله تولیدکنندگان سیمان به دلیل نداشتن گاز از فعالیت بازمانده‌اند.

این در حالی است که دو سال قبل مسئولان تراز اول ایران برای کشورهای واردکننده انرژی به ویژه اروپا، زمستانی سخت را پیش‌بینی کرده‌بودند اما خود پیش از هر کشور دیگری گرفتار آن شدند.  

ایران در نبود سیاست کلان انرژی هم تابستان‌های سختی را می‌گذراند و هم گرفتار زمستان‌های سخت شده تا آنجا که تابستان گذشته اوج مصرف برق به روزی ۸۰هزارمگاوات هم رسید.

در شرایطی که انتظار می‌رفت با شروع پاییز و کاهش مصرف ۳۲هزارمگاواتی برق دستکم از فشار مدیریت انرژی کاسته شود روی دیگر ناترازی گریبان ایران را گرفت. در روزهای گذشته نیروگاه حرارتی ری با ۶۰۰ مگاوات تولید برق به دلیل نداشتن سوخت از مدار خارج شد. از مجموع ۱۴۶ نیروگاه حرارتی تولید برق ۱۴ نیروگاه کم‌بازده مازوت‌سوز هستند و بقیه با سوخت اولیه گاز کار می‌کنند. در شرایطی که گاز این نیروگاه‌ها تامین نشود از گازوییل به عنوان سوخت دوم استفاده می‌کنند.  

همه ساله بخشی از توان مدیریتی وزارت نیرو صرف چانه‌زنی با وزارت نفت برای تامین سوخت نیروگاه‌ها می‌شود زیرا عموما اولویت گازرسانی با مصرف خانگی است که این سال‌ها رکورد روزی ۶۵۰ میلیون مترمکعب را هم شکسته است.  

اما امسال علاوه بر آن که تحویل گازوییل صورت نگرفت با شروع فصل سرما و اولویت گازرسانی به مردم، تولید برق نیز تحت‌شعاع قرار گرفت تا جایی که گفته می‌شود دستکم روزانه برای تامین ۸ هزار مگاوات برق کسری سوخت وجود دارد و به همین دلیل قطع برق به شهروندان و صنایع تحمیل می‌شود.  
طعنه‌ بسیجی‌ها و عرضه هیزم به مردم اروپا
هنوز خاطره و عکس عرضه هیزم و طعنه‌زدن بسیجی‌ها برای تامین سوخت مردم اروپا زنده‌ است. آنها تصور می‌کردند آنچه رهبر جمهوری اسلامی ایران گفته در عمل هم به واقعیت می‌پیوندند. همان سخنی که روز ۲۹ بهمن ۱۳۹۳ در جمع مردم آذربایجان شرقی به زبان آورده بود و ضمن تهدید مردم قاره اروپا به «تحریم گازی در زمان مناسب» گفته بود: «بیشترین سهم گاز دنیا در اختیار ماست. همین اروپای بیچاره به آن احتیاج دارد. ما در وقتی که مناسب باشد آن‌ها را تحریم خواهیم کرد».

شاید به همین دلیل هم «جواد اوجی»، وزیر نفت دولت سیزدهم به این که در جدول رده‌بندی تولیدکنندگان گاز ایران در ردیف سوم قرار دارد به خود بالید و گفت: «خدا به همه‌امان عمر بدهد ببینیم امسال چه زمستان سختی در پیش است برای دنیا، به خصوص برای واردکنندگان انرژی و به خصوص برای اروپا.»

اما این سخنان خیلی زود تعبیر دیگری یافت و او در ۲۱ دی همان سال زیر بارش برف خطاب به خبرنگاران و در راستای کاهش مصرف گاز گفت : «من وارد منزل می‌شوم سریع لباس گرم می‌پوشم، نمی‌گذارم اسراف شود تا این قصه زمستان سرد امسال را پشت سر بگذاریم.»

حالا سومین زمستان سخت، گریبان مسئولان ارشد جمهوری اسلامی ایران را گرفته و آنها چه در تامین گاز و چه در تامین برق با مشکل مواجه‌اند.  
اروپا برغم جنگ اوکراین گرفتار «زمستان سخت» نشد
پیش از آن که ببینیم ایران چگونه گرفتار زمستان سخت شد لازم است تجربه اروپا پس از شروع جنگ روسیه و اوکراین را از نظر بگذرانیم.

پیش از وقوع جنگ روسیه علیه اوکران چند رویداد در اروپا بسترساز وقوع بحران انرژی شده‌ بود. یکی از آنها مربوط به ترک‌خوردگی‌ در سیستم‌ خنک‌کننده راکتورهای اتمی تولید برق کشور فرانسه بود. فرانسه به عنوان صادرکننده برق در قلب اروپا در تابستان ۲۰۲۱ اعلام کرد که برای تعمیرات، رآکتورهای خود را خاموش می‌کند.

از سوی دیگر نروژ دیگر صادرکننده برق اروپا نیز به دلیل کاهش بارش‌ها هشدار داد که صادرات برق را محدود می‌کند. در همین زمان یکی از پایانه‌های انتقال برق از فرانسه به بریتانیا نیز دچار حریق شد. همه این عوامل پیش از وقوع جنگ اوکراین دست به دست هم دادند تا با حمله روسیه به اوکراین وضعیت انرژی در اروپا حالت بحرانی به خود بگیرد. جنگ باعث شد اروپاییان تحریم علیه روسیه را در نظر بگیرند.  
تمهیداتی که اروپا به کار بست
پس از این وضعیت در سال ۲۰۲۲ صندوق جهانی پول وضعیت انرژی در حوزه پولی یورو را بحرانی اعلام کرد و از کشورهای این اتحادیه خواست در همکاری با هم این بحران را مدیریت کنند. در همین راستا چهار سیاست کوتاه مدت و بلندمدت توسط دولت‌های اروپایی به کار بسته شد. «سیاست سقف قیمت» برای حمایت از مصرف‌کنندگان خرد، «جایگزینی فوری منابع تامین گاز»، «مکانیزم قیمت و رفتار مصرف‌کننده» و «سرعت بخشیدن به پروژه‌های انرژی تجدید پذیر» عمده‌سیاست‌های به کار بسته شده بود.  نتیجه آن که در یک دوره سه ساله حتی سهم روسیه در تامین گاز اروپا از بیش از ۵۰ درصد به حدود ۱۵ درصد رسید.   
عدم شفافیت، مدیریت بحران را پیچیده‌تر کرده است
در حالی که دولت «مسعود پزشکیان» تلاش کرد خالی بودن مخازن استراتژیک نیروگاه‌های حرارتی را با تعطیلی نیروگاه‌های اراک،‌کرج و اصفهان اقدامی برای کاهش آلاینده‌های هوا جلوه دهد هم آلودگی هوا گلوی آنها را فشرد و هم نبود سوخت کافی برای نیروگاه‌های حرارتی.  

ابعاد آنچه جمهوری اسلامی ایران را گرفتار زمستان‌های سخت پی‌درپی کرده به دلیل عدم شفافیت، مشخص نیست و همین موضوع مدیریت بحران را نیز برای آنها پیچیده‌تر کرده‌است کما این که تنها نسخه آنها یعنی پناه بردن به تعطیل کردن ادارات و مدارس نیز اثر خود را از دست داده‌است.  

در همین ایام که دولت در تامین گاز نیروگاه‌های حرارتی تولید کننده برق ناتوان بود، زیرا می‌خواست گاز خانه‌های مردم قطع نشود، اظهارنظرها درباره قاچاق سوخت، این عدم شفافیت در سطح کلان را برجسته‌تر کرد. 

«محمدباقر قالیباف» رییس مجلس ایران روز ۶ آذر ۱۴۰۳ در سخنانی گفت: «روزانه بین ۲۵ تا ۳۰ میلیون لیتر فرآورده از کشور قاچاق می‌شود، تردید نکنید این قاچاق سازماندهی شده است.»

۲۱ روز بعد «مسعود پزشکیان» رییس‌جمهور نیز در تاریخ ۲۷‌ آذر ۱۴۰۳ (۱۷ دسامبر) در جلسه‌ای گفت: «چگونه روزانه ۲۰ میلیون لیتر سوخت گم می‌شود در حالی که تولید کننده و عرضه کننده خودمان هستیم. باید برای این سرقت مرا دار بزنند. عین این در آب و برق و گاز و همه چیز است.»  

در همین دو اظهارنظر دو عدد متفاوت از وضعیت سوختی که در سیستم جمهوری اسلامی ناپدید می‌شود یا به عبارتی قاچاق می‌شود مطرح شد.  

دکتر «علی دادپی»، اقتصاددان و عضو دانشگاه سنت ادواردز در تگزاس آمریکا با اشاره به وعده برق رایگان توسط مسئولان به یورونیوز فارسی می‌گوید: «وعده برق رایگان به معنای انکار واقعیت محدودیت منابع بوده است و حامل‌های ارزان انرژی باعث رفاه کسی نشده است ولی در عوض به دولت در پنهانکاری و تقویت انحصار اقتصادی‌اش کمک کرده است.»

این تنها تعارض اعداد و ارقام رسمی نیست.  

در همین روزها روزنامه پیام‌ما در گزارشی نوشت : درحالی‌که وزارت نیرو مدعی کاهش تحویل سوخت گاز به نیروگاه‌هاست، وزارت نفت در گزارش خود آورده که میانگین سوخت تحویلی به نیروگاه‌ها از ابتدای امسال تا ۱۹ آذرماه به ۲۸۵ میلیون لیتر در روز رسیده است.  

این در حالی است که برای تولید روزانه ۵۰هزار مگاوات به روزانه ۲۳۰ میلیون مترمکعب سوخت نیاز است.   
فقدان سیاست کلان در حوزه انرژی
جمهوری اسلامی دستکم ۱۲۰ شورایعالی برای سیاستگذاری‌های کلان اجرایی دارد که از آن جمله شورای عالی انرژی است. اما شورای عالی انرژی مدت‌هاست تشکیل جلسه نداده است و حتی با وجود سردرگمی نیروگاه‌های حرارتی تولید کننده برق در تامین سوخت نیز این شورا تشکیل نشد.  

از سوی دیگر خبرگزاری ایسنا در گزارشی به نقل از مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی نوشت : «ذخایر گازوئیل و نفت‌کوره نیروگاه‌ها در ۶ ماه نخست ۱۴۰۳، نسبت به مدت مشابه سال قبل کاهش پیدا کرده و افزایش ناترازی گاز و عدم امکان تامین سوخت مایع جایگزین، چالش‌هایی را برای تأمین برق در زمستان به‌وجود آورده است.»

براساس این گزارش شرکت پالایش نفت آبادان به عنوان تنها پالایشگاه تمام دولتی کشور، طی ماه‌های تیر و مرداد، عرضه‌های مستمر و پرحجم گازوئیل در رینگ بین‌الملل بورس انرژی داشته به‌طوری که این شرکت در دوماهه تیر و مرداد، ۱۲ عرضه بزرگ گازوئیل در رینگ صادراتی به میزان مجموع بیش از ۱.۳ میلیارد لیتر داشته‌ است.

به عبارت دیگر جمهوری اسلامی ایران در سطح کلان و با صادرات در زمان نامناسب خود بسترساز ناترازی انرژی آن هم برای تامین برق کشور شده‌است. 

از طرف دیگر ایران هیچ سیاستی در قبال وضعیت انرژی خود نداشته‌ است. حتی نگاهی گذرا به رفتار جمهوری اسلامی نشان می‌دهد دولت از یک سو تمام ایران را لوله‌کشی گاز طبیعی کرده و آن را با قیمت یارانه‌ای به مصرف کننده تحویل می‌دهد. از طرف دیگر بیش از ۸۵درصد از برق ایران توسط نیروگاه‌های برق حرارتی تامین می‌شود که قرار بوده سوخت آن گاز طبیعی باشد. با این حال برق تولیدی نیز با قیمت یارانه‌ای به مردم تحویل داده می‌شود. همین دو عامل سبب شده مردم نه در ساختمان‌سازی خود حفظ انرژی را مبنا قرار دهند و نه در مدیریت مصرف.  

دکتر «علی دادپی»، اقتصاددان در تحلیل تاثیر عرضه انرژی یارانه‌ای بر ناترازی انرژی در ایران به یونیوز فارسی می‌گوید: «پرداخت یارانه‌ها یکی از دلایل ناترازی مصرف انرژی در ایران است.»

او در نقد سیاست کلان جمهوری اسلامی در حوزه انرژی نیز به یورونیوز فارسی می‌گوید: «مساله اصلی نگرش نادرست حاکمان به منابع انرژی است. اول، آنها خود این منابع را رایگان می‌دانند و چون مال حکومت است دلیلی نمی‌بینند نگران هزینه‌های فرصت، سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های لازم و هزینه آلودگی ناشی از آن باشند. دوم، چون حکومت خود را مسئول توزیع می‌داند اصولا به وجود بازاری برای حامل‌های انرژی اعتقادی ندارد. برای همین تا زمانیکه درآمدهای ارزی و گسترش پایه پولی بر روی کاغذ هزینه‌های مالی این سیاست را جبران می کرد علاقه‌ای به اصلاح نداشت.  

این عضو دانشگاه سنت‌ادواردز تاثیر عرضه یارانه‌ای حامل‌های انرژی به مردم و ناتوانی در مدیریت مصرف را تحلیل کرده می‌افزاید: «خانوار ایرانی با توجه به چهار دهه قیمت گذاری دستوری در حامل‌های انرژی الگوی مصرف خود را تعیین کرده است. هیچوقت فرصت، انگیزه و سرمایه تغییر این الگو را نداشته است. به‌عنوان مثال همه از مصرف بی‌رویه انرژی می‌گویند ولی هیچکس از هزینه اتلاف منابع،  از فقدان دسترسی به فن آوری پیشرفته در مصرف و توزیع و یا قاچاق سوخت نمی گوید. ضمن آنکه سرمایه اجتماعی حکومت آنقدر کاهش پیدا کرده است که نه شهامت و نه توان اصلاح دارد.»
+20
رأی دهید
-1

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.