لشکر فاطمیون؛ چطور سه برادر افغان برای گرفتن اقامت ایران سر از جنگ سوریه در آوردند

لشکر فاطمیون از جمله نیروهای تحت نظر نیروی قدس سپاه پاسداران است که بیشتر از مهاجران افغان ساکن ایران تشکیل شده و نیروهای آن از جمله به سوریه اعزام می‌شوندبی بی سی:زینب محمدی
احمد (نام مستعار) و دو برادرش، پس از چهار بار ورود ناموفق قاچاقی از افغانستان به ایران و اخراج شدن از آن کشور، برای به دست آوردن اقامت قانونی در ایران راهی میدان جنگ در سوریه شدند.

آنها در چوکات لشکر فاطمیون از سوی دولت ایران به جنگ رفتند در حالی که یکی از برادران ۱۵ سال بیشتر نداشت.

لشکر فاطمیون از جمله نیروهای تحت نظر نیروی قدس سپاه پاسداران است که بیشتر از مهاجران افغان ساکن ایران تشکیل شده و نیروهای آن از جمله به سوریه اعزام می‌شوند و گفته می‌شود بخش اعظم تلفات ایران در سوریه از اعضای این گروه بودند. دولت ایران به اعضای این لشکر حقوق دلاری و اسناد اقامت قانونی در این کشور را می‌دهد.

در این گزارش از نام مستعار استفاده می‌شود زیرا افشای هویت این نیروها نه تنها تهدیدات مرگبار افراد گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش) در سوریه و افغانستان را برای آنها می‌تواند در پی‌داشته باشد بلکه در ایران هم می‌تواند تبعاتی داشته باشد.

احمد که این روزها در خطر اخراج از ایران قرار دارد، می‌گوید که برای به دست آوردن سند اقامت ایران از جان خود مایه گذاشته، به جنگ رفته و حتی «ممکن است آدم هم کشته باشد.»

احمد و دو برادرش در اوج درگیری‌ها در سوریه به لشکر فاطمیون پیوستند.

او از ترس و وحشتی که هر شب هنگام خواب داشته می‌گوید: «خوابم نمی‌برد. همیشه به مرگ فکر می‌کردم. با خود می‌گفتم قرار است بمیرم. ممکن است داعش سر من را هم ببرد.»

او سه سال در سوریه جنگیده است. می‌گوید: «در جنگ رودررو کسی را نکشتم اما در در بخش خمپاره شاید کشته باشم. ما از سه کیلومتری خط دشمن را با خمپاره می‌زدیم و وقتی که منطقه را می‌گرفتیم تلفات دشمن را می‌دیدیم.»

او خودش هم در جنگ آسیب دیده است. می‌گوید: «در یک نبرد که شکست بدی خوردیم. داعش خمپاره می‌انداخت. در حال فرارچند ترکش خوردم.»
به گفته احمد، دولت ایران به خانواده مهاجران افغان که در جنگ کشته شوند، شناسنامه، خانه و حقوق ماهانه می‌دهدجنگجویان لشکر فاطمیون معمولا تجربه جنگ را ندارند و به درستی و برای مدت کافی هم آموزش ندیده‌اند. گزارش‌های منتشر شده حاکی است که به همین دلیل شمار تلفات آنها بالا است.

احمد می‌گوید که تلفنی برای جنگ در سوریه ثبت‌نام کرده‌اند. «بعد از پانزده روز با ما تماس گرفتند... همه ما را در محوطه پارک جنگلی کنار یک چهارراه دور از چشم مردم جمع کردند. افراد معتاد و پیر را از صف می‌کشیدند و می‌گفتند شما به‌درد نمی‌خورید و از همانجا به افغانستان اخراج می‌کردند. حدود هفت اتوبوس رفتیم به سمت پادگانی در ورامین تهران بنام پادگان شهید چمران. همه را بازرسی کردند. بعد تست گرفتند، تست بینایی، سرعت در دویدن... همه تست‌ها. وارد پادگان پازوکی شدیم و ۲۰ روز آموزش دیدیم.»

او می‌گوید: «به ما شلیک کردن را یاد دادند. آموزش‌هایی در مورد جنگ شهری و جنگ بیابان. پیدا کردن راه از طریق ستاره‌ها و آفتاب. شب‌ها وقتی خواب بودیم خشم شب می‌زدند یک چیزی شبیه شلیک کردن. تا آماده باشیم. استادان هم ایرانی بودند و هم افغان.»

احمد می‌گوید که بعد از پایان آموزش آنها را از طریق فرودگاه امام خمینی به دمشق بردند. «رفتیم به پادگان امام حسین. تجهیز شدیم. فرماندهان افغان به دنبال نیرو آنجا می‌آمدند. اولین جایی که ما را بردند درعا بود. وقتی مقر بودیم فرمانده می‌آمد و می‌گفت تجهیز شوید. سه دقیقه وقت دارید باید برویم هجوم. یعنی برای تصمیم در مورد رفتن یا نرفتن شانسی نداشتی. فقط یک گزینه داشتی باید بروی.»

احمد می‌گوید که جنگ شهری سخت بود و بیشتر رفقایش را در این جنگ‌ها از دست داده است. «جنگ سوریه آن سه سالی که من بودم جنگ مستقیم با داعش بود. چه شهری و چه جنگ در بیابان. اما داعش از فاطمیون می‌ترسید چون هجوم فاطمیون خطرناک بود. یادم است وقتی قرار بود به منطقه‌ای حمله کنیم ده روز قبل به آن منطقه هشدار داده می‌شد تا غیرنظامیان فرار کنند. بعد از ده روز که ما وارد منطقه می‌شدیم، می‌توانم بگویم کسی نبود چه نظامی و چه غیرنظامی. اما همیشه خطر تک‌تیراندازهای داعش وجود داشت.»
در دی ماه ۱۳۹۹ محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه آنزمان ایران در مصاحبه با شبکه تلویزیونی طلوع نیوز افغانستان، امتیاز دادن به خانواده‌های کشته شدگان فاطمیون را تایید کردآشنایی سه برادر با لشکر فاطمیون
احمد و دو برادرش در حالی رفتن به میدان جنگ سوریه را انتخاب کردند که قبلا شاهد جنگ در این کشور بودند و از آن فرار کرده بودند.

سال ۱۳۹۰،‌ احمد و برادرانش که همه متولد ایران بودند، همراه با خانواده زمانی که مادرش دچار بیماری قلبی شده بود، داوطلبانه به افغانستان برگشتند، زیرا مادرش اصرار داشته که پس از سه بار جراحی ناموفق برای گذراندن آخرین روزهای زندگی‌اش به کشورش برگردد. احمد و دو برادرش که تحمل دیدن وضعیت مادر را هم نداشتند، مانند بسیاری از افغان‌ها برای داشتن زندگی بهتر، تصمیم به مهاجرت دوباره گرفتند. چهار بار قاچاقی به ایران رفتند و اخراج شدند.

زمانی که برای چهارمین بار در اردوگاه اخراج مهاجران به سر می‌بردند با شخصی آشنا شدند که به آنها پیشنهاد داده برای زندگی و کار به جای ایران، به سوریه بروند. بعدتر از طریق این شخص با به دست آوردن دعوتنامه و ویزای قانونی با هزینه ۱۵۰۰ دلار به سوریه رفتند.

به گفته خودش پنج روز از رسیدن آنها به دمشق در سال ۱۳۹۱ نگذشته بود که جنگ در آنجا هم شروع شد. «شیعیان از منازل و هتل‌ها نمی‌توانستند بیرون بروند. حدود چهار ماه در هتل مثل زندانی زندگی کردیم. اسم هتل ابراج الکریم نزدیک بیمارستان بهمن بود. سرانجام ویزای ده روزه ایران را گرفتیم و رفتیم ایران.»
تصویری تازه از محلی متعلق به لشکر فاطمیون تحت حمایت ایران در شهر خان شیخون سوریه که به تصرف مخالفان دولت درآمده استاحمد و برادرانش برای یک سال در ایران مخفیانه بدون اسناد قانونی با کار در خیاطی و کیف‌سازی زندگی کردند. پس از رسیدن خبر مرگ مادر ۳۸ ساله‌اش برای تشییع جنازه به کشورشان برگشتند. دوباره با گرفتن ویزا به ایران رفتند. اما پس از پایان مهلت قانونی ویزا با ترس بازداشت و اخراج روزگارشان را می‌گذراندند تا در مورد ثبت‌نام افغان‌ها برای جنگ سوریه، حقوق و به دست آوردن اقامت قانونی در بدل آن شنیدند و اقدام کردند.

احمد می‌گوید که آن‌زمان به آنها در لشکر فاطمیون ماهانه حدود ۳ میلیون تومان حقوق و ماهانه ۱۰۰ دلار هم برای مصارف‌شان (پول‌ توجیبی) می‌دادند که درآمد خوبی برای افغان‌ها بود. اکنون این حقوق به ماهی ۱۶ میلیون تومان افزایش یافته است.

به گفته او، دولت ایران به خانواده مهاجران افغان که در جنگ کشته شوند، شناسنامه، خانه و حقوق ماهانه می‌دهد. به کسانی که بالای پنج درصد جانباز باشند مثلا دست یا پای خود را از دست داده باشند، اقامت ۵ ساله و به امثال احمد بار اول اقامت یک ساله و پس از آن اقامت دو ساله که هر بار برای تمدید آن یک بار دیگر باید به میدان جنگ بروند.

او می‌گوید که «او و برادرانش به خاطر به دست آوردن اسناد اقامت به جنگ رفتند و بسیاری از هم‌قطارانش هم اکثرا به همین دلیل و به دست آوردن امتیازات مالی به میدان جنگ آمده بودند و شمار کمی از آنها به خاطر باورهای مذهبی این راه را انتخاب کرده بودند.»
در دی ماه ۱۳۹۶ یکی از مسئولان لشکر فاطمیون زیر نظر سپاه پاسدارن از کشته شدن دست‌کم دو هزار نفر و زخمی شدن هشت هزار افغان دیگر «در راه اسلام» خبر داده بوداحمد می‌گوید دفعه قبل زمانی که زنش باردار بود، بدون اطلاع او مخفیانه به خاطر تمدید شدن اسنادش به بهانه کار در یک شهر دیگر به سوریه رفته است. آخرین بار هم با عذر و زاری به مسئولان توانسته اسناد اقامتش را بدون رفتن به جنگ تمدید کند که اکنون فقط چند ماه از آن باقی مانده است. همسر احمد مخالف رفتن او به میدان جنگ است.

او حالا مشغول کیف‌دوزی است. احمد سه سالی که در جنگ سوریه جنگیده، مجرد بوده و می‌گوید حالا نمی‌تواند به خاطر زن و بچه‌هایش بار دیگر به جنگ برود و هر لحظه هم امکان دارد به افغانستان اخراج شود اما با سابقه جنگ در سوریه و عضویت در فاطمیون هیچ تضمینی برای حفظ جانش در حاکمیت طالبان وجود ندارد.

او می‌گوید که شماری از همرزمانش را می‌شناسد که به دست طالبان افتاده‌اند و از سرنوشت‌شان خبری ندارد. «طالبان در محل زندگی‌مان به خانه پدرم هم رفته بودند و سراغ سه پسرش که عضو فاطمیون بودند را گرفتند. کتکش زدند. دندان مصنوعی‌اش شکسته شده بود. زندانی‌اش کردند و سرانجام با پادرمیانی بزرگان منطقه و گرفتن وثیقه سند خانه‌مان رهایش کردند. پدرم هم مجبور شد فرار کند و حالا ایران است.»

احمد می‌گوید که اکنون هم یکی از برادرانش برای تمدید دوباره اسناد اقامتش مجبور شده دوباره به سوریه برود و دو ماهی هست که در میدان جنگ است. این برادر احمد اکنون ۲۳ سال دارد و اولین بار که به جنگ رفت ۱۵ سال داشت و مسئولان لشکر با وجود دانستن سن او، استخدامش کردند.

می‌گوید که یک دوره برای اعضای لشکر فاطمیون مجوز کار صادر کردند اما پس از کمبود نیرو در جنگ سوریه آن را دیگر تمدید نکردند. «به جنگجویان فاطمیون اجازه کار نمی‌دهند. می‌گویند شما کار لازم ندارید باید بروید به جنگ سوریه.»

احمد اکنون همراه با همسر و دو فرزند کوچکش در یکی از شهرهای ایران زندگی می‌کند. به تازگی برای ثبت‌نام فرزند بزرگش در مدرسه مجبور شده که روزها سرگردانی بکشد و سرانجام هم به او گفته شده که «بروید افغانستان درس بخوانید.»

احمد می‌گوید: «فکر می‌کنم سرنوشت بسیار تلخی دارم. رفتارهایی که این ‌روزها با مهاجران افغان ساکن ایران می‌شود هر روز باعث می‌شود که از رفتن به جنگ پشیمان باشم. برخی از مسئولان خیلی راحت می‌گویند سوریه رفتید پولش را گرفتید. من در خطرم. احساس می‌کنم دولت ایران فقط از اتباع افغان در جنگ سوریه سوءاستفاده کرده و اصلا به فکر جان و خانواده یک فرد نیست که چه خواهد شد. به صراحت می‌گویند یا برو سوریه یا افغانستان. اگر به جنگ نروم اسنادم تمدید نمی‌شود. اگر به افغانستان برگردم طالبان من را خواهند کشت. سه سال پیش تلاش کردم برای همیشه از دردسرهای تمدید اسناد اقامت و رفتن به جنگ خلاص شوم پس با خانواده‌ام قاچاقی به ترکیه رفتم اما بازداشت شدم و اخراج شدم به افغانستان. همین که رسیدیم طالبان به قدرت برگشتند و مجبور شدم دوباره به ایران برگردم.»
لشکر فاطمیون و ایران
لشکر فاطمیون سال ۱۳۹۴ از ادغام نیروهای تیپ ابوذر در زمان جنگ ایران و عراق و نیروهای مجاهد افغانستان زیر نظر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شکل گرفته است. این لشکر از میان شهروندان هزاره و شیعه افغانستان عمدتا ساکن ایران تشکیل شده است.

این لشکر به عنوان بخشی از نیروهای حمایتی ایران از بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه، سال‌ها در سوریه جنگیده؛ جنگی که در آن صدها هزار غیرنظامی کشته شده اند.

روزنامه کیهان منشاء گروه فاطمیون را «لشکر کوچک و در نوسان داوطلبانی» عنوان کرده است که از آنها به نام «سپاه محمد» یاد شده است. این سپاه در جنگ ایران و عراق جنگیده است و بعدا در دهه ۱۹۹۰ برای مبارزه با گروه طالبان به افغانستان بازگشته اما براساس گزارش کیهان، «از ترس پیگرد دولت جدید افغانستان و حامیان ائتلاف تحت رهبری آمریکا» مجبور شده که منحل شود. این جنگجویان بعدا در شهر مشهد ایران گردهم می‌آیند و با فرماندهی علی‌رضا توسلی برای «دفاع از حرم بی‌بی زینب» در دمشق به سوریه فرستاده می‌شوند.

در مهر ۱۳۹۶ سازمان دیده‌بان حقوق بشر در گزارشی اعلام کرد شواهدی در دست دارد که نشان می‌دهد «سپاه پاسداران ایران نوجوانان زیر ۱۸ سال افغان را در لشکر فاطمیون به خدمت می‌گیرد».

در آبان ۱۳۹۷ در گزارش مرکز مطالعات خاورمیانه در واشنگتن در مورد این لشکر به نقل از محمد حسن حسینی، یکی از فرماندهان فاطمیون که بعدها کشته‌ شد، شمار مجموع لشکر فاطمیون به طور «واقع‌بینانه بین ۱۲ تا ۱۴ هزار جنگ‌جو» خوانده شده است.

در این گزارش تلفات بالای لشکر فاطمیون تایید شده و دلیل آن «آماده نبودن اعضای آن از لحاظ روحی و تاکتیکی و اعزام به خطرناک‌ترین خطوط مقدم نبرد با گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش)» خوانده شده است.

آماری تازه از تلفات لشکر فاطمیون در جنگ سوریه در دست نیست اما اخباری جداگانه از کشته شدن آنها در بمباران‌های اسرائیل و آمریکا در ماه‌های اخیر منتشر شده است.

به طور مثال در بهمن ۱۴۰۲ رسانه‌های دولتی و نزدیک به سپاه پاسداران، از کشته شدن سید حمزه علوی یک عضو ارشد لشکر فاطمیون ایران و چند جنگجوی افغان دیگر در سوریه خبر دادند.

پیش از این در دی ماه ۱۳۹۶ یکی از مسئولان لشکر فاطمیون زیر نظر سپاه ایران از کشته شدن دست‌کم دو هزار نفر و زخمی شدن هشت هزار افغان دیگر خبر داده بود.

در دی ماه ۱۳۹۹ محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه وقت ایران در مصاحبه با شبکه تلویزیونی طلوع نیوز افغانستان با تایید حمایت از فاطمیون بدون ارائه جزئیات از تلفات آنها در جنگ سوریه گفت: «ما به خانواده‌های آن‌ها امتیازاتی می‌دهیم. خانواده‌های افرادی که شهید می‌شوند، در افغانستان، برای ایده‌‌شان، برای آرمان‌شان، ما خانواده‌های آن‌ها را تحت پوشش می‌گیریم.»
در سال ۱۳۹۶ ریاست جمهوری افغانستان ضمن تاکید بر عدم استفاده از «احساسات و ناگزیری‌های» مهاجران افغان در کشورهای همسایه، تلویحا خواهان منحل کردن لشکر فاطمیون شده بودواکنش افغانستان و آمریکا به لشکر فاطمیون
پس از منتشر شدن آمار تلفات لشکر فاطمیون در سال ۱۳۹۶ ریاست جمهوری دولت آن زمان افغانستان، از به کار گرفتن شهروندان افغانستان در جنگ‌های نیابتی انتقاد کرد و تلویحا خواهان لغو آن شد و تاکید کرد که «نباید از احساسات و مشکلات افغان‌های مهاجر ایران برای توسعه طلبی و اهداف سیاسی کشورهای همسایه استفاده شود.»

در بهمن ۱۳۹۷ هم وزارت دارایی آمریکا لشکر فاطمیون را تحریم کرد.

در اردیبهشت ماه ۱۳۹۹ پرچم فاطمیون در کنار پرچم داعش در آگهی‌ تلویزیونی در افغانستان خبرساز شد‌. تبلیغاتی که هر دو گروه را به یک اندازه برای امنیت افغانستان تهدید جلوه می‌داد.

در این اعلان تلویزیونی گفته می‌شد که «همسایگان ما برای افغانستان اهمیت قایل نمی‌شوند و آنها ما را نابود می‌کنند، فریاد مردم ما تا زمانی که تاثیر مخرب همسایه‌های ما ادامه داشته باشد، متوقف نخواهد شد.»

آنزمان منابعی از دولت افغانستان به بی‌بی‌سی گفتند که این تبلیغات از سوی دولت افغانستان به رسانه‌ها داده نشده، بلکه نهادهای خارج از دولت افغانستان آنها را تهیه و برای نشر به رسانه‌های افغانستان داده‌اند.

حکومت طالبان تاکنون رسما در مورد لشکر فاطمیون و حضور افغان‌ها در جنگ سوریه ابراز نظر نکرده است.
+5
رأی دهید
-29

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۴۰
    Nasrol.Senvar.Hani - مسکو، روسیه
    این بیچاره ها بخاطر اقامت در ایران ناچار میشن برن سوریه ولی هموطنشون جناب خداداد عزیزی با عشق و اشتیاق میره لبنان به بچه های شیعه لبنانی توپ فوتبال میده.
    9
    11
    ‌چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۳ - ۱۷:۲۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۴
    کماندوی سبز - تهران، ایران
    افغان رو باید در ایران گیر اورد و .. ،،اگه بخواد دست روی دختر ایرانی بلند کنه،
    10
    13
    ‌چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۳ - ۱۷:۴۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۲
    agha_ehsan - تهران، ایران
    اینا احمقن واقعا . آخه ایران برای شما چی داره که بخاطرش دست و پاتونو از دست بدین و تازه بهتون اقامت 5 ساله بدن ؟! خود جمهوری اسلامی تو ایران مهمان زوری و اجنبی تازیه که به زودی به وطن خودش اخراج خواهد شد . شما احمق ها هم مثل آدم برید اروپا پناهنده بشید دیگه . جنگ تو سوریه راحتتره یا پیاده به اروپا رفتن ؟ من نمیفهمم هرجا مردمانش اسلام زده هستند ، عقل هم تو سر ندارن!
    0
    8
    ‌چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۳ - ۲۰:۰۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۵
    سیمرغ ایران - برلین، آلمان
    فاطی افغانی تو کی از اروپا راهی سوریه میشی هی نشین پشت کامپیوتر کامنت های پاچه خواری برای ضحاک علی بنویس اگر خاویارش رو داری پاشو برو سوریه
    1
    8
    ‌چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۳ - ۲۰:۵۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۲
    paksan - ایران، ایران
    من شخصا به این افراد شجاع افتخار میکنم.تنها جایی که ج. ا واقعا درست عمل کرده سوریه بوده و سرنگونی بشاراسد چیزی شبیه سرنگونی شاه یا سرنگونی دولت افغانستان هستش که نیروهای طرف مقابل چیزی شبیه طالبان و داعش و بدتر از ج. ا هستند و اصلا موضوع نیروهای دمکرات یا برای تشکیل حکومت نیستند آنها فقط فرصت پیدا نکردند وگرنه چیزی شبیه ج.ا ولی وهابی سنی را بعنوان داعش ایجاد میکنند. قطر و عربستان و امارات حمایت مالی سنگین از آنها میکنند و ترکیه مسئول خرج کردن پولهاست.همانطور که داعش را ایجاد کردند به تصور مقابله با ایران ولی دیدیم که چطور ورق برگشت و خودشان هم مورد تهدید قرار گرفتند. به نظر من در مورد اخیر هم باید گلوگاه تامین مالی این گروهها را زد و گرفت و قطعا سقوط اسد اسرائیل را با گروهها پراکنده ای روبرو میکند که کاملا با حماس همراه هستند و رسیدن پای آنها به کنار اسرائیل قطعا شرایط سختی برای اسرائیل اتفاق خواهد افتاد و به نظر من اگر حتی اسرائیل در این مرحله به اسد کمک هم بکند کار اشتباهی نکرده و آینده نگری کرده چون اگر زمان ساقط کردن پهلوی توسط آمریکا سکوت نمیکرد الان وضعیت این نبود.
    0
    0
    ‌چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۳ - ۲۲:۳۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.