چرا حضور وحید حقانیان هیچ اهمیتی در انتخابات ریاست‌جمهوری ندارد

سایت رویداد 24:محمد نوذری
حضور و ثبت‌نام وحید حقانیان از اعضای ارشد بیت رهبری، غافل‌گیرکننده بود اما به نظر می‌رسد اتفاق خارق‌العاده‌ای نیفتاده و حضور او تاثیری در انتخابات پیش رو نخواهد داشت.

وقتی محمود احمدی‌نژاد در سال ۱۳۸۴ کابینه پیشنهادی خود را معرفی کرد، موجی از نگرانی و شگفتی در میان فعالان سیاسی برانگیخت. از جمله معرفی مصطفی پورمحمدی برای وزارت کشور، برای بسیاری نگران‌کننده بود. در آن‌ سال‌ها هنوز قتل‌های زنجیره‌ای مسئله‌ای حساسیت‌برانگیز محسوب می‌شد و نشاندن فردی با سابقه امنیتی بر کرسی وزارت کشور، برای بسیاری به معنای بسته‌شدن و «امنیتی‌شدن» فضا بود. ناگهان سکوتی سنگین حاکم شد و چنین به نظر می‌رسید پس از دوران پرشور خاتمی و انتخابات پرسروصدای سال ۱۳۸۴ می‌رویم که برای دورانی ساکت و خفقان‌آور –شبیه دهه ۷۰- آماده شویم. به فاصله چند هفته در مجلس، دهان همگان از تعجب باز ماند. در حالی که تصور می‌شد احمدی‌نژاد کار راحتی در گرفتن رای اعتماد داشته باشد، چهره‌هایی مانند عماد افروغ و الیاس نادران در مخالفت با او، صحن علنی مجلس را به آتش کشیدند. عماد افروغ در صحنه علنی مجلس چنان حرف‌هایی زد که اکبر گنجی در روزنامه صبح‌امروز نزده بود. شاخ آقای پورمحمدی همان روز اول شکست.

در همان جلسه پورمحمدی در شرح حال خود بیتی از حافظ خواند: در کار گلاب و گل، حکم ازلی این بود/ کاین شاهد بازاری، وان پرده‌نشین باشد. در کار جمهوری اسلامی اما حکم ازلی درباره اینکه چه کسی شاهد بازاری و چه کسی پرده‌نشین باشد، وجود ندارد. همانند مصطفی پورمحمدی، کسان دیگری هم بوده‌اند که خواسته‌اند نقش پرده‌نشینی را کنار بگذارند و شاهد بازاری شوند. آخرین نفرشان وحید حقانیان است که روز شنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۳ در وزارت کشور برای انتخابات ریاست‌جمهوری ثبت‌نام کرد.

ممکن کسانی به یاد داشته باشند که در سال ۹۲ هم حضور انتخاباتی سعید جلیلی، همین شگفتی را ایجاد کرد اما آقای جلیلی در نهایت در مناظره‌ها در محاصره حسن روحانی و علی‌اکبر ولایتی در گوشه افتاد و رای قابل‌توجهی نیاورد و الباقی عمر را در دولت سایه به سر کرد. همین موارد را می‌توان برای محسن رضایی که زمانی عطای فرماندهی سپاه را به لقایش بخشید گفت.

حضور در عرصه عمومی (شاهد بازاری‌شدن) برای بسیاری از سیاستمداران پرده‌نشین، امری خواستنی بوده است. دوگانگی مصادر قدرت ایران – دوگانه دولت/ حاکمیت- بسترساز این خواسته است. اما کسانی که سیاست ایران را در چند دهه گذشته رصد کرده‌اند به خوبی می‌دانند قواعد این دو از هم متفاوت است. خود این پرده‌نشینان شاید این را ندانند و به علت سابقه حضور در کریدورهای پیچیده قدرت شاید این توهم به سرشان بزند اقتداری که در تحکم به این یا آن مقام دارند از خودشان است.

گرچه حلقه حضور در انتخابات کاملا باز و دموکراتیک نیست، اگرچه احزاب در آن نقش مهمی ندارند و گرچه دولت هم در مدیریت امورات مبسوط‌الید نیست اما حضور در عرصه عمومی قواعد متفاوتی از پرده‌نشینی دارد. طبیعتا اگر کسی قصد حضور در مناسب انتخاباتی را داشته باشد باید رای را به دست بیاورد؛ حتی ابراهیم رئیسی که قرار بود در محیطی بدون ریسکی بر کرسی بنشیند. تجربه نشان داده است، شاهد بازاری‌‌بودن در سیاست ایران مهارت‌های خاصی می‌طلبد که اغلب پرده‌نشینان از آن بی‌بهره‌اند و در نهایت هم تجربه موفقی در این زمینه نداشته‌اند.

شگفتی از حضور پرده‌نشین‌ها عامل دیگری هم دارد و آن عدم شناخت اپوزیسیون از ساختار قدرت در ایران و گاهی تمایل به اغراق درباره حدوحدود هریک از عرصه‌های حاکمیت و دولت است. در واقع نقش دولت در این تحلیل‌ها زیاد ارزیابی می‌شود و طمع پرده‌نشینان هم زیادی بزرگ می‌شود. به عبارت دیگر، اپوزیسیون بدون اینکه درک درستی از سازوکارهای عمیق اقتصادسیاسی نظام جمهوری اسلامی داشته باشد، درصدد آن است که تصوری هیولایی از روند امور به دست دهد و فکر کند قرار است همه این اتفاقات در انتخابات رخ دهد. گاهی اپوزیسیون قانونی هم که از هراس‌آفرینی کسب رای می‌کند، در دام تاکتیک‌های تبلیغاتی خودش می‌افتد.

این در حالی است که دست‌اندازی عرصه حاکمیتی به عرصه دولتی از مسیرهای متعدد و موثری صورت می‌گیرد، به‌نحوی که لازم نیست یک پرده‌نشین با کنارزدن بازیگران عرصه عمومی چیزی را دست بگیرد. امورات اصلی قبلا واگذار شده‌اند.

بنابراین در اغلب موارد، پرده‌نشینانی قصد حضور در عرصه عمومی می‌کنند که دیگر توان و نقش قبلی در عرصه حاکمیت را ندارند. به همین دلیل است که نباید از حضور هیچ‌یک از اینان شگفت‌زده شد و یا فکر کرد که مسیر انتخابات با حضور آنان دچار تغییر جهت یا دست‌انداز خواهد شد.
+5
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.