«جان هالتوانگر» در یادداشتی تحت عنوان «آنچه باید درباره مردی که اسد را سرنگون کرد بدانید» در نشریه فارن پالیسی نوشت: ابومحمد الجولانی سالهاست تلاش کرده تا چهره خود را تغییر دهد، اما آیا او واقعاً از گذشته خود در القاعده دست کشیده است؟
به گزارش سرویس بین الملل انتخاب، در ادامه این مطلب آمده: پس از ۱۳ سال جنگ داخلی ویرانگر، رژیم بشار اسد، رئیس جمهور سوریه در یک حمله برق آسا به رهبری گروه شورشی هیئت تحریر الشام سرنگون شد.
اکنون این کشور با آیندهای نامشخص روبرو است - از جمله اینکه تحریرالشام، که از یک شاخه القاعده با ارتباطاتی با بنیانگذار داعش به گروهی مستقل تکامل یافته است، چگونه به حکومت داری خواهد پرداخت.
احمد الشرع، رهبر تحریرالشام که بیشتر با نام مستعار ابومحمد الجولانی شناخته میشود، سالها تلاش کرده است تا خود را از ریشههای القاعدهای اش دور کند، اما کسب مشروعیت در نظر جامعه بین المللی، به ویژه ایالات متحده، نبردی دشوار خواهد بود.
همچنین یک سوال اساسی وجود دارد که آیا بی ثباتی سوریه میتواند باعث شود که این کشور بار دیگر به پناهگاه امنی برای گروههای تروریستی مانند داعش تبدیل شود یا خیر.
فارن پالیسی با آرون زیلین، کارشناس تروریسم و عضو ارشد موسسه سیاست خاور نزدیک واشنگتن که کتابی درباره تحریرالشام نوشته است، گفتگو کرده تا اکنون که جولانی حاکم بالفعل سوریه است، اطلاعات بیشتری در مورد ریشههای او، تلاشهایش برای تغییر چهره خود و آنچه که احتمالاً در انتظار سوریه است به دست آورد.
فارن پالیسی: بشار اسد رفته است و تحریرالشام در سوریه قدرت را به دست گرفته است. آیا میتوانید در مورد تکامل جولانی و تحریرالشام و چگونگی رسیدن به این نقطه صحبت کنید؟
آرون زیلین: جولانی در اصل یک جنگجوی خارجی در جنگ عراق بود. او از سوریه به عراق رفت و به ابومصعب الزرقاوی و [سازمان او]القاعده در عراق پیوست. او مدتی را در زندان بدنام بوکا گذراند؛ و سپس امیر یا رهبر منطقه نینوا در غرب عراق برای دولت اسلامی عراق شد که اساساً گروه پیشین چیزی بود که اکنون آن را داعش مینامیم.
پس از آغاز قیام سوریه، جولانی با [رهبر داعش]ابوبکر البغدادی در مورد پروژهای در سوریه صحبت کرد. در تابستان ۲۰۱۱، جولانی برای ایجاد سازمان جدیدی به نام جبهه النصره به سوریه رفت. این گروه اساساً یک شاخه رسمی از داعش عراق بود. آنها پس از نظامی شدن جنگ داخلی سوریه، شروع به انجام عملیات کردند و در برخی از شورش ها، به ویژه آنهایی که ماهیت اسلام گرایانه تری داشتند، ادغام شدند.
با توجه به موفقیتهایی که در سال اول یا پس از آن مشاهده شد، بغدادی اساساً میخواست آنچه را که در پشت صحنه میدانست علناً نشان دهد - اینکه جبهه النصره با دولت اسلامی عراق یکی و یکسان است. در آوریل ۲۰۱۳، بغدادی دولت اسلامی [عراق و شام]یا داعش را اعلام کرد.
با این حال، جولانی این درخواست را رد کرد، زیرا او میدانست که بغدادی در تلاش است تا علیه سایر گروههای شورشی اقدام کند. بنابراین، برای چرخش موضع و همزمان حفظ سطح مشخصی از مشروعیت جهادی، جولانی با ایمن الظواهری - رهبر القاعده در آن زمان - بیعت کرد. اما الظواهری شروع به اعزام نیرو از افغانستان به سوریه کرد که جولانی از آن راضی نبود؛ بنابراین جولانی بار دیگر چرخید و در ژوئیه ۲۰۱۶ روابط خود را با القاعده قطع کرد.
بسیاری در آن زمان کمی نسبت به این جدایی بدبین بودند، زیرا به نظر میرسید که این یک تصمیم مشترک با القاعده [به منظور]تلاش برای مشروعیت بخشیدن به پروژه [جبهه النصره][در سوریه]بوده است. با این حال، با گذشت زمان مشخص شد که واقعاً مشکلاتی بین این دو وجود دارد؛ و سپس به عنوان یک تغییر برند، جبهه النصره رسماً در ژانویه ۲۰۱۷ به هیئت تحریرالشام تبدیل شد.
در این مدت، آنها هم به داعش و هم به القاعده، هر دو گروهی که قبلاً با آنها کنار آمده بودند، حمله کردند. همزمان با این اتفاق، ما همچنین دیدیم که آنها شروع به آغاز یک پروژه حاکمیت محلی به نام دولت نجات سوریه کردند - که اساساً یک دولت غیرنظامی با رهبری تکنوکراتیک بود.
فارن پالیسی: آیا نیروهایی که جایگزین اسد میشوند، بهتر از اون خواهند بود یا خیر. آیا اینکه تحریرالشام اکنون سکان هدایت را در دست گرفته است خبر خوبی است یا بد - یا موضوع پیچیدهتر از اینهاست؟
آرون زیلی: موضوع پیچیده است. به طور کلی، این خبر بسیار خوبی است که رژیم اسد از بین رفته است. در حالی که ممکن است تحریرالشام در هفت سال گذشته یا بیشتر خود را به عنوان یک رژیم اقتدارگرا اداره کرده باشد، اما به هیچ وجه شبیه به سبک تمامیت خواهی رژیم اسد نیست. اما در عین حال، بسیاری از کسانی که در سال ۲۰۱۱ علیه این رژیم قیام کردند، در اصل خواستار دموکراسی، گشایش، حقوق و آزادی بودند. بنابراین، اکنون تنشی وجود خواهد داشت. این یکی از دلایلی است که ما این اظهارات را از طرف تحریرالشام را در جریان نبرد واقعی برای تصرف حلب، و سپس در نهایت خود کشور، در رابطه با اطمینان بخشی به اقلیتها و همچنین سایر کشورها دیدیم. ارسال این پیام از سوی تحریرالشام کاملاً هوشمندانه بوده است.
به نظر میرسد در یکی دو هفته نخست پس از تصرف حلب، با اقلیتها به خوبی رفتار شده است. هیچ آزار و اذیتی صورت نگرفته است. به کسی آسیب نرسیده. اما ما همچنین باید روند طولانی تری را در این زمینه ببینیم.
باید به یاد داشته باشیم که قبل از تسلط طالبان بر افغانستان - دوباره - همه افراد میگفتند که این طالبان مانند طالبان قبلی نیست. با این حال ما سه سال بعد شاهد هستیم که با زنان دوباره به طرز وحشتناکی رفتار میشود، درست مانند اواخر دهه ۱۹۹۰، و آنها هیچ نقشی در جامعه ندارند.