نقشه هوایی زمان برخواستند هلیکوپتر ابراهیم رئیسی از سد قیز قلعهسیآقای اسماعیلی میافزاید: «بعد از ۴۵ دقیقه از حرکت در دره مجاور منطقه معدن مس سونگون لکه ابری که مانند سفره ای در آسمان بگسترانند دیده شد، هیچ هوای مه آلودی نبود در یک منطقه محدود لکه ابری روی این دره قرار داشت اما از نظر ارتفاع پروازی به گونه ای بود که با این ابرها مواجه شدیم و حتی قدری هم پایین تر از ابرها بودیم.»
با بررسی سوابق آب و هوایی مربوط به آن زمان، میبینیم که بارش محدودی در آن منطقه در ساعت ۱۳:۳۰ به وقت ایران (۱۲ به وقت اروپای مرکزی) وجود داشته است.
نقشه هوایی محل تقریبی سقوط و لکه ابر و بارشاما، کلنل استیو گینارد، خلبان سابق جنگنده در گفتگو با شبکه ایبیسی آمریکا ادعا میکند که در زمان حادثه هوا مهآلود بوده است. تصاویری هم که چند کاربر شبکههای اجتماعی از لحظه بلند شدن هلیکوپترها به اشتراک گذاشتهاند، آسمانی ابری را نشان میدهد.
آقای گینارد در اینباره میگوید: «به نظر میرسد این یک حادثه کلاسیک است که هنگامی رخ میدهد که خلبانان هلیکوپتر تلاش میکنند در آب و هوای مناطق بسیار کوهستانی در سطح پایین پرواز کنند. ما میدانیم که در منطقه مه زیادی وجود داشت. میدانیم که مسافران شخصیتهای بسیار مهمی بودند و این امر باری اضافی، دستکم از نظر ذهنی، بر خلبانان وارد میکند. وقتی در کوهها پرواز میکنید و دید بسیار کمی دارید، تمایل طبیعی برای خلبانان هلیکوپتر پرواز در سطح پایین و قرار گرفتن در زیر مه یا لایه ابر است. آنها میدانند که میتوانند پرنده خود را در صورت نیاز فرود بیاورند. اما اغلب این امر به تراژدی منجر میشود.»
آقای گینارد میافزاید: «اگر به یاد داشته باشید، اوایل امسال در ماه فوریه، یک هلیکوپتر نیروی دریایی در حال تلاش برای انجام همین کار بود، سعی داشت به سن دیگو برگردد و در کوههای بالای سن دیگو، درست در شرق سن دیگو، سقوط کرد و متأسفانه همهی تفنگداران دریایی درون آن جان خود را از دست دادند.»
آقای اسماعیلی در اینباره گفته بود: «خلبان مصطفوی که خلبان بالگرد حامل رئیس جمهور بود به عنوان فرمانده میدان به بقیه خلبانان اعلام می کند که بالای ابرها حرکت کنند بالگرد وسط حامل رئیس جمهور بعد از ۳۰ ثانیه ادامه مسیر از بالای ابرها، خلبان متوجه شد که بالگرد وسطی نیست و دیگر بالگرد حامل رئیس جمهور را ندیدیم پروازمان هم عادی بود و لرزشی نداشتیم و به مسیر ادامه دادیم و بلافاصله هم ابر تمام شد.»
او افزود: «چون این بالگرد نیامد بالا، بلافاصله خلبان بالگرد ما دور زد و برگشت پرسیدم چرا برگشتید؟ گفت بالگرد اصلی نیامده و پرسیدم آخرین ارتباط رادیویی شما کِی بوده؟ گفت یک دقیقه و ۳۰ ثانیه قبل؛ قرار شد بگردیم و آنها را پیدا کنیم ما هم در این بخش که ابر بود، زیر پایمان را نمی دیدیم امکان بازگشت به زیر ابر نبود هر چه قدر هم تلاش کردیم که ارتباط رادیویی بگیریم، مقدور نبود یکی دو دقیقه بعد در معدن مس سونگون فرودآمدیم و پیگیر شدیم.»
واکنش کاربران شبکههای اجتماعی به ادعای نخست یکی از موضوعاتی که کاربران شبکههای اجتماعی به آن بسیار اشاره کردند این است که چهطور با وجود این که سه هلیکوپتر پشت سر هم پرواز میکردند، خلبان هلیکوپتر سوم پس از سی ثانیه متوجه غیبت هلیکوپتر میانی، یعنی هلیکوپتر ابراهیم رئیسی شده است؟
ادعای دوم: با امام جمعه تبریز سه چهار بار تماس تلفنی داشتیم اما یکی از قسمتهای اصلی حرفهای آقای اسماعیلی به پس از حادثه بر میگردد. رئیس دفتر ابراهیم رئیسی میگوید که با محمدعلی آلهاشم، امام جمعه تبریز که در هلیکوپتر آقای رئیسی حضور داشته، تا سه ساعت بعد از حادثه در تماس بوده است.
غلامحسین اسماعیلی میگوید: «کادر پروازی گفتند با کاپیتان مصطفوی تماس تلفنی گرفتهایم که آقای آلهاشم جواب داده و ایشان گفتند که حال من خوب نیست و داخل دره افتادهایم و چیز خاصی نگفته بود. بعد من با همان تلفن تماس گرفتم و آقای آل هاشم جواب داد پرسیدم حالتان چه طور است؟ گفت حالم خوب نیست و درد داشت گفت نمیدانم چه شده؟»
او میافزاید: «گفت لابه لای درختان هستم درباره سایر همراهان پرسیدم گفت هیچ کدام را نمیبینم و کسی اطراف من نیست و مشخصه جنگل را داد. ما همانجا متوجه شدیم که بالگرد آنها دچار سانحه شده در معدن مس امکانات آمبولانس بود. بلافاصله به سمت منطقه ای که برآورد کرده بودیم سانحه باشد رفتند. من ۳ تا ۴ بار با آقای آل هاشم صحبت کردم تا ۳ ساعت بعد از سانحه پاسخگو بود ولی دیگر پاسخ نداد.»
آقای اسماعیلی میگوید که سه یا چهار بار در طول سه ساعت با آقای آل هاشم در تماس بوده است. ای سوال پیش میآید که چطور تلفن آقای آلهاشم ردیابی نشده است؟ آیا این کار امری پیچیده است؟ امکانپذیر است یا خیر؟
در اینباره با یک محقق و استاد دانشگاه در زمینه مخابرات و آنتن گفتگو کردیم.
او که به شرط محفوظ ماندن نامش حاضر به گفتگو با یورونیوز شد، درباره امکان مکانیابی تلفن همراه محمدعلی آلهاشم میگوید: «در اینباره دو احتمال وجود دارد، یکی این که این تلفن همراه معمولی بوده، در واقع همین تلفن همراه سلولی رایج که از شبکههای سلولی استفاده میکند، که خوب ارائهدهندگان خدمات مثل همراه اول و یا شرکتهای دیگر، همیشه موقعیت همه کاربران را نه تنها میتوانند بفهمند، بلکه دنبال میکنند.»
او افزود: «این هم دلیل فنی دارد و هم دلیل تجاری. مثلا فرض کنید مرزی را در حد ۱۰ متر رد میکنید. تلفن همراه شما همچنان آنتنهای کشور مبدا را میبیند. یعنی از نظر ارتباط هیچ مشکلی نیست. ولی شرکتی که این سرویس را ارائه میدهد میداند که شما مرز را رد کردید و تعرفه رومینگ را برای شما اعمال میکند. یعنی دقیقا میداند که موقعیت شما کجا است. دلیلش هم این است که خوب تعداد برجهای مخابراتی آنها بسیار زیاد است و این کار را میتوانند انجام دهند.»
این کارشناس درباره نحوه مکانیابی گفت: «فرض کنید چند برج مخابراتی وجود دارد. اینها سیگنال را میفرستند و پاسخ موبایل را دریافت میکنند و از روی تاخیر این سیگنال، دقیقا میفهمند که موقعیت کجاست و دقت آن میتواند به حتی چند متر برسد.»
او درمورد این که اگر فرض کنیم موبایل کاپیتان مصطفوی که به دست آقای آلهاشم افتاده ماهوارهای بوده است، گفت: «اگر هم تلفن همراه ماهوارهای باشد، باز هم اینطور است. یعنی خوب، ایران که خودش فکر نمیکنم شبکه ماهوارهای داشته باشد. ولی شرکتهای تجاری هستند که اینها ماهوارههایی دارند و برخی از آنها به سطح زمین نزدیکترند و اینها خدمات تلفن همراه را ارائه میکنند. آنها هم دقیقا میفهمند که کاربرشان کجاست. به خاطر این که آنها هم چندین ماهواره دارند که همزمان میتوانند به این تلفن همراه دسترسی داشته باشند و سیگنال را بفرستد و دریافت کند و آن هم از روی تاخیر این سیگنال در مییابد که کاربر کجا است و بازهم در حد چند متر قابل تشخیص است.»
این استاد دانشگاه افزود: «اینها تکنیکهای بسیار متداول بود که به وسیله آنها شرکت ارائه دهنده سرویس میتواند به مکان کاربر پی ببرد. اما روشهای پیچیدهتری نیز وجود دارد که یک فرد ثالث، یعنی نه کاربر و نه ارائه دهنده سرویس میتواند دریابد که در یک جنگل یا کوهستان تلفن همراهی فعال است. یعنی یک منبع الکترومغناطیسی وجود دارد. این هم موضوعی است که از روی مقالههایی که در ایران منتشر شده، میتواند دریافت که صنایع دفاعی ایران دهها سال است روی این موضوع کار میکند. این یک موضوع بسیار کلاسیک در بحث رادار است که به آن مکانیابی غیرفعال (Passive Localization) میگویند. یعنی یک فرد ثالث میبیند که یک منبع الکترومغناطیس وجود دارد، نقطهای وجود دارد که سیگنالی را منتشر میکند و این فرد ثالث میتواند منبع انتشار را پیدا کند. این موضوع در بحث رادار بسیار کلاسیک است و همانطور که گفتم ایران دههها است روی این مساله کار میکند. این موضوع به هر حال کمی پیچیدهتر است، اما یک دولت که به شرکتهای ارائه دهنده خدمات دسترسی دارد، بدیهی است که میتواند مکان اشخاص را پیدا کند.»
واکنش کاربران شبکههای اجتماعی به ادعای دوم موضوع برقراری ارتباط با آقای آلهاشم پس از حادثه با واکنش گسترده کاربران در شبکههای اجتماعی روبرو شده است.
چندین کاربر با به اشتراک گذاری حرفهای محسن منصوری، معاون اجرایی ابراهیم رئیسی در اخبار ساعت ۲۱ روز حادثه که مدعی شده بود با یکی از کادر پرواز نیز ارتباط صورت گرفته، تناقض میان حرفهای او و ادعای آقای اسماعیلی را زیر سوال بردند. کاربران زیادی نیز به عدم ردیابی تلفن آقای آلهاشم اشاره کردهاند و گفتهاند که یافتن مکان تقریبی با وجود دکلهای مخابراتی موجود به هیچ عنوان کار مشکلی نبوده است.
دیگر مسالهای که کاربران شبکههای مجازی به آن به دفعات اشاره کردهاند این است که آقای اسماعیلی مدعی شده است که تلفن همراه کاپیتان مصطفوی، خلبان پرواز در دست آقای آلهاشم بوده است. کاربران این ادعا را بارها زیر سوال بردهاند.
ادعای سوم: هیچ دودی در محل حادثه مشاهده نشد غلامحسین اسماعیلی گفت: «وقتی توانستیم محل حادثه را پیدا کنیم، اوضاع و احوال اجساد نشان میداد که آنها بلافاصله پس از حادثه کشته شدند، اما آقای آلهاشم چند ساعتی پس از حادثه جان باخت.»
او درباره این که آیا در لحظه سقوط هلیکوپتر نشانی از دود و یا صدای انفجار مشاهده شده است یا خیر گفت: «نه، ما همان موقع حتی که از بالا کنترل میکردیم، نه صدای انفجاری، نه آتشی، نه دودی، هیچچیزی مشخص نشد. حتی همانجا ما دهداریها، بخشداریها و نیروی انتظامی و جنگلبانی را بسیج کردیم که از روستاها بپرسند آیا حادثهای را مشاهده کردهاند؟ هیچکس هیچچیز ندیده بود. انفجاری، سقوطی.»
این درحالی است که اصغر عباسقلیزاده فرمانده سپاه پاسداران آذربایجان شرقی پس از پیدا شدن اجساد گفته بود: «برخی از پیکرها متاسفانه سوختهاند و قابل شناسایی نیستند.»
همچنین منصور ارضی، مداح نزدیک به علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی نیز روز سهشنبه در مراسمی ادعا کرد که جسد آقای رئیسی سوخته بود.
در تصاویری که از صحنه سقوط منتشر شده، چند جسد به نظر سوخته میرسند اما یک جسد که به پشت افتاده به نظر میرسد که کاملا سالم است. همین امر باعث پدیدار شدن تناقضاتی شده و سوالاتی را پیش میکشد.
اگر انفجار صورت گرفته، چطور قابل رویت نبوده است؟ اگر انفجار بنابر اظهارات آقای اسماعیلی انفجاری نبوده، چرا پیکرها سوختهاند؟
نکته دیگر در مورد همین ادعا این است که هنوز کاملا مشخص نیست چه کسی نخست به صحنه سقوط رسیده است. سیانان ترکیه ادعا کرد که خبرنگار آنها نخست بر سر این صحنه حاضر شده، اما چند موتورسوار محلی نیز گفتند که آنها نخست هلیکوپتر را پیدا کردهاند. همچنین چند نیروی سپاه نیز مدعی شدند که پیش از همه به هلیکوپتر رسیدهاندو
واکنش کاربران شبکههای اجتماعی به ادعای سوم: بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی با توجه به این که سه هلیکوپتر حامل ابراهیم رئیسی و هیات همراهش باهم در حال پرواز بودند، مشاهده نشدن انفجار پس از سقوط را زیر سوال بردهاند.
به نظر میرسد ابهامات زیادی همچنان در مورد سانحه هلیکوپتر که منجر به کشتهشدن ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری اسلامی ایران و حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه و دیگر همراهانشان شد، مطرح است.
غلامحسین اسماعیلی روز چهارشنبه در حاشیه مراسم تشییع ابراهیم رئیسی در گفتگو با ایرنا گفت: «مساله تیم فنی و بحث فنی بالگرد در دست بررسی است.»
با این حال به نظر میرسد همچنان و تا انتشار گزارش فنی دامنه ابهامات گستردهتر هم خواهد شد.