ابراهیم رئیسی برای افتتاح یک سد به کنار رود ارس رفته بود؛ در کنار الهام علییف، همتای آذربایجانی خودرادیو فردا: حدود هشت ماه پس از حمله گروه افراطی حماس به خاک اسرائیل که کار را به جنگی ناتمام درغزه کشاند، رویداد سقوط بالگرد حامل ابراهیم رئیسی و حسین امیرعبداللهیان نخستین حادثه جهانی است که رسانههای اسرائیل را از تمرکز بیوقفه بر جنگ و تلاطم سیاسی داخلی خود بازداشت.
هرچند مقامهای اسرائیلی جمهوری اسلامی ایران را «افعی تهران» و عامل اصلی حمایت از حماس و برپایی سازمان جهاد اسلامی فلسطین مینامند، از یکشنبه شب به رسانههای کشورشان پیاپی پیام رساندهاند که اسرائیل در رویداد فروپاشی بالگرد ایرانی نقشی نداشته است.
سیر بازتاب خبرهای سقوط بالگرد حامل رئیسجمهوری و وزیر خارجه ایران در ساعاتی از عصر یکشنبه رسانههای اسرائیل را به خود مشغول کرد که جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، به دیدار بنیامین نتانیاهو در اورشلیم آمده بود و این رویداد و بسیاری از رویدادهای دیگر اسرائیل را پس از آن در حاشیه قرار داد.
نگاه به تحولات ایران در شرایط جدیدی که تهران با آن روبهرو شده، به عنوان رویدادی که ممکن است اهمیت راهبردی در منطقه و فراتر از آن داشته باشد، از سوی کارشناسان اسرائیلی امور ایران و منطقه در رسانههای اسرائیلی در روز دوشنبه، ۳۱ اردیبهشت، بررسی شده است. «زلزله» در نظام سیاسی ایران و بحران رهبری روزنامه یدیعوت آخرونوت «زلزله» در ایران و «مفاهیم» مرگ ابراهیم رئیسی را بررسی کرده و نوشته است سقوط این هلیکوپتر هم نظام سیاسی ایران در آینده نزدیک و هم تدارک مبارزه جانشینی رهبری را متزلزل کرده است.
برخلاف بسیاری از تحلیلگران ایرانی که معتقدند رئیسجمهور در نظام جمهوری اسلامی «کارهای نیست»، راز تسیمت، کارشناس امور ایران، در این مقاله با اشاره به جایگاه رئیسجمهور به عنوان «دومین مقام مهم در سلسله مراتب حاکمیت جمهوری اسلامی» نوشته است رئیسجمهور از نفوذی قابل توجه در اداره کشور، بهویژه در حوزههای داخلی و اقتصادی برخوردار است، خط مشی دولت را طراحی میکند، اجرای آن را در دست دارد و ریاست نهادهای اجرایی ارشدی مانند شورای عالی امنیت ملی را بر دوش میکشد که وظیفه آن تدوین راهبردهای کلان در مسائل خارجی و امنیتی است.
راز تسیمت تأکید کرده که خروج رئیسی از صحنه در شرایطی رخ داده که ایران در بحبوحه تحولات مهم در عرصههای داخلی، منطقهای و بینالمللی است و با بحران حاد مشروعیت روبهروست و پس از سرکوب اعتراضات جنبش «زن، زندگی، آزادی»، همه تلاشهای رئیسی برای بهبودی اندک در وضعیت و پاسخگویی در برابر وخیمتر شدن معضلات اقتصادی و اجتماعی کشور، ناکام مانده بود.
این مقاله یادآوری کرده که مشارکت بسیار اندک مردم در انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی به روشنی از کاهش بیوقفه اعتماد عمومی به نهادهای این نظام و تشدید استیصال در میان بخشهای بزرگی از جامعه نشان دارد.
راز تسیمت نوشته در میانه انتقادهای فزاینده مردم ایران، حتی از سوی محافل محافظهکار حکومتی، رئیسی تنها نامزدی بود که سه سال پیش نظام میتوانست او را تأیید کند و پس از رسیدن به این جایگاه تلاش کرد نامش را از لکه ننگ ناشی از مشارکت در اعدامهای دستهجمعی دهههای گذشته کشور پاک کند و از خود شخصیتی متفاوت ارائه کند اما او نتوانست خود را از وجهه یک بوروکرات خاکستری بیرون بکشاند و این امر تردیدها را در مورد بخت او برای جانشینی خامنهای بیشتر کرد.
به نوشته این تحلیلگر امور ایران، نبود رئیسی که «وفادارترین و بیمشکلترین» رئیسجمهوری برای علی خامنهای در میان پنج رئیسجمهوری در دوران رهبری او بود، «ضربه شخصی شدیدی برای رهبر نیز هست».
راز تسیمت در خصوص کارنامه حسین امیرعبداللهیان در کشورهای عرب منطقه و نزدیکی بسیار او به نیروی قدس سپاه پاسداران، برخلاف دوره هشت ساله وزارت خارجه محمدجواد ظریف، یادآوری کرده که امیرعبداللهیان از جمله با توان خود در تکلم به زبان عربی، در تلاش ایران برای کاهش تنش با همسایگان عرب «نقش محوری» داشت و همراه با رئیسی سیاست حکومتی در تشویق به نزدیکی به شرق را بر اساس عمق بخشیدن به مشارکت راهبردی با روسیه و چین رواج میداد.
این مقاله به «نقش مهم» امیرعبداللهیان در هماهنگی میان گروههای نیابتی ایران در منطقه پس از شروع جنگ غزه نیز اشاره کرده است. (قرار بود پنجشنبه این هفته او یک بار دیگر برای گفتوگو با حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله، راهی بیروت شود).
به نوشته راز تسیمت، حتی اگر سقوط بالگرد حامل رئیسجمهور ایران ناشی از شرایط نابسامان هوا بوده باشد، این رویداد در خاطره مردم ایران به یک مجموعه طولانی از شکستهای جمهوری اسلامی مانند ساقط کردن هواپیمای اوکراینی با موشک رها شده از پدافند هوایی سپاه پاسداران، عملکرد شکست خورده رژیم در رویارویی با بلایایی مانند کرونا و ناتوانیهای امنیتی و خرابکاریهای منتسب به اسرائیل علیه تأسیسات هستهای و حساس امنیتی ایران خواهد پیوست.
این مقاله تأکید کرده که راهبرد ایران پس از مرگ رئیسی تغییر نخواهد کرد و جمهوری اسلامی از نظر قانونی و تشکیلات سازمانی برای مقابله با چنین وضعیتی، به حد کافی آمادگی دارد. «خبر بدی برای اسرائیل نیست»، اما سرعت تحولات ایران متفاوت است عاموس هرئل، مفسر روزنامه هاآرتص نیز بر این باور است که مرگ رئیسی نظام ایران را به کام بحران جانشینی رهبری خواهد کشاند و به اعتماد مردم به حکومت نیز که پیشاپیش بسیار ضعیف شده، آسیب بیشتری خواهد زد.
این روزنامه ارزیابی کریم سجادپور، از اندیشکده کارنگی در آمریکا را برجسته دانسته که چندی پیش در مصاحبهای گفته بود، چنین تحولی میتواند روند گذار حکومت به یک رژیم کاملا نظامی یا بالعکس، حتی فروپاشی آن را تسریع کند.
به نوشته آقای هرئل، «موفقیت راهبردی ایران و گروههای نیابتی آن» در جنگ غزه ناامیدی بزرگی در اسرائیل ایجاد کرده و از این روی جای شگفتی نیست اگر اسرائیل همواره چهره واقعی نظام حاکم بر تهران را در برابر چشم خود داشته باشد که «گروهی است قاتل، ظالم و فاسد از روحانیون گرفته تا نیروهای منفور سپاه پاسداران»، مجموعهای که در کنار سرکوب خشونتبار مردم خود در داخل کشور، فعالانه مشوق تروریسم در خارج از ایران هستند.
این تحلیلگر تأکید کرده در نظامی که مجموعهای از مردان بهشدت سالخورده تصمیمات مهم را میگیرند، روندی آزاد برای کشف و بررسی حقایق حتی در مورد رویداد سقوط بالگرد رئیسجمهوری وجود ندارد.
این مقاله یادآوری کرده که حمایت ایران از حماس، جهاد اسلامی و حزبالله به بهای جان هزاران اسرائیلی و یهودیان در جهان تمام شد – حتی اگر رهبری داخلی حماس بدون هماهنگی با تهران در مورد تاریخ شروع حمله مهر سال گذشته به اسرائیل، جنگ غزه را کلید زده باشد.
به نوشته آقای هرئل، خروج رئیسی از صحنه، «خبر بدی برای اسرائیل نیست» اما اوضاع ایران احتمالا با سرعتی متفاوت از تحولات پیرامونی اسرائیل پیش خواهد رفت. با نگاه خوشبینانه، این امکان هست که ایران در آینده نزدیک بیشتر به امور خود مشغول باشد و فشار کمتری بر حزبالله برای ادامه دادن به جبهه نظامی علیه اسرائیل ایجاد کند اما اگر گفته شود که سقوط مرموز یک بالگرد در کوههای مرتفع ایران، به جنگ خونین نزدیک به اسرائیل پایان میدهد، جز خوشبینی چیزی نیست. «استهلاک نیروی هوایی ایران» احتمالا یکی از عوامل اصلی سقوط است روزنامه معاریو نوشته خبر سقوط بالگرد حامل رئیسجمهوری نظام ایران موجی از گمانهزنیها را در ایران و سراسر خاورمیانه در پی آورده و این پرسش را در میان مردم عاشق تئوریهای توطئه در منطقه مطرح کرده که چه کسی خواهان نبود رئیس جمهوری ایران است.
اما سرهنگ خاورشناس از اندیشکده گالیل غربی و کارشناس امور لبنان و سوریه، موشه العاد، به معاریو گفته است: فرسودگی و استهلاک بالگردی که رئیسی با آن پرواز کرده، در کشوری که بخش بزرگی از ناوگان هواییاش هنوز متعلق به دوران حکومت پیشین است، میتواند یکی از دلایل اصلی این رویداد باشد چه بسا که بخش بزرگی از پروازهای روزانه یا عملیاتی در ایران همواره دارای ریسک بالای سقوط است.
موشه العاد به بررسی دو احتمال دیگر: رقبای سیاسی و دشمنان داخلی، در پایان دادن به عمر رئیسی پرداخته اما نوشته است جنگ جانشینی را میتوان یکی از احتمالات برای این رویداد فرض کرد چرا که با سالمندتر شدن علی خامنهای آتش جنگ قدرت در میان مقامات حکومت از مدتی قبل روشن شده و بعید نیست که یکی از رقیبان ابراهیم رئیسی او را مانعی در راه رسیدن به رهبری خود دانسته باشد.
سرهنگ ذخیره موشه العاد افزوده است در دنیای خاورمیانه مظنونان فوری برای چنین رویدادهایی نیز به مخیله افراد راه پیدا میکنند و برای همین است که از لحظه انتشار اولین خبرهای ناپدید شدن بالگرد حامل رئیسی، هم نام اسرائیل و هم نام اوکراین، به عنوان دو کشوری که از رژیم ایران آسیب دیدهاند، مطرح شده است. نبود امیرعبداللهیان و «خلاء» در روابط نزدیک ایران و گروههای نیابتی شبکه ۱۲ تلویزیون اسرائیل در سایت خود، ماکو، محمد مخبر، معاون اول ابراهیم رئیسی را به مردم اسرائیل معرفی کرده که به احتمال زیاد در هفت هفته آینده، در صورت موافقت رهبر نظام، ریاستجمهوری موقت را در دست خواهد داشت و باید شرایط ایران را برای برگزاری انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری فراهم کند.
سایت ماکو تأکید کرده که نبود رئیسی ضربهای به سیاست داخلی ایران است، از این نظر که او به عنوان یک نامزد احتمالی برای رهبر مطرح شده بود. اما فقدان حسین امیرعبداللهیان که عامل هماهنگی با سازمانهای تروریستی مانند حزبالله و حماس بود و با سران آن به عربی سخن میگفت، یک خلاء برای نظام تهران دستکم در کوتاهمدت ایجاد خواهد کرد.
این مقاله یادآوری کرده که امیرعبداللهیان از آغاز جنگ غزه، سفرهای پیاپی به قطر، لبنان، سوریه و سایر کشورها داشت و بر خلاف وزیران خارجه پیشین جمهوری اسلامی ایران، بر عرصه خاورمیانه متمرکز بود و با بسیاری از عناصر تروریستی روابط بسیار نزدیک داشت. «پایانی شوم» برای رئیسی مانند تمامی رؤسای جمهور دیگر ایران، جز خامنهای روزنامه اسرائیلهیوم، حامی دولت بنیامین نتانیاهو، با آیلت ساویون، یک کارشناس امور ایران در پژوهشکده رسانههای خاورمیانه به نام «ممری» در اورشلیم گفتوگو کرده که او یادآور شده تنها کسی که در مقام ریاستجمهوری ایران پیشرفت کرد، شخص علی خامنهای بود که پس از هشت سال ریاست جمهوری به جایگاه رهبری رسید اما برای بقیه رؤسای جمهور ایران احراز این مقام پایانی شوم داشت.
خانم ساویون معتقد است که رویکرد جمهوری اسلامی ایران در زمینههای مرتبط با اسرائیل در نبود ابراهیم رئیسی تغییری نخواهد کرد و تهران و گروههای نیابتی آن در سوریه، لبنان، غزه، اردن و یمن از مواضع و عملکرد خود عدول نخواهند کرد.
این مقاله حاکی است خروج فردی حتی در جایگاهی مانند ریاستجمهوری که ظاهرا مهم به نظر میرسد، چیزی نیست که جمهوری اسلامی ایران را از چشمانداز گسترش نفوذ خود و ایجاد نظم منطقهای و جهانی بر اساس اصول انقلاب اسلامی منصرف کند.