دلنوشته فرشته مزینانی(همسر مهدی نصیری): خوشحالیم از اینکه دیگر ارزشی نیستیم

فرشته مزینانی ، همسر مهدی نصیری می نویسد:
در خانواده ای سنتی مذهبی بزرگ شدیم و دینمان کاملا تعبدی بود. چون پدر و مادرمان نماز می خواندند و روزه میگرفتند، نمازخوان شدیم و روزه گیر. حجاب را هم که سفت و سخت پیگیرش بودند و بخصوص چادر که در شهر کوچک ما همه از کوچک و بزرگ بر سر داشتند.

کم کم به همان دین موروثی علاقمند گشته و پس از مطالعه کتب مذهبی، آگاهانه بدان پایبند شدیم تا جایی که هیچکس و چیزی نمیتوانست عقیده و حجاب از سرمان بردارد! دشمنی نمی شناختیم و تهاجمی نمی دیدیم. حتی سالی یک بار هم که در کودکی به تهران شهر فرنگ می رفتیم و با خانمهای مینی ژوپ‌پوش آرایش کرده و نیمه عریان روبرو می شدیم، فکر آنگونه شدن به سرمان خطور نمیکرد. ورد زبان بزرگترها این بود که عیسی به دین خود موسی به دین خود! هر کس هر طور میخواهد بپوشد و بگردد! واقعا حتی برای خانواده به شدت سنتی ما هم پوشش دیگران مساله نبود. آنها به عقیده و باور خود عمل می کردند و به دیگران کاری نداشتند.

انقلاب که شد ورق کاملا برگشت. از همان موقع که حجاب اجباری شد و باحجاب کردن مردم یک تکلیف حکومتی، انگار آنها که مدافع حکومت بودند هم تکلیف پیدا کردند بپای مردم و رفتار آنها شوند. آنها که مجبور به حجاب شدند، با اینکه عده ای از آنها همراه انقلاب تا پیروزی بودند، در صف مخالفین قرار گرفتند و هر روز تعداد آنها بیشتر و بیشتر شد. یعنی یک حکومت، هیچ راهی بهتر از این برای راندن نیمی از مردمش پیدا نمی کرد!

همیشه با رفتارهای پلیسی با مخالفان مخالف بوده ام. از همان نوجوانی تاکنون! با وجود این، به خاطر انقلابی بودن، هر چه حکومت می کرد را با این دلیل که حتما مطابق دین است می پذیرفتیم و هر جا حکمتش را نمی فهمیدیم به گردن حکومت می انداختیم، بدون اینکه اعتراضی کنیم! خود را بیشتر از آنکه انسانی آزاد و صاحب اندیشه بدانیم، تحت ولایت دیگری می دانستیم که باید مطیع باشد، و آنچه او میگوید حق است و نه آنچه ما می اندیشیم!

سیاستها هر روز بیش از گذشته غلط بودن خودش را نشان میداد. مملکت هر روز بیش از پیش دچار بحران میشد. دزدی و اختلاس رو به رشد بود. مردم فقیرتر می شدند. نارضایتی ها اوج می گرفت. آنها که دنیا را گشته و کانالهای خبریشان بیشتر از ما بود و بیشتر می دانستند، اطلاعاتی میدادند و همیشه با انکار و توجیه ما روبرو می شدند! و ما که تنها کانال خبریمان صدا و سیما بود، می گفتیم، نه، امکان ندارد! اینها همه از طرف دشمنان ماست. آنها دروغ می گویند! امریکای جهانخوار به دنبال بلعیدن ماست! غرب سرتاپا فاسد می خواهد مسلمانان هم مثل خودشان شوند!...

گذشت و گذشت تا با آمدن فضای مجازی و رو شدن حقایق، فهمیدیم که چقدر اشتباه می کردیم. به برکت این فضا دانستیم خیلی از اتفاقاتی که از اوایل انقلاب تاکنون افتاده، آنگونه که به ما گفتند نبوده است! حالا با دیدن اسناد آن اتفاقات و به سخن آمدن شاهدان آن، فهمیده ایم که بیش از آنکه فکرش را بکنیم فریب خورده ایم! خیلی بیش! پس خواستیم از این پس بیشتر فکر کنیم تا اطاعت! که خداوند نیز از بندگانش اطاعت کورکورانه بدون تعقل نخواسته است! و در سوره مبارکه الإسراء آیه ۳۶ از این امر، نهی میکند:

"وَلا تَقفُ ما لَیسَ لَکَ بِهِ عِلمٌ إِنَ السَمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ کُلُ أُولٰئِکَ کانَ عَنهُ مَسئولًا
از آنچه به آن آگاهی نداری، پیروی مکن، چرا که گوش وچشم ودل، همه مسؤولند."

و فهمیدیم چقدر غیرمسئولانه اطاعت کردیم و قضاوت! به نام ولایی و انقلابی بودن! هرچند هیچگاه خودمان را برتر از دیگران ندانستیم، که این سخن پیامبر در گوشمان بود: بدترین خلق خدا کسی است که خود را برتر از دیگران بداند! اما پس از بیداری! از همفکران سابق خود، بسیار دعای عاقبت بخیریمان را شنیدیم و به رخ کشیدن جایگاه برترشان نزد خداوند را.

در تفکر ارزشی ها، هر کس با آنهاست و چون ایشان می اندیشد در جبهه حق و دیگران در جبهه باطلند! و ما حالا در جبهه مقابل آنها وعاقبت به شر و مستحق دعای هدایت آنها شده بودیم و‌راضی بودیم به این دعا!

در سفری که در آن هستیم فهمیدیم این مرزبندیها چه بیهوده و دور از مرز وحدانیت خدا و انسانیت انسان است. فهمیدیم خداوند مرزی بین بندگانش نگذاشته است. او ستارالعیوب است. او به دنبال عیوب بندگان و رسوا کردنشان نیست و از بندگانش نیز همین را میخواهد. او بندگانش را مامور به نظارت و هدایت دیگران نکرده بلکه آنان را مسئول‌ ساختن خود و محیط زندگی خود کرده. فهمیدیم دین اگر تبدیل به ایدئولوژی شود چقدر میتواند بدتر از بی دینی باشد. فهمیدیم آن عقلانیتی که خداوند مرتب در کتابش به آن فرمان می دهد، پیش و بیش از صرف عمل به شریعت میتواند انسان بسازد.

و حالا خوشحالیم از اینکه دیگر ارزشی نیستیم بلکه ارزش را به رعایت کرامت انسان میدهیم و بار امانتی که بر دوش دارد: و لقد کرمنا بنی ادم و...
+98
رأی دهید
-9

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۶۰
    گور دجال زار می بینم - نیده، ترکیه
    خودتونید! خیلی خوب بازیتون را بلدید، خبلی هم خوب جلو اومدید،اما، خودتونید!
    45
    45
    یکشنبه ۰۶ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۷
    azadi2011 - تورنتو، کانادا

    چه دلنوشته ای، صاف، زلال و دلنشین، آفرین
    12
    76
    یکشنبه ۰۶ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۳:۵۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۵
    دوشنبه - تهران ، ایران

    هنگام آن رسیده تا کاربران بزرگواری که همه موارد را با عینک بدبینی می‌بینند، پیش ازاین که دگرگونی دیگران را به چالش کشیده روشن گری کرده چه مسیر و نگاه کشور داری در آینده نزدیک را در مام میهن را می پسندند.
    10
    40
    یکشنبه ۰۶ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۷:۳۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۷
    دلاور - استهکلم، سوئد

    کاشت فرمانده هان سپاه و همسرانشان مثل شما خانم فرشته مزینانی و همسرتان مهدی نصیری از نظام اخوندی گذر میکردن و به انسانیت و اخلاق می پیوستند!
    3
    50
    یکشنبه ۰۶ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۷:۵۲
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۳
    Hassan1479 - تهران، ایران
    خانم مزینانی ، خیلی دیر به بخشی از واقعیت نظام اسلامی پی بردید ؟ اگر قرار باشد هر ۴۵ سال آدم چیزی را بفهمد ، ما باید الان در غارها یا بالای درخت بوده باشیم . همه حرفهایتان یکطرف ، چرا قتل مخالفان در زندان‌ها و غارت های هزاران میلیاردی مسئولان در طی ۴۵ شما را بفکر فرو نبرد ؟ بهر حال خوش آمدی .
    0
    2
    ‌پنجشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۴:۰۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.