از نیمهشب ۲۵ فروردین که جمهوری اسلامی ایران اقدام به حمله تلافیجویانه علیه اهدافی در اسرائیل کرد، تحلیل و گمانهزنی درباره برنامه موشکی تهران شدت گرفته است.
زیر ذرهبین قرار گرفتن برنامههای توسعه موشکی و پهپادی در ایران تا جایی پیش رفته که کمتر از یک هفته پس از انجام این حمله، اتحادیه اروپا از افزایش تحریم مرتبط با این دو برنامه سخن گفته است. شرکتهای متعدد همکار با هر دو برنامه در طول سالهای اخیر، خصوصاً در پی تهاجم نظامی روسیه علیه اوکراین، تحت تحریم قرار گرفتهاند.
رادیوفردا موضوع برنامه موشکی ایران را با فابین هینتس، محقق انستیتوی بینالمللی مطالعات استراتژیک در برلین، در میان گذاشته است. آقای هینتس با برشمردن سلاحهای استفادهشده در هدف قرار دادن اسرائیل میگوید مشخص نیست در صورت درگیری نظامی دو طرف، حکومت ایران چقدر بتواند توان تهاجمی خود را در استفاده از موشکها افزایش دهد.
اطلاعات در دسترس عموم، منبع باز، درباره تسلیحاتی که ایران در حمله علیه اسرائیل استفاده کرده چه چیزی به ما میگوید؟ در کنار اظهارات کشورهای دخیل، ما کمی هم اطلاعات منبع باز داریم که قابل تحلیل هستند، مثلاً بقایای موشکها که رهگیری شدهاند. این تصاویر به ما کمک میکند که نوع موشک را تشخیص دهیم. تصاویری از سرنگون کردن در دسترس است؛ تصاویری که توسط مردم یا ارتش اسرائیل از هدف گرفتنِ سیستمها گرفته شده است. تصاویر پرتاب داریم که توسط کانالهایی که نزدیک به سپاه پاسداران هستند منتشر شدند که آنها هم برای شناسایی موشکهای پرتابشده بسیار مفیدند.
همچنین تصاویر ماهوارهای با کیفیت پایین از پایگاه هوایی «نواتیم» داریم که میتوان میزان خسارت را ارزیابی کرد اما هنوز نمیتوان به دلیل کیفیت بر مبنای آنها میزان را دقیق ارزیابی کرد و با تصاویر جدید که همین روزها باید در دسترس قرار بگیرد، نتیجه دقیقتری میتوان گرفت.
صحبت و شاید شایعاتی زیادی هم درباره موشکهایی که استفاده شده، وجود دارد، از جمله مثلاً یک مقام نه چندان بلندپایه در ایران صحبت از استفاده از ۱۲ موشک هایپرسونیک کرده است. ممکن است کمی دقیقتر بر مبنای این اطلاعات به این سلاحهای استفادهشده اشاره کنید؟ نمیتوان قطعی درباره این موضوع نظر داد اما درباره بسیاری از سیستمهای مورد استفاده آنها میدانیم. آنها از پهپادهای انتحاری شاهد ۱۳۶ استفاده کردند. آنها از موشکهای کروز پاوه و از موشکهای بالیستیک قدر، عماد و خیبرشکن استفاده کردند. البته ممکن است مدلهای دیگری هم استفاده کرده باشند که ما هنوز نمیدانیم.
اظهارنظر درباره موشکهای هایپرسونیک دشوار است چون معنی موشک هایپرسونیک خود کمی مورد مناقشه است و تعریف درستی ندارد که چه موشکی هایپرسونیک است یا نه و ایران و کشورهای دیگر تعاریف متفاوتی از این اصطلاح دارند. آنچه میتوان گفت این است که موشک خیبرشکن میتواند در مراحل پایانی پرواز مانورهایی بدهد. اما هنوز نمیدانیم که آیا ایران از «فتاح یک» که مدعی است در مراحل پایانی و همچنین در زمان حرکت در فضا مانورهایی میدهد، استفاده کرده است یا نه.
مقامات ارشد نظامی ایران گفتهاند که از همه توان نظامی خود در این حمله تلافیجویانه استفاده نکردهاند و آن را برای پاسخ به حمله احتمالی اسرائیل حفظ کردهاند. به نظرتان چرا از توانش استفاده نکرده یا از اساس آیا این ادعا صحیح است؟ سؤال اینجاست که آیا این اظهارات صحیح است یا خیر. به آنچه پرتاب شده، نگاه کنید. مثلاً موشک خیبرشکن خیلی موشک تازهای است. در سال ۲۰۲۲ اولین بار ما درباره آن شنیدیم. یکی از بهترین موشکهایی است که ایران دارد. برای همین من مطمئن نیستم که اگر میخواست در یک حمله از لحاظ کیفیت بیشتر از این عمل کند، کار فراتری میتوانست انجام دهد. شاید کمی بهتر انجام شود اما از لحاظ کیفیت احتمالاً تفاوت خیلی زیادی نخواهد داشت.
در زمینه تعداد موشک و پهپاد شکی نیست که بسیار بیشتر از این میزانی که استفاده شد، ذخیره دارند، اما برای اینکه میزان بسیار زیادی موشک استفاده کنید، بهگونهای که یک سیستم دفاع موشکی را تحت فشار قرار دهید، باید سیستمهای کارا برای این مهم داشته باشید. و اینجاست که کار از لحاظ لجستیک و پرسنل سخت میشود.
هرکدام از این موشکها نیاز به پرتابگر خود دارد. پرسنلی لازم دارد که موشک را آماده و بر پرتابگر سوار کند و پرتابگر را هدایت کند. در زمینه موشکهای مدرنتر میزان کمتری پرسنل لازم است و پرتاب راحتتر است، اما در مورد موشکهای قدیمیتر، مثل عماد و قدر که از سوخت مایع استفاده میکنند، باید قبل از پرتاب سوخترسانی هم انجام شود که باز کار را سختتر میکند.
در نتیجه، پرتاب صد موشک همزمان کار بسیار پیچیدهای است که من مطمئن نیستم پیشتر هم انجام شده باشد. برای همین است که من فکر نمیکنم خیلی از این بتوانند فراتر بروند. شاید کمی بیشتر اما نه خیلی بیشتر.
و در مورد آنهایی که در پایگاه هوایی در اسرائیل فرود آمدند، چه میدانیم؟ چطور اینها موفق به فرود شدند و آیا ممکن است دلیلش این باشد که تعداد موشکی که روانه این هدف شده آنچنان زیاد بوده که رهگیری همه آنها غیر ممکن بوده؟ و اینکه چه خسارتی بر جا گذاشته است؟ جواب دادن به این سؤال سخت است چون نمیدانیم که ایرانیها چه اهدافی را در لیست خود داشتند. ممکن است که همه چیز را در این پایگاه هدف گرفته باشند و اینها موشکهایی بوده که موفق به اصابت شدهاند.
در مورد خسارت هم اسرائیل میگوید جزئی بوده و تصاویری منتشر کردهاند که وضعیت را خیلی بد نشان نمیدهد. تصاویر ماهوارهای خساراتی را نشان میدهد که هنوز بررسی آن سخت است و نیاز به تصاویر ماهوارهای باکیفیت داریم. حالا چند روزی از حمله گذشته و همین روزها باید تصاویر جدید در دسترس قرار گیرد. اما میتوانیم با اطمینان بگوییم که بیشتر موشکها رهگیری شدهاند.
آیا ایران میتواند بگوید چون این کار را پیشتر انجام نداده، نوعی از موفقیت بوده که این به اصطلاح آزمایش را انجام داده است و حالا میتواند بر مبنای آن تغییراتی انجام دهد که مثلاً اینچنین همه موشکهایش رهگیری نشوند؟ من واقعاً راهی نمیبینم که مثلاً با چنین اقدامی بتوانند چیزی را تغییر دهند. تغییر میتواند در میزان یا کیفیت باشد. در زمینه کیفیت من فکر نمیکنم که بتوان تغییری جدی در کوتاهمدت ایجاد کرد. در بلندمدت میتوانند سیستمهای بهتری تولید کنند و همین الان هم مشغول کار روی آن هستند؛ مثلاً موشکهای هایپرسونیک با قابلیت کمی مانور که در حال توسعه آن هستند.
در زمینه میزان، سؤالهایی وجود دارد. من این را شخصاً آزمایش یا یک نمایش نمیبینم. به نظر من یک حمله واقعی علیه یک یا چند هدف بود. اما یک کاری که ایران میتواند انجام دهد، درگیر کردنِ حزبالله در این روند است چون آنها بسیار نزدیکتر هستند.
وقتی شما میخواهید یک سیستم دفاع موشکی با کارآیی بالا را تحت فشار قرار دهید، پرتاب موشکهای متعدد از فاصله کم بسیار مؤثرتر است. این کار از هزار یا هزار و پانصد کیلومتر آنطرفتر خیلی سخت است. موشکهای بزرگ، سنگین و گران هستند. این کار از فاصله چند ده کیلومتری میتواند با موشکهای سادهتر و تعداد بسیار بالا انجام شود.
به نظرتان چرا از حزبالله در این حمله استفاده نشد؟ چون نه فقط تصمیمگیران در ایران که بسیاری نگران هستند که اسرائیل یک جنگ تمامعیار را با حزبالله آغاز کند و بگوید که پس از تجربه حماس [گروهی افراطی که آمریکا و اتحادیه اروپا آن را تروریستی میدانند]، نمیتواند اجازه دهد که یک گروه مسلح دیگر در کنار مرزهای اسرائیل قدرت بگیرد. و اگر حزبالله بخشی از حمله بزرگ بود - چون حملات راکتیِ مختصری را پیش از حمله ایران انجام داد - اسرائیل را ترغیب کرده بودند که وارد جنگی بزرگ و تمامعیار با حزبالله شود که این به تضعیف حزبالله و درنتیجه تضعیف ایران منجر میشد.
آیا به نظرتان خطر حمله تلافیجویانه اسرائیل علیه ایران وجود دارد؟ بهنظرم باید ببینیم که اسرائیل چه کاری میتواند انجام دهد و شاید به این بپردازیم که تا الان چه کردهاند. بارها اهداف ایران را در سوریه و عراق هدف قرار دادهاند. در سوریه این حملات بسیار بزرگ بوده و افراد ردهبالایی کشته شدند که بالاترین مقام زاهدی بود.
در داخل ایران هم حملات سایبری انجام دادهاند. علیه برنامه موشکی، پهپادی و هستهای خرابکاری انجام دادهاند. افراد مهمی را هم که در برنامه هستهای ایران نقش داشتهاند، ترور کردهاند.
در نتیجه، اگر کاری از این جنس انجام دهند، این سؤال پیش میآید که خب این کارها را قبلاً کرده بودید، حالا چه فرقی کرد؟ از همین جهت هم تمایل به کاری بزرگتر وجود دارد.
اما از طرفی هم نمیخواهند این به یک جنگ تبدیل شود. تصور من این است که بسیاری در داخل دولت اسرائیل این را نمیخواهند و آمریکاییها هم فشار میآورند که مسیر به آن سمت نرود. از همین جهت هم به نتیجه رسیدن بر سر این موضوع سخت و زمانبر است و نتیجهای هم اگر به دست آید و گزینهای انتخاب شود، باید این گزینه نظامی برای اجرا آماده شود و زمانبر است.