اسرائیل زد. حالا چه کنیم؟ مقاله‌ای از فرخ نگهدار

فرخ نگهدار
لندن – جمعه ۴ آبان ۱۴۰۳
* ضمن اعلام انزجار از عملیات جنگ افروزانه اخیر نتانیاهو و کابینه جنایت‌کارش، از دستگاه رهبری جمهوری اسلامی انتظار دارم به این تجاوز، از راه شنیدن صدای اکثریت معترض به سیاست‌های نظام، پاسخ دهد. پیشبرد آشتی ملی پیش نیازی گریز ناپذیر برای مقاوم سازی ایران در برابر هرگونه تجاوز خارجی است.

* جان باختن سرگرد جهان‌دیده و استوار شاهرخی فر و دیگر قربانیان را به خانواده ایشان و میهن دوستان ایران تسلیت می‌گویم و کشورهایی که این حمله جنایتکارانه را محکوم کردند را رهین امتنان ملت ایران می‌دانم.
صحنه سیاسی چهار ضلعی
سیر حوادث تا فروردین گذشته حاکی از آن بود که حاکمیت ایران از مقابله به مثل خودداری می‌کند و نمی خواهد مستقیما با اسرائیل درگیر شود. اما حمله به کنسولگری ایران در دمشق وضع را تغییر داد. حکومت تصمیم گرفت از خاک ایران اسرائیل را چنان موشک باران کند که پاسخ اسرائیل ایران ناگزیر به حمله متقابل نکند.

اما با عملیات وعده صادق ۲، و به استناد اسناد درز کرده، به نظر میرسید واکنش اسرائیل قرار بود به گونه ای باشد که ایران نتواند آن را نادیده بگیرد. علیرغم رجز خوانی ها، اسرائیل هم از حمایت عملیاتی امریکا برخوردار نشد و هم مجبور شد حملات را در حدی محدود نگاه دارد که بایدن می خواست. به این ترتیب تا اینجا فضایی ساخته شده است که تهران، تل آویو و واشنگتن می توانند از اقدام متقابل عاجل فعلا پرهیز کنند.

با این همه شدت جنگ در غزه و لبنان و تحریکات جنگ طلبان در تل آویو، واشنگتن و در تهران، در حدی است که نیروهای سیاسی کشور هم چنان ناچارند معین کنند که در صورت وقوع جنگ در کدام سو خواهند ایستاد. با توجه به شناختی که ماهیت و عملکرد گرایش‌های سیاسی کشور در دست است با روشنی زیاد می‌توان پیش بینی کرد که، برخلاف حمله عراق به ایران در مهر ۵۹، امروز موضع شاخص ترین نیروهای سیاسی کشور در قبال حمله اسرائیل و جنگ کاملا متفاوت است:

۱. اقتدار گرایان، تندروهای محور مقاومتی و اکثر فرماندهان سپاه بیشتر «میدانی» فکر کرده و طرفدار تقویت اراده و امکانات مقابله به مثل بوده اند. آنها امروز هم در گسترش جنگ به کشورهای منطقه را نوعی بازدارندگی تلقی می کنند. تعبیر یا تخیل آنان از دیپلماسی منطقه ای ایران این است که سایر کشورها رامتوجه کنند که چنانچه ایران مورد حمله قرار گیرد آن کشورها هم مورد حمله قرار خواهند گرفت.

۲. اصلاح طلبان، به مثابه بخش بزرگی از بدنه جمهوری اسلامی و روح حاکم بر دولت پزشکیان، خواهان تعامل با غرب، اجتناب از رودرویی مستقیم با اسرائیل هستند. آنها برای همگون سازی واکنش کشورهای منطقه در قبال جنگ جاری، برای رسیدن به آتش بس و بازگشت به دیپلماسی تلاش می کنند. آنها عموما ساختن «عمق استراتژیک» را خطرناک و پرهزینه می دانند و بر افزودن بر قدرت دفاعی در درون مرزهای کشور تاکید دارند.

۳. گذار طلبان، یا تحول طلبان، به مثابه بخشی از مخالفان جمهوری اسلامی، با شعار «نه به جنگ، نه به جمهوری اسلامی» برآمد کرده اند. تصور یا تخیل آنها عموما این است که حاکمان بر ایران و اسرائیل هر دو جنگ طلب و مسئول جنگی هستند که خاورمیانه و کشور ما را تهدید می کند. بسیاری از آنها اعلام می کنند مسئولین جمهوری اسلامی و اسرائیل هر دو مخالف آتش بس و پایان دادن به جنگ کنونی هستند.

۴. سرنگونی طلبان، یعنی بخشی از اپوزیسیون جمهوری اسلامی سیاست ها و تحریکات جمهوری اسلامی را منشاء اصلی بی ثباتی و جنگ در منطقه ارزیابی می کنند. تخیل و یا تصور آنها این است که تلاش ایران برای نابودی اسرائیل منشاء اصلی جنگ است و بازگشت صلح به منطقه منوط است به پایان دادن به جمهوری اسلامی.

علت اصلی این تقسیم بندی چهار گانه این نیست که همه کسانی که خود را اصلاح طلب، گذار طلب یا سرنگونی طلب می نامند از مواضعی حمایت کنند که بدان متصف شده اند. علت این تقسیم بندی آنست که بیشتر کسانی که خود را با یکی از این عناوین معرفی می کنند با توصیف مواضعشان به صورت فوق تفاهم دارند. وگرنه همه میدانیم که در میان اصلاح طلبان هم گرایش به مقابله به مثل وجود دارد و هم تمایل به اعلام مقصر شناختن حکومت در سوق کشور به سوی جنگ. یا مثلا در میان نیروهایی که برای سرنگونی جمهوری اسلامی مبارزه می کنند کم نیستند فعالینی که حکومت اسرائیل را نژاد پرست و نسل کش معرفی می کنند و کاملا مدافع فلسطین هستند.

در ضمن ۴ ضلعی کردن صحنه سیاست در ایران سنگ پایه اصلی راهبرد سازی اصلاح طلبانه و در عین حال سوبژکتیو است. این جنس ورزی ماست که تعداد اضلاع صحنه سیاست را برای شما تعیین می کند. تعداد «واقعی» اضلاع یا جبهه بندی های سیاسی در کشور ما از دید نیروهای سیاسی مختلف قطعا متفاوت است:

۱. اقتدارگرایان صحنه سیاسی در کشور را ۱ ضلعی می بینند و سایر نیروهای سیاسی را دشمن و یکپارچه و مستحق سرکوب تحلیل می کنند.

۲. براندازان صحنه سیاسی کشور را ۲ ضلعی، به صورت «حکومت و اپوزیسیون» دیده برای هماهنگی و همگرایی اپوزیسیون تلاش می کنند.

۳. گذار طلبان صحنه سیاسی کشور را ۳ ضلعی دیده و برای شکل دهی «صدای سوم» در برابر براندازان و حکومتگران تلاش می کنند.

۴. اصلاح طلبان صحنه سیاسی کشور را ۴ ضلعی می بینند و نسبت به هر ضلع آن جداگانه سیاست گذاری می کنند.

کسان دیگری هم ممکن است باشند که صحنه سیاست در ایران را پنج ضلعی، شش ضلعی، یا بیشتر تصور کنند. کسانی هم هستند که اصلا اعتقادی به جبهه بندی نیروهای سیاسی ندارند. آنها متحدین و مخالفین خود را موردی یا لحظه ای تعریف و انتخاب می کنند.

توضیحات فوق از این نظر لازم بود که خواننده کاملا مطلع باشد چرا من یک طرح ۴ ضلعی را پایه کار قرار می دهم؟ علت این است که مدل ۴ ضلعی بیش از مدل های دیگر با سیاست ها و رفتارهای اصلاح طلبانه و دموکراسی خواهانه خوانایی دارد. برای تنظیم یک رشته مطالبات از حاکمیت، و تنظیم توصیه ها به دیگر نیروهای سیاسی کشور، برای دورتر کردن خطر جنگ اسرائیل علیه ایران، برای سوق کشور به سوی همزیستی و دموکراسی، به ویژه برای توانمند سازی کشور در مسیر توسعه پایدار، از سایر مدل ها کارسازتر است.
الف: مطالبات از حکومت
در زمینه سیاست خارجی
۱. تبعیت کامل میدان از دیپلماسی

از زمان خروج ترامپ از برجام به سرعت کنترل سیاست خارجی ایران از شورای امنیت ملی و بازوی اجرایی آن یعنی وزارت خارجه به سپاه و محافل امنیتی نظامی منتقل شد. دیپلماسی عملا متوقف و فرمانبردار میدان شد. گرچه با گذار از رئیسی-عبداللهیان به پزشکیان-عراقچی تغییری محسوس در جهت درست رخ داده است، اما، کاملا پیداست که نقش و حضور فرماندهان نظامی در تنظیم واکنش کشور در قبال تحرکات طرف مقابل در منطقه، همچنان بسیار جدی و احتمالا هنوز تعیین کننده است.
بدون تبعیت کامل نهادهای نظامی، و تمام نیروهای تحت کنترل آنها، از شورای امنیت ملی، از دولت پزشکیان و از وزارت خارجه، قطعی است که کشور ما به ورطه هایی کشیده می شود از ظرفیت های ضرور برای برون برد خود از آن ورطه برخوردار نیست.
۲. تکذیب قاطع شعار نابودی اسرائیل
جمهوری اسلامی ایران بدون هرگونه مجامله و یا تاخیر باید صراحتا اعلام کند که به تمام قطعنامه های مصوب شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل وفادار است و خواستار اجرای آنها توسط اسرائیل است. حاکمیت جمهوری اسلامی ایران باید در درون و بیرون کشور مراقبت کند که فعالیت ها و شعارهای نیروهای منتسب به ایران در چارجوب سیاست رسمی کشور و منطبق با قطعنامه های شورای امنیت باشد. تابلوها و دیوار نوشته های دال بر نابودی اسرائیل باید برداشته شوند. از پی هر ادعای اسرائیل مبنی بر این که «جمهوری اسلامی خواهان نابودی اسرائیل است»  نمایندگان و سخنگویان جمهوری اسلامی در داخل و خارج کشور باید فورا و صراحتا تکذیب و اعلان کنند ایران خواهان تبعیت اسرائیل از قطعنامه های شورای امنیت است.
۳. حفظ همآهنگی کامل با شرکای منطقه ای
یکی از سازنده ترین اقدامات جمهوری اسلامی تلاش هایی است در مسیر برپایی ساز و کارهایی برای همآهنگ سازی واکنش کشورهای منطقه در برابر جنگ جاری. سفرهای آقای عراقچی نشانه ای دلگرم کننده در همین راستاست. ایران باید مکرر اعلام کند که پاسخ ایران به اسرائیل قطعا با همآهنگی با سایر شرکای منطقه ای خواهد بود. ایران به هیچ وجه اجازه نخواهد داد که توطئه اسرائیل برای جدا جدا کردن کشورهای منطقه و رو در رو کردن آنان، تحقق یابد.

ایران باید در مسیر رسیدن به بلوک های دو جانبه و چند جانبه با رهبران کشورهای منطقه، به ویژه با ترکیه، عربستان، مصر، قطر و امارات حرکت کند. این کشورها می توانند برای تنظیمات امنیتی منطقه پس از آتش بس طرح های مشترک ارائه دهند. این حرف که ترکیه عضو ناتو و کشورهای عرب متحد امریکا و علیه ایران هستند فکری کهنه، از پایه اشتباه، و برخاسته از اذهان سرخورده و ماجراجوست.
۴. بازگشت به تعادل در سیاست خارجی
در اثر تحریم های فلج کننده، زیر تاثیر نفوذ اسرائیل بر امریکا، و تحت تاثیر رقابت و کارشکنی تندروها در حکومت، از هنگام خروج امریکا از برجام، مناسبات ایران و غرب بشدت رو به تیرگی رفته، و پیوندها و همکاری ها با روسیه و چین به وسعت افزایش یافته است. تصور عمومی این است که ایران در جنگ اوکراین حامی روسیه است. این سیاست نیز مناسبات با اروپای غربی و امریکا بحرانی تر کرده و در راستای مطامع اسرائیل است. همراهی اروپا با مطامع و ادعاهای ضد ایرانی در مورد سه جزیره و تحریم پروازها از و به ایران از آخرین نمونه هاست.
جمهوری اسلامی ایران باید به هر ترتیب به سیاست متوازن میان شرق و غرب بازگردد. ایران نباید برای گسترش تماس ها با ایالات متحده امریکا را با نتایج انتخابات مرتبط کند. ما نباید این بار دستور مذاکرات با امریکا را به برنامه هسته ای، مبادله زندانیان، یا هر موضوع دیگر محدود کند. هدف باید احیای روابط دیپلماتیک میان دو کشور باشد و تمام مسائلی که مانع این هدف هستند موضوع مذاکره اند.
در زمینه سیاست داخلی
جمهوری اسلامی ایران در پیگیری سیاست های چهارگانه فوق موفق نخواهد بود هرگاه سطح نارضایی از حکومت، حد بی اعتمادی شهروندان به حکومت، در سطح کنونی باشد. در انتخابات اخیر تنها ۴۰ درصد مردم نامزد خود را در میان نامزدها دیدند. این رقم بسیار هشدار دهنده است. اکثریت قاطع شهروندان خطر حمله نظامی به کشورشان بی توجه اند. برخی نیروهای سیاسی حتی اعلام کرده اند که اگر کشور مورد هجوم قرار گیرد در دفاع از میهن مشارکت نخواهند داشت. حتی در مواردی نشانه های حمایت از مهاجمان به کشور مشاهده شده است.

مسخ و معوج شدن وجدان میهن دوستانه بخش بزرگی از هم میهنان ما دردناک ترین پیامدهای سیاست های سرکوبگرانه است. این روحیات وجود نمی داشت هرگاه رفتار حکومت با شهروندان در خیزش های ۹۶ و ۹۸، به ویژه در جنبش مهسا، آنقدر خشن و سرکوبگرانه، و در انتخابات ۱۴۰۰، و انتخابات مجلس ۱۱ و ۱۲ آنقدر تحقیر آمیز و موهن، نبود.

وخامت وضع اقتصادی نیز زمینه های همزمانی طغیان گرسنگان، خیزش سرکوب شدگان، و تهاجمات اسرائیل به کشورمان، را تقویت می کند. هم از این روی تصمیم های تازه در زمینه سیاست خارجی، الزاما باید با ابتکارهای تازه و فوری برای مهار شکاف حکومت و مردم، همراه و همزمان گردد. عاجل ترین این اقدامات عبارتند از:

۱. توقف فوری صدور و اجرای احکام اعدام. آزادی مستمر زندانیان سیاسی و اعاده کامل حقوق تضییع شده آنان. توقف اجرای احکام فعالان سیاسی، مدنی، مطبوعاتی و فرهنگی، منع صدور احکام تازه.

۲. تسریع بازگشت استادان و دانشجویان، معلمان و کارگران اخراجی؛ رسیدگی به مطالبات آنان از مجراهای قانونی.

۳. قطع کامل هرگونه پیگرد به خاطر عدم رعایت حجاب حکومتی، پیگرد کسانی که برای تحمیل حجاب حکومتی به شهروندان اقدام می کنند.

۴. تسهیل فعالیت رسانه های غیر حکومتی، تغییر مسئولین و سیاست های رسانه ملی، دعوت از صاحب نظران برای مشارکت در حیات سیاسی و اجتماعی.

۵. رفع فیلترینگ و افزایش ظرفیت فضای مجازی و سرعت انتقال اطلاعات.

۶. دیدار متناوب رئیس جمهور، معاونان وی یا وزرای کابینه با چهره های منتقد در داخل و خارج، با کارشناسان مورد اعتماد مردم، و با نمایندگان نهادهای مدنی و بازتاب این رویدادها در رسانه ها.

۷. مراجعه به چهره های سرشناس منتقد حکومت در خارج کشور و دعوت از آنها به رفت و آمد به کشور و تماس مستقیم با مردم.
ب: درخواست ها از جناح های سیاسی
از اقتدارگرایان چه بخواهیم:

۱. از شعار نابودی اسرائیل دست بردارید.

۲. به انکار حق موجودیت سایر جناح های سیاسی پایان دهید.

۳. در کار دولت کار شکنی نکنید، از دولت پشتیبانی کنید.

۴. از عناصر و محافل خودسر حمایت نکنید.

۵. رایزنی با جناح های سیاسی برای رسیدن به اجماع ملی حول «چگونگی مدیریت گذار کشور به دوران پسا خامنه ای» را تسریع کنید. باور کنید که اداره کشور، در شرایط پسا خامنه ای، بدون آشتی ملی، ناممکن و بسیار اسرائیل پسندانه است.

از تحول طلبان چه بخواهیم:

۱. با اصلاح طلبان مقابله نکنید. آنها مقابل شما نیستند. تاثیر حرکت شما و آنها بر وضعیت سیاسی هم افزایانه است. حساب اصلاح طلبان را از اقتدارگرایان را مجزا کنید. نیمه بزرگتر بدنه جمهوری اسلامی متحد طبیعی شماست.

۲. حکومت جمهوری اسلامی را با حکومت اسرائیل همسنگ معرفی نکنید. محکوم کنید فکری را که زیر عنوان تحول طلبی، می گوید «اگر اسرائیل زد ما باید علیه حکومت قیام کنیم».

۳. مرزبندی با سرنگونی طلبان، با کسانی که به خشونت یا به حمایت امریکا و اسرائیل متکی میشوند، را مستحکم کنید.

۴. با جامعه جهانی همصدا شوید و آتش بس فوری را خواست مقدم خود قرار دهید. نهراسید که صدای شما و حکومت در این مورد یکی شود.

۵. باور کنید که تغییر ساختار حاکمیت، بدون حمایت و مشارکت جناح های حکومت ناممکن است. طوری عمل کنید که فضا برای گفتگوی همگانی و آشتی ملی مساعد شود.

از پهلوی طلبان چه بخواهیم:

۱. حساب خود را از نتانیاهو و ترامپ جدا کنید.

۲. پرچم امریکا و اسرائیل را کنار بگذارید.

۳. با صدای بلند هرگونه حمله نظامی به کشورتان را محکوم کنید. جای شما در کنار مردم است و نه جنگ طلبان در اسرائیل.

۴. صفوف خود را از فحاشان، لومپن ها و عناصر زن ستیز پاکسازی کنید.

۵. تا امید شما به امریکاست ناتوانی ۴۵ ساله شما در سازماندهی خودتان جبران نمی شود. روی پای خود بیایستید.

توضیح: اصطلاح «پهلوی طلبان» را در اینجا از این نظر جایگزین «سرنگونی طلبان» کرده ام که آنها در میان سرنگونی طلبان در وضع حاضر پر طرفدارترین هستند.

امیدوارم جناح های حامی حکومت، و دیگر کنشگران میهن دوست کشور، نیز طرح ها، راه حل ها و ابتکارهای خود را برای برون برد کشور از وضعیت مخاطره آمیز کنونی به بحث همگانی بگذارند.

با اعلام انزجار از عملیات جنگ افروزانه اخیر نتانیاهو و کابینه جنایت‌کارش، از دستگاه رهبری جمهوری اسلامی انتظار دارم به این تجاوز، از راه شنیدن صدای اکثریت معترض به سیاست‌های نظام پاسخ بدهد. پیشبرد آشتی ملی پیش نیازی گریز ناپذیر برای مقاوم سازی ایران در برابر هرگونه تجاوز خارجی است.
********************************************************
* فرخ نگهدار
فرخ نگهدار (زاده ۱۴ آبان ۱۳۲۵ در تهران) فعال سیاسی چپ‌گرای ایرانی است. او در نوجوانی به سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران به رهبری بیژن جزنی پیوست تا نهایتاً توسط ساواک دستگیر شد و به‌خاطر عضویت در گروه مسلح چریکی مدتی را در زندان سپری کرد.
او بعد از انقلاب ۱۳۵۷ و در پی انشعاب در این سازمان رهبری جناح اکثریت آن را بر عهده گرفت. نگهدار با آن‌ که به «فعالیت سیاسی مسالمت‌آمیز در چارچوب حکومت اسلامی» اعتقاد داشت، اما متهم به شرکت در جریان براندازی شد و پس از مدتی زندگی مخفیانه مجبور به ترک ایران شد. با وجود این او همچنان معتقد به اصلاحات در قالب حکومت جمهوری اسلامی است و به همین دلیل مورد انتقاد بسیاری از مخالفان حکومت جمهوری اسلامی و هم‌فکران سابقش قرار دارد. فرخ نگهدار سال‌هاست که در لندن زندگی می‌کند.
فرخ نگهدار خواهرزاده محمد صادق و محمدرضا انصاری مدیر و سهامدار شرکت کیسون (شرکت) است.
 
فرخ نگهدار در مصاحبه‌ای به تاریخ ۱۲ آذر ۱۳۹۵ با صادق صبا مدعی شد که سال‌ها شعار «مرگ بر سه مفسدین، کارتر و صدام و بگین» را سر می‌داده.
 
فرخ نگهدار معتقد است که اصلاح امور در جمهوری اسلامی ممکن هست و این گفته که «ابتدا باید رژیم را عوض کرد تا اصلاحات واقعی امکان‌پذیر شود» به باور او «بی‌پایه و زیان‌بار است».
 
فرخ نگهدار در توئیتی به تاریخ ۳۱ مه ۲۰۲۱ نوشت: «روز رای‌گیری با بیرق «نه به رئیسی» به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران خواهم رفت و رای خواهم داد». او در توئیت دیگری به تاریخ ۳ ژوئن نوشت که: «به عبدالناصر همتی رای خواهم داد».
+6
رأی دهید
-58

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۴۲
    mitra55 - تهران ، ایران

    این احتمالا قرص هاش رو سر وقت نمیخوره به شدت در عالم هپروت به سر میبره.
    2
    41
    دوشنبه ۰۷ آبان ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۴
    zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان

    به به چشمت روشن pirzan e irani. .بابا بزرگ هم زنده شد. خودش زیر آرم داس و چکش ترور می‌‌کرد.بزرگترین افتخار از لیبی‌ به خاک اسراهیل حمله و صیونیست بکشد امروز می‌‌گوید از کوله پشتی‌ سرباز آزادی بیرون نمی‌‌یاد. پس درست بگو. بگو از کوله پشتی‌ من بیرون می‌‌یاد.فقط از کوله پشتی‌ اون کسی‌ بیرون نمی‌‌یاد که من دوست ندارم. یک نمونگ بارز ۵۷ تی. کسی‌ که به هر طریقی حاضر است آخوند‌ها بمانند.کسی‌ که سینه برا سنوار و حسن جر می‌‌دهد هنوز قبله او مسکو است ولی به وسط امپریالیست فرار کرده. از این همه دریدگی و وقاحت ۵۷ تی حیران نیستید ؟ چیزی که کم داشتیم این است که کسی‌ مثل ایشون به ما راه درست را نشان دهد. فرخ ملا نگردار.قبل از چاقو زدن به دیگران یک نیشگون کوچک از خودت و همفکران خود. به نظر شما امثال ایشون حق گفتن سخن در باره ایران و چیز‌ها مثل ملی‌ میهنی می‌‌باشند ؟ به نظر من خیر.دروغ و ریا همیشه بیشتر از راست گفتن مصرف می‌‌شود. دلیل آن هم این است که راست گفتن همیشه سودی ندارد؟ سود ایشون کجاست ؟
    1
    31
    دوشنبه ۰۷ آبان ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۴
    ایوب صبوری - آمستردام، هلند

    از خواندن مقاله این نادم احساس انزجار سر تا پای وجود ادم را فرا میگیرد . اخر پیرو وبایت فقیه تو چه به این حرفا . سرتو تو لاک خودتک کن و شکر اضافی نخور چون ممکنه دیابت بگیری و قند خونت بالا بره .تو دیگه عددی برای اینده ایران بحساب نمیای فردای انقلاب تو همراه با دیگر اخوندا باید در دادگاه مردمی به سزای اعمالتان برسید. قمپز بحث سیاسی در کردن و تحیلیل ابکی امثال شما دیگه پشیزی ارزش نداره . بنظرم بجای این تئوری بافی های ده من ده شاهی را خودت بلغور کن و به ایران برو و درکنار سپاه پرچم ولایت را در دست بگیر البته توان این را هم نداری اگه داشتی که به آرمانهای مردم خیانت نمیکردی . تا ماهیت واقعیت را نشان بدهی
    1
    30
    دوشنبه ۰۷ آبان ۱۴۰۳ - ۱۴:۰۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۸۱
    گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا

    اگر مغز بسیاری از اخوندها رهبران ایران از 1400 سال قبل رشد نیافته است به یقین مغز فرخ نگهدار و همپالگی هایش از قرن 18 متوقف باقی مانده است.امثال فرخ نگهدار درک صحیحی از قرن 21 و قابلیت هایش چه بصورت منفی و یا مثبت ندارند
    1
    29
    دوشنبه ۰۷ آبان ۱۴۰۳ - ۱۴:۰۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۴
    zavareh - رودسر، ایران

    قرار داد صدها میلیونها دلاری برای ساخت و ساز در ونزوالا که شرکت مقاطعه کاری کیسون شما و بستگانتان با حکومت اشغالگران اسلامی بسته اید را عشقه، گور بابای ایران و ایرانی. براستی آیا در تمامی انگلستان یک ایران دوست پرشور پیدا نمیشه که دست کم یک گوشمالی حسابی به این پاچه خوار حکومتی بده؟
    3
    27
    دوشنبه ۰۷ آبان ۱۴۰۳ - ۱۴:۲۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۸
    chi begam ke nagoftanesh - در ماموریت، نورد

    اقای چپول میبینم برای اخوندا راهکار میدی ، از کی تا حالا نگران ایران شدید شما چپهای مرتجع، فرزندان ارتجاع سرخ، برید بمیرید، گند زدید
    1
    26
    دوشنبه ۰۷ آبان ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۴
    آرش گرانه - برگن ، نروژ
    وقتی برخی جوانان مخالف سرسخت اتحاد با رهبری یک آخوند بودند (خمینی). احسان طبری گفت: هدف وسیله را توجیه میکند!. احسان طبری احمق فکر میکرد آخوندها بی سواد هستند و مضمون و ماهیت پیام او را درک نمیکنند! که یعنی آخوند وسیله هست که استفاده کنیم برای هدف که یعنی سوسیالیسم "قدرت" را قبضه کند. چون آخوند ضعیف تر از شاه هست کسب قدرت سوسیالیسم آسان تر خواهد بود. اتفاقا اولین عروسک آخوندی همین سوسیالیست فرخ نگهدار بوده که هنوز هم وسیله ای بیش برای آخوند نیست. با دعوت سروش (همون دباغ مزخرف گو), "فرخ عروسک, وسیله ی آخوندیزم" به دیدار و مناظره با آیت الله مصباح یزدی به تلویزیون میرود. البته کلفتی نگهدار برای آخوند مجانی هم نیست فقط کافی است سری به امپراتوری مالی دایی ایشان در جمهوری اسلامی بزنید که نگهدار هم در این شرکت چند ملیتی سهم بسزایی دارد!. شرکت هولدینگ کیسون که صاحب امتیاز آن محمد رضا انصاری (دایی محبوب نگهدار) و فرزند آخوند صبا انصاری و نائب رییس اتاق بازرگانی و عضو حزب موتلفه ی اسلامی است. در حزب موتلفه اسلامی معروف است به ایلان ماسک ایران!
    1
    20
    دوشنبه ۰۷ آبان ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۲
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۴
    hamid411 - لس آنجلس، ایالات متحده امریکا
    مرتیکه چپول، اون زد چکار کنین؟؟ گلنار ببر تو هم بزن واسه اون یارو پیرزن تعریف کن
    2
    13
    دوشنبه ۰۷ آبان ۱۴۰۳ - ۱۵:۲۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۱
    منتظر الزورو - کپنهاگ ، دانمارک
    فرخ نگهدار هم مثل بقیه چپگراهای نسل خودش, هر چقدر هم زور میزنه نمیتونه اسرائیل ستیزی مادر زادی خودشو مخفی کنه و در نهایت متحد اصلیش همان اسلامگراهای وحشی هستند نه دموکراسی خواهان.
    1
    20
    دوشنبه ۰۷ آبان ۱۴۰۳ - ۱۶:۰۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.