ترور هنیه در تهران چه چیزی به ما فهماند
رحیم قمیشی
اسرائیل ۱۰ ماه است تمام غزه را شخم زده اما نتوانسته فرمانده نظامی حماس را در آنجا پیدا کرده و از بین ببرد، ولی در تهران بهآسانی به هدف بزرگتری رسید.
رهبر حماس را از میان برداشت.
ما فهمیدیم آنجایی که در محاصره و اشراف کامل اطلاعاتی اسرائیل است غزه نیست، لبنان نیست، قطر هم نیست. ایران است!
هنیه دیروز در آغوش رهبری و پزشکیان قرار داشت و از هر دو شنید، نگران نباشد، که پیروزی را بزودی در آغوش خواهد گرفت. البته که امروز خواهند گفت منظور ما از پیروزی، همان شهادت او بوده است، ولی ما متوجه شدیم معادلات و اتفاقات هرگز قابل پیش بینی نیستند، و آنها که ادعا میکنند از سالهای دور آینده خبر دارند از یک ساعت پس از آن هم بیخبرند.
اسماعیل هنیه پس از عملیات ۷ اکتبر، کشته شدن ۱۲۰۰ شهروند اسرائیلی، و خواندن نماز شکر، هرگز پاسخ نداد این عملیات قرار بود به کجا بینجامد، آیا کشته شدن دهها هزار فلسطینی بیگناه برایشان قابل پیش بینی نبود؟
چقدر هزینه کردند و چقدر به هدف رسیدند. همیشه به پس از پایان جنگ وعده میدادند. امیدوارم نزد خدا بتواند توضیح بدهد، جنگی که شروع کرد آیا با برنامه بوده؟ اگر بوده این چه وضعیتی است، اگر نبوده، چرا آغازش کردند.
در نهایت، اسرائیل نشان داد دیروز میتوانسته بیت و مجلس را هم هدف قرار دهد، با توجیه ترور دشمنش هنیه، اما نخواست.
آیا میتوانیم بگوییم او ایران را در وضعیت فعلی نیاز دارد، تا بتواند هم با اعراب و هم با اروپا و آمریکا بخوبی نرد عشق بازی کند!
من همچنان معتقدم نقش روسیه و نفوذیهایش را در کشورمان، در حوادث منطقه، در درگیری غزه، در تحریمهای ایران، و در بدبختی مردم، نباید دستکم گرفت.
شاید سالها بعد روشن شود، همه ما در پازلی بازی میکردهایم که نیازهای برخی قدرتهای جهانی را برآورده میکرده است.
شاهد من، ترور هنیه در تهران!
شاید دستپاچگی در تلافی کور و شتابزده این ترور تکمیل کننده پازل ابرقدرتها باشد! عاقلانه آنست این روزها بر طبل تلافی سریع نکوبیم.
اسرائیل به ایران تجاوز کرده، اما پاسخ تجاوز باید حساب شده و عاقلانه باشد.