نیای انسان، لوسی، بیش از سه میلیون سال پیش چه پوششی داشت؟

 تصویری از نمونه‌ای که قبلاً براساس اسکلت‌ کشف‌شده بازسازی شده بودرادیو فردا: تحقیقات تازه نشان از آن دارد که لوسی و هم‌عصرانش که نیای انسان به شمار می‌روند، برخلاف باور عمومی، بدنی کم‌مو داشتند و تا دوره‌ای طولانی که پوشش و لباس انسان مدرن اختراع شود، زندگی خود را عریان سپری می‌کردند.

در سال ۱۹۷۴ میلادی (۱۳۵۳ خورشیدی)، گروهی از دیرین‌شناسان به رهبری دانلد جانسون از موزه تاریخ طبیعی کلیولند موفق شدند قطعاتی از اسکلت یک زن باستانی را در منطقه‌ای در اتیوپی پیدا کنند. این قطعات استخوانی حدود ۴۰ درصد بدن این زن را که متعلق به حدود سه میلیون و ۲۰۰ هزار سال پیش بود، شامل می‌شد.

این موجود باستانی از نظر فنی در خانواده انسان‌های امروزی قرار نمی‌گیرد و متعلق به خانواده‌ای منقرض‌شده به نام Australopithecus afarensis است، اما این‌ گونه تفاوت مهمی با انسان‌نماهای پیش از خود دارد؛ آن‌ها گامی تکاملی در میان انسان مدرن و نیای پیشین آن‌ها به شمار می‌روند.

تا جایی که می‌دانیم، این گونه نخستین نمونه از انسان‌نماهایی است که زندگی روی سطح زمین را تجربه کردند؛ موجوداتی که با پایین آمدن از درختان و ایستادن بر دو پا مسیر را برای ظهور و بروز انسان مدرن مهیا کردند.

این خانواده از موجودات اگرچه می‌توانستند هم روی درخت و هم روی خشکی زندگی کنند، اما با حضور روی زمین و کاوش دنیای اطراف مقدمات تکامل گونه انسان‌نماها را فراهم کردند.

این اسکلت به‌زودی «لوسی» نام گرفت و از او به‌عنوان نیای مادری انسان‌ها یاد می‌شود.
اسکلت سرهم‌شده از استخوان‌های لوسیهنوز زمان زیادی باقی بود تا روند تکاملی باعث پدید آمدن گونه‌ای تازه از راست‌قامتان شود که امروزه به نام هوموساپینس یا انسان معاصر می‌شناسیم. نخستین نشانه‌های مربوط به حضور ما مربوط به بازه زمانی در حدود سیصد هزار سال پیش است؛ قریب سه میلیون سال پس از نخستین گام‌های لوسی روی دشت‌های آفریقا.

با این‌ حال، لوسی و هم‌نوعانش به نظر می‌رسد که گونه‌ای هستند که توانستند مرحله بزرگ قدم زدن روی زمین و ایستادن روی دو پا را طی کنند. البته آن‌ها از سایر عموزاده‌های خود تواناتر بودند.

لوسی و همنوعانش نه‌تنها توان بیشتری در درک محیط داشتند که بر اساس یافته‌های موجود به نظر می‌رسد توان استفاده از ابزار سنگی برای تأمین غذا داشتند؛ اتفاق مهمی که باعث افزایش دریافت مواد غذایی می‌شد و امکان رشد مغز و بدن را در آینده فراهم می‌کرد و سرانجام به حضور نوادگان دوردست آن‌ها روی زمین یعنی انسان‌ها ختم شد.
لوسی چه ظاهری داشته است؟
محققان بعد از بررسی اسکلت لوسی او را به نام مادر همه ما نامیدند. اسم لوسی هم از روی ترانه گروه بیتل‌ها با عنوان «لوسی در آسمان به همراه الماس‌ها» برای او انتخاب شد.

لوسی نه‌تنها سند مهمی درباره نحوه تکامل انسان در اختیار دانشمندان قرار می‌داد که موفق شد افکار عمومی و توجه مردم را در سراسر زمین به خود جلب کند. از همان روزهای نخستین تلاش برای بازسازی چهره او آغاز شد.

این بازسازی چهره سعی داشت با کمک استخوان‌های پیداشده بدن او را هم بازسازی کند؛ روشی که اگرچه ساختار جمجمه و بدن را تا حد زیادی درست شبیه‌سازی می‌کرد اما نمی‌توانست درباره عوارض ظاهری او به شکل مستندی سخن بگوید. به همین دلیل هم در بسیاری از این طراحی‌ها او را بیشتر شبیه عموزاده‌های درخت‌نشین ما، یعنی شامپانزه‌ها، با بدن و صورتی مملو از مو تصویر کردند.

حالا بررسی‌های تازه که با کمک انبوهی از داده‌های اضافی و همین‌طور توسعه فناوری‌های مختلف ممکن شده، بیان می‌کند که این تصویر با واقعیت فاصله زیادی داشته است.
نمونه‌ای که هوش مصنوعی از تصویر لوسی با کشفیات جدید ساخته است (این تصویر فقط برای درک عمومی است و از نظر علمی قابل استناد نیست)بر اساس یافته‌های تازه به نظر می‌رسد اجداد ما چیزی در حدود ۳ تا ۴ میلیون سال پیش موهای انبوه بدن خود را از دست‌ داده بودند و بدن‌شان بیش از آن‌که شبیه شامپانزه‌ها باشد، شبیه انسان‌های امروزی بوده است.

اما چنین یافته‌ای چه تأثیری در درک ما از انسان امروز و تحول او دارد؟
مالکیت و اختراع پوشش
بر اساس یافته‌های دیرینه‌شناسی، نخستین نشانه‌ها از این‌که انسان خردمند یا هوموساپینس پیش نوعی پوشش اولیه را برای خود انتخاب و ابداع کرده است، به حدود ۱۷۰ هزار تا ۸۳ هزار سال پیش بازمی‌گردد.

با در نظر گرفتن این‌که اجداد او از سه میلیون سال پیش از آن با بدنی مشابه بدن‌های امروزی بدون لباس و به بیانی دیگر عریان زندگی می‌کرده‌اند، موضوع جذابی که برای محققان فرهنگی ایجاد می‌شود، داستان ابداع لباس و پوشش و حرکت از سنت چند میلیون ساله همنوعان و نیای انسان به روند امروزی است.

از دست دادن موی بدن به عوامل مختلفی نسبت داده می‌شود و ازجمله آن‌ها می‌توان به تغییر ساختار فیزیولوژیک بدن برای حفظ دمای بدن، جذب زوج مناسب و همین‌طور تلاش برای رهایی از بیماری‌های مربوط به حشرات و موجودات انگلی اشاره کرد.

نظر رایج درباره ابداع پوشش این است که با توجه به این تغییرات، انسان پوشش را برای محافظت بیشتر خود در برابر دمای محیط ابداع کرده است. اما به نظر می‌رسد زندگی چند میلیون ساله اجداد عریان انسان چندان با این تصور سازگاری نداشته باشد.

برخی محققان جوامع باستانی و فرهنگ دوران باستانی این فرض را مطرح کرده‌اند که در دوره‌ای حدود ۲۰۰ هزار سال پیش، مهاجرت گسترده و تغییر شرایط زیست، بقای انسان را به مسئله‌ای مهم بدل کرد.

با در نظر گرفتن این واقعیت که نوزاد انسان برخلاف بسیاری از موجودات تا سال‌های سال نمی‌تواند از خود مراقبت کند و نیازمند حمایت و حفاظت دائمی است، یکی از راهکارهایی که به‌طور تجربی انسان برای کمک به حفظ نوزادان به دست آورد، ایجاد روابط میان والدین در قالب تک یا چندهمسری بوده است که مفهومی به نام خانواده را تشکیل می‌داد. در این صورت زوج یا اعضا شریک در رابطه می‌توانستند از کودکان محافظت کنند.

اما یکی از عواملی که باعث کشش جنسی نخستین و ایجاد این رابطه می‌شد، برای این بنیان تازه‌تأسیس چالش هم به شمار می‌رفت؛ چراکه این جذابیت می‌توانست رقبا را به‌سوی افراد خانواده جذب و یکی از اعضای این بنیان تازه‌تأسیس را از آن خارج کند. بدین ترتیب نوعی پوشش برای کاهش جذابیت از سوی مردم این دوره ابداع شد.

بدین ترتیب و بر اساس این نظر، ابداع لباس بیش از آن‌که پاسخی در برابر شرایط طبیعی باشد، تلاشی برای کمک به حفظ نسل توسط ساختار تازه‌تأسیس زوج‌ها بوده است.

نکته مهمی که باید درباره چنین تحقیقاتی در نظر داشت، این واقعیت است که برخلاف مواردی مانند ریخت‌شناسی یا تاریخ تکاملی گونه‌ها که امکان تحقیق با کمک مدارک و شواهد دست‌اول وجود دارد، در موارد تحول فرهنگی نمی‌توان با چنان قطعیتی سخن گفت. کشف فکر اجداد ما شاید سخت‌تر از پیش‌بینی آینده‌ای دور باشد.

کسی نمی‌داند روزگاری که لوسی از پناهگاه امن خود بر فراز درختان قدم بر روی خاک گذاشت و بر روی دو پای خود ایستاد، به چه می‌اندیشید؛ اما حتماً در دورترین تصوراتش هم نمی‌توانست امروزِ ما را تصور کند.
+8
رأی دهید
-1

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.